سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خا نه دوست
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

زندانهای سری آمریکا در عراق

بوکا؛ زندانی در بیابان داغ با عقربهای کشنده و مارهای سمی

خبرگزاری فارس: زندانی که آمریکاییها در ام القصر ساختند،را به یاد یک آتشنشان اسپانیایی نامگذاری کردند که طی کمک و امداد به آسیب دیدگان حادثه یازده سپتامبر جان خود را از دست داد تا انتقام وی را از اعراب بگیرند.

به گزارش فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی عراقی "نباء "، در ادامه مجموعه گزارشهای ارائه شده از زندانهای مخوف و سری آمریکا در عراق در این مطلب به زندان سری و مخوف "بوکا " میپردازیم و بخشی از خاطرات زندانیان بیگناه این زندان را بازگو میکنیم.

زندان بوکا در شهر ام القصر و در بیابانی بیآب و علف بنا شده و دور تا دور آن را سیمهای خارداری فراگرفته که صدها سرباز آمریکایی را آن محافظت میکنند.

این زندان با شهر ام القصر که در 60 کیلومتری بصره قرار دارد، 2 کیلومتر فاصله دارد و یکی از بازداشتشدگان در آن می گوید: نام این زندان را برای گرامیداشت یاد و خاطره یک آتشنشان اسپانیایی گذاشتند که هنگام خاموش کردن آتشسوزیهای برجای مانده از حملات 11 سپتامبر جان خود را از دست داد.

* خیمهمیان صحرای داغ و بیآب و علف به جای زندان

"محسن الخفاجی " ادیب عراقی بیش از سه سال در این زندان بسرمیبرده و در توضیح وضعیت حاکم بر آن چنین میگوید: طی سال اول تاسیس این زندان فقط چادرها و خیمهها بودند که زندانیان را در آن صحرای داغ و بیآب و علف در خود جای میدادند، در فوریه 2004 خیمهها برچیده شدند و ساخت زندان که متشکل از اتاقهای چوبی پیش ساخته بود، آغاز شد و تنها در سال 2005 بود که به اصطلاح به این اتاقهای چوبی کولر هم اختصاص داده شد.

الخفاجی میافزاید: طی ماه اول جنگ یعنی مارس و آوریل 2003 این زندان پذیرای نظامیان عراقی بود که در میدانهای مبارزه با اشغالگران آمریکایی به اسارت گرفته میشدند، اما بعدها غیرنظامیانی که در جنوب و مرکز و پایتخت توسط آمریکاییها بازداشت میشدند، به جمع زندانیان آن اضافه شد.

* زندانی با ظرفیت 10 تا 12 هزار عراقی

او میگوید: برای این که آمریکایی از ارسال پروندههای زندانیان به دادگاههای عراق ممانعت کنند، از نامگذاری آن به عنوان زندان همواره امتناع میکردند و همیشه تاکید داشتند که آنجا بازداشتگاه بوکا است.

این ادیب عراقی میافزاید: بوکا را چه زندان بنامیم چه بازداشتگاه واقعیت امر این است که 10 تا 12 هزار عراقی را در خود جای میداد که در 15 کمپ تقسیم شده بودند و هر کمپ متشکل از یک سوله بزرگ چوبی بود که به چندین اتاق که همان زندان و سلول بود، تقسیم میشد و بطور معمول بین 9 تا 14 اتاق را دربرمیگرفت که در هر اتاق بین 30 تا 35 زندانی نگهداری میشدند و دور تا دور هر کمپ توسط سه ردیف سیم خاردار محافظت میشد.

وی میگوید: آمریکاییها در هر کمپ زندانیان خاصی را نگهداری میکردند، مثلا همه میدانستند، زندانیان شیعه در دو کمپ 6 و 9 نگهداری میشوند و بقیه کمپها نیز برحسب تکفیری و سنی و صدامی و وهابی بودن زندانیان تقسیم بندی میشدند.

الخفاجی تاکید میکند: غیر از عراقیها گروهی از کردها و مصریها و سودانیها و لیبیها نیز در این زندان نگهداری میشدند.

* هم بند شدن با تکفیری ها شکنجه زجرآور برای شیعیان و سنی ها

این ادیب عراقی با اشاره به این که شکنجههای بدنی در این زندان کمتر انجام میشد، گفت: آمریکاییها در این زندان کمتر به شکنجههای بدنی و جسمی روی میآوردند و بیشتر بر روی شکنجههای روحی تمرکز داشتند.

او میافزاید: بدترین شکنجه برای زندانیان که البته شیعیان و سنیها و مصریها یا لیبیها و سودانیها را دربرمیگرفت، انداخته شدن در بند تکفیریها بود که به هیچیک از اصول اعتقادی ایمان نداشتند،یا اگر هم ایمان داشتند،از زندانی میخواستند با آیین آنها درآید و هریک با خواسته آنها مخالفت میکرد، به شدت مورد آزار و اذیت جسمی و روحی قرار میگرفت.

الخفاجی با بیان این که آمریکاییها بدین وسیله کار شکنجه زندانیان را بدست خود آنها داده بودند،میگوید: یکبار به خاطر دارم که یک مصری را به کمپ 15 فرستادند که مخصوص تکفیریها بود و از آنجا که وی با بسیاری از معتقدات با تکفیریها اختلاف داشت، او را خفه کرده و چون دیدند بیهوش شده او را در همان کمپ به بهانه این که مثل آنها نماز نمیخواند، به دار آویختند یا این که سر یک زندانی دیگر را به این جهت که به آیین آنها درنمیآید و بسان آنها تکفیری نمیشود،با سیمهای خاردار از تن جدا کردند.

* زندانی میان بیابان داغ و پر از عقربهای کشنده و مارهای سمی

این ادیب عراقی درباره دیگر شکنجههای اعمال شده در این زندان از سلول انفرادی وسط بیابان و بازجوییهای شبانه که نیمه شب و یکباره صورت میگرفت و جلوگیری از خوابیدن زندانیان سخن گفت.

او درباره این زندان میگوید: مکان زندان بسیار بد بود، میان بیابانی پر از عقربهای کشنده و مارهای سمی، تابستان در این بیابان بسیار داغ و طاقت فرسا به همراه گردبادها و طوفانهای شنی شدید بود،زمستان این بیابان هم با مه بسیار همراه بود و زندانیان در معرض باران و سرما و رطوبت شدید قرار میگرفتند.

خفاجی میگوید: با این که زندانبانان آمریکایی تلاش میکردند، شکنجههای بدنی را در این زندان کمتر بکار ببرند و از شکنجههای روحی بدست خود زندانیان استفاده کنند،با این حال به چشم خود مرگ شش زندانی در اثر شدت شکنجه را دیده و بسیاری از زندانیان به دلیل اصابت باتوم و گلولههای پلاستیکی یا گلولههای گازهای اشکآور به آنها دچار جراحتهای شدید در صورت خود شدهاند.

* به خاطر فشار افکار عمومی در زندان ابوغریب، مجبور به بهبود وضعیت ما شدند

او درباره کولرهایی که اخیرا در این زندان کار گذاشته شده بود،میگوید: پس از رسوایی زندان ابو غریب و بازدید ناظران و بازرسان بین المللی از زندان بوکا آمریکاییها مجبور شدند،کولرهایی را برای زندان نصب و راهاندازی کنند و مقداری وضعیت غذای زندانیان را بهبود بخشند، اما به همان اندازه که وضعیت ظاهری زندان بهتر میشد، به همان اندازه بر آزار و اذیتها و شنکجهها و رفتار خشونتآمیز زندانبانان آمریکاییافزوده میشد.




موضوع مطلب :

یکشنبه 90 مرداد 9 :: 11:58 عصر

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت