خا نه دوست آخرین مطالب
طنز
گفتگو با یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری بعد از اصلاح قانون انتخابات
طنزاز محمدرضا شهبازی ببینندگان عزیز، من از محل ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری با شما صحبت میکنم. بالاخره بعد از 5 روز یک نفر در این محل حاضر شد و برای انتخابات ثبت نام کرد. با ما همراه باشید و گفتگوی کوتاهمان با این نامزد انتخاباتی را ببینید. بله؛ عرض کنم که خیلی هم خوب! در واقع الان رقابت برای رییس جمهور شدن بجای اینکه در روز انتخابات متمرکز باشد، در طول سال توزیع شده و خیلیها در طول 365 روز دنبال امضا جمع کردن هستند. طبیعتا افرادی که در رقابت امضا جمع کردن موفق نبودهاند لیاقت ندارند در رقابت اصلی شرکت کنند و وقت مردم را بگیرند! بله، برنامه هم همان بود. اما خب بعضی ها دندان گرد هستند و در معامله دبه میکنند دیگر! واقعیت آن است که یکی از امضا کنندهها راه نمیآمد و بالاتر از عرف بازار طلب میکرد. همین هم وقت ما را گرفت. بله، بالاخره یکجور با هم راه آمدیم دیگر، مبلغش منطقی نبود اما دوستانگفتند هر جوری هست طرف را راضی کنیم که شر نشود. بچه خوبی بود اما خب چون تازه وارد بازار سیاست شده خیلی فی بازار دستش نبود! هرجور بود راضیاش کردیم! خواهش میکنم. من در دو حوزه عمومی و خصوصی برنامههایی برای اجرا دارم. در بعد خصوصی باید به شخصه از خجالت این دوستانی که منت گذاشته و پای برگه نامزدی من را تایید کردهاند در بیایم! نخیر، در اون بخش هم باید برنامههایی رو اجرا کنم تا عموم مردم از خجالت امضا کنندهها در بیان و در خدمتشان باشند. الحمدلله من در این زمینه دغدغهای ندارم، همانها که امضا کردهاند باید به فکر هزینه تبلیغات هم باشند! تعدادشون هم اونقدری هست که بهشون فشار نیاد! اتفاقا یکی از خوبیهای قانون انتخابات جدید که تصویب شد همین شفافیت در زمینه هزینههای انتخاباتی است دیگر؛ بالاخره امضاها معلوم است، بدهیهای ما هم معلوم است. چرا اتفاقا، فکر میکنم، اما مگر بد است؟ بالاخره شما الان نگاه کنید همه خانوادههای ایرانی کلی وامدار این بانک و آن بانک هستند. ما هم که از بطن مردم برخاستهایم باید مشیمون همین باشه دیگه. ضمنا وام دار بودن مهم نیست، وامدار کی بودن مهمه! ببینید بالاخره اینها کم آدمهایی نیستند که؛ یکی استوانه است، یکی ستون است، خلاصه کلی اجرام و حجمهای هندسی هستن دیگه! اینکه بهتر از اینه که آدم وامدار چند میلیون گرهگوری پابرهنه باشه! اینا تعدادشون محدوده و خواستههاشون هم مشخص، بالاخره از یکی که شروع کنیم بعد از چهار سال نفر آخر رو هم راضی میکنیم. اما مردم چی؟ یکی میگه شیر ارزون بشه، یکی میگه خونه ندارم، یکی میگه شغل چی شد، یکی هم که هنوز سنش به چهل نرسیده دنبال ازدواجه! ببینید باید آینده نگر باشن، به نظر من از همین الان شروع کنند و برای 16 سال یا حتی بیشتر، مثلا هشت سال بعد برنامه ریزی داشته باشن! از الان دویست سیصد نفر آدم رو که احتمال داره مدیر یا نماینده مجلس بشن در نظر بگیرن و دائم تو دست و بالشون بپلکن. از همین الان دَمشون رو ببینن تا روز موعود بتونن از امضاهاشون بهره مند بشن! ((از رجا نیوز)) موضوع مطلب : طنز پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |