سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خا نه دوست
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

اتل متل یه بابا                     
دلیر و زار و بیمار
اتل متل یه مادر
یه مادر فداکار

اتل متل بچه ها
که اونها رو دوست دارن            
آخه غیر اون دوتا
هیچ کسی رو ندارن
مامان ، بابا رو می خواد
بابا عاشق اونه
به غیر بعضی وقتها
بابا چه مهربونه

وقتی که از درد سر
دست میذاره رو گیجگاش
اون بابای مهربون
فحش میده به بچه هاش
همون وقتی که هر چی
جلوش باشه میشکنه
همون وقتی که هرکی
پیشش باشه میزنه
غیر خدا و مادر
هیچکسی رو نداره
اون وقتی که بابا جون
موجی میشه دوباره

دویدم و دویدم
سر کوچه رسیدم
بند دلم پاره شد
از اون چیزی که   دیدم                                                               
بابام میون کوچه
افتاده بود رو زمین
مامان هوار میزد
شوهرمو بگیرین

مامان با شیون و داد
میزد توی صورتش
قسم می داد بابارو
به فاطمه به جدش

تو رو خدا مرتضی
زشته میون کوچه
بچه داره میبینه
تو رو به جون بچه

بابا رو دوره کردن
بچه های محله
بابا یهو دویدو
زد تو دیوار با کله

هی تند و تند سرش رو
بابا میزد به دیوار
قسم میداد حاجی رو
حاجی گوشی رو بردار

مامان دوید و از پشت
گرفت سر بابا رو
بابا با گریه می گفت
کشتند بچه ها رو
بعد مامانو هلش داد
خودش خوابید رو زمین
گفت که مواظب باشین
خمپاره زد ، بخوابین

تو سینه و سرش زد
هی سرشو تکون داد
رو به تماشاچیا
چشماشو بست و جون داد

بعضی تماشا کردن
بعضی فقط خندیدن
اونهایی که از بابام
فقط امروزو دیدن

ای اونهایی که امروز
دارین بهش می خندین
برای خنده هاتون
دردشو می پسندین

امروزشو نبینین
بابام یه قهرمونه
یه روز به هم می رسیم
بازی داره زمونه

یه روز پشیمون می شین
که دیگه خیلی دیره
گریه های مادرم
یقه تونو می گیره  ((شعر از ابوالفضل سپهر))




موضوع مطلب :

شنبه 87 مرداد 19 :: 3:9 عصر

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت