سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خا نه دوست
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

افسران - مایه شرمساری پدر




موضوع مطلب : هاشمی رفسنجانی

چهارشنبه 95 دی 22 :: 11:52 عصر
نقش صدا و سیما در دوگانه تربیت کردن مردم و افکار عمومی چیست؟
 

از فوت هاشمی تا موضوع هسته ای؛ وقتی صدا و سیما بر اساس «جوگیری» عمل می کند!

امروز اگر مردم از خود بپرسند بر اساس روایت چند روز گذشته صدا و سیما از هاشمی رفسنجانی، پس چرا او 7 سال بود که حتی امام جمعه تهران هم نبود و در صدا و سیما هم عملا «قلیل التصویر» بود؟ حق دارند.
امیرحسین ثابتی: فوت هاشمی رفسنجانی اتفاق کمی نبود، لذا طبیعی بود که صدا و سیما با تمام قوت ابعاد مختلف بعد از این اتفاق را پوشش خبری بدهد ولی وقتی کار به «تحریف» تاریخ برسد و به یکباره هاشمی به یک «قدیس» بی اشتباه در تاریخ انقلاب تبدیل شود، باید نگران شد.
 
امروز اگر مردم از خود بپرسند بر اساس روایت  چند روز گذشته صدا و سیما از هاشمی رفسنجانی، پس چرا او 7 سال بود که حتی امام جمعه تهران هم نبود و در صدا و سیما هم عملا «قلیل التصویر» بود؟ حق دارند.
 
جالب اینجاست که فردای فوت هاشمی در یکی از برنامه های زنده تلوزیونی از او به عنوان کسی یاد شد که نقش مهمی در خاموش کردن فتنه 88 داشت! در حالی که این حجم از تحریف تاریخ نه کمکی به هاشمی می کند و نه انقلاب، بلکه اعتبار و آبروی یک رسانه را از بیخ نابود می کند!
 
همانطور که در پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب نیز آمد، هاشمی در زندگی اش فراز و نشیب های مختلفی داشت و امروز نیازی نیست تا نشیب های زندگی او در چشم مردم یادآوری شود، فرازهایش کافی است! از زندان قبل از انقلابش تا ترورش توسط فرقان تا درگیری هاش در دهه 60 با ملی مذهبی ها و ... به اندازه کافی افتخار آمیز است و کفایت می کند و نیازی نیست تا با تحریف تاریخ،  هاشمی «پر اشتباه» و مملو از «خطاهای نابخشودنی» به یک موجود بی عیب و نقص تبدیل شود که عامه مردم با شنیدن این روایت از او دچار «دوگانگی» شوند! که اگر غیر از این بود رهبر معظم انقلاب نیز در انتهای پیام خود برای وی همانند خیلی های دیگر همچون مرحوم آیت الله مهدوی کنی درخواست «علو درجات» می کردند نه «عفو الهی».
 
پیش از این نیز در چند برهه دیگر رسانه ملی این خطا را  به خاطر «جوگیری» انجام داده بود. مثلا در دولت قبل زمانی که توسط رییس جمهور سابق به درستی به خاطر پیشرفتهای هسته ای کشور «جشن هسته ای» اعلام می شد، تلوزیون هم به درستی اعلام جشن می کرد اما چند سال بعد که دولتی دیگر سر کار آمد و در راکتور اراک بتن ریخته شد و همان سانتریفیوژهای قبلی برچیده شدند، باز هم اعلام جشن هسته ای شد! یعنی برای دو اتفاق متضاد در دو برهه دو بار جشن هسته ای گرفته شد! چرا؟ چون صدا و سیما به جای حرکت بر اساس «حقیقت» و «روشنگری برای افکار عمومی» اسیر جوگیری و بی تحلیلی است.
 
لذا وقتی اصلی ترین رسانه کشور در حساس ترین برهه ها زیگزاگی و دوگانه عمل می کند، اولین اثرش  اعتبار زدایی از آن رسانه و دومین اثرش دوگانه تربیت کردن افکار عمومی و مردم است و فقط مردمی که دوگانه تربیت می شوند هر 8 سال یکبار انتخابهایی متناقض با انتخاب قبلی خود انجام می دهند؛ از انتخاب روحانی تا احمدی نژاد تا خاتمی و ...
 



موضوع مطلب : هاشمی رفسنجانی

چهارشنبه 95 دی 22 :: 11:19 عصر

 

هاشمی در سال 93 چه گفت؟

اظهاراتی که ممکن است بعدها در کتاب خاطرات بیاید؛ البته با «ویرایش جدید!»

 

خبرنامه دانشجویان ایران: "شاخص‌اش افکار خودم است." این پاسخ اکبر هاشمی رفسنجانی به خبرنگاران خبرگزاری مهر در جدیدترین مصاحبه مطبوعاتی اش و در پاسخ به این سوال است: «شاخص شما برای حمایت از افراد چیست؟ چه معیارهایی برای حمایت از افراد دارید؟» شاید این کلیدی ترین گفته هاشمی رفسنجانی برای رصد رفتارهای او در طول سالیان دراز حضورش در صحنه سیاسی ایران باشد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ هاشمی شاخصی جز خود و افکارش نمی شناسد و این مسئله را بارها و بارها در عمل نشان داده است. افکاری که گاه جنجال ساز، متناقض و چندپهلو می نماید. زندگی سیاسی اکبر هاشمی پس از سکاندارای او در دولت سازندگی، روندی کاملاً سینوسی را طی نموده است. هاشمی که پس از اتمام دوره ریاست جمهوری اش، از مادام العمر کردن ریاست جمهوری برای خودش باز ماند، به فاصله اندکی با نیروهای سیاسی تازه به قدرت رسیده در دولت اصلاحات چالش سختی پیدا کرد و عالیجناب سرخپوش شد!

چند سال بعد و با روی کار آمدن دولت نهم و دهم، هاشمی با چرخشی 180 درجه ای در مواضع سیاسی خود، چهره جدیدی از خود نمایان کرد. او برای مقابله با شخص احمدی نژاد با تمام دشمنان دیروزی خود در اردوگاه اصلاح طلبی ائتلاف سیاسی کرد و هدف مشترک، او را به عدول از مواضع قدیمی خود وادار نمود. هاشمی در طی دولتهای نهم و دهم، به دلیل تقابل صریح با جریان اصولگرایی کم کم جایگاه فراجناحی-آنچه خود او همواره بر آن اصرار دارد- خود در میان جریانات سیاسی را در اذهان عمومی از دست داد. چسبندگی بیش از حد دولت حسن روحانی و اکبر هاشمی رفسنجانی پس از انتخابات خردادماه سال 92، به روند تغییر چهره فراجناحی هاشمی در اذهان عمومی بیش از پیش دامن زده است.

بررسی رفتار حال حاضر هاشمی رفسنجانی در سپهر سیاسی ایران، گاه ما را به نکات قابل توجه و جدیدی می رساند. اظهارنظرهای هاشمی در سالهای اخیر، دیگر نشانی از هاشمی اوایل انقلاب، هاشمی دهه 70 و حتی هاشمی دهه 80 را با خود به همراه ندارد. در این گزارش قصد داریم تا مروری کوتاه بر برخی اظهارات اکبر هاشمی رفسنجانی در سال 1393 داشته و به مقایسه آن با دیدگاه های دیروزی او، دیدگاه های حضرت امام(ره) و رهبر فرزانه انقلاب و در برخی موارد مراجع عظام تقلید بپردازیم. با ما همراه شوید.

بگذارید مردم خانم های زیبا را ببینند!

اولین اظهارنظر قابل توجه هاشمی در سال 93، در 16  اردیبهشت ماه سال جاری در دیدار با جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر صورت گرفت. وی گفت: "می‌دانم رهبری راضی نیستند از اینکه ایشان بگویند سال فرهنگ ولی عساکری پیدا شوند که فقط دنبال این باشند که مثلاً اگر کسی خوب می‌خواند او را از میدان در کنند. اگر کسی که قیافه زیبایی دارد، خانمی، او را نگذارند پیدا شود و امثال این‌جور چیزها، این حالت پیش می‌آید، مناظر خوب را از دست مردم بیرون کنند!

 

دفاع از ماهواره؛ حمله به جدیدالاسلام ها!

اوایل تیرماه 93 انتشار سخنان هاشمی در جمع گروهی از دانشجویان – به مناسبت اولین سالگرد انتخابات 92- مباحث جدیدی را در سطح رسانه های کشور به وجود آورد. هاشمی در سخنان خود ضمن بیان اینکه “جدید الاسلام ها به جان انقلاب و مردم افتاده اند”، گفته بود: «خب! کسانی که حسرت قدرت دارند، کسانی که دل از قدرت نمی‌کنند، کسانی که قدرت را برای خودشان ابدی و مادرزادی و ارث حساب می‌کنند، اینها تصورات دیگری هم می‌توانند بکنند. چقدر تلاش شد که نگذارند در کشور اینترنت باشد. چقدر ماهواره را از بالای پشت‌بام‌ها جمع کردند و من نمی‌دانم چه تاثیری کرد؟ نه‌تنها از آگاهی مردم چیزی کم نکرد بلکه بر آگاهی مردم افزود، خیلی از گره‌ها الان باز شده و یک فضای جدیدی به وجود آمده.»

در پی این اظهارات، یکی از روزنامه های کشور در پی استفتاء از مراجع تقلید پیرامون حکم استفاده از ماهواره برآمد. نتایج این استفتاء قابل توجه بود. آیت‌الله نوری‌همدانی در این مورد اینگونه پاسخ دادند: خرید و فروش و نگهداری آن جایز نیست. آیت‌الله مظاهری در پاسخ به سوالی مشابه گفتند: داشتن ماهواره در منزل و استفاده از آن جایز نیست.  آیت‌الله مکارم‌شیرازی نیز در اظهارنظری مشابه فرمودند: استفاده از این برنامه جایز نیست و برنامه‌های ظاهرا خوب یا بی‌ضرر آن وسیله‌ای است برای سوق دادن به برنامه‌های فاسد بنابراین نباید مسلمانان از حیله‌های دشمنان اسلام برای نشر فساد در میان مسلمین غافل باشند. در بررسی به عمل آمده، نظر آیت الله بهجت، آیت الله فاضل لنکرانی و آیت الله شبیری زنجانی و برخی دیگر از مراجع عظام نیز نیز بر حرمت استفاده از ماهواره بوده است. تقابل مستقیم نظرات هاشمی با نظر فقهی مراجع تقلید، ، نکته های ناگفتنی بسیاری در خود داشت.

هاشمی و پرونده همیشه مفتوح قطعنامه 598؛

هاشمی نهم مهرماه سال جاری در دیدار جمعی از فرهنگیان و دانشگاهیان استان‌های مختلف کشور با مقایسه اقدام پیامبر اکرم(ص) با تصمیم امام راحل در پایان جنگ عراق علیه ایران، گفت: «در این مقطع نیز با قبول قطعنامه 598 یک فتح مبین نصیب ایرانیان شد که به مراتب بهتر از فتح بغداد و سرزمین‌های عراق از طریق اشغال نظامی بود.»

این اظهارنظر هاشمی در مورد فتح مبین خواندن قطعنامه 598 و متهم کردن ضمنی نظام جمهوری اسلامی به برنامه ریزی برای اشغال خاک عراق! در حالی صورت گرفت که حضرت امام(ره) در پیام پذیرش قطعنامه مذکور، با ابراز ناخرسندی و حسرت از اتمام جنگ، قبول قطعنامه را به مثابه نوشیدن جام زهر دانسته بودند. بینیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در متن پیام مذکور آورده است:"خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم ازوصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده ‌های معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می‌کنم .و بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایی که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت و بی تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند!"

وقتی هاشمی طرفدار آزادی بیان می شود!

اکبر هاشمی رفسنجانی در سوم شهریور ماه طی سخنانی در اولین جشنواره دانشگاه آزاد گفت: "افکار منحطی وجود دارند که نمی‌توانند بفهمند آزادی در دانشگاه یعنی چه. مگر می‌شود در فضای خفه و بسته و ارعاب دانشمندان ناب تربیت و استعدادهای جوانان را شکوفا کرد؟"

وی سپس در تاریخ پنجم دی ماه سال جاری در پیامی به اجلاس سازمان اسلامی دانشجویان ایران(سادا) که توسط  فرزندش یاسر هاشمی! در مشهد مقدس قرائت شد، نوشت: "افزایش کیفی و کمی فعالیت‌های تشکل‌های دانشجویی در دانشگاه‌های کشور به خصوص در دانشگاه آزاد اسلامی، نهادینه کردن استفاده از خرد جمعی در تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها به جای انحصارگرایی است که سابقه دیرین در دانشگاه‌های دنیا دارد و الحمد لله در ایران عزیز مخصوصا پس از انقلاب اسلامی، استقلال در رویکردهای دانشجویی را فراگیر نموده است. آنان بایستی با حساسیت لازم با مسائل برخورد کنند؛ سیاست بی‌اعتنایی و تساهل را پیشه نگیرند و در برابر آلایش‌های موجود، نفوذ آلودگی‌های جدید و افراط و تفریط، از واکنش منطقی دریغ نورزند."

هاشمی که جدیداً چند سالی است از لزوم آزاداندیشی در دانشگاه حرف می زند، در زمان مدیریتش بر دولت آنچنان فضای سنگینی را بر دانشگاه ها حاکم کرده بود که هیچ کس جرات انتقاد از دولت را نیز به خود راه نمی داد. آنگونه که بعدها یکی از معاونین وزارت علوم دولت سازندگی در مصاحبه ای اعتراف گونه گفت:" تعداد نشریات دانشجویی در آن دوران باید مورد بررسی قرار گیرد و شما با پس از این بررسی می‌‌بینید که تعداد نشریات شدیداً محدود بود! در آن دوران اگر گروهی از دانشجویان انتقادی را مطرح می کرد آقای هاشمی شدیداً برافروخته می شد و بلافاصله در نماز جمعه بعدی به آن واکنش نشان می داد.» 

روند سیاست زدایی در دانشگاه ها که از سوی مسولین دولت سازندگی با شدت هرچه تمام تر دنبال می شد، آنچنان بود که بالاخره رهبر انقلاب را نیز به واکنش واداشت. ایشان در نقد این نوع نگاه در آبان ماه سال 1372 در دیدار جمعی از دانشجویان و دانش آموزان فرمودند:"« بنده دلم مى‌خواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّى دانش‌آموزان مدارس- روى این ریزترین پدیده‌هاى سیاسى دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلى هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دسته ای راکه تلاش کرده‌اند و مى‌کنندکه قشر جوان و دانشگاه ما را غیرسیاسى کنند.»

هاشمی بار دیگر در 23 شهریور ماه سال جاری تاکید کرد: باید آزادی بیان باشد که افراد حرف بزنند و مردم انتخاب کنند و این امر باید نهادینه شود. وضع آزادی بیان آن جور که باید باشد نیست، یک مقدار خوب شده ولی قانع نیستیم اما می‌فهمیم که تغییر باید به تدریج صورت گیرد و به طور کلی از انحراف هشت سال پیش داریم نجات می‌یابیم اما صبر هم لازم دارد.

نگرانی هاشمی برای آزادی بیان در سطح جامعه را نیز می توان از طنزهای سیاسی تاریخ معاصر کشور دانست. آنگونه که بر تمامی کارشناسان سیاسی کشور واضح و روشن است که علت اصلی رای آوردن محمد خاتمی در سال 76 و اقبال مردم به شعار آزادی او، جو خفقانی بود که شخص هاشمی در دوران سازندگی در جامعه ایجاد کرده بود. عزت الله سحابی از چهره های ملی مذهبی روایت جالبی در این زمینه دارد و می گوید: (در اواخر دهه 60) ما به آقای هاشمی نامه اعتراضی نوشتیم. اعتراض ما به آقای هاشمی این بود که اولاً اوضاع اقتصادی کشور بسیار خراب است. فقر و اختلاف طبقاتی بسیار فاحش است. دوم اینکه وضع سیاست خارجی ما به گونه ای است که ما در انزوای کامل قرار گرفته ایم و همه دنیا با ما مخالف هستند. در رابطه با این نامه، 23 نفر را بازداشت کردند که یکی از آنها من بودم ... بعد از دستگیری ها، در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، چند تن از نمایندگانی که مرا می شناختند، به آقای هاشمی اعتراض کردند که چرا عزت الله سحابی را گرفتی؟ آقای هاشمی پاسخ داده بود: «رویش زیاد شده بود، می خواستیم رویش را کم کنیم!» (روزنامه فتح- چهارشنبه 2 بهمن 1378- شماره 49- صفحه 6)

روایتی مناسب تر از وضعیت آزادی بیان در دولت سازندگی را می توان با بازخوانی مواضع مرحوم سیداحمد خمینی دریافت. وی با توجه به وضعیت خاص دولت هاشمی و عدم امکان انتقاد سالم مردم از مسئولان، می گوید: باید توجه داشت که طرح آزادانه دیدگاه ها و آرای مختلف برای حفظ و بقاء اصول اساس ارکان نظام و انقلاب ضروری است. یک روحانی چه امام جمعه چه پیش نماز چه منبری چه مرجع و چه شخصیت حکومتی باید دائما به افراد نزدیک این مساله را گوشزد کند که آزادی لازمه دین است و اینگونه گمان نکنند که فلانی شخصیت بزرگی است و هیچ کس نباید بگوید بالای چشم او ابروست! به جز رعایت حریم رهبر معظم انقلاب اسلامی که وظیفه همه است، مسئولیت ها هر اندازه بزرگتر باشد مردم باید نسبت به طرح نقطه نظرات و انتقادات خود درباره آنها حساس تر باشند! … یکی از گرفتاری هایی که متاسفانه بعضی ها به آن دچار شده اند این است که نمی توانند نظرات مخالف خود را تحمل کنند. این شیوه عمل منجر به دیکتاتوری می شود و با فرهنگ انقلاب و اصول بنیادین نظام اسلام ما مغایرت دارد» 70/8/23

اما شاید یکی از حساس ترین و بحث برانگیزترین سخنرانی های حاج احمد خمینی، سخنان او در جمع مدیران وزارت اطلاعات در مهرماه سال 73 باشد. آنجا که می گوید: حذف حصارهای خودسانسوری لازمه تحقق جامعه سالم است. مردم ما، انقلاب، نظام، امام، رهبر و کشورشان را دوست دارند. بنابراین لازم است در کمال آزادی حرفشان را بزنند. این جوی که الان درسته کرده اند و مردم را از دستگاه اطلاعات می ترسانند به مصلحت انقلاب و نظام نیست. نباید این جو باشد. چرا مطبوعات و نمایندگان مجلس بعد از موضع رییس محترم جمهوری جرات پیدا می کنند و حرف دلشان را بیان می کنند! همین حرف ها را که قبل از سخنرانی رییس جمهور می دانستند، چرا نمی گفتند؟»

جمهوری اسلامی فقط حرف وحدت زده است!

هاشمی رفسنجانی یازدهم دی ماه سال جاری در همایش پیامبر رحمت و مدارا که در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد، با بیان اینکه از صدا و سیما علائم تفرقه پخش می شود، گفت: ما 30 سال حرف وحدت را می زنیم اما وارد عمل نشده ایم؛ قطعا باید وارد عمل شویم.

این اظهارات هاشمی در تخطئه عملکرد سی ساله نظام جمهوری اسلامی پیرامون مسئله وحدت مذاهب اسلامی در حالی ابراز می شد که وی پیش از این در موقعیت های مختلف مطالبی بر خلاف گفته های کنونی خود ایراد کرده بود. هاشمی در سال 86 با حضور در برنامه مناظره با شیخ یوسف قرضاوی در شبکه قطری الجزیره می گوید: " ما، پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، تلاش های بسیاری در زمینة فراهم ساختن وحدت اسلامی هر چه بیشتر مسلمانان انجام داده ایم و این راه را پیش از این، آیت الله علامه بروجردی و شیخ عبده رفته بودند."

داستان تکراری "احساس تکلیف" و انتخابات مجلس خبرگان؛

هاشمی در دوم اسفندماه سال جاری در مصاحبه با خبرگزاری مهر در پاسخ به سوالی مبنی بر داشتن برنامه برای انتخابات مجلس خبرگان می گوید:"خودم هم سال‌هاست که تمایل ندارم وارد انتخابات شوم. قطعاً بنای من این بود که بعد از ریاست‌ جمهوری کاری این‌گونه انجام ندهم. چون کارهای زیادی در مجمع تشخیص مصلحت هست و به آنها و به کارهای علمی و فکری بپردازم. اما نشد. مثلاً در انتخابات هشت سال قبل خبرگان، نمی‌خواستم بیایم، اما رهبری گفتند که واجب است و باید بیایی. من گفتم که خودم واجب نمی‌دانم و مناسب من نیست در چنین انتخاباتی شرکت کنم و لازم هم نیست. اما ایشان اصلاحاتی در کار کردند و مرا قانع کردند که بیایم و آمدم. الان هم تمایل واقعی من این است که به یادداشت‌های فراوانی که دارم و باید تنظیم و کتاب شوند، بپردازم."

این در حالی است که هشتم آبان ماه جاری در حالی که تنها هفت روز از ارتحال آیت الله مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان می گذشت، رسانه ها در خبری به نقل از پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی نوشتند: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی درباره کاندیدا شدن برای ریاست مجلس خبرگان رهبری گفته‌اند درصورتی که بعضی افراد که آنها را برای ریاست خبرگان صالح نمی‌دانم قصد کاندیدا شدن داشته باشند، آمادگی خود را برای کاندیداتوری ریاست این مجلس اعلام خواهم کرد!

چرخش 180 درجه ای در فهم ارتباط اسرائیل و آمریکا!

آخرین اظهارنظر جنجالی هاشمی چند روز پیش و در 12 اسفندماه ابراز شد. وی که در همایش ملی الگوی توسعه پایدار و متوازن منطقه‌ای در تالار وزارت کشور سخن می گفت، گفت: «در‌مهمترین پروژه دولت که تیم مذاکره‌کننده است و مورد حمایت مقام‌معظم‌رهبری قرار دارد، خودشان هم تکرار می‌کنند که با برنامه رهبری کار را پیش می‌برند اما این دلواپسان چه بر سرشان می‌آورند و با نتانیاهو همنوا شده‌اند. هاشمی رفسنجانی با اشاره به سفر نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا ادامه داد: او آنجا رفته و اوباما را تحریک می‌کند و اینجا هم دلواپسان می‌گویند که ما اسرار را می‌گوییم؛ نمی‌دانیم این چه سری است؛ آنها هم از شیطان هستند و از آن طرف دارند کار می‌کنند اما در حال حاضر نزدیک به نتیجه رسیده‌ایم. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: زمانی که تیم مذاکره‌کننده باز می‌گردد به جای استقبال از آنها دلواپسان چیزهایی می‌گویند که نباید بگویند. وی با اشاره به انتقادات مجلس از تیم مذاکره‌کننده ادامه داد: تریبون مجلس باز است و هر چه می‌خواهند می‌گویند و برخی هم این دروغها را باور می‌کنند و اینها مزاحمت است!»

 

 اگرچه این سخنان هاشمی با واکنش نمایندگان و رئیس مجلس روبرو شد و لاریجانی مقایسه نتانیاهو با نمایندگان مردم را غیرمنصفانه دانست و برخی دیگر نیز، سخنان هاشمی را سخیف خواندند، ولیکن یک بررسی تاریخی در اظهارات چند سال گذشته این سیاست مدار کهنه کار، نکات عجیب و قابل توجهی را پیرامون این مسئله روشن می کند. وی در مصاحبه ای که در دهه 80  با صادق زیباکلام داشته (کتاب هاشمی بدون روتوش - چاپ اول 1387صفحه 204) اظهارات کاملاً متناقضی با سخنان امروز خود بر زبان آورده است و می گوید اگر ما بخواهیم با آمریکایی ها رابطه برقرار کنیم، اسرائیلی ها هم کمک می کنند! برای فهم عمق چرخش 180 د ای نظرات هاشمی در این موضوع، متن پرسش و پاسخ اکبر هاشمی و صادق زیباکلام عیناً در پی می آید.


زیباکلام: من معتقدم - نه این که اسرائیلی ها نمی گذارند بلکه با مشکلی که ما با اسرائیلی ها داریم ،خود به خود نخواهند گذاشت که ما یک رابطه حداقلی با امریکا داشته باشیم.

هاشمی رفسنجانی: "اگر ما بخواهیم،اسرائیلی ها هم کمک می کنند .برای اینکه می دانند که اگر یک رابطه معمولی باشد، امریکا می تواند روی کم کردن خصومت ما تاثیر بگذارد. اسرائیلی ها هم اینده نگر هستند."

زیباکلام: پس شما دارید یک نظریه دیگری مطرح می کنید.معتقدید که اتفاقا اگر ایران چرخش و تمایلی به امریکا نشان دهد ،اسرائیلی ها تلاش خواهند کرد که این تمایل گسترده شود ،چرا که معتقدند بهبود روابط ایران و امریکا همانند نوری در انتهای تونل برای اسرائیلی ها خواهد بود و گرمی میان تهران و واشنگتن نهایتا بر روی نگاه ایران به اسرائیل تاثیرخواهد گذارد.

هاشمی رفسنجانی: قطعا اسرائیلی ها مسئله را اینگونه می بینند.

زیباکلام: اگر نبینند؟

هاشمی رفسنجانی: این را شما می گویید ما اینگونه نمی فهمیم ...

حال سوال اینجاست که چگونه این سیاستمدار کهنه کار در موضعی با 180 درجه تفاوت از گفته های پیشین خود ایستاده و مخالفت نتانیاهو با انعقاد توافق ژنو را باور کرده، به مخالفین سیاسی خود اینگونه سرسختانه می تازد و آنها را هم نوا با نتانیاهو می خواند؟!

برای شنیدن دیگر مواضع جدید و عجیب هاشمی باید به انتظار سال 94 نشست.




موضوع مطلب : هاشمی رفسنجانی

دوشنبه 94 فروردین 10 :: 12:17 صبح

آقای هاشمی! امام(ره) درباره «سبد کالا» چه به شما گفته بود؟
جمعی از اساتید دانشگاه و مراکز آموزش عالی فارس با انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از سکوت وی در قبال مشکلات جدی دولت به ویژه در موضوع هدفمندی یارانه‌ها و توزیع سبد کالا انتقاد کردند.


به گزارش جهان به نقل از فارس، در نامه‌ سرگشاده جمعی از اساتید دانشگاه‌های استان فارس به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی آمده است: این روزها که مردم 35 سالگی انقلاب اسلامی شکوهمند را جشن گرفته‌اند، این روزها که غنی‌سازی تعلیق شده تا به غنا برسیم، این روزها که مردم در صف سبد کالا در پی چند کیلو برنج و مرغ و تخم‌مرغ‌اند، این روزها که حداقل برای هشتمین بار طی شش ماه اخیر، آمریکا ما را تهدید به استفاده از گزینه همیشه روی میزش کرده، این روزها که نه تنها هولوکاست نفی نمی‌شود که حتی وزیر خارجه‌مان ابا دارد علنی بگوید که اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد، این روزها که ... دل همگی‌ ما برای خاطرات شما تنگ شده است.
در این نامه افزوده شده است: خاطرتان هست زمانی برای نسل سوم و چهارمی که امام را از نزدیک ندیده‌اند، خاطره می‌گفتید که امام مخالف گفتن «مرگ بر آمریکا» بود، چقدر دوستان‌تان و البته برخی دشمنان‌مان مشعوف شدند.
در این نامه اضافه شده است: خاطرتان هست از قطعنامه 598 برای‌مان می‌گفتید؛ البته روایت‌هایی را که نه با مشی امام سازگار بود و نه در اسناد و صحیفه آمده بود!، خاطرتان هست همین چند مدت پیش گفتید که امام جمله «ملاک حال فعلی افراد است» را برای عدم برخورد با نیروهای شاه که پس از انقلاب به‌راه شده بودند، گفته و نه برای «سالوسان و اسلام‌نمایان» که بعدها منحرف شدند؟ خاطرتان هست... حالا دوباره این روزها دل‌تنگ خاطرات شمائیم.
اساتید دانشگاه‌های فارس در این نامه خطاب به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تصریح کرده‌اند: حالا که دولت در مقابل صف‌های طولانی مردم برای دریافت توزیع سبد کالا سکوت کرده، شما برای‌مان بگوئید که امام در آن روزها، درباره «سبد کالا» چه به شما گفته بود؟ راستی زمانی امام از این سبد و مزایای آن می‌گفت، نگفت که کرامت انسانی چقدر مهم است؟ امام نفرمود مردی هم‌لباس خودش و شما در یازدهمین دولت ایران، به مردم «سبد کالا» می‌دهد؟ زمانی امام پیام طوفانی‌اش را در تعریف هنر انقلاب که باید مخالف سرمایه‌داری باشد، می‌نوشت، بعد از آن به شما نگفت که «هنرمند ارزشی و غیرارزشی نداریم»؟
در این نامه از آیت‌الله رفسنجانی به عنوان یار دیروز امام یاد شده و آمده است: این روزها دل‌تنگ خاطرات شماییم و بین دو راهی مانده‌ایم که نظر امام در مورد اقدامات عجیب و غریب دولت چیست؟ چرا این بار مانند همیشه که در حمایت از نزدیکان فکری‌تان خاطره‌ای از امام را بازگو می‌کردید و همگان را مبهوت می‌ساختید، چیزی نمی‌گویید؟ دولت حالا نیازمند خاطره است تا بلکه درزهای سبد کالا که کرامت مردم از آن به زمین می‌ریزد را پر کند و چه چیزی بهتر از خاطره آن‌ هم در همین روزهای سخت است.
در ادامه این نامه سرگشاده خاطرنشان شده است: بی‌صبرانه منتظر خاطرات دو نفره‌ شما و امام هستیم تا بلکه گشایشی برای دولت حاصل شود و ما نیز البته بیشتر با امام آشنا شویم!




موضوع مطلب : هاشمی رفسنجانی

چهارشنبه 92 بهمن 16 :: 11:50 عصر

منظور حضرت امام (ره) نیروهای شاه بود یا دوستان خائن؟!

هاشمی رفسنجانی می‌گوید تعبیر امام(ره) درباره «میزان، حال فعلی افراد است» درباره نیروهایی بوده که زمان شاه کار می‌کردند یا با انقلاب همراهی نمی‌کردند که از کار برکنار شدند!
هاشمی رفسنجانی می‌گوید تعبیر امام(ره)  درباره «میزان، حال فعلی افراد است» درباره نیروهایی بوده که زمان شاه کار می‌کردند یا با انقلاب همراهی نمی‌کردند که از کار برکنار شدند!
وی در مصاحبه با سایت انتخاب و درباره سوءاستفاده از جمله حضرت امام(ره) مبنی بر ملاک حال فعلی افراد است، گفت: بله، سوءاستفاده که می‌شود. هم این طرف و هم آن طرف؛ همه کلمات امام(ره) را به میل خودشان تفسیر می‌کنند. سخنان امام (ره) موقعی بود که یک دفعه این نگاه اوج گرفته بود که همه نیروهایی را که در زمان شاه کار می‌کردند یا با انقلاب همراهی نمی‌کردند؛ از کار برکنار کنند و خیلی کارهای تند دیگر. ایشان آن تذکر را در آنجا دادند و گفتند: اگر اینها آدم‌های قابل استفاده و مفیدی هستند و الان دیگر آن حالت را ندارند؛ از آنها استفاده شود.
هاشمی می‌افزاید: شأن نزول آن جمله این بود که در حذف نیروهای کاردان سابق افراط نکنند که این یک مسأله بود. الان که بحث می‌کنند؛ هر کسی به میل خودش استفاده می‌کند. مثلا به سلیقه فلان جریان فلان کس الان مسیر خوبی ندارد و در گذشته هم افتخاراتی داشت. می‌گویند افتخارات گذشته جدا، ولی الان خوب نیست. این می‌تواند در جایی درست باشد؛ یعنی کسی قبلا خیلی خدمات داشته و خوب بوده و خدوم بوده و الان نیست، بله این می‌تواند درست باشد. ولی با تحلیل آنها؛  برای خودشان و با سلیقه آنهاست و می‌گویند هر کس با ما نیست، الان حالش خوب نیست که اگر این باشد؛ حرف بی‌ربطی است.
آقای هاشمی طبق معمول در اظهارات خود مستندی از سخنرانی‌ها و مکاتبات حضرت امام رضوان‌الله تعالی علیه ارائه نکرده است و این در حالی است که صحیفه امام و وصیت‌نامه الهی-سیاسی ایشان متضمن همین تعبیر «میزان، حال فعلی افراد است» می‌باشد.
امام ‌خمینی در وصیت‌نامه شریف خویش می‌نویسند: من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلا‌م‌نمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده‌ام، که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده‌ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد  و وفادار می‌نمایاندند و نباید از آن مسائل  سوءاستفاده شود و میزان در هر کس حال فعلی او است.
ایشان همچنین در آخرین ماه‌های حیات مبارک خویش با اشاره ضمنی به خیانت‌های کسانی چون آقای منتظری می‌فرمایند: «میزان حال افراد است... من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام، سعی کنند تحت تاثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند، نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او، از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست...» (صحیفه امام، جلد 21، ص332).
همچنین این تعابیر از آن حضرت است که «نفوذی‌ها بارها اعلام کرده‌اند که حرف خود را از دهان ساده‌اندیشان موجه می‌زنند... من بارها اعلام کرده‌ام که با هیچ‌کس در هر مرتبه‌ای که باشد، عقد اخوت نبسته‌ام. چارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است... اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گول خورده که بدون توجه بلندگوی دیگران شده‌اند، از این حرکات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هیچ‌گونه گذشتی طرد خواهند کرد» (صحیفه امام، ج 21، صص 326 و 327).
آقای هاشمی چند ماه پیش  نیز در مطلبی خلاف واقع آرزوی خود برای حذف شعار مرگ بر آمریکا را به حضرت امام نسبت داد که همان زمان از سوی رسانه‌ها، انبوهی از مواضع حضرت امام از ابتدای نهضت تا آخرین‌ ماه‌های عمر مبارک بنیانگذار جمهوری اسلامی در حمایت صریح  از شعار مرگ بر آمریکا منتشر شد.
(روزنامه کیهان)




موضوع مطلب : هاشمی رفسنجانی

سه شنبه 92 بهمن 8 :: 8:20 عصر
 
انبارلویی خطاب به هاشمی تصریح کرد: حقوق شهروندی فقط در انتخابات 24 خرداد 92 به رسمیت شناخته می‌شود یا سوم خرداد 84 و 24 خرداد 88 هم باید آن را به رسمیت شناخت؟
 

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت؛ سخنان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با جمعی از مردم کرمان حاوی چند نکته مهم از باب حقوق شهروندی است که پرداختن به آن خالی از لطف نیست؛

 

‏1- آیت‌الله هاشمی رفسنجانی فرمودند: «منشور حقوق شهروندی، حق مردم در قانون اساسی است و در قانون اساسی به حقوق کامل و آزاد مردم اشاره شده که باید رعایت شود.» این سخن حقی است. یکی از حقوق شهروندی که در قانون اساسی در اصل 55 آمده است حق دسترسی آزاد به اطلاعات مربوط به تفریغ بودجه کل کشور است. قانون اساسی این را حق مردم می‌داند که در جریان نحوه اجرای بودجه قرار گیرند و بدانند آیا هر وجهی در محل خود به مصرف رسیده است و یا هزینه‌ها از اعتبارات مصوب تجاوز نکرده است؟ این حق در منشور حق شهروندی آقای روحانی تحت عنوان حق دسترسی به اطلاعات آمده است و اصلا یک قانون مفصل هم تحت عنوان «قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» وجود دارد. ‏

 

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که دو دوره رئیس مجلس بودند و دو دوره رئیس جمهور، بفرمایند در این دو دوره، «تفریغ نفت» چگونه وفق اصل 55 قانون اساسی به اطلاع مردم رسیده است؟ اصلا اطلاع مردم هیچ، چرا به اطلاع نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی نرسیده و همه ساله محرمانه تلقی شده است؟ این حق شهروندی هم در دولت اصلاحات نادیده گرفته شده تنها در سال 83 تفریغ نفت در 100 صفحه به اطلاع نمایندگان مجلس رسید و معلوم شد 6 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی در سال آخر دولت اصلاحات به خزانه واریز نشده و در حساب‌های شرکت ملی نفت رسوب کرده است! ‏

‏2- آیت‌الله هاشمی رفسنجانی فرمودند: «جمله رأی مردم، حق الناس است برخاسته از اجتهاد سیاسی مقام معظم رهبری است. این جمله باید تبدیل به فرهنگ سیاسی شود.» ‏

این حرف هم حرف حقی است. منتها این حق فقط در انتخابات 24 خرداد 92 به رسمیت شناخته می‌شود یا سوم خرداد 84 و 24 خرداد 88 هم باید آن را به رسمیت شناخت؟ یک جناح نجیب سیاسی در همه ادوار انتخابات، رأی مردم را حق الناس می‌دانسته و آن را به رسمیت شناخته است. اما جناح دیگر متاسفانه این رویکرد را نداشته و نتایج انتخابات را با تیر تهمت ودروغ تقلب آلوده کرده است. ‏

 

آقای هاشمی در مورد نتایج انتخابات سال 84 با آنکه دوستان خود او در راس دولت بودند، تردید دارند. در مورد انتخابات سال 88 با آنکه شورای نگهبان و رهبری معظم انقلاب اسلامی مهر تایید بر آن زدند و از «حق الناس» رأی ملت دفاع کردند، با حمایت از آتشفشان فتنه، آن را مخدوش دانستند. هنوز هم حاضر نیستند صحت آن را مورد تایید قرار دهند!

 

یکی از حقوق شهروندی، «رأی شهروندان» است. نباید بخش عظیمی از رأی ملت را که از محرومین و مستضعفین است انکار کرد و فقط رأی اشراف و سرمایه‌داران و برخورداران جامعه را ملاک نتایج آراء قرار داد. «رأی شهروند» همانطور که فرمودند حق الناس است و خداوند در قیامت از حق خود می‌گذرد اما از «حق الناس» نمی‌گذرد.

 

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی احتمال بدهند در روز قیامت در محضر خداوند با حضور مقام معظم رهبری، شش فقیه شورای نگهبان، شش حقوقدان شورای نگهبان و بیش از 600 هزار نفر از مجریان و ناظرین انتخابات، صندوق‌های انتخابات ریاست جمهوری خرداد 88 بازگشایی و بازشماری شود و‌‌ همان نتایج اعلام شود، لذا چه پاسخی برأی ضایع کردن حق الناس مردم خواهند

 

باید پذیرفت عمل کروبی و موسوی که بر طبل فتنه کوبیدند و امنیت انقلاب و مردم را در مخاطره گرگ‌های جهان قرار دادند، فرا‌تر از ضایع کردن «حق الناس مردم» در انتخابات 88 بود. باید پذیرفت عملکرد مجمع روحانیون مبارز و بویژه آقای خاتمی که با این فتنه همراهی کردند فرا‌تر از اعلام دروغ تقلب «و نادیده گرفتن رأی ملت بوده است. آن‌ها آرمان‌ها و اهداف نظام را هدف قرار دادند. ‏

 

تمام این ادعا‌ها با عکس و فیلم و صدا در این دنیا در رسانه‌های داخل و خارج واتاب پیدا کرد و قابل اثبات است. در آن دنیا هم عین جلسات و مطالب در محضر خداوند و ملت بازخوانی و بازبینی می‌شود. شکی نیست از این سو هم اگر دروغی، تهمتی و خلافی صادر شده باشد در دستگاه عدالت خداوند دیده می‌شود و همین طور که در این دنیا مجازات داشته، در آن دنیا هم رسیدگی می‌شود.

 

توصیه مشفقانه و خاضعانه بنده به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی این است؛ حال که فتنه آمریکایی سال 88 با هوشمندی رهبر معظم انقلاب و حضور شجاعانه و آگاهانه مردم در قیام تاریخی 9 دی مهار شده، آخرین پرده این فتنه را با درایت و دلسوزی پایین بکشند و به اپوزیسیون ماندن کروبی و موسوی خاتمه دهند. آن‌ها نه در این قد و قواره هستند و نه سن آن‌ها اقتضا دارد این نقش را بازی کنند.

 

کافی است آن‌ها با پذیرش نتیجه انتخابات ملت در سال 88 و توبه از اعمال فتنه‌انگیزانه خود به اردوگاه انقلاب برگردند تا شاید خداوند در قیامت تخفیفی در مجازات آن‌ها بدهد. اگر آن‌ها به اردوگاه انقلاب و ملت برگردند تتمه امید سرویس‌های موساد و سیاهم از آن‌ها قطع می‌شود و می‌توان نقطه پایانی بر فتنه 88 گذاشت. ‏خداوند رحمت کند استاد حبیب الله عسکراولادی را. او از آبروی خود مایه گذاشت شاید این کار انجام شود اما نتوانست! امیدوارم آیت الله هاشمی رفسنجانی که در دلسوزی‌اش برای انقلاب و اسلام تردید نیست تلاش کند آن‌ها را از خر شیطان پیاده کند تا آن‌ها بیش از این لعن ونفرین مردم را برای خود نخرند.

 

آقای هاشمی باید به آن‌ها تفهیم کند که رأی ملت درهمه انتخاب‌‌ها حق الناس است و خداوند در قیامت از هر چه بگذرد، از» حق الناس «نمی‌گذرد. ‏

 

منبع: روزنامه رسالت




موضوع مطلب : هاشمی رفسنجانی

دوشنبه 92 آذر 18 :: 3:25 عصر

  حرف هاشمی ملاک نیست

4 سال قبل هم مدعی تقلب بود!

آخرین اظهارات هاشمی رفسنجانی در جریان سفر به مازندران و سخنرانی در مراسم سالگرد ارتحال آیت‌‌الله صالحی مازندرانی در شهر شیرگاه سوادکوه و ادعای استفاده دولت سوریه از سلاح‌ شیمیایی علیه شهروندان خود با تعجب آمیخته به‌ملامت بسیاری از مردم و کارشناسان روبرو شد. ادعای هاشمی در حالی است که مجلس عوام انگلیس به دلیل دروغ بودن اصل این ادعا، با همراهی آمریکا در حمله به سوریه مخالفت کرد. دولت آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی نیز تاکنون در این‌باره هیچ سندی ارائه نکرده‌اند. با این وجود هاشمی در شیرگاه مدعی شده که «مردم سوریه از طرف حکومت خودشان مورد حمله شیمیایی واقع شده‌اند و حالا هم باید منتظر حمله خارجی‌ها باشند»!!

فایل صوتی این اظهارات در حالی منتشر شده که پیش از این رضا سلیمانی مدیرکل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام ادعای نعیمه اشراقی خواهر زن رضا خاتمی درباره بیان اظهارات مشابه از سوی هاشمی در دیدار با «جمعی از مردم اصفهان» را تکذیب کرده بود. نعیمه اشراقی 7 شهریور در صفحه فیس‌بوک خود خبر داده بود که هاشمی در این دیدار گفته «دولتی که ملت خود را بمباران شیمیایی کند، عواقب سخت آن را خواهد دید»!! هر چند رضا سلیمانی ادعای نعیمه اشراقی را تکذیب کرد اما چند روز بعد انتشار ویدئوی سخنان مشابه وی در سوادکوه راه تکذیب را دشوار کرد و این تلقی را پدید آورد که وی با ادعایی که حتی باراک اوباما و دیوید کامرون هم درباره آن ابراز تردید می‌کنند، اعتبار و حیثیت خود را به حراج گذاشته است!

اظهارات هاشمی رفسنجانی فارغ از خاستگاه آن، نمونه روشن ماجراجویی و بهانه‌تراشی برای دشمنان خون‌آشام ملت‌های مسلمان منطقه است. در واقع آقای هاشمی برخلاف ادعای همیشگی موضعی به غایت نسنجیده و افراطی اتخاذ کرده که می‌تواند مستند دروغ آشکار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گیرد و این در حالی است که رسانه‌های غربی اخبار متعددی حاکی از نقش رژیم سعودی در انتقال تسلیحات شیمیایی و کاربست آن از سوی گروه‌های مسلح و تروریست‌ها منتشر می‌کنند. رسانه‌های غربی همچنین اغلب اذعان دارند که با توجه به پیروزی‌های بزرگ ارتش سوریه طی چند ماه اخیر، دلیلی ندارد که این ارتش از سلاح‌های شیمیایی آن هم علیه شهروندان خود و کودکان و زنان حومه دمشق- و نه دشمنان- استفاده کند.

در هر حال بازی - انشاءالله ناخواسته- هاشمی در زمین آمریکا و رژیم صهیونیستی چند گمانه نگران‌کننده را پیش می‌کشد. نخست اینکه ناتوانی جسمی و ذهنی وی باعث شده نتواند مصلحت خود و کشور خود و مردم منطقه را تشخیص دهد و به رغم نبودن کوچک‌ترین سندی، همان ادعای رژیم ملک عبدالله سعودی و رژیم شیمون ‌پرز و اوباما و کامرون را تکرار کند. احتمال دوم که در تناقض با گمانه نخست نیست این که حلقه مشورتی آلوده‌ای- از لحاظ اطلاعاتی- در گروه اطرافیان و مشاوران هاشمی نفوذ کرده که مرتبا وی را به اتخاذ مواضع رادیکال و به دور از خرد و اعتدال ترغیب می‌کند. وگرنه در شرایط عادی دلیلی ندارد یک چهره سیاسی مدعی میانه‌روی و پرهیز از بهانه‌تراشی برای دشمنان، ادعاهای دروغ سران کاخ سفید و تل‌آویو را که حتی سازمان ملل نیز آن را تأیید نکرده و پارلمان انگلیس نیز حاضر نیست بپذیرد، تکرار کند. برای ناظران و تحلیلگران ردگیری این حلقه بسیار ضروری است چرا که در آشوب‌افکنی 4 سال پیش بیگانگان نیز همین رفتار غیرعقلانی به چشم می‌خورد.

اکنون سوال این است که اگر مثلا سرویس جاسوسی سیا یا موساد و یا ام‌آی‌سیکس انگلیس اظهارات آقای هاشمی را مستند ادعاهای نچسب خود قرار دهند و منافع ملی ما و منافع کلان جهان اسلام به مخاطره افتد، وی چه عذری برای جبران خسارتی که به بار می‌آورد خواهد داشت؟! آیا می‌شود گفت که ایشان در آشوب‌افکنی 4 سال پیش نیز همسو با شما بود و به دروغ ادعای تقلب در انتخابات 88 را مطرح کرده بود و از این روی ادعای اخیرش بر وزن دعاوی باطل شما چیزی نمی‌افزاید؟! یا باید گفت به اقتضای وضعیت جسمی و روحی وی نباید اظهاراتش را جدی گرفت؟! یا...

(روزنامه کیهان)




موضوع مطلب : هاشمی رفسنجانی

جمعه 92 شهریور 15 :: 12:29 صبح
عملکرد دوگانه سیاسیون در دفاع از
جهت‌گیری‌های اصولی نظام
آقای هاشمی! چقدر نظام باید برای شما هزینه کند؟
سرکشی هاشمی در برابر مواضع اصولی رهبر انقلاب و سکوت عجیب سیاسیون
نزدیک به شش سال پیش زمانی که اسفندیار رحیم مشایی، معاون رییس جمهور وقت در سخنانی عجیب و مخالف مواضع اصولی نظام از دوستی با مردم اسراییل سخن گفت در کمتر از یک روز صدای سیاسیون کشور بلند شد به طوری که 200 نماینده مجلس شورای اسلامی با تنظیم نامه ای سخنان وی را محکوم کردند و عده ای از نمایندگان مجلس هشتم با این سخنان بحث استیضاح را مطرح کرده و طرح سوال از رییس جمهور را در دستور کار قرار دادند.
سرویس سیاسی پایگاه 598 - علیرضا جمالی / "مردم سوریه در شرایط بدی به سر می برند از یک سو با بمباران شیمیایی دولتشان روبرو هستند و از طرف دیگر باید منتظر بمبهای آمریکا باشند" این جملات را حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در جمع مردم سوادکوه بیان کرد. جملاتی که بمب خبری این روزهای رسانه های داخل و خارج شمرده می شود. هاشمی با تایید ادعای آمریکایی ها مبنی بر استفاده دولت سوریه از سلاحهای شیمیایی، آب را چنان به آسیاب آمریکایی ها ریخت که اوباما در سخنان اخیرش با ذوق زدگی تمام این موضع جناب هاشمی را اعتراف ایران به جنایت دولت سوریه تعبیر کرد.
این در حالیست که هنوز کارشناسان سازمان ملل در حال بررسی ماجرا هستند و نظری درباره عامل حمله شیمیایی ابراز نداشته اند. از طرف دیگر برخی رسانه های آمریکایی نیز در روز های گذشته این حمله شیمیایی را به تروریستهای سوری نسبت داده و از دست داشتن وزیر اطلاعات عربستان در رساندن این سلاحها به تکفیریها خبر داده بودند. همچنین در تحولات میدانی سوریه ارتش این کشور در حال پیشروی بوده و یک به یک مناطق تحت تصرف تروریست ها را آزاد کرده و ضربات سنگینی را به آنها وارد آورده است از این رو بسیار دور از ذهن و غیر عقلانی به نظر می رسد که دولت سوریه در شرایطی که چیزی با پیروزی در این جنگ داخلی فاصله ندارد دست به چنین اقدام احمقانه ای بزند. اما آنچه بیش همه باید مورد تامل قرار بگیرد چرایی این سخنان جناب هاشمی است.
براستی چرا در چنین شرایط حساسی که حتی کانال های رسمی کشور مانند وزارت خارجه دست به عصا حرکت کرده و سخنانشان را با محافظه کاری بی سابقه ای بیان می کنند جناب هاشمی چنین سخنان غیر اصولی و خلاف عرف دیپلماسی را به زبان می آورند؟
نزدیک به شش سال پیش زمانی که اسفندیار رحیم مشایی، معاون رییس جمهور وقت و رییس سازمان میراث فرهنگی کشور در سخنانی عجیب و مخالف مواضع اصولی نظام از دوستی با مردم اسراییل سخن گفت در کمتر از یک روز صدای سیاسیون کشور بلند شد به طوری که 200 نماینده مجلس شورای اسلامی با تنظیم نامه ای سخنان وی را محکوم کردند و عده ای از نمایندگان مجلس هشتم با این سخنان بحث استیضاح را مطرح کرده و طرح سوال از رییس جمهور را در دستور کار قرار دادند.
تقریبا همه روزنامه های سیاسی کشور این سخنان مشایی را به باد انتقاد گرفتند. اما نکته قابل تامل برخورد همان نمایندگان و روزنامه ها با مواضع اخیر جناب هاشمی است. تقریبا 5 روز از سخنان جناب هاشمی می گذرد اما نه از اعتراض رییس مجلس خبری هست و نه کمسیون امنیت ملی مجلس دست به کار شده و نه حتی نامه ای برای اعتراض به این سخنان کذب و نادرست هاشمی از سوی نمایندگان تنظیم شده است. آن روزها نمایندگانی چون آقای مطهری رییس جمهور وقت را به خارج شدن از مدار ولایت فقیه متهم کردند اما در قبال این سرکشی سیاسی هاشمی دربرابر مواضع اصولی رهبر معظم انقلاب و نظام اسلامی نه تنها سکوت پیشه کرده اند بلکه آقای مطهری در اظهاراتی عجیب تر از اظهارات جناب هاشمی به توجیه این سخنان پرداخت و چون معماری ناشی شروع به ماله کشی کرد.
وی در توجیه اظهارات هاشمی، این سخنان را برگرفته از اسناد و اطلاعاتی!! دانسته که در اختیار جناب هاشمی بوده و ایشان با این سخنان قصد داشتند تا نظام اسلامی بیش از این برای سوریه هزینه نکند. این توجیه آنقدر مبتذل و کوچک بوده که بیشتر به یک فکاهی سیاسی شبیه بوده تا تحلیل یک سیاستمدار! اولا باید پرسید جناب هاشمی این اطلاعات دقیق را از کجا بدست آورده که هنوز دستگاههای اطلاعاتی ایران و بازرسان سازمان ملل هم نتوانسته اند به آنها دسترسی پیدا کنند؟ و ثانیا اگر هم ادعای شگفت انگیز آقای هاشمی را بپذیریم باز این توجیه آقای مطهری نشانه دهنده عدم درک صحیح هاشمی از مواضع اصولی نظام در قبال سوریه است. زیرا حمایت از سوریه تنها حمایت از یک کشور دوست نیست که هزینه کردن برایش محدود باشد بلکه حمایت از سوریه در حقیقت حمایت از یک شریک استراتژیک و سیاسی در منطقه است که حفظ و بقای سیاسی آن به طور مستقیم با حفظ و بقای سیاسی نظام اسلامی ایران ارتباط دارد.
آقای مطهری که چندی پیش از صلاحیت هاشمی برای ریاست جمهوری سخن گفت و درخواست برگزاری مسابقه دو بین ایشان و آقای جلیلی را کرد تا توان جسمی جناب هاشمی را به رخ بکشد!، باید بداند که برای شناخت توانایی های جناب هاشمی برای ریاست جمهوری نیازی به مسابقه دو با آقای جلیلی نیست بلکه باید بین ایشان و شاگردان سیاسی آقای جلیلی تست هوش برگزار شود. زیرا حتی یک دانشجوی علوم سیاسی هم می داند که چنین سخنانی در چنین شرایطی چقدر فاجعه انگیز است.
باید پرسید چه چیز باعث شده است که جناب هاشمی به راحتی و بدون هیچ واکنشی به چنین اظهارات خلاف قاعده ای بپردازد؟ به راستی چرا تیغ مجلسیان تنها بر گردن بعضی ها می نشیند و بعضی دیگر مجازند هر آنگونه که صلاح می دانند سخن برانند؟ آیا مجلس محلی برای استیفای حقوق ملت و دفاع از جهت گیری های اصولی نظام نیست؟ آیا نمایندگان به مصلحت نظام می اندیشد یا مصلحت احزاب و شخصیت های سیاسی؟
عملکرد دوگانه برخی از نمایندگان در این سالها مثال یک بام و دو هواست که در این مورد اخیر می توان تناقض در عملکرد را به وضوح مشاهده کرد.
اما به نظر می رسد سخنان اخیر هاشمی در قالب سیاست یک قدم به جلو و دو قدم به عقب قابل تحلیل باشد شاید ایشان می خواسته با این سخنان شرایط سیاسی را به گونه ای تلطیف کند که در صورت حمله قریب الوقوع غرب، ایران بتواند از مواضع قبلی خود دست بردارد و با پشت کردن به سوریه وارد این معرکه نشود. اما باید پذیرفت که در صورت بروز جنگ دیگر راهی برای بازگشت ایران باقی نخواهد ماند. ایران در حمایت از سوریه وارد راهی شده است که بازگشت از آن غیر ممکن است و تا آخر خط باید با دولت سوریه بماند زیرا به طور قطع هدف از سوریه برای آمریکا و هم پیمانانش سوریه نیست بلکه هدف اصلی ایران است و جنگ با سوریه در راستای پازل حمله به ایران است.
به هر حال آنچه که همه سیاسیون و جناب هاشمی باید بدان توجه کنند سخن خود هاشمی است که همگان را از اظهار نظر غیر اصولی و خارج از دستور کار دستگاه دیپلماسی کشور منع کرده بودند. جناب هاشمی ! اول خودت بعد دیگری....



موضوع مطلب : هاشمی رفسنجانی

جمعه 92 شهریور 15 :: 12:9 صبح
از شکست‌خوردگان تا افراط و تفریط؛
نظر آیت‌الله رفسنجانی چیست؟

بازخوانی کارنامه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال‌های 84 و 88 به هیچ وجه گزینه‌ای به نام «حفاظت از حماسه» را در مقابل قضاوت‌کنندگان و دیدگان مردم قرار نمی‌دهد.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، آیت‌‌الله هاشمی رفسنجانی روز چهارشنبه (مورخ 6شهریور 92) در دیدار خود با تنی چند از آزادگان و دانشجویان جمله‌ای را مطرح کرده‌اند مبنی بر اینکه «مهمتر از خلق یک حماسه، حفاظت از آن است تا فرصت‌طلبان و شکست‌خوردگان سیاسی، آن را آلوده به اقدامات افراطی و تفریطی نکنند.»

قاعدتاً منظور خاص آقای هاشمی از حماسه، انتخابات 24 خرداد و رأی‌آوری دکتر روحانی است و مراد ایشان از شکست‌خوردگان سیاسی نیز اظهرمن‌الشمس است و نیازی به اشاره ندارد.

جمله سؤال‌برانگیز آقای هاشمی دو بخش خاص دارد که باید پیرامون آنها توضیحاتی داد و البته توضیحاتی هم خواست.

قسمت درست جمله آقای هاشمی آنست که حماسه نیاز به حفاظت دارد و البته شاید بتوان در نقطه نظر ایشان این اشکال را هم وارد دانست که اصالت مهم بودن با خلق حماسه است و حفاظت در پله دوم قرار می‌گیرد.

سؤال ولی در جای دیگری رخ می‌نماید و آن اینکه حتماً آیت‌الله هاشمی هم می‌پذیرند که حماسه فقط در 24 خرداد امسال و در رأی‌آوری دکتر حسن روحانی تبلور نداشته و اساساً حماسه سیاسی از بدو انقلاب اسلامی تاکنون هرساله و در تمام انتخابات‌ها تکرار شده است.

به سخن دیگر اینکه، آنچه که در 24 خرداد 92 بعنوان حماسه رخ داد، همانی بود که در 22 خرداد 88 رخ نمود و البته قبلاً نیز در 3 تیر 84 بروز کرده بود و همینطور بوده و ان‌شاء‌الله خواهد بود.

و تأمل از اینجا آغاز می‌شود که بازخوانی کارنامه آیت‌الله هاشمی در انتخابات سال‌های 88 و 84 به هیچ وجه گزینه‌ای به نام «حفاظت از حماسه» را در مقابل قضاوت‌کنندگان و دیدگان مردم قرار نمی‌دهد.

ایشان در سال 88 و قبل از انتخابات در حالی که یکسال بود پیرامون حرکت سؤال برانگیز «ایجاد ستادهای صیانت از آرا توسط اصلاح‌طلبان» سکوت کرده بودند، به ناگاه نامه مشهور به «نامه بدون سلام و والسلام» را به مقام معظم رهبری مرقوم داشتند و در آن به جای آنکه بر حفاظت از ولایت فقیه و حماسه‌های پیش رو سخن بگو‌یند، در اقدامی دور از انتظار از دود و آتش و شعله‌وری سخن به میان آوردند.

یعنی در واقع قبل از بروز حماسه، زیر پایش را خالی کردند و پس از انتخابات نیز در اوج آشوب‌ها و درگیری‌های خیابانی که مسببانش بعدها اعلام کردند که تقلب یعنی رمز آشوب! و اساساً تقلبی هم در کار نبود بلکه منظور ما «تدلّس»! بود؛ نه تنها هیچ موضع صریح و شفافی در رد فتنه و تقلب و فروکاستن از تظاهرات‌ها نداشتند بلکه یا با زندانیان سیاسی و خانواده‌های دستگیرشدگان اغتشاشات دیدار کردند و یا از این گفتند که اغتشاشگران نه اوباش که دانشجویان! هستند و ای بسا حرف‌های شنیدنی! هم داشته باشند!

و در سال 84 و گاه شکست انتخاباتی آقای هاشمی هم، خودشان شاید باید توضیح بدهند که چه تلاشی غیر از سکوت و البته انتقاد گاه و بیگاه از دولت منتخب مردم انجام دادند؟!

آیا این اقدامات معنای حفاظت از حماسه می‌دهد؟!

پاسخ حتماً منفی است مگر اینکه منظور آیت‌الله از حماسه، صرفاً رأی‌آوری کاندیدای نسبتاً مطلوبشان در انتخابات اخیر باشد و لا غیر.

آیت‌الله هاشمی همچنین در قسمت دوم جمله اشاره شده، پای عبارتی به‌نام «شکست خوردگان سیاسی» را به میان می‌کشند و در ادامه اینطور از جمله ایشان مستفاد می‌شود که این شکست خوردگان، قصد آلودن حماسه به افراط و تفریط را دارند و حافظان حماسه نباید اجازه این‌کار را بدهند!

چه بد راهی را انتخاب کرده‌اید آقای هاشمی که بعنوان یکی از ارکان انقلاب اسلامی ما و کسی که به قول خودتان از او انتظار حفاظت از انقلاب و حماسه‌های انقلابی می‌رود، به خود اجازه می‌دهید که برای نامزدهای انتخابات اخیر و بیش از نیمی از شرکت کنندگان در انتخابات ایران که به نامزدهایی غیر از نامزد پیروز رأی داده‌اند، لقب «شکست‌خوردگان سیاسی» را به کار ببرید.

حضرت‌آیت‌الله! «شکست‌خورده» آنهایی هستند که در دوره‌های مختلف انتخابات، خواستند جلوی حماسه را بگیرند اما نتوانستند.

به سخن دیگر، شما حتماً بهتر می‌دانید که شکست خورده یعنی کسانی که قصد ابطال انتخابات سال 88 را داشتند و یا در سال 84 به هیچ وجه من الوجوهی حاضر به همکاری با دولت منتخب نشدند و رسالتی غیر از چوب لای چرخ دولت گذاشتن، برای خود ندیدند.

شما که غریبه نیستید آقای هاشمی!

در ساحت انقلاب اسلامی و همینطور در ساحت سیاست‌ورزی شیعی و تحلیل صحیح سیاسی، اساساً به بازنده انتخابات و به مردمی که به کاندیداهایی غیر از کاندیدای پیروز رأی داده‌اند، «شکست‌خورده» نمی‌گویند. بلکه به آنها «عنصر لازم و مقوّم برای بروز حماسه» لقب می‌دهند و در ادامه برای هر گفتار و معنایی غیر از این هم که بوی کوبش رقبا و دیگران از آن استشمام شود، متفقاً لقب «افراط» را برمی‌گزینند.

البته از حق نباید گذشت. شاید منظور شما از شکست‌خوردگان سیاسی، کسانی بوده‌اند که در این انتخابات اخیر اهداف خاصی را پی گرفته‌اند و ای‌بسا که «همگان» خطاب شما نبوده‌اند. ولی این پاسخ را هم بشنوید حضرت آیت‌الله که متأسفانه جمله شما هرگز چنین روحی ندارد و استفاده از آن، همه غیر از هواداران شناسنامه‌دار آقای دکتر روحانی را هدف می‌گیرد و متهم به افراط می‌کند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین از بابت «افراط» و «تفریط» در قبال حماسه هم انذار داده‌اند که حرفی است به‌حق و بجا.

در واقع، خطر افراط و تفریط همیشه وجود دارد و همه ما در این زمینه و در طول 35 سال گذشته،‌ تجربیات مشترکی داریم.

فقط آنچه از حقیقت، ناگفته باقی می‌ماند این است که از باب خیرخواهی و آگاهی آقای هاشمی باید اذعان کرد که نمادهای افراط و تفریط، بیش و پیش از آنکه در سمت مخالفان و منتقدان آقای هاشمی دیده و رصد شوند در سمتی حضور دارند که نزدیکی آنها به شخص آقای هاشمی غیر قابل انکار است.

این روزها از هر کودک دبستانی هم که بپرسیم، خیلی واضح پاسخ این سؤال‌ها را می‌داند که آیت‌الله هاشمی در سال 88 به هواداری از کدام طرف برخاست؟!

در سال 84 برای دولت منتخب مردم پیام همکاری و تعامل فرستاد یا پیغام قهر و آشتی‌ناپذیری؟!

و همینطور منش و ممشای ایشان در مقابله با افراط و تفریط‌های محرز چهره‌هایی مثل محمد خاتمی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، مهدی هاشمی، فائزه هاشمی، جریان اصلاحات و غیره چه بوده است؟!

این صحبت‌ها بیانگر آن نیست که مثلاً در سمت دیگر هیچ خبری از افراط و تفریط نبوده است. خیر!

مسئله اصلی اما مواضع آقای هاشمی و شخص ایشان است که به دسته اول هیچ تذکری نداده (و علی‌الرویه نخواهند داد!) و هیچیک از اقدامات آنها نظیر دعوت به اغتشاش علیه نظام اسلامی، مدعای تقلب، درخواست ابطال انتخابات، همکاری با ضد انقلاب و ... را گویا مصداق افراط و تفریط نمی‌دانند اما برای دسته دوم تا دلتان بخواهد پر است از مواضع انتقادی درست و غلطِ ریز و درشت و البته هر روزه آقای هاشمی که تمامی هم ندارند!

خلاصه اینکه سؤالی که با خوانش این قبیل جملات آقای هاشمی به ذهن متبادر می‌شود مبنی بر اینکه چرا حضرت‌‌آیت‌الله در مواقعی که باید دست یاری به سمت حماسه و مردم دراز کنند؛ اینچنین راه‌هایی را برای گفتمان خود انتخاب می‌کنند و با این واژگان به چه سودایی می‌اندیشند؛ پاسخی دارد سهل و ممتنع.

سهل از آنرو که فضای حاکم بر پاسخ‌های احتمالی فضایی واقعی است و صریحاً از برخی اغلاط و اشتباهات آقای هاشمی رونمایی می‌کند.

و ممتنع از آنرو که هیچکس هنوز نمی‌تواند باور کند، آن آقای هاشمی که امام راحل روزی فرمود زنده است چون نهضت زنده است؛ چرا وارد این راه شده است؟!
(رجا نیوز)



موضوع مطلب : هاشمی رفسنجانی

جمعه 92 شهریور 8 :: 7:25 عصر

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت