سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خا نه دوست
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

کرگدن (گفت و شنود((کیهان-87-1-28))

گفت: برخی از رسانه های
آمریکایی به جرج بوش اعتراض کرده و می نویسند، او از آرزوهایی نظیر برپایی جنگ
صلیبی، تشکیل خاورمیانه بزرگ با محوریت آمریکا، رهبری جهان و... حرف می زند که
فراتر از توان او و تمام قدرت های غربی است.

گفتم: حیوونکی دیوانه بود حالا
دچار مالیخولیا هم شده است.

گفت: روزنامه صهیونیستی هاآرتص
نوشته است که جرج بوش امید اسرائیل درباره توانایی آمریکا برای مقابله با ایران را
به یأس تبدیل کرده است.

گفتم: دیگه چی؟!

گفت: همین روزنامه اسرائیلی
نوشته است جرج بوش در ابتدا وعده های بزرگ می داد ولی اکنون به یک مرد کوچک در
عرصه سیاست تبدیل شده.

گفتم: آدم تازه به دوران رسیده
و بی سوادی رفته بود خواستگاری، اطرافیانش گفتند در خانه عروس حرفای گنده گنده بزن
که نفهمند چیزی بارت نیست و یارو هنگام گفت وگوی دو خانواده عروس و داماد، ناگهان
سرفه ای کرد و گفت؛ فیل!، خانواده عروس تعجب کرده و به روی خود نیاوردند، چند
دقیقه دیگر باز هم سرفه ای کرد و گفت؛ کرگدن... زرافه... شتر و... پدر عروس که از
تعجب شاخ درآورده بود با عصبانیت گفت؛ مرتیکه! پاشو برو بیرون، باغ وحش دو تا
خیابون پایین تره!




موضوع مطلب :

پنج شنبه 87 فروردین 29 :: 12:2 صبح

دو مخترع جوان مهابادی برای
نخستین بار موفق به ساخت نوع جدیدی از موتورهای سه سیلندر با عنوان موتورهای سه
گوش شدند.

به گزارش ایرانا این دو مخترع
مهابادی که امین افسر و واحد حاتمی نام دارند دانش آموز رشته مکانیک خودروی هنرستان
فنی شهید چمران مهاباد هستند که اختراع جدید خود را پس از دو سال تحقیق و بررسی بر
روی انواع موتورهای سه سیلندر در پژوهش سرای دکتر حسابی این شهرستان طراحی و ابداع
کرده اند. با اختراع موتور سه سیلندر این نوع موتور به جمع انواع موتورهای سه
سیلندر از جمله موتورهای خطی؛ شکل (خورجینی)؛ تخت و شکل پیوست. این نوع موتور که
در اداره ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی کشور به ثبت رسیده است برگرفته از موتورهای
رادیال است که مشابه داخلی و خارجی ندارد. این دو مخترع مهابادی کاسته شدن از
کارکرد غیرمفید موتور از 180 درجه به 120 درجه که موجب بالا رفتن سرعت و قدرت
موتور می شود و کاسته شدن از میزان لرزش موتور به نسبت موتورهای مشابه را از جمله
ویژگی های این نوع موتور عنوان کردند. به گفته آنان در این نوع موتور به دلیل حذف
میل بادامک از میزان لنگ؛ میل لنگ به میزان قابل توجهی کاسته شده و قطعات متحرک
کمتری در آن بکار گرفته شده است، حفظ تعادل موتور در مقایسه با دیگر موتورها بسیار
بالا بوده و به همین دلیل قابلیت بالایی در استفاده از خودروهای شاسی بلند
برخوردار است. این دو مخترع مهابادی همچنین صرفه جویی در مصرف بنزین به میزان 40
درصد به نسبت سایر موتور خودروهای دیگر را از دیگر ویژگی های موتور ابداعی خود
عنوان کردند. 




موضوع مطلب :

پنج شنبه 87 فروردین 29 :: 12:1 صبح

3 دانش آموز مازندرانی در مسابقات بین المللی نقاشی هفته جهانی
بهداشت در کشور مصر رتبه ممتاز را کسب کردند.

عبدالوحید فیاضی رئیس سازمان
آموزش و پرورش مازندران با اعلام این خبر افزود: در این رقابت ها که در کشور مصر
برگزار شد، مینا افتخاری نسب از مدرسه غیرانتفاعی نیکان ساری در گروه سنی 9-8 سال
این مسابقات رتبه اول را حائز شد.

وی افزود: در گروه سنی 18-16
سال نیز فاطمه پورهاشم و فاطمه طاهری عابد از هنرستان پروین اعتصامی بابل به ترتیب
دیپلم افتخار و رتبه سوم این مسابقات را کسب کردند.

به گفته وی در آئین ویژه ای از این دانش آموزان
افتخارآفرین تجلیل خواهد شد



موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 فروردین 28 :: 11:59 عصر

 

الیگودرز - خبرنگار کیهان:

دانشجوی دانشگاه آزاد الیگودرز
موفق به کسب مقام سوم نمایشگاه و مسابقات اختراعات بین المللی سوئیس شد.

مهدی صوفی دانشجوی رشته مهندسی
مکانیک با اختراع سیستم اتوماتیک آبیاری صنعتی در نمایشگاه و مسابقات اختراعات بین
المللی 2008 ژنو شرکت کرد و موفق شد مدال برنز مسابقات و دیپلم افتخار را کسب کند.

شایان ذکر است در سال گذشته
نزدیک به 40 اختراع توسط دانشجویان دانشگاه آزاد واحد الیگودرز به ثبت رسیده که
برخی از آنها نیز موفق به کسب مقام در مسابقات داخلی شدند.




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 فروردین 28 :: 11:58 عصر

 

بنابر اعلام فدراسیون بین
المللی وزنه برداری (
IWF)
حسین رضازاده با کسب چهار بار عنوان «بهترین وزنه بردار جهان» دومین وزنه بردار
پرافتخار تاریخ وزنه برداری جهان در این زمینه است.

حسین رضازاده، قهرمان دو دوره
المپیک، چهار دوره جهان و قوی ترین مرد دنیا تاکنون چهار بار به عنوان «بهترین
وزنه بردار دنیا» دست یافته که در این زمینه دومین وزنه بردار پرافتخار دنیا محسوب
می شود.

نشریه فدراسیون بین المللی
وزنه برداری (
IWF)
در آخرین شماره خود ضمن بررسی بهترین وزنه برداران سال 2007، نگاهی به تاریخ اعطای
این عنوان به وزنه برداران برتر دنیا کرده و از رضازاده به عنوان دومین وزنه بردار
پرافتخار در این زمینه یاد کرده است.

بنابر این گزارش «نعیم سلیمان
اوغلو» وزنه بردار بلغاری الاصل کشور ترکیه تاکنون شش بار این عنوان را به خود
اختصاص داده و در این زمینه پرافتخارترین وزنه بردار دنیاست.

حسین رضازاده هم چهار بار به
عنوان «بهترین وزنه بردار سال دنیا» دست یافته است.

بلاگوی بلاگوف از بلغارستان،
ایلیا ایلین از قزاقستان، ایوان ایوانف از بلغارستان و هلیل موتلو از ترکیه وزنه
بردارانی هستند که در طول تاریخ تاکنون دو بار به عنوان بهترین وزنه بردار سال
جهان دست یافته اند.

 




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 فروردین 28 :: 11:57 عصر

در مکتب امام



اهمیت سفرهای غیررسمی

مسئولین و دیدار با مردم

اگر بخواهیم انقلاب را صادر کنیم باید کاری کنیم که مردم خودشان حکومت را
به دست گیرند تا مردم به اصطلاح طبقه سه روی کار بیایند
.

تنها در سفرهای غیررسمی است که درست می توانید با مردم عادی کوچه و بازار
تماس بگیرید و آنها را روشن کنید، بودن شما که یال و کوپال ندارید، در میان مردم
هم جالبتر است و هم شما بهتر می توانید تبلیغ کنید. امروز مملکت مال خودتان است و
امیدوارم با همت یکدیگر محفوظ بماند
.

صحیفه نور - ج 15- ص


موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 فروردین 28 :: 11:55 عصر

از نوشته شهید «مجید ابوطالب»

خدایا کمکم کن

که در این معرکه ثابت قدم باشم

خدایا! کمکم کن تا در این معرکه نبرد، محکم و پولادین در مقابل دشمنانت
بایستم و دین خود را به اسلام و مسلمین ادا کنم. امیدوارم که شما عزیزان سنگر مسجد
را حفظ کنید و بیشتر به مسائل دینی خود توجه کنید، به سوی تقوی گام بردارید و آن
را توشه آخرت خویش قرار دهید
.



حال سخنی با شما همسنگران مدرسه دارم که در انجام وظیفه خود کوشا باشید و
در این سنگر مقدس، تحصیلات خود را به پایان برسانید. ازامام اطاعت کنید و مسائل
معنوی خود را همراه با درس به پایان برسانید
.

بسیج مسجد صاحب الزمان(عج) افسریه




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 فروردین 28 :: 11:54 عصر
احتمالا زمستان 68 بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود.
سالن پر بود از هنرمندان،فیلم سازان،نویسندگان و... در جایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه داشت به حضرت زهرا(سلام الله علیها)بی ادبی می شد.من این را فهمیدم،لابد دیگران هم همینطور،ولی همه لال شدیم و دم بر نیاوردیم.
با جهان بینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم:«طرف هنرمند بزرگی است و حتما منظوری دارد و انتقادی است بر فرهنگ مردم.»
اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند،داد زد:«خدا لعنت کند،چرا داری توهین می کنی؟»
همه سرها به سویش برگشت.آقایی بود چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی،کلاهی مشکی بر سرش بود و اورکت سبز بر تنش.از بقل دستی ام(سعید رنجبر) پرسیدم:«این آقا را می شناسی؟» گفت:«سید مرتضی آوینی است.»
به نقل از برادر رضا رهگذر
---------------------------------------------------------------------------
تازه جنگ به پایان رسیده بود با اصرار دوستان حاجی برای مراسم حج به مکه رفت. وقتی بازگشت از او پرسیدم :«آقا مرتضی آنجا چطور بود؟» با ناراحتی گفت:«بسیار بد بود، چه خانه خدایی، غربی‌ها پدر‌ ما را در آوردند. کاخ ساخته‌اند، آنجا دیگر خانه خدا نیست. تمام محله بنی‌هاشم را خراب کرده‌اند. کاش نرفته بودم. مدتی بعد دوباره او را عازم حجاز دیدم؛ با خنده گفتم:«حاجی تو که قرار بود دیگر به آنجا نروی؟ نگاهش را به زمین دوخت و پاسخ داد:«نمی‌دانم اما احساس می‌کنم این‌بار باید بروم. وقتی بازگشت. دوباره از اوضاع سفر پرسیدم.
این‌بار هیجان عجیبی داشت.
با خوشحالی گفت:« این دفعه با گروه جانبازان رفته بودم، چنان درسی از آنها گرفتم که ای کاش قبلاً با اینها آشنا شده بودم بارها و بارها گریستم، به خاطر تحول و حماسه‌ای که در اینها می‌دیدم. به یکی از جانبازانی که نابینا بود گفتم:«دوست نداشتی یک بار دیگر دنیا را ببینی؟ حداقل انتظار داشتم بگوید:«چرا یک‌بار دیگر می‌خواستم دنیا را ببینم. اما او پاسخ داد:«نه» پرسیدم:«چطور؟» گفت:«در مورد چیزی که به خدا دادم و معامله کردم نمی‌خواهم فکر بکنم. بدنم می لرزید، فهمیدم که عجب آدم‌هایی در این دنیا زندگی می‌کنند ما کجا، اینها کجا»
------------------------------------------------------
یازدهم فروردین ماه سال 1372 حاجی را در اهواز دیدم، حاجی برای ادامه حقیقت جنگ به آنجا آمده بود. به خنده گفت:«تهران دنبالت می گشتم. اهواز گیرت آوردم! خودت را آماده کن، با عکسهایت، برای روایت خرمشهر...
صحبت به درازا کشید.
حاجی گفت:«این تلخی ها همیشه مثل شهادت شیرین است و این طبیعت حیات انسان می‌باشد که با غلبه به رنج‌ها و آرمان‌ها زنده بماند و من هم مظلومیت بسیجیان را غریبانه می‌بینم و خودم نیز در این مظلومیت قرار گرفته‌ام اما زمانی که آقا دوباره موتور روایت فتح را روشن کرد من دوباره جان گرفتم و امید آقا به دل‌ سوخته ها است که در این خانه وجود دارند.
اشک‌های رهبر با اشک‌های بسیجیان مخلوط شد مرتضی بال در بال ملائک پرواز کرد. سرود لاله‌ها دوباره جان گرفت و دوربین من پس از چهار سال با ریختن اشک به کار افتاد.
-------------------------------------------------------
اواخر فروردین ماه بود، پیکر خونین و خسته سید مرتضی بر دوش امت حزب‌الله در مقابل حوزه هنری تشییع می‌شد،‌ در همین لحظه اتومبیل حامل مقام معظم رهبری در خیابان سمیه ایستاد،‌ آقا برای ادای احترام به شهید علی‌رغم مسائل امنیتی از ماشین پیاده شد،‌ کنار پیکر سرباز دلخسته خویش ایستاد، و زیر لب زمزمه نمود، «انا لله و انا الیه راجعون» نگاهی به اطراف انداخت، در جست و جوی خانواده شهید بود. آقا آرام و بی‌صدا در حالیکه چشم به تابوت سید مرتضی دوخته بود، به راه افتاد خیابان سمیه هنوز صدای گام‌های آهسته مقام معظم رهبری را به دنبال پیکر سربازش در ذهن دارد.احتمالا زمستان 68 بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود.
سالن پر بود از هنرمندان،فیلم سازان،نویسندگان و... در جایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه داشت به حضرت زهرا(سلام الله علیها)بی ادبی می شد.من این را فهمیدم،لابد دیگران هم همینطور،ولی همه لال شدیم و دم بر نیاوردیم.
با جهان بینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم:«طرف هنرمند بزرگی است و حتما منظوری دارد و انتقادی است بر فرهنگ مردم.»
اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند،داد زد:«خدا لعنت کند،چرا داری توهین می کنی؟»
همه سرها به سویش برگشت.آقایی بود چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی،کلاهی مشکی بر سرش بود و اورکت سبز بر تنش.از بقل دستی ام(سعید رنجبر) پرسیدم:«این آقا را می شناسی؟» گفت:«سید مرتضی آوینی است.»
به نقل از برادر رضا رهگذر
---------------------------------------------------------------------------
تازه جنگ به پایان رسیده بود با اصرار دوستان حاجی برای مراسم حج به مکه رفت. وقتی بازگشت از او پرسیدم :«آقا مرتضی آنجا چطور بود؟» با ناراحتی گفت:«بسیار بد بود، چه خانه خدایی، غربی‌ها پدر‌ ما را در آوردند. کاخ ساخته‌اند، آنجا دیگر خانه خدا نیست. تمام محله بنی‌هاشم را خراب کرده‌اند. کاش نرفته بودم. مدتی بعد دوباره او را عازم حجاز دیدم؛ با خنده گفتم:«حاجی تو که قرار بود دیگر به آنجا نروی؟ نگاهش را به زمین دوخت و پاسخ داد:«نمی‌دانم اما احساس می‌کنم این‌بار باید بروم. وقتی بازگشت. دوباره از اوضاع سفر پرسیدم.
این‌بار هیجان عجیبی داشت.
با خوشحالی گفت:« این دفعه با گروه جانبازان رفته بودم، چنان درسی از آنها گرفتم که ای کاش قبلاً با اینها آشنا شده بودم بارها و بارها گریستم، به خاطر تحول و حماسه‌ای که در اینها می‌دیدم. به یکی از جانبازانی که نابینا بود گفتم:«دوست نداشتی یک بار دیگر دنیا را ببینی؟ حداقل انتظار داشتم بگوید:«چرا یک‌بار دیگر می‌خواستم دنیا را ببینم. اما او پاسخ داد:«نه» پرسیدم:«چطور؟» گفت:«در مورد چیزی که به خدا دادم و معامله کردم نمی‌خواهم فکر بکنم. بدنم می لرزید، فهمیدم که عجب آدم‌هایی در این دنیا زندگی می‌کنند ما کجا، اینها کجا»
------------------------------------------------------
یازدهم فروردین ماه سال 1372 حاجی را در اهواز دیدم، حاجی برای ادامه حقیقت جنگ به آنجا آمده بود. به خنده گفت:«تهران دنبالت می گشتم. اهواز گیرت آوردم! خودت را آماده کن، با عکسهایت، برای روایت خرمشهر...
صحبت به درازا کشید.
حاجی گفت:«این تلخی ها همیشه مثل شهادت شیرین است و این طبیعت حیات انسان می‌باشد که با غلبه به رنج‌ها و آرمان‌ها زنده بماند و من هم مظلومیت بسیجیان را غریبانه می‌بینم و خودم نیز در این مظلومیت قرار گرفته‌ام اما زمانی که آقا دوباره موتور روایت فتح را روشن کرد من دوباره جان گرفتم و امید آقا به دل‌ سوخته ها است که در این خانه وجود دارند.
اشک‌های رهبر با اشک‌های بسیجیان مخلوط شد مرتضی بال در بال ملائک پرواز کرد. سرود لاله‌ها دوباره جان گرفت و دوربین من پس از چهار سال با ریختن اشک به کار افتاد.
-------------------------------------------------------
اواخر فروردین ماه بود، پیکر خونین و خسته سید مرتضی بر دوش امت حزب‌الله در مقابل حوزه هنری تشییع می‌شد،‌ در همین لحظه اتومبیل حامل مقام معظم رهبری در خیابان سمیه ایستاد،‌ آقا برای ادای احترام به شهید علی‌رغم مسائل امنیتی از ماشین پیاده شد،‌ کنار پیکر سرباز دلخسته خویش ایستاد، و زیر لب زمزمه نمود، «انا لله و انا الیه راجعون» نگاهی به اطراف انداخت، در جست و جوی خانواده شهید بود. آقا آرام و بی‌صدا در حالیکه چشم به تابوت سید مرتضی دوخته بود، به راه افتاد خیابان سمیه هنوز صدای گام‌های آهسته مقام معظم رهبری را به دنبال پیکر سربازش در ذهن دارد.
و چه سخت است،‌ که سربازی را در مقابل چشمان مولا و مقتدایش به خاک بسپاری، و چه بغضی در دل دارد، سالاری که فرزند،‌ سرباز و سردار فاتح قلبش را به خاک می‌سپرد.
------------------------------------------------------
همه می‌دانستند آن روز مراسم خاکسپاری سید مرتضی آوینی است، قرار نبود آقا در این مراسم باشکوه شرکت کنند، در اولین ساعات روز آقا تماس گرفتند و فرمودند:«من دلم گرفته، دلم غم دارد، می‌خواهم بیایم تشییع پیکر پاک شهید آوینی. من افتخار می‌کنم به وجود این بچه‌های نویسنده و هنرمندی که در این مجموعه حوزه هنری تلاش می کنند. این آقای آوینی را آدم وقتی سیما و چهره نورانی‌اش را می‌بیند، همین‌طور دوست دارد به ایشان علاقمند بشود»

و چه سخت است،‌ که سربازی را در مقابل چشمان مولا و مقتدایش به خاک بسپاری، و چه بغضی در دل دارد، سالاری که فرزند،‌ سرباز و سردار فاتح قلبش را به خاک می‌سپرد.
------------------------------------------------------
همه می‌دانستند آن روز مراسم خاکسپاری سید مرتضی آوینی است، قرار نبود آقا در این مراسم باشکوه شرکت کنند، در اولین ساعات روز آقا تماس گرفتند و فرمودند:«من دلم گرفته، دلم غم دارد، می‌خواهم بیایم تشییع پیکر پاک شهید آوینی. من افتخار می‌کنم به وجود این بچه‌های نویسنده و هنرمندی که در این مجموعه حوزه هنری تلاش می کنند. این آقای آوینی را آدم وقتی سیما و چهره نورانی‌اش را می‌بیند، همین‌طور دوست دارد به ایشان علاقمند بشود»  ((از و بلاک مهر و وفا))


موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 فروردین 28 :: 11:53 عصر

 

روزنامه دوم خردادی صدای عدالت
آنقدر در تخریب رئیس جمهور و دولت نهم اشتیاق و عجله نشان می دهد که روز گذشته و
در اقدامی منحصر به فرد در تاریخ رسانه های جهان خواب نما شده و از محتوای مصاحبه
انجام نشده دکتر احمدی نژاد هم به شدت انتقاد کرد!!

علیرغم آنکه مصاحبه تلویزیونی
یکشنبه شب رئیس جمهور لغو گردید روزنامه صدای عدالت سرمقاله روز دوشنبه خود را به
انتقاد از مواضع رئیس جمهور در این مصاحبه! اختصاص داد و نوشت: «محمود احمدی نژاد
رئیس جمهوری اسلامی ایران، دیشب از طریق رسانه ملی با بینندگان و شنوندگان گفت وگو
کرد(!) ... موضوع سخنان آقای رئیس جمهور درباره تحولات اقتصادی مورد نظر ایشان و
بحث تغییرات کابینه است(!)».

روزنامه دوم خردادی صدای عدالت
سپس به انتقاد از محتوای مصاحبه انجام نشده رئیس جمهور پرداخت! و چنین نوشت: «آقای
احمدی نژاد! چرا به جای تکیه بر مکانیزم کارشناسی و علمی به دنبال حل یک شبه
مشکلات و استفاده از سیستم بخشنامه ای برای حل آن هستید؟(!)»

این گاف روزنامه دوم خردادی
صدای عدالت از فعالیت های محفل رسانه ای پشت پرده روزنامه های زنجیره ای پرده
برداشته که با تولید فله ای یادداشت و مقاله علیه اصولگرایان، پیشاپیش و حتی قبل
از اعلام مواضع آنان مطالب تخریبی خود را از آستین بیرون می کشند!

همچنین روزنامه اصلاح طلب
مردمسالاری هم دیروز به نقد سخنان ناگفته رئیس جمهور در مورد تورم پرداخت! این
روزنامه در گزارش تیتر اول روزنامه روز گذشته خود پس از سرهم کردن فصل مشبعی اوقات
تلخی علیه دولت نوشت: «محمود احمدی نژاد شب گذشته چند بار درباره گرانی توضیحات
مبسوطی داد و مردم را به آینده ای روشن امید داد.»

بدشانسی مردمسالاری زمانی
آشکارتر می شود که توجه کنیم پیش از این هم این روزنامه های دست چندم سخنانی را از
پیش خود به این و آن نسبت داده و سپس به اتخاذ مواضع غلاظ و شداد درباره آن مشغول
شده بودند.

نکته جالب توجه این است که
مدیر مسئول این روزنامه پس از مدت ها تلاش بالاخره به مجلس راه یافته و حالا باید
دید عادت اول حرف زدن و بعد فکر کردن را در صحن پارلمان هم ادامه خواهد داد یا
نه؟!!   ((کیهان -87-1-27))




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 فروردین 28 :: 12:22 صبح

در مکتب امام



امیدوارم عدالت را پیاده کنیم

من امیدوارم که این عدالتی که به یمن وجود اسلام و اولیاء اسلام در بین
بشر آمد، ما بتوانیم بعد از دو هزار و پانصد سال ظلم و رژیم ظالم و بعد از پنجاه
سال خیانت و ظلم، ستم و چپاولگری بتوانیم انشاءالله تعالی در ایران اولاً و در
سایر جهان بعدها پیاده کنیم
.

صحیفه نور - ج 12 - ص 130




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 فروردین 28 :: 12:21 صبح

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت