سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خا نه دوست
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

واسه کفترای معصوم که تو آسمون می گردن
واسه آدمای مغموم که میان دخیل می بندن
واسه اون هوای تازه که پر از عطر گلابه
اگه دستم به ضریحت برسه واسم یه خوابه
واسه اون حوض قشنگی که پر از آب زلاله
واسه سنگ فرشای ایوون که برام خواب و خیاله
دل من تنگه میدونی کاشکی قابلم بدونی
واسه اون اوج شکفتن توی عالم زیارت
واسه اون لحظه که آدم می رسه به بی نهایت
تو صدام کن تو صدام کن زائر کوی تو باشم
یا برای کفترات من سر ظهر دونه بپاشم
میدونم که هیچ نیازی به زیارتم نداری
اما من غرق نیازم اما تو بزرگواری
واسه تو حرم نشستن واسه لحظه رسیدن
دل من تنگه می دونی کاشکی قابلم بدونی




موضوع مطلب :

پنج شنبه 86 آبان 10 :: 7:55 صبح

-جواب هر مشکلی را فقط از خدا بپرسید وبه راه حل های الهی اعتماد کنید.

-به زور چیزی را از خدا نخواهید که ممکن است برایتان خوب نباشد فقط خواسته خود را به خدا بگوئیدتا خیر وخوشی

را که برایتان تدارک دیده شده به شما عطا کند

- اگر دعایتان اجابت شد بی درنگ خدا را شکر کنید و از این که شما را تنها نگذاشته او را سپاس گویید اگر خواسته شما

اجابت نشد نهراسید و منتظر چیزی بهتر باشید که خودش برایتان تدارک دیده است جواب خدا به دعایتان هر چه باشد

باید با ایمان کامل ان را بپزیرید و به عشق و خرد خدا اعتماد کنید و مطمئن باشید راه های خدا خرد مندانه و چاره هایش

حکیمانه است فقط باید هنگام دعا خدا را برای اعطای ان چه ارزو دارید ازاد بگذارید و یقین داشته باشید که خدا عاشق تر

از ان است که ما را مجازات کند

- هر روز برای کسانی که با شما بد رفتاری کرده اند یا کسانی را که دوست ندارید دعای خیر کنید زیرا نفزت و انزجار

و بد خواهی موانع بزرگی در راه دعا هستند که راه تحقق ارزو ها را با شیوه ای نا خوشایند سد می کنند

- تا زمانی که کینه و نفرت را در درونتان نگاه داشته اید به سعادت نخواهید رسید و دعایتان مستجاب نخواهد شد

کینه مانع بزرگی بر سر راه ارزوها ایجاد می کند از همین حالا دعا کنید که راه برای جاری شدن الطاف الهی باز شود

و خدای روزی رسان شما را هدایت و حمایت کند و نور خدا بر زندگیتان بتابد و نیروهای الهی فعال شوند و نظم و عشق

الهی جسم و زندگی و همه امورتان را متبرک می سازد.

یا حق.




موضوع مطلب :

پنج شنبه 86 آبان 10 :: 7:53 صبح

دیده بگشا ای به شهد مرگ نوشینت رضا

 

دیده بگشا بر عدم ای مستی هستی فضا

 

دیده بگشا ای پس از سوءالقضاء حسن القضاء

 

دیده بگشا از کرم رنجور دردستان...علی

 

بحر مروارید غم گنجور مردستان....علی

 

دیده بگشا رنج انسان بین و سیل اشک وآه

 

کبر پستان بین و جام جهل و فرجام گناه

 

تیر و ترکش...خون و آتش...خشم سرکش...بیم چاه

 

دیده بگشا بر ستم درین فریبستان...علی

 

شمع شبهای دوژم...ماه غریبستان ...علی

 

دیده بگشا...نقش انسان ماند با جامی تهی

 

سوخت لعل و مرد لیلی خشک شد سرو سهی

 

ز آگهیمان جهل ماند و جهل ماند از آگهی

 

دیده بگشا ای صنم ای ساقی مستان...علی

 

تیره شد از بیش و کم آیینه هستان...علی
?امین | در 1386/1/25 ساعت 02:25 | پیوند | [ 0 ] نظر | ارسال نظر | موضوع: مذهب




موضوع مطلب :

پنج شنبه 86 آبان 10 :: 7:51 صبح

زندگی زیباست*** اما بدون غم

مرگ زیباست*** اما بدون گناه

دوستی زیباست*** اما بدون کلک

عشق زیباست*** اما بدون دروغ

دنیا زیباست***اما بدون درگیری

گل زیباست***اما بدون ریشه

سکوت زیباست***اما بدون یار

شیشه زیباست***اما بدون تیرگی

برف زیباست***اما بدون رهگزر

خانواده زیباست***اما بدون دوری

ما هم زیباییم ***اما بدون ماسک




موضوع مطلب :

پنج شنبه 86 آبان 10 :: 12:1 صبح

 

«شما را به تقوى و ترس از خدا سفارش می‌کنم و این که دنیا را نطلبید، اگرچه‏ دنیا شما را بخواهد. و به خاطر آنچه از (زخارف دنیا) از دست شما رفته است، تأسف نخورید، و سخن راست و حق بگوئید، و براى پاداش (آخرت) کار کنید، و دشمن ستمگر باشید و یاور ستمدیده. 
شما و همه‌ی فرزندانم و خانواده‌ام را و هر کسی که این نامه‌ی من به او خواهد ‌رسید را به تقوى و ترس از خدا و تنظیم امور زندگى و سازش میان خودتان سفارش می‌کنم، زیرا از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود «سازش‌دادن میان دو نفر، از تمام نماز و روزه‌ها (مستحبى) بهتر است. 
درباره‌ی یتیمان از خدا بترسید و براى دهان آن‌ها نوبت قرار ندهید (که گاهى سیر و گاهى گرسنه باشند)، و مبادا در اثر بى‌توجهى نزد شما ضایع شوند. 
درباره‌ی همسایگان از خدا بترسید که آن‌ها مورد وصیت پیغمبرتان هستند و آن‌حضرت درباره‌ی آنان همواره سفارش می‌کرد؛ آن قدر که ما گمان کردیم آن‌ها هم (از همسایه) ارث خواهند برد. 
از خدا درباره‌ی قرآن بترسید که دیگران با عمل به آن بر شما پیشى نگیرند. 
درباره‌ی نماز از خدا بترسید که ستون دین شما است 
و درباره‌ی خانه‌ی پروردگار از خدا بترسید و تا زنده هستید آن را خالى نگذارید که اگر خالى بماند، (از کیفر الهى) مهلت داده نم‌ی‌شوید. 
از خدا درباره‌ی جهاد با مال و جان و زبانتان در راه خدا بترسید. 
ملازم همبستگى و بخشش به یکدیگر باشید و از پشت‌کردن به هم و جدائى از هم دورى کنید. 
امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید، و گرنه اشرارتان بر شما حکم‌رانى خواهند کرد و آن‌گاه شما خدا را براى دفع آن‌ها می‌خوانید، ولی او دعایتان را پاسخ نمی‌گوید. 
اى فرزندان عبدالمطلب! مبادا به بهانه‌ی کشته شدن امیر المؤمنین، در خون‌هاى مردم فرو روید. بدانید که نباید به جای من، کسی جز قاتل من کشته شود. اگر من از دنیا رفتم، شما هم به جای آن، ضربه‌اى به او بزنید. مبادا او را مثله کنید.




موضوع مطلب :

چهارشنبه 86 آبان 9 :: 10:59 صبح

در میان تانکهای بی سکوت
او چه چیزی را چنین فهمیده بود ؟
او لبانش ، چون علی خشکیده بود
هیچ شکی نیست کو فهمیده بود
نه یدی ، نه قامتی ، نه پیکری !
در میان خاک و خون غلتیده بود
خاک را با خون سرخش پاک کرد
داستان عشق را بیداد کرد
روزگارش رفت ودر دل یاد ماند
آن جوانی کز نگاهش باد ماند
وای امروز آن جوانان نیستند
خاک می خواهند لیک آن نیستند
خاک پاک میهن از او جان گرفت
او حسینی بود ، او ایمان گرفت



موضوع مطلب :

سه شنبه 86 آبان 8 :: 11:8 عصر

 

پرسیدم : چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟

خدا پاسخ داد ...

اینکه آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند 

عجله دارند زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند 

اینکه سلامتشان را صرف بدست آوردن پول می کنند و بعد پولشان را خرج سلامتیشان می کنند .

اینکه با نگرانی یسبت به آینده زمان حال فراموششان می شود .

آنچنان که دیگر نه در آینده زمان حال فراموششان می شود .

اینکه چنان زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد و چنان می میرند که هرگز زنده نبوده اند .

خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .

بعد پرسیدم : به عنوان خالق انسان ها می خواهید آنها چه درس هایی از زندگی را یاد بگیرند ؟

خدا با لبخند پاسخ داد : یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجیور به دوست داشتن خود کرد اما می توان محبوب دیگران شد .

یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .

یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد بلکه کسی است که نیاز کمتری دارد .

یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوستشان داریم ایجاد کنیم و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .

با بخشیدن بخشش یاد بگیرند .

یاد بگیرند کسانی هستند که آن ها را عمیقا دوست دارند اما بلد نیستند احساسشان را ابراز کنند یا نشان دهند .

یاد بگیرند که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند .

یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .

و یاد بگیرند که  من اینجا هستم .

همیشه 

 




موضوع مطلب :

سه شنبه 86 آبان 8 :: 11:2 عصر
ان الصلوة تنها ...

نه اینکه اهل نماز جماعت و مسجد نباشد، بلکه گاهی همینطوری به قول خودش برای خنده، ویرش می‌گرفت و بعضی از بچه‌های ناآشنا را دست به سر می‌کرد، ظاهراً یک بار همین کار را با یکی از دوستان طلبه کرد، وقتی صدای اذان بلند شد آن طلبه به او گفت:نمی‌آیی برویم نماز؟پاسخ می‌دهد:«نه، همینجا می‌خوانم» آن بنده خدا هم از فضایل نماز جماعت و مسجد برایش گفت او هم جواب داد:«خود خدا هم در قرآن گفته:«ان‌الصلوه تنهاء...» تنهی، حتی نگفته دوتایی، سه‌تایی. و او که فکر نمی‌کرد قضیه شوخی باشد یک مکثی کرد به جای اینکه ترجمه صحیح را به او بگوید، گفت:«گفته، «تن‌ها» یعنی چند نفری، نه تنها و یک نفری و بعد هردو با خنده برای اقامه نماز به حسینیه رفتند.






یک دقیقه سکوت ...



یکی از روحانیون که سابقه زیادی در حضور در جبهه داشت یک شب پس از پایان نماز عشاء و خواندن دعای توسل گفت:«عزیزان سرها را روی سجده بگذارید من یک دقیقه سکوت می‌کنم خودتان با خدا دردو دل کنید».در حالیکه صدای مناجات بچه‌ها بلند بود، ناگهان نفرات اول صف شروع به خندیدن کردند کم کم در آخر مسجد نیز صدای خنده بلند شد، همه فهمیدند که آقا همه را سر کار گذاشته بود و در حالیکه همه در سجده بودند، رفته بود.


موضوع مطلب :

یکشنبه 86 مهر 29 :: 11:3 عصر
«شما را به تقوى و ترس از خدا سفارش می‌کنم و این که دنیا را نطلبید، اگرچه‏ دنیا شما را بخواهد. و به خاطر آنچه از (زخارف دنیا) از دست شما رفته است، تأسف نخورید، و سخن راست و حق بگوئید، و براى پاداش (آخرت) کار کنید، و دشمن ستمگر باشید و یاور ستمدیده.
شما و همه‌ی فرزندانم و خانواده‌ام را و هر کسی که این نامه‌ی من به او خواهد ‌رسید را به تقوى و ترس از خدا و تنظیم امور زندگى و سازش میان خودتان سفارش می‌کنم، زیرا از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود «سازش‌دادن میان دو نفر، از تمام نماز و روزه‌ها (مستحبى) بهتر است.
درباره‌ی یتیمان از خدا بترسید و براى دهان آن‌ها نوبت قرار ندهید (که گاهى سیر و گاهى گرسنه باشند)، و مبادا در اثر بى‌توجهى نزد شما ضایع شوند.
درباره‌ی همسایگان از خدا بترسید که آن‌ها مورد وصیت پیغمبرتان هستند و آن‌حضرت درباره‌ی آنان همواره سفارش می‌کرد؛ آن قدر که ما گمان کردیم آن‌ها هم (از همسایه) ارث خواهند برد.
از خدا درباره‌ی قرآن بترسید که دیگران با عمل به آن بر شما پیشى نگیرند.
درباره‌ی نماز از خدا بترسید که ستون دین شما است
و درباره‌ی خانه‌ی پروردگار از خدا بترسید و تا زنده هستید آن را خالى نگذارید که اگر خالى بماند، (از کیفر الهى) مهلت داده نم‌ی‌شوید.
از خدا درباره‌ی جهاد با مال و جان و زبانتان در راه خدا بترسید.
ملازم همبستگى و بخشش به یکدیگر باشید و از پشت‌کردن به هم و جدائى از هم دورى کنید.
امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید، و گرنه اشرارتان بر شما حکم‌رانى خواهند کرد و آن‌گاه شما خدا را براى دفع آن‌ها می‌خوانید، ولی او دعایتان را پاسخ نمی‌گوید.
اى فرزندان عبدالمطلب! مبادا به بهانه‌ی کشته شدن امیر المؤمنین، در خون‌هاى مردم فرو روید. بدانید که نباید به جای من، کسی جز قاتل من کشته شود. اگر من از دنیا رفتم، شما هم به جای آن، ضربه‌اى به او بزنید. مبادا او را مثله کنید.


موضوع مطلب :

یکشنبه 86 مهر 29 :: 10:29 عصر
تو صفا می کردی وقتی برای بچه های یتیم زن تنهای مدینه اسبی راهوار میشدی تا او قوت کودکان یتیمش را تدارک بیند .... تو عشق می کردی وقتی در کنار آن پیرمرد نابینا در آن خرابه تاریک می نشستی و به درد های دل او گوش می سپردی . ..... تو عشق می کردی وقتی کودک دل شکسته ای را نوازش می کردی ...
تو از سیر کردن گرسنگان و پوشاندن برهنگان و آرامش بخشیدن به درد مندان سیر نمی شدی عشقت سوختن بود و سوزت برای خدا

همان گو نه
"من اگر می خواستم می توانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافته های ابریشم برای خود غذا و پوشاک فراهم آورم . اما هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد که طعامهای لذیذ برگزینم . در حالیکه در حجاز و یمامه کسی باشد که به قرص نانی نرسد و یا هرگز شکمی سیر ننموده باشد . یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکم هایی از گرسنگی به پشت چسبیده باشد و گلوهای سوخته وجود داشته باشد . . . آیا به همین رضایت دهم که مرا امیر المؤمنین خوانند و در تلخی های روزگار با مردم شریک نباشم و در سختی های زندگی الگوی آنان نگردم


موضوع مطلب :

شنبه 86 مهر 28 :: 12:6 صبح

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت