خا نه دوست ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آخرین مطالب
تشیع در آمریکای امروز «گری لگنهاوزن» در سال 1953 در شهر نیویورک آمریکا متولد شد. در سال 1983 دکترای خود را در رشتهی فلسفه از دانشگاه بوستون اخذ کرد و تا سال 1989م به تدریس مقدمهی منطق، مقدمهی فلسفه، زیبایی شناسی، علم اخلاق، فلسفهی مذهب و متافیزیک پرداخت. گری، بعدها مسلمان میشود و نام «محمّد» را برای خود انتخاب میکند. او «تشیع» را برمیگزید و آن را منطبق با روحیه سختپذیر و جستجوگر خود میداند. لگنهاوزن که از اسمش پیداست باید اجداد آلمانی داشته باشد. وی طی مقاله ای در مورد وضعیت فعلی شیعیان در ایالات متحده آمریکا می نویسد: جامعه ى شیعیان آمریکا رادر وهله ى نخست مى توان به دو گروه بزرگ تقسیم کرد: گروه اول، شیعیان مهاجرى هستند که حدود صد و هشتاد سال پیش، از کشورهاى مسلمان به آمریکا مهاجرت کردند. گروه دوم، آمریکایى هایى هستند که به علت هاى گوناگون، از جمله، تبلیغات صوفى ها مسلمان مى شوند. البته بیشتر مسلمانان آمریکایى آفریقایى تبار، ابتدا سنى شده اند و بعد تحت تأثیر روحیه و شخصیت امام خمینى (ره) و پیروزى انقلاب اسلامى ایران به تشیع روى آورده اند. گروه اول: شیعیان مهاجر نخستین گروه شیعیان مهاجر، از حدود صد و هشتاد سال پیش، از لبنان و سوریه به آمریکا مهاجرت کردند و در شهرهاى دیترویت میشیگان و راس و داکوتاى شمالى ساکن شدند. این مهاجرت بین سال هاى 1824 تا 1878 صورت پذیرفته است. در سال 1924، دولت آمریکا قانونى را تحت عنوان ((قانون منع ورود آسیایى ها)) (Asian Exelusion Act)، که به نوعى مفهوم نژادپرستى را نیز دربرداشت، وضع کرد و با تمسک به آن، از ورود آسیایى هایى که ازنظر آنان ریگین پوست محسوب مى شدند و از نظر فرهنگ و رفتار، با سفید پوستان اروپایى تبار آمریکا متفاوت بودند، ممانعت کرد. پس از جنگ جهانى دوم، این قانون تعدیل شدو آسیایى ها، و از جمله مسلمانان و شیعیان، توانستند به آمریکا مهاجرت کنند. اینک بزرگ ترین جمعیت شیعى در آمریکا در شهر دیترویت میشیگان، با سیصدهزار آمریکایى عرب تبار، ساکن است. در جنوب شرقى این شهر، یکى از بزرگترین مساجدآمریکا، یعنى مرکز اسلامى دیترویت، در سال 1920 میلادى ساخته شد. این مرکز، نزدیک کارخانه ى ماشین سازى فورد آمریکا ساخته شده است؛ زیرا بیشترین مهاجران عرب،در بدو ورود به آمریکا در آن کارخانه مشغول به کار شدند. رهبر فعلى این گروه،شخصى به نام امام حسن قزوینى است که در کربلا متولد شده و تقریباً ده سال نیز درحوزه ى علمیه ى قم مشغول به تحصیل بوده و در سال 1992 به آمریکا مهاجرت کردهاست. در بالاى سردر ورودى این مسجد، عکس بزرگى از او در کنار عکس جورج بوش بهچشم مى خورد. گفتنى است که شیعیان مهاجر، تنها عرب تبار نیستند، بلکه ایرانى ها،پاکستانى ها و دیگر ملیتهاى غیر عرب نیز در میان آنان وجود دارند. به طور کلى، نکته ى مهم درباره ى شیعیان مهاجر، آن است که این گروه، غالباً فعالیت سیاسى ندارندو بیشتر مایل هستند خود را با فرهنگ و آداب آمریکا تطبیق دهند. آنان مى خواهند مانند آمریکایى ها زندگى کنند و آمریکا را نه براى تبلیغات دینى، بلکه صرفاً براى کسب معاش و به عنوان محلى مناسب براى زندگى انتخاب کرده اند، هر چند نیازهاى مربوط به دینشان، از جمله مراسم ازدواج، طلاق و تدفین مردگان، آنان را به سوى مراکزاسلامى مى کشاند. معمولاً این گونه مراکز اسلامى، محلى براى تجمع هم ولایتى ها،تدریس و یادگیرى زبان مادرى و... مى باشند. اما گاه مراکزى به چشم مى خورند کهمحلى براى تجمع مسلمانان، بدون توجه به قومیت و ملیت، مى باشند؛ مانند مرکز اسلامىآیت الله خویى در نیویورک، که معمولاً ایرانى ها، عراقى ها، لبنانى ها، خوجه هاىپاکستانى و آمریکایى ها در مراسم آن شرکت مى کنند و یا کراکز امام على علیه السلام،در نیویورک، که هرچند بیشتر فعالان آن ایرانى هستند، ملیت هاى دیگر نیز به آنجا رفتو آمد می- کنند. درباره ى فعالیت سیاسى مهاجران شیعه، این نکته را باید اضافهکنم که گروه هایى مانند سلطنت طلبان ایرانى، که با رضا پهلوى در کالیفرنیا همکارى مى کنند، برخى از پیروان نهضت آزادى، پیروان خط امام (ره) و حتى منافقان نیز اکنون از فعالان سیاسى در آمریکا هستند. غیر از مراکزى که مدیریت آنها با اشخاص روحانی است، مراکزى نیز وجود دارند که اداره ى آنها با اشخاصى است که هیچ سنخیتى با اسلام و شیعه ندارند، بلکه ضد علماى اسلام و از لحاظ سیاسى، ضد دولت ایران هستند. معمولاً سرپرستى این گونه مراکز، با پزشک یا مهندس فعالى است که خود پیشنماز هم مى شود، بدون آنکه اطلاعى از اسلام و فقه داشته باشد. این گونه مراکز،از نظر سیاسى، کاملاً لیبرال هستند. خانم ها از نظر حجاب، در این مراکز (و فقط درمحدوده این مراکز) به یک روسرى اکتفا مى کنند و حتى در برخى موارد، پیش نمازى را همبرعهده مى گیرند! صدها گروه شیعى دیگر نیز در آمریکا وجود دارند؛ از جمله، گروه ((انصار الله)) که گروهى است با اعضاى سیاه پوست از مهاجران سودانى و آمریکایى و داراى اعتقادات عجیب و غریب. رهبر این گروه، سودانى است و معتقد است پیامبراسلام و همه ى ائمه علیهم السلام سیاه پوست بوده اند و اعراب نژادپرست، ابوبکر راکه سرخ پوست بود، به دلیل رنگ پوستش، بر حضرت على علیه السلام ترجیحدادند. گروه دوم: آمریکایى هاى شیعه گروه دوم، آمریکایى هاى سیاهپوست و سفید پوستى هستند که از راه هاى گوناگون، از جمله با تبلیغات تصوف، شیعه شدهاند. تصوف در آمریکا بیشتر از طریق فرقه ى نعمت اللهى دکتر نوربخش و فرقه ى شیخفضل الله حائرى عراقى تبلیغ مى شود. پیروان و مریدان دکتر نوربخش خانقاه هاى متعددى در شهرهاى آمریکا و اروپا ایجاد کرده اند و به طور کلى، برخلاف مریدان شیخ فضل الله به انجام احکام ظاهرى دین تقیدى ندارند. شیخ فضل الله، رهبر گروه دیگر صوفیان، داستان جالبى دارد. وى که روحانى زاده اى از اهالى نجف و مهندس نفت است،تبلیغات خود را در کالیفرنیا آغاز کرد. مریدانى پیدا کرد و خود را صوفى معرفىنمود. پس از آنکه در حومه ى شهر آستین در تگزاس، زمینى زیبا و وسیع را خرید ومجموعه اى را به نام ((بیت دین))، شامل مسجد، مدرسه و حجره ساخت، تصمیم گرفت تقیهرا کنار بگذارد. این ماجرا در اوج فعالیت وى و در دهه ى هفتاد روى داد و در آنزمان، حدود 150 نفر در مرکز وى فعالیت مى کردند. شیخ فضل الله روزى به مؤذن مسجددستور داد که پس از ((اشهد انّ محمداً رسول الله)) عبارت ((اشهد انّ علیاً ولی الله)) و ((اشهد انّ علیاً حجة الله)) را سر دهد. پس از نماز مغرب و عشا، شیخ درمیان مریدانش، که حیرت زده به دور او جمع شده بودند، اعلام کرد که شیعه است و چوندر حال تقیه بوده است، نمی- توانسته آن را ابراز کند. او ادامه داد که اینک آنانمرکز خودشان را دارند و کسى نمى تواند مزاحم آنان شود و بنابراین تقیه لازم نیست. پس از این ماجرا نیمى از هوادارانش او را به جرم رافضى بودن ترک کردند؛ولى کسانى که باقى ماندند، شیعه شده و فعالیت پرداختند؛ از جمله انتشارات((الزهرا)) را تأسیس کردند و مجله اى نیز با عنوان ((نورالدین)) چاپ کردند. فضل الله بعدها مورد آزار دولت آمریکا قرار گرفت و مجبود شد به انگلستان برود. هم اینک نیز در جنوب آفرقا به فعالیت مشغول است. پیروان او در آمریکا هنوز از فعالانمحسوب مى شوند و به علت چاپ آثار با ارزشى، مانند ترجمه ى ((گلشن راز)) شبسترى و برخى از آثار حیدر آملى مشهور هستند. البته صوفى ها در آمریکا فرقه ها و شاخه هاى متعددى دارند و معمولاً هم کمتر اهل فعالیت سیاسى هستند. آنان بیشتر مى خواهند سیر و سلوک و مکاشفات معنوى داشته باشند و بیشتر آنان نیز از هنرمندان، شعراو نویسندگان هستند؛نه از تجار، کارخانه داران و مانند آن. این گروه، فرهنگ حاکمبر آمریکا را دوست ندارند و بوهمى و nonconformist هستند؛ یعنى تابع فرهنگ عرفنیستند. شیعیان سیاه پوست آمریکا بیش از هر گروه دیگرى با سیاسب آمریکا مخالفت مى کنند، سیاست و فرهنگ آمریکا را ظالمانه مى دانند و با هر وسیله اى، حتى با پوششى غیر متعارف به مقابله با آن مى پردازند. شیعیان آمریکایى آفریقایى تبار، بهویژه، به بعد عرفانى اما علاقه خاصى دارند. نکته ى درخور توجه درباره ى شیعیانآمریکا این است که گروه شیعیان مهاجر، بیشتر در جهت همگون شدن با فرهنگ آمریکا وآمریکایى حرکت مى کنند، در حالى که گروه دوم، یعنى آمریکایى هاى شیعه شده همواره درمخالفت با آمریکا- در عرصه هاى سیاست و فرهنگ- هستند. این دوگانگى، گاه این دو گروهرا در برابر یکدیگر قرار مى دهد. گروه هاى شیعى دیگرى نیز در آمریکه فعال هستند؛از جمله گروه خوجه ها در کنیز نیویورک که به علت فعالیت هاى انتشاراتى شان مشهور هستند. آنان کتاب Tahrike Tarsile Quran را چاپ کرده اند. عضو بسیار فعال اینگروه، عون على خلفان است که ترجمه ى انگلیسى قرآن را از شاکر و ترجمه ى میراحمد علىرا براى اولین بار در سال 1988 چاپ کرد. غیر از مراکز اسلامى شیعیان، چندینسازمان شیعى دیگر نیز در آمریکا فعال هستند؛ از جمله در شهر مدینه، در ایالتنیویورک و نزدیک به مرکز کانادا، حوزه ى علمیه ى کوچکى تأسیس شده است. سازماندیگرى به نام ((سازمان جوامع مسلمان اثنا عشرى آمریکاى شمالی)) در سال 1986 تأسیسشده است که براى ایجاد وحدت میان شیعیان آمریکایى شمالى تلاش مى کند و اعضاى آن،سازمان ها و مراکز شیعى هستند؛ نه افراد. این مرکز، زمینه ى همکارى سازمان هاىتابعه در امور دینى، آموزشى، اجتماعى و اقتصادى را فراهم مى کند. سازمان بسیار مهم و مشهور دیگرى در آمریکا وجود دارد به نام فدراسیون جهانى جوامع مسلمان شیعه ى خوجه که مدیریت آن را حاج حسین ولجى عهده دار است. البته سازمانها و مراکز شیعى دیگرى نیز وجود دارند که به فعالیت مشغول اند؛ ولى آنچه باید بدان توجه کنیم، ایناست که به نظر من، مسلمانان و به طور خاص، شیعیان در آمریکا سیرى همچون سیر تاریخى یهودیان آمریکا دارند؛ بدین معنا که یهودیان در آمریکا به سه گروه مشخص ارتدکس، اصلاح شده و بینابین، که آنان خود به آن محافظه کار مى گویند، تقسیم شده اند. مسلمانان نیز به همین گونه، به سه گروه تقسیم شده اند: گروهى که بسیار مقید به آداب اسلامى هستند، مى خواهد مسلمانى خوب باقى بمانند و از فرهنگ غالب آمریکا رنج مى برند. این گروه، شامل مهاجران و نیز آمریکایى هاى مسلمان شده مى باشند. گروه دیگر، مى خواهند همچون آمریکایى ها زندگى کنند و مى کوشند خود را هر چه بیشتربا فرهنگ آنان سازگار کنند و ارزش هاى غالب آمریکا را ارزش واقعى مى دانند. تنهابرخى از مهاجران و نیز برخى از آمریکایى هاى مسلمان شده، این طرز تلقى را دارند؛ زیرا اسلام، در عمل، راحت تر از فرهنگ غرب است. گروه سوم، مسلمانانى هستند که نهبه شدت گروه اول و نه به بى خیالى گروه دوم هستند. پس از یازدهم سپتامبر، گرایشها شدیدتر هم شد. گروهى از شیعیان، در اثر فشارهاى دولت آمریکا، مأیوس شده و از سازگارى با فرهنگ و سیاست آمریکا دست برداشته و حتى برخى حاضر به بازگشت به کشورهاى خود شده اند. برخى دیگر نیز تلاش کرده اند بیشتر دور هم جنع شوند. از نظر جامعهشناسى معلوم نیست چه وضعیتى پیش خواهد آمد. برخى دیگر نیز با دولت آمریکا براى جنگ علیه تروریسم اعلام همکارى کرده اند و به ویژه، برخى از گروه هاى شیعه، اینتروریسم را به سنّى ها و بنیادگراها نسبت مى دهند و قائل اند آنان که حاضر به سازشو مصالحه با آمریکا نیستند، همین بنیادگراهاى تروریست هستند. مردم آمریکا نمى دانند تفاوت میان سنّى و شیعى چیست. آنان حتى نمى دانند که سیک ها مسلمان نیستند وبه همین علت، بسیارى از آنان را به خاطر عمامه شان مورد ضرب و شتم قرار داده اند و کار به جایى رسید که سیک ها مجبور شدند روى لباسشان علامت مخصوصى بگذارند و بگویند ما مسلمان نیستیم. حاج حسن ولجى که پس از یازده سپتامبر، در اعلامیه اى که بههمین منظور صادر کرد، تروریسم را محکوم، و در حمایت از جنگ بر ضد تروریسم، خود راهمدل و هم صداى بوش معرفى کرد و با اشاره به سخن بوش که گفته بود: ((همه مسلمانانبد نیستند))، گفت که ما هم مانند هفت ملیون مسلمان دیگر، آمریکا را وطن خود مى دانیم، ما پرکارترین و مبتکرترین افراد جامعه ى مسلمان، در میان دیگر جوامع اسلامى هستیم و باید به مسلمانان دیگر کمک کنیم با ارزش هاى آمریکایى را درک کنند و اینتنفر نا به جاى ضد آمریکایى را کاهش دهند. امام حسن قزوینى نیز، که امام جماعت بزرگ ترین مسجد آمریکا در دیترویت است، پس از یازدهم سپتامبر، در رادیو، تلویزیون و کلیساها ضمن محکوم کردن این حادثه، زندگى مسلمانان در آمریکا را بسیار خوب توصیف کرد و گفت که مسلمانان باید وطن جدید خود را بسیار دوست داشته باشند. به طور کلى، اینان مى خواهند به آمریکایى ها بگویند که از ما نترسید، مانیز مردم خوبى هستیم و مانند شما کار مى کنیم، فقط به جاى کلیسا به مسجد مى رویم، ما را اذیت نکنید. پس از یازدهم سپتامبر، مردم مسلمان، بیشتر با غیر مسلمانان ارتباط پیداکردند؛ ولى نه به این منظور که غیر مسلمان را مسلمان کنند، بلکه به این منظور که بهآنان بگویند که بیایید با مراکز اسلامى و اعتقادات ما آشنا شوید. به اعتقاد من، هر چند براى این گونه کارها کمى دیر شده است، ولى باز هم ارزش دارد. تقریباً همه ى مساجد و مراکز اسلامى در آمریکا برنامه اى براى معرفى اعتقاداتشان به مسیحیان و پیروان دیگر مذاهب دارند. درباره ى جمعیت مسلمانان و نیز درباره ى تعداد گروه هاى مذهبى در آمریکا اختلاف نظر بسیار وجود دارد. گروهى اعلام کرده اند که مسلمانان در آمریکا اصلاً نمى توانند بیش از دو میلیون نفر باشند؛ در حالى که اگر شما فقط به کتاب تلفن مراجعه کنید، اسم مسلمانان بیش از دو میلیون نفر است. آنان این طور حساب کرده اند که اگر از مساجد و مراکز اسلامى بپرسیم چند عضو رسمى دارند و تعداد این افراد را با هم جمع کنیم و بعد تعداد فرزندان آنان را نیز حساب کنیم، مى توانیم بگوییم که تقریباً دو میلیون نفر مسلمان وجود دارد. اما گروه هاى دیگر،تعداد مسلمانان را در آمریکا را در حدود هشت تا ده میلیون نفر تخمین زدهاند. البته در این زمینه که از آن میان، چند نفر شیعه هستند، هیچ آمار مشخصى در دست نیست. شیعه آنلاین موضوع مطلب : پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |