خا نه دوست آخرین مطالب
حکایت خوبان مصافحه و آمرزش گناهان ابوعبیده می گوید: در سفری سوار بر یک شتر با امام باقر(ع) هم سفر بودم، من در یک طرف کجاوه و آن حضرت در طرف دیگر آن بود. هنگام سوار شدن، نخست من سوار می شدم، بعد او سوار می شد. وقتی هر دو در جای خود قرار می گرفتیم، آن حضرت به من سلام می کرد و مانند مردی که دوست خود را تازه دیده است مصافحه می نمود و احوالپرسی می کرد و هنگام پیاده شدن، آن حضرت زودتر از من پیاده می شد. وقتی در زمین قرار می گرفتیم، آن حضرت به من سلام می کرد و باز مانند کسی که بعد از مدتها دوستش را تازه دیده به گرمی مصافحه می کرد و احوالپرسی می نمود. به آن بزرگوار عرض کردم شما به گونه ای رفتار می کنید که هیچ کس آن گونه رفتار نمی کند! حضرت در پاسخ فرمود: «آیا نمی دانی که پاداش دست دادن به هم چقدر فراوان است؟ مومنان وقتی که به همدیگر می رسند و با هم مصافحه می کنند، آن چنان گناهانشان می ریزد که برگ درختان (در پاییز) می ریزد، خداوند به آنها به نظر رحمت می نگرد تا از همدیگر جدا گردند.» فضیلت ارشاد مردم در محضر رسول خدا(ص) از دو مسلمان ذکر فضیلت کردند. یکی را از نظر ارشاد خلق ستودند که او مردم را به نیکی ها ترغیب می کند و پند و اندرز می دهد و دیگری را از نظر کثرت عبادت و روزه داری تمجید و تعریف کردند و پرسیدند؛ کدامیک از این دو بر دیگری امتیاز و برتری دارد. حضرت فرمودند: فضل الاول، علی الثانی کفضلی علی الانام، فضیلت و امتیاز آن واعظ بر آن عابد همانند برتری من است بر سایر مردم. موضوع مطلب : پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |