خا نه دوست آخرین مطالب
اگر این گونه مانی ... شرمنده دل گر شدی شاید توانی شب تا سحر را مثل ما بیدار مانی هر شب برایت یک غزل دل می سراید شاید که معنای ترحم را بدانی یاد تو شاید روزگاری محو گردد بی شک چنین گردد اگر این گونه مانی نازک تر از این دل نیابی جای دیگر بازی سنگ و شیشه را حتما تو دانی شیواترین نغمه برای گل چه باشد ای کاش روزی این غزل را هم بخوانی ابیات پیش چشم تو کم خواهد آورد رحمی نما رحمی بر این دل گر توانی یک مثنوی حرف نگفته دارد این دل آیا توانی یک نفس آن را بخوانی امشب اگر خواب تو را در خواب بینم ترسم به خوابت هم مرا از خود برانی نزدیک شد صبح و نیامد خواب بر چشم در عیش و مستی کوش ای دل تا جوانی حسین گودرزی موضوع مطلب : پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |