خا نه دوست آخرین مطالب
تو را غایب نامیده اند، چون «ظاهر» نیستی، نه «غیبت» به معنای «حاضرنبودن»، تهمت ناروائی است و اینک ای قبله هر قافله و ای «شبروان را آواز خدایی خواستم شکوه بگویم به دلم بد آمد یادم افتاد کسی هست که خواهد آمد اینچنین شد که به همنام خودم دل بستم اینچنین شد که گرفتم قلمم را دستم قلمم پرچم من بود که افراشتمش واژه، گل، در قدم او همه جا کاشتمش حتم دارم کلماتش همه باران هستند حرفهایش به دل انگیزی قرآن هستند عطر زایش چو مسیح از نفسش می بارد چه شبی می شود آنشب که علم بردارد در طنین قدمش ساز خدایی جاریست سیصد و سیزده آواز خدایی جاریست یاد می آرد پرواز پرستوها را «آب می پاشد یک مرقد ناپیدا را» سبزها را خبر از جور خزان دیگر نیست «چشم نرگس به شقایق نگران» دیگر نیست بادها رقص کنان رقص کنان می آیند دشت ها در هیجان در هیجان می آیند تا کجا باید با چشم براهی سر کرد عشقت آتش زده بر دفتر شعرم برگرد جمعه ها بی تو همه ساکت و مبهم طی شد روزهایم همه ماتم زده با غم طی شد مهدی فرجی فلق هنگام من از شب، موج گیسوی تو خواهم من از باد سحر، بوی تو خواهم فلق هنگام، وصل صبح صادق زمشرق تابش روی تو خواهم حمیدرضا نظری- طبس تا جمعه... شروع می شود این شعر بی تو با جمعه و ایستاده زمان بین این دو تا جمعه چقدر بی تو جهان مثل جمعه بازار است و گفته اند که می آیی از قضا جمعه مورخ چه زمانی، یک یک یک بود که انتظار پدید آمده الی جمعه و جمعه روز جهانی توست در تقویم خدا بیاورد آن روز را که ما جمعه... امام جمعه زیبا تو را خدا دیگر بیا تمام کن این انتظار را جمعه مریم آران-کرج ((86-12-2))-کیهان موضوع مطلب : پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |