خا نه دوست آخرین مطالب
تو سلطانِ جهانی گفتم که تو سلطانِ جهانی ، نظری کن بر کویِ خراباتیِ ما هم گذری کن گفتا که نظر می کنمت هردم و ساعت از راه به غیر از رهِ ما محتذری کن گفتم که اسیرِ غم و زنجیرِ بلایم بر این دلِ غمدیده یِ زارم نظری کن گفتا غم و اندوه دمی هست و زمانی زندانِ بلا را به دعا مختصری کن گفتم که عدالت ندهد غیرِ تو معنی باز آی و جهان را خبر از عدل علی کن گفتا که بدستور حق آیم به زمانی آنروز جهان را خبر از بی خبری کن گفتم چه کنم تا که ببینم رخت از پیش گفتا که نمازِ شب و وردِ سحری کن ثانی ( سید احد شیرین نژاد ( موضوع مطلب : پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |