خا نه دوست
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

لبخند جبهه

چهار کلمه، چهار شخص

 بچهها طبق آداب جبهه، روی چهار تکه کاغذ، کلمات اسیر، مجروح، شهید، سالم را نوشته، هر کس یکی را برمیداشت. فرد «سالم» میگفت: بله، اگر قرار باشد ما هم شهید شویم، چه کسی از کیان اسلامی محافظت کند؟ معلوم است ما برای خدا مهم هستیم، شاید هم باید در خلیج فارس، آمریکا را سرجایش بنشانیم.

 شخصی که کلمه ی «اسیر» به او افتاده بود مرتب میگفت که: من چاه کن بودم، نمیدونستم اونا که کندم سنگره و بعثیهای مظلوم و بی گناه را در آن جا میزنند.

 شخصی که قرار بود زخمی باشد در حالی که با دست روی پایش میزد، میگفت: غیر ممکن است، ننه ام قبول نمیکنه! میگوید بچه ام را صحیح و سالم تحویل دادم، همان طور هم تحویل میگیرم.

 نفر آخر که کلمه ی «شهادت» را برداشته بود، سرش را روی دیوار گذاشته و گریه میکرد و میگفت: چه قدر بابام گفت نرو، نرو، من گوش نکردم، حالا اگر شهید بشوم، بابام من را میکشد.

 منبع: مجله جاودانهها، ص 7، ش 12




موضوع مطلب : دفاع مقدس

پنج شنبه 91 شهریور 30 :: 12:16 صبح

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت