وصیتنامهی شهید جمال دهشور:
"بسم الله الرحمن الرحیم"
«و ما تدری نفس ماذا تکسب غدا و ما تدری نفس بای ارض تموت انالله علیم خبیر» لقمان 34/
اینک که این نوشته را میخوانید، خود در میان شما نبوده و فقط یادی از من خواهد بود. پس بگویم که عصر روزگار سخت و غریبی را میگذرانید. را ه پرپیچ و خم و طولانی و توشه اندک، باید رفت و از این زندان خلاصی یافت. مسلمان زندگی کردن در این دنیا و عصر مغشوش و پر از فتنهها، پایمردی میخواهد، هدایت از طرف خدا و صبر و استقامت میخواهد امیدوارم خدا که این توفیق را نصیب ما بگرداند که هدایت شده و بسوی او راه گیریم و از این ظلمتکده به منبع نور و صداقت و پاکی رسیده و از این سرچشمههای الهی سیراب شویم.
خداوندا، بار الها، در این دنیا که نتوانستم آنطور که تو میخواهی زندگی کنم پس مرگم را آنچنان قرار ده که لااقل بدینگونه کفاره گناهان کبیره و صغیره را ادا کرده باشم و خدایا تو میدانی که برای همین عازم جبهههای جنگ کفر و ایمان و اسلام و شرک و حق و باطل شدم. عازم شدم شاید بتوانم قدمی در راه رضای تو بردارم و پاک شوم و اذن دخول کسب کنم. تا شاید از روی لطف و کرمت مرا از عباد خود قرار دهی.
از تمام دوستان و آشنایان و برادران ایمانی و همکلاسیها و هرکه با او رابطه داشتهام امید و انتظار عاجزانه دارم تا اعمال ناشایست، بدخلقی و … مرا بر من ببخشایند تا راه آمرزش گناهان هموار باشد.
اما چند کلمهای با سازمان عزیز و محترم مجاهدین انقلاب اسلامی، برادرانم که بسیار دوستتان دارم امیدوارم که همیشه فقط و فقط برای رضای خدا کار کنید (همانطور که سرلوحه برنامه خود را این بیان کردیم) امیدوارم بتوانید بیشتر از پیش این روایت را در سطح سازمان (درکل مجموعه آن) عملی سازید: طوبی لمن اخلص للله عباده والدعاه ولم یشتعل/ قلبه بما تری عیناه ولمن ینس ذکر الله بما تسمع اذناه.
یکی از بزرگترین دلایل ضربهخوردنهای خط امام تفرق و عدم تشکل اسلامی آنها بوده است این هم شاید ناشی از ضعف ایمان قلبی (در عمل)باشد.
سعی شما در قبال سازماندهی و تشکل امت اسلامی نزد خدا مشکور باد، خدا به شما جزای خیر دهد و در کنف حمایت خود قرارتان دهد. اینرا بدانید که میدانید عمل اگر خالص باشد نتیجه آن پرثمر خواهد بود پس برای تمام موضعگیریها خدا را بیاد آورید و بدانید که اگر ذره حتی به اندازه خردلی انحراف نیت داشته باشید (که انشاالله ندارید و نخواهید داشت) در روز قیامت جوابی برای خدا نخواهید داشت.
اگر در این مدت که با هم کار کردهایم اشتباهی، انحرافی خطایی سرزده یا …. مرا ببخشید و برایم از خدا حتماً طلب مغفرت کنید مخصوصاً از نماینده امام بخواهید که برایم از خدا مغفرت بخواهد و بخواهد که حضرت محمد و علی و امام حسین(ع) مرا در روز قیامت شفاعت کنند و او نیز نمازم را هم بخواند (میت) دعا کند که امام زمان من حقیر را از سربازان خود بحساب آورد. به امام امت و قائدمان خمینی عزیزتر از جان بگویید که جمال برای ادای دین به جبهه رفت و از او بخواهید که دعا کند که خدا این را قبول کند. اما به خانواده و مادرم و …
مادر مهربانم! تو بسیار برایمان زحمت کشیدی ما تو را بسیار رنج دادیم خدا اجر جزیل و صبر جمیل بتو عطا فرماید از فراق من ناراحت نباش اگر میخواستی گریه کنی برای امام حسین و علیاکبر و علیاصغر و عباس او گریه کن، خوشحال باش و از خدا بخواه این هدیه را از تو قبول کند، امام حسین خانوادهاش را برای حفظ اسلام فدا کرد تو هم خوشحال باش و بخواه که فرزندت در راه دین اسلام جان خود را به حق تعالی تسلیم کند و هدیه دهد.
ای خواهران و برادرانم! سعی کنید برای خدا خود را خالص گردانید بفکر آخرت باشید و بدانید که خدا در روز قیامت از اعمال ما سؤال خواهد کرد پس این زندگی پست فانی را به دنیای پر از نعمت الهی و صفا و پاکی او بفروشید، شاید حق برادری را ادا نکرده باشم پس مرا ببخشید.
سعی کنید اسلام را هرچه بیشتر بشناسید و به آن عمل کنید و به همایون و پروین بگویید که خدا برای انسانها هیچوقت سختی نمیخواهد پس دستورات اسلام را بشناسید و به آن عمل کنید. به سکینه خواهرم بگویید که فقط برای امام حسین و خانواده اطهرش گریه کند بگو که با ذکر خدا قلب او مطمئن باشد و از بچههایش که دوستشان دارم بخوبی مواظبت و تربیت کند، خدیجه نیز همینطور.
ای پدر عزیزم! تو نیز در حق ما پدری کردی خدا اجرت دهد مرا ببخش و طلب مغفرت میکنم. محمود جان تو خوب برادری بودی خدا با سربازان صدر اسلام محشورت کند و از سربازان امام زمان باشی. از دولت چشمداشتی نداشته باشید چرا که امثال من بسیارند. موتور و پولها و وسایلم آنطور که رضای خداست به استفاده برسد.
مقداری از پولها را به مستمندان بدهید و مقدار دیگری برای کمک به جنگزدهها. اگر غیبت کسی را کردهام امید عاجزانه دارم که مرا ببخشد. از بچههای مسجد جزایری میخواهم که در دعاهایشان در شبهای جمعه برایم طلب مغفرت کنند.
دست نوشتهای از شهید جمال دهشور:
زیر صدای خمپاره و آرپیجیهای بعثی... چند سطر را به عنوان کار واجبی (وصیت) مینویسم: به خونین شهر آمدنم برای فرار از زندگی یکنواخت و غیرایدهآل... از آن است، شاید خدا این آمدن را به عنوان کفاره گناهانم بپذیرد (آمین).
این عصر، روزگار کمتر انسان را از سبیلالله دور میکند باید اسلام را برای مردم بازگو کرد (کونوا للناس غیرالسنتکم). باید امتی ساخت که در آن تمام مردم متشکل و مؤمن باشند که (یکی) از ضربههایی که تاکنون اسلام خورده از عدم رهبری و تشکل مردم است. هر چند که اگر ایمان و تقوا در انسان قوی باشد، او کمتر گمراه خواهد شد. مقدار پولی که دارم در راه هدایت مردم خرج شود (از هر راه ممکن).
به محمود – برادرم و... وکالت میدهم که پولها و اثاثیهام را در راه رضای خدا به مصرف برسانند از تمام آنهایی که من با آنها همکار و هم صحبت بودهام طلب بخشش از اعمال بدم دارم. انشاءالله خدا این آمدن را کفاره گناهانم قرار دهد و مرا از اصحاب و شیعه علیابنابیطالب قرار دهد.
از این مجاهد شهید دو وصیتنامه موجود است که با مطالعه آنها انسان به اوج متعالی و پاک مردان مسلمان و مجاهد مکتب اسلام پیبرده و خویش را در برابر اوج ایثار این ستارگان آسمان انقلاب حقیر میبیند.
(خبرنامه دانشجویان ایران)
موضوع مطلب : دفاع مقدس