از نوشته بسیجی شهید «علی فخارنیا»
خوشا آنانکه مثل رود رفتند
هم اکنون که این چند خط را برای شما می نویسم نزدیک مغرب است و نمی دانم
چه سرنوشتی در انتظارم می باشد؛ از خداوند متعال می خواهم دیر یا زود مرا هم به صف
عاشقان برساند، چون دیگر ماندن سخت است و دوری یاران بسیار مشکل؛ هروقت که در
تهران بودم، هرجا را نگاه می کردم، یاد عزیزان و دوستان می افتادم که به شهادت
رسیده بودند و از خود بی خود می شدم، هر موقع که چشمم به خانواده شهدا می خورد
ناراحت می شدم و شرمسار و سرافکنده از جلوی آنها می گذشتم. خیلی علاقه به شهادت
داشتم و دارم و همیشه از خدا می خواستم اگر یک روز هم به آخر جنگ مانده، مرا هم
شهید بمیراند. در تمام اوقات با دشمنان اسلام و رهبر، مقابله کنید. نگذارید امام
تنها بماند. نماز و روزه را سبک نشمارید و در مصائب ائمه (سلام الله علیهم) شرکت
کنید و خود را با نور ائمه (سلام الله علیهم) و مصائب آنها آشنا کنید؛ امروز
روزجهاد در راه عقیده است، روز لبیک گفتن به ندای امام حسین(علیه السلام) است، روز
انتقام سیلی حضرت زهرا (سلام الله علیهم) و روز انتقام فرق شکافته مولا
امیرالمؤمنین(علیه السلام) و روز انتقام دندان شکسته رسول اکرم (صلی الله علیه و
آله و سلم) و روز لبیک گفتن به پیر جماران، امام امت است که با تمام قوا جلوی
متجاوزین شرق و غرب ایستاده است. درنگ جایز نیست.
بسیج مسجد صاحب الزمان(عج) افسریه
موضوع مطلب :