خبرنامه دانشجویان ایران: حسن روحانی در حالی سه شنبه شب بعد از گذشت 115 روز از عمر دولتش، مقابل دوربین صدا و سیما قرار گرفت و به ارائه به اصطلاح گزارش 100 روزه پرداخت، که بیش آنکه این برنامه ارائه گزارش باشد، بیشتر شبیه یک برنامه تبلیغاتی بود که معمولا کاندیداهای ریاست جمهوری در فرایند مبارزات انتخاباتی ارائه می دهند! روحانی در این برنامه بی سابقه ترین و ناجوانمردانه ترین هجمه ها را به دولت قبلی روانه کرد و نهایت سیاه نمایی را نسبت به دوران هشت ساله گذشته بروز داد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اما نگاهی به آنچه روحانی گفت تایید می کند که برجسته ترین شاخصه این برنامه که روحانی آن را گزارش 100 روزه میخواند، نقض شعارهایی بود که دولت به یدک می کشد و دولت را به نام آن ها به مردم معرفی کرده است، از جمله موارد زیر:
1-امید: در حالی که دولت یازدهم عنوان "تدبیر و امید" را یدک می کشد، اما سخنان و مواضع رئیس جمهور و حتی برخی دیگر از دولت مردان در همین چند ماه گذشته، بیش از اینکه حامل امید برای جامعه و مردم باشد، تزریق کننده ناامیدی و یاس در جامعه بوده است. گزارش تبلیغاتی رئیس دولت در سه شنبه شب، نیز مصداق بارز این موضوع بود. در شرایطی که مردم امیدوارانه در انتخابات 24 خرداد شرکت کردند و با کمتر از 51 درصد روحانی را به ریاست جمهوری برگزیدند و همچنین از آنجایی که یک دولت حتی اگر شعارش هم امید نباشد باید بویژه در آغاز کارش تزریق کننده امید و نشاط در بین مردم باشد، اما سخنان تند و تلخ روحانی نه تنها عامل امیدبخشی در بین مردم نبود که وی تلاش می کرد فضای جامعه را به قدری بحرانی نشان دهد که موجب انتقال یاس و ناامیدی به جامعه شد. قبل از روحانی، برخی از "ژنرال" های دولتش هم مواضعی از این دست را ارائه داده بودند، به عنوان مثال وقتی که وزیر صنعت و معدن با افتخار مقابل دوربین ها از افزایش قیمت ها سخن می گوید و به مردم اطمینان می دهد که نه تنها قرار نیست قیمتی کاهش یابد که باید منتظر افزایش قیمت ها هم باشند! و یا وقتی رئیس کل بانک مرکزی از تلاش دولت برای جلوگیری از کاهش نرخ ارز سخن می گوید، آیا چنین سخنانی چیزی جز ناامید شدن جامعه از دولت را به دنبال دارد؟
2-تدبیر: یکی دیگر از شعارهایی که دولت یازدهم مدعی آن است و به آن شناخته می شود، "تدبیر" است. اما آنچه در سخنان تلویزیونی روحانی شاهد بودیم، در تناقض آشکار با این شعار بود. چرا که سیاه نمایی روحانی از دولت قبلی و اعلام آمارهایی که -البته واقعی یا غیر واقعی بودن شان هم مشخص نیست- علاوه بر اینکه برای وجه بین المللی دولت و نظام مناسب نیست، در داخل نیز به منزله مخالف تراشی و دشمن تراشی دولت می باشد، آن هم در همین ماه های ابتدایی دولت. روحانی باید توجه داشته باشد که میزان آراء وی از 51 درصد هم کمتر است و بیش از 49 درصد شرکت کنندگان در انتخابات به کاندیدایی غیر از وی رای داده اند. همچنین هرچند به دولت قبلی در برخی از حوزه ها انتقادهای جدی وارد است، اما این به معنای نادیده گرفتن همه ی خدمات و تلاش های دولت نیست و مردم هم بدون شک خدمات گسترده ی دولت -که در برخی از موارد نسبت به همه دولت ها بی نظیر بوده است- را به این راحتی فراموش نخواهند کرد. لذا این گونه سیاه نمایی و هجمه سنگین و غیر منصفانه به دولت قبلی، بازخورهای منفی و نامناسبی در بین مردم برای رئیس جمهور و دولت یازدهم خواهد داشت و به نوعی افزایش مخالفان دولت را در همین ابتدای کار در پی خواهد داشت، چیزی که کاملا با تدبیر مغایر است.
3-اعتدال: هر چند دولت در زمان تبلیغات انتخاباتی خیلی شعار اعتدال نداد، اما بعد از پیروزی در انتخابات دولت مردان و رسانه های حامی دولت خیلی تلاش می کنند با عنوان "اعتدال" شناخته شوند و روحانی دولت خود را دولت اعتدال می داند. با این وجود آنچه رئیس دولت در برنامه سه شنبه شب به نمایش گذاشت در تضاد آشکار با اعتدال بود. اعتدال حکم می کند که در قضاوت ها منصف باشی و در انتقاد و مواجهه با رقیب و مخالفین رویه واقعی و معتدل را در پیش بگیری. اما نوع مواجهه روحانی با دولت های نهم و دهم هیچ نسبتی با اعتدال نداشت، چرا که روحانی تندترین و شدیدترین سخنان را علیه دولت قبلی به کار برد و سیاه نمایی نسبت به دولت قبلی را به قدری برجسته کرد که حتی به راحتی اقدامات آشکارا مثبت دولت را هم زیرسئوال برد. چگونه می شود این چنین هجمه ی شدید و ناجوانمردانه علیه یک دولت را بدون اینکه حتی یک نکته ی مثبت از آن دولت بیان شود را با اعتدال جمع کرد؟! با هیچ منطقی نمی شود بین اعتدال و سخنان روحانی در برنامه سه شنبه شب جمع بندی کرد. روحانی همواره از دولت های سازندگی و اصلاحات دفاع تمام قد کرده است و به دولت احمدی نژاد هجمه تمام عیار، آیا این واقعا اعتدال است؟!
4- صداقت: دولت یازدهم، خود را دولت "راستگویان" نامیده است و مدعی است با مردم صادق است. اما چیزی که در گزارش به داصطلاح 100 روزه دولت دیدیم، باز هم نقض کننده این شعار دولت بود. اولا روحانی و رسانه های همسو با دولت در حالی مدعی هستند که دقیقا بعد از 100 روز به مردم گزارش داده اند که از زمانی که دولت را روحانی تحویل گرفته است (12 مرداد) تا زمانی که وی مقابل دوربین حاضر شد تا از دولت قبلی سیاه نمایی کند (5 آذر)، 115 روز از عمر دولت می گذرد. اما دم خروس صداقت به سبک آقایان جایی بیرون زد، که روحانی در تربیون یک طرفه آمارهایی ارائه داد که با هیچ حساب و کتابی نمی توان واقعی بودن آن ها را نتیجه گرفت، بطوری که مسئولین دولت قبلی نیز برخی از این آمارها را تکذیب کرده اند. از سوی دیگر نیز مثلا روحانی می گوید زمانی که دولت را تحویل گرفته است انبارها خالی بوده اند ولی امروز همه انبارها پر شده اند! که سئوال پیش می آید که چگونه چنین چیزی امکان پذیر است. یا روحانی از یک سو گله خزانه خالی را دارد، و از طرف دیگر در همین گزارش وعده دو بسته کالایی را تا پایان سال، به اقشار کم درآمد میدهد! اگر خزانه خالی و دولت با کسری روبهروست این دو بسته کالایی را آن هم بدون مصوبه مجلس از کجا میخواهد بدهد؟! یا مثلا رئیس دولت یازدهم خیلی عادی مقابل دروبین صدا و سیما موفقیت های اخیر ورزشی را به نام خود می کند در حالی که اصلا برخی از این موفقیت ها زمانی اتفاق افتاده است که وی هنوز دولت را تحویل نگرفته بوده است! و ... .