خا نه دوست ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آخرین مطالب
به گزارش 598 به نقل از فرهنگ نیوز، روز گذشته محمود احمدی نژاد رئیس دولت های نهم و دهم، رئیس جمهور حسن روحانی را به مناظره دعوت کرد. این دعوت به مناظره پیرو گزارش 100 روزه روحانی در سیمای ملی صورت گرفته است؛ گزارشی که بیش از اعلام عملکرد دولت تدبیر و امید، به محاکمه دولت احمدی نژاد شباهت داشت. اما این دعوت به مناظره بازخوردهای مختلفی را به همراه داشت؛ از پاسخ مشاور رئیس جمهور در خصوص شرایط چنین مناظره ای تا جوسازی های برخی رسانه های معلوم الحال که خطاب به احمدی نژاد نوشتند «وقت محاکمه است نه مناظره». آری اکنون به زعم همگان وقت «محاکمه» است؛ اما آسیاب به نوبت! اگر قرار به محاکمه هم باشد اولویت با کسانی است که دانسته شرایط فتنه را فراهم نمودند و به آن دامن زدند. اکنون زمان محاکمه سران فتنه است که کشور را به شرایط بحرانی و نزدیک به پرتگاه کشاندند؛ جرم سران فتنه به سادگی فراموش شدنی و بخشیدنی نیست و عامه مردم کشور چهارسال است که در انتظار رسیدگی به جرم این گناهکاران بزرگ هستند. کلماتی همچون اتهام، قانونشکنی، جرم و مواردی از این دست که ماهیت حقوقی دارند، عموماً با آنچه در بین عامه مردم شناخته شده است، تفاوت دارد. در این بین اما معنای واژه جرم، از حساسیتی خاص برخوردار است؛ تا آنجا که اصطلاح «جرم سیاسی»، دغدغه بخشی از سیاستمداران فعال درکشور ما به حساب میآید. جرم، از ریشه عربی ج ر م، به معانی قطع کردن، چیدن میوه از درخت، حمل کردن، کسب کردن، ارتکاب گناه و وادار کردن به کاری ناپسند به کار رفته است. جُرم در لغت به معنای گناه، بزه و خطا بوده و از جُرم به ذنب، اِثم، سَیِّئه، عِصیان و مَعصیت نیز تعبیر می شود. در اصطلاح عبارت است از هر نوع عملی که در شرع ممنوع، و دارای کیفر دنیوی، همچون حدّ، تعزیر، قصاص، دیه و کفّاره و یا اخروی باشد؛ خواه در ارتباط با خود مجرم باشد، مانند ترک نماز و روزه و نوشیدن شراب و یا در ارتباط با دیگری، همچون ضرب و جرح و کشتن کسی.بنابراین، جرم در اصطلاح فقهی هممعنا با معصیت است. جرم در اصطلاح حقوقی به فعل یا ترک عملی که بر اساس قانون، قابل کیفر و یا مستلزم اقدامات تأمینی و تربیتی باشد، تعریف شده است.در حقوق جزا، هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد، جرم است. با این تفاسیر مجرم کسی است که از حق بریده و به باطل روی آورده است و برکار ناپسند خود اصرار میورزد.(1) سران فتنه یا فریبخوردگان فتنه؟ نامهای «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی » با «فتنه88» عجین شده است. این دو را گاهی «سران فتنه» مینامند و گاهی «فریبخوردگان فتنه». شاید جدال روی این دو مفهوم دارای جذابیتهای خاص باشد اما حقیقت امر آن است که اتفاقات هشت ماهه خاص سال88 (از 22خرداد تا 22بهمن) با تابلوی این دو تن اجرایی شد. آشوبها در پناه بیانیههای «موسوی» ساماندهی شد و خود او بود که رقاصان ظهرعاشورای همان سال را «مردم خداجو» نامید. طرح ادعای مضحک وقوع تقلب در انتخابات، اهانت به تصویر امام خمینی(ره) نیز در همین دوران انجام شد، شعار علیه حمایت ایران از مسلمانان مظلوم فلسطین و لبنان با چراغسبز این دو در روز قدس همان سال بر زبان برخی افراد جاری شد. تجمعات غیرقانونی گسترده، عدم تمکین به حکم مراجع قانونی، اغتشاش در مراسم نماز جمعه، اختلال در مراسم روز مبارزه با استکبار جهانی(13آبان) و نهایتاً تلاش برای برهمزدن مراسم یوما... 12 بهمن و البته ادامه این جرایم تا زمان تجمعات غیرقانونی 25بهمن سال 1389، تنها گوشههای محدودی از رفتارهای شرمآور اغتشاشگران است که «موسوی» و «کروبی» نقش مستقیم در ایجاد آنها داشتهاند. البته در عمل آشوبگران و افراد عموماًفریبخوردهای که در نقش پیادهنظام فتنه در خیابانهای تهران عمل میکردند، هراندازه که زشت و شرمآور باشد، هرگز مانند ایراد اتهام وقوع تجاوز به زندانیان اغتشاش در بازداشتگاهها، قتل و سوزاندن جسد افراد دستگیر شده و چند مورد دروغ برملا شده دیگر نیست، مواردی که از سوی سران فتنه اجرا شده است. در این بین بهتر است به چند مورد از رفتارهای ضدارزشی و ناهنجار فتنهگران اشاره کنیم تا عمق فاجعه بهوقوع پیوسته از سوی آنها، مشخص شود. شاید از این رهگذر، افرادی که خود را بهخواب زده و یا کوشش میکنند با کتمان حقیقت، زمینه ایجاد مجدد اغتشاشات را فراهم کنند، دچار خجالت شده و از ادامه تلاش برای رفع حصر این دو تن دست بردارند. رفتارهای ساختارشکنانه و اغتشاشگونه به بهانه تبلیغات انتخاباتی تجمعات خیابانی و رفتارهایی که بیشباهت به دستورات اجرایی کودتاهای رنگی(یا مخملی) نبود، شاکله و استخوانبندی اصلی تبلیغات انتخاباتی «موسوی» و «کروبی» در انتخابات سال88 بود. شاید نقطه اوج این رفتار از سوی اعضای ستاد «مهدیکروبی» زمانی بود که حامیان وی (عموماً از گروهکهای ضدانقلاب، منافقین و اصلاح طلبان تندروی افراطی) با شکستن در ورودی دانشگاه امیرکبیر، کوشیدند تا زمینه سخنرانی وی در این محل را فراهم کنند و البته در این بین توجهی به لزوم صدور مجوز قانونی در این زمینه نداشتند. استفاده از شعارهای توهینآمیز و تحریککننده، کشفحجاب، حرکات موزون دخترکان و بسیاری از هنجارشکنیهای ضدارزشی دیگر در پناه چنین جوی صورت گرفت. برنامهریزی جهت تجمعات غیرقانونی و عبور از قانون در روزهای قبل از برگزاری انتخابات سال 88، برنامهریزیهای گسترده برای تجمعات انتخاباتی از سوی اعضای ستادهای «موسوی» و «کروبی»، امری غیرقابل انکار است. کافیست به مصاحبه همسر هاشمی رفسنجانی در روز انتخابات و شرح بعضی اتفاقات دیگر در همین زمینه توجه کنید تا دلایل ایراد این اتهام به «فتنهگران» را بدانید. از سوی دیگر طرح ایجاد تشکلهایی مانند کمیته خودخوانده و فراقانونی «صیانت از آرا» با هدف ایجاد تشتُّت آرا در میان مردم و تخریب وجهه نهادهای قانونی برگزارکننده و نظارتی انتخابات نیز، بخشی دیگر از رفتارهای توجیهناپذیر حامیان این دو نفر است که زیر سایه حمایت آنها انجام شده است. اخلال در روند برگزاری انتخابات سخنرانی غیرقانونی «موسوی» در روز رأیگیری و ادعای پیروزی در انتخابات، آن هم قبل از اتمام رأیگیری و طرح ادعاهای مضحک جهت فضاسازیهای هدفمند برای طرح ادعای واهی تقلب، امریست که حتی افراطیترین حامیان فتنه نیز، توانایی رد کردن آن را ندارند. طرح ادعای تقلب، اتهام به نظام و اتهام به ملت متأسفانه فضاسازیهای صورت گرفته از سوی «سران فتنه» و نهایتاً «طرح ادعای تقلب» در کنار طراحیهای رسانهای گسترده سبب شد تا طراحان اغتشاش، تجمعات غیرقانونی را از لحظات نخست پایان رأیگیری و قبل از شروع شمارش آراء در اطراف وزارت کشور سازماندهی کنند. این رفتار نتیجهای جز آتش زدن و تخریب مقدار قابل توجهی از اموال عمومی (بانک،اتوبوس، باجههای تلفن، تأسیسات شهری، تجهیزات جمعآوری زباله، فضای سبز شهری و پوششهای کفی خیابان) و اموال خصوصی (ماندد اتومبیلهای شخصی) نداشت. تجمعات مذکور با فراخوان ستادهای «موسوی» و «کروبی» انجام شد و سبب گردید تا نام «ستاد فتنه» برازنده اتاق فکر مشترک آنها شود. نکته مهم آن است که اصولاً مجریان مستقیم برگزاری انتخابات، همان مردم کوچه و بازار هستند. بهعنوان مثال جمعیتی در حدود 500هزار نفر از کارکنان آموزش و پرورش (اعم از معلمان، مدیران، کارمندان و سایرین) مسئول مستقیم رأیگیری در صندوقهای رأی بودند. به این جمعیت باید تعداد ناظران شورای نگهبان مستقر در محلهای رأیگیری، نمایندگان کاندیداها از جمله نمایندگان «موسوی» و «کروبی» (با جمعیتی قریب به 60هزار نفر) را افزود که با طرح ادعای تقلب، بهعنوان متهمان این ادعا، مورد اتهام و تهمتهای ناروا قرار گرفتند و البته در موقعیتی مظلومانه، هرگز فرصت دفاع از خود را پیدا نکردند. با این تفاسیر، متهمان اصلی ادعای تقلب، مردم بودند نه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران. در این بین اما این نظام بود که در مقام دفاع از حیثیت ملی و قوانین برآمده از شرع اسلام و رأی مردم وارد عمل شد تا توطئه «فتنهگران» را خنثی کند. عدم تمکین به قانون و مراجع قانونی متأسفانه «موسوی» و «کروبی» در جایگاه کاندیداهای شرکتکننده در انتخابات و کسانی که مسئولیت اصلی هرگونه عمل خارج از قانون اعضای ستاد خود را عرفاً برعهده دارند، از همان روزهای نخست و برخلاف تعهدات قبلی خود در هنگام نامنویسی جهت شرکت در انتخابات، هرگز به قوانین موجود درباره ممنوعیت تجمعات انتخاباتی در فاصله مشخصی از برگزاری انتخابت، لزوم کسب مجوز جهت تجمع، لزوم طرح درخواست مجوز از سوی تشکلهای تصریحشده در قانون و موارد متعدد دیگری از این دست توجه نکردند. اوج این رفتار در بیتوجهی به جایگاه شورای نگهبان در حفظ و حراست از آرای ملت و رسیدگی به شکایات احتمالی مردم و کاندیداها از روند برگزاری انتخابات بود که بروز عینی در گفتار و رفتار «موسوی» و «کروبی» داشت. برگزاری تجمعات غیرقانونی و ایجاد زمینه جرم و جنایت تجمعات غیرقانونی در روزهای بیستوسوم تا بیستوپنجم خرداد88، تجمع 25خرداد همان سال، ادامه جستهوگریخته این اقدامات تا روز 27خرداد، تجمع مزورانه 28خرداد با هدف تحریک احساسات مردم و نهایتاً اغتشاش روز 30 خرداد مصادف با سالگرد شورش مسلحانه منافقین (گروهک رجوی) علیه انقلاب اسلامی، در حالی از سوی «ستاد فتنه» و در سایه بازوی رسانهای آنها سازماندهی و در تهران اجرا شد که بیانیههای «موسوی»، محور این اعمال ضدقانونی بود؛ اعمالی که از سوی رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه تاریخی «30خرداد» کاریکاتوری از تجمعات انقلاب سال57 نام گرفت چرا که سازماندهنگان آن کوشش داشتند تا با یک شبیهسازی مضحک، زمینه ضربه زدن به اصل نظام را با سوءاستفاده از مطالبات انتخاباتی بخشی از مردم فراهم کنند؛ مطالباتی که برآمده از تبلیغات دروغین و فریب و نیرنگ رسانههای خارجی و عوامل داخلی آنها در رسانههای حامی «موسوی» و «کروبی» و سخنرانیهای این دو بود. فضاسازی علیه جمهوری اسلامی ایران با مساعدت و هماهنگی کامل رسانههای بیگانه هماهنگی با رسانههای بیگانه مانند تلویزیون «بیبیسیفارسی»، «صدای آمریکا»، «العربیه»، «الجزیره» و... غیرقابل انکار است. اگر چه برای این امر میتوان ساعتها سخن گفت و طرح دلیل کرد و البته کتابهای متعددی در این زمینه نیز بهچاپ رسیده است اما از یاد نبریم که نمونه بارز چنین مساعدتهایی در مصاحبههای نزدیکان و همکاران «فتنه» با بیگانگان تجلی یافته است. در این بین مصاحبه تاریخی «زهرارهنورد» همسر «میرحسینموسوی» از اهمیت بهسزایی برخوردار است؛ آنجا که وی در اقامه دلیل برای وقوع تقلب، سخنانی قریب به این مضمون میگوید: «موسوی داماد لرستان و فرزند آذربایجان است. لرها به داماد خود و آذربایجانیها هم به فرزند خویش رأی دادهاند!» اغتشاش در نماز جمعه تهران در یکی از گرمترین روزهای تابستان سال88 و همزمان با فعالیتهای رسانهای داغ از سوی مدعیان و طراحان دروغ بزرگ «تقلب»، نماز جمعه شهر تهران با امامت «هاشمی» رفسنجانی برگزار شد. ایجاد درگیری با مسئولان حفظ نظم و نمازگزاران، ایجاد اختلال در روند برگزاری خطبه نماز با دادن شعارهای خاص، رفتارهای هنجارشکنانه مانند برگزاری نماز مختلط آن هم جلوتر از محل استقرار امام جمعه، مواردی از اختلالآفرینیهای اغتشاشگران در نماز جمعه تهران است. گفتنی است این اعمال با تأیید و فراخوان رسانههای ضدانقلاب، رسانههای بیگانه البته سران فتنه انجام شد.
موضوع مطلب : فتنه پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |