دولت بهار - اسلام ذوالقدرپور/ سال 1394 را میتوان یکی از نقاط عطف در یک دهه اخیر ایران دانست، سالی که میتواند جلوههایی از قدرت نرم و قدرت سخت جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان را به نمایش درآورده و ایران را به عنوان بزرگترین قدرت منطقهای و یکی از قدرتهای جهانی در قرن بیست و یکم مطرح سازد.
روند رویدادهای منطقهای و جهانی به گونهای بودند که برخی رقیبان منطقهای ایرا ن به اقدامات خشونتبار و خطرناکی برای مقابله با قدرت روزافزون ایران، دست زدهاند.
یکی از رقیبان و در واقع دشمنان اصلی ایران در منطقه و جهان را باید دولت عربستان سعودی دانست که طی چند سال اخیر به شدت به دنبال تهدید و انزوای ایران و حمله به منافع ایران بوده است، این کشور در رویدادهای بیشماری به مخالفت با ایران و حتی حمله به منافع ایران پرداخته است.
اکنون و در سال 1394 نیز حمله به یمن را باید یکی دیگر از جلوههای دشمنی عربستان با ایران برشمرد.
چرا عربستان به دشمنی و مخالفت با ایران مشغول شده است؟ آیا عربستان توان و قدرت رویارویی مستقیم با ایران را دارد؟ آیا عربستان با حمله به یمن به دنبال ایجاد اتحادی علیه ایران است؟ ایران و دولتمردان ایران در مقابل سیاستهای عربستان چه سیاستی اجرا خواهند نمود؟
سال 1394 با دو روند بسیار متفاوت برای ایران آغاز شده است، این دو روند را باید در موارد زیر مشاهده نمود:
الف: مذاکرات فشرده و نیمه نهایی میان ایران و امریکا در مورد فعالیتهای هستهای ایران با احتمال توافق نهایی. ب: حمله مستقیم عربستان و متحدانش به دولت مردمی یمن که مورد حمایت ایران هستند.
رقابت شدید و همه جانبه ایران و عربستان در منطقه، با سرنگونی دولت طرفدار عربستان در یمن و پیروزی تاریخی علویون حوثی در این کشور به اوج رسیده و حملات هوایی گسترده عربستان به یمن و دولت انقلابی انصارالله را باید حمله به بخشی از منافع ایران در منطقه دانست.
رقابت شدید ایران و عربستان طی چند دهه اخیر که برخی ها مثل آقای هاشمی رفسنجانی سعی در دوستانه نشان دادن آن نیز داشتهاند را باید رقابت و دشمنی دیرینهای دانست که به یک سیاست راهبردی برای طرف عربستانی تبدیل شده است. پیشینه این رقابت و دشمنی دیرینه را میتوان در رویدادهایی مانند:
1- تحریک و حمایت از صدام برای حمله نظامی به ایران. 2- دخالت در بازار جهانی نفت در دوران جنگ برای ضربه زدن به ایران. 3- حمله به زائران ایرانی در مراسم حج 1366 شمسی و کشتار حجاج ایرانی. 4- تحریک همسایگان ایران و به خصوص اعراب جنوب خلیج فارس به طرح ادعاهایی پیرامون اراضی ایرانی به خصوص جزایر ایران در خلیج فارس. 5- ایجاد و حمایت از گروههای تجزیهطلب و تروریست در ایران مانند تجزیهطلبان خوزستان و گروه ریگی در سیستان و بلوچستان. 6- همکاری با امریکا و اسرائیل در ضربه زدن به محور مقاومت و منافع ایران مانند همکاری در ترور شهید عماد مغنیه و... . 7- حمایت از تروریستهای فرقهای در عراق مانند طارق الهاشمی. 8- ایجاد و حمایت گسترده از گروههای تروریستی در سوریه. 9- ایجاد و حمایت از گروهها و فرقههای تروریستی در عراق مانند داعش. 10- حمله به انقلابیون شیعه در بحرین و اشغال این کشور. 11- تلاش برای ایجاد فتنه و نفاق در میان دوستان ایران مانند سودان و پاکستان. 12- حمایت از تروریستهای فرقهای در لبنان و اقدامات آنان علیه منافه و اماکن ایران در این کشور. 13- تلاش برای کاهش بیسابقه قیمت نفت از طریق افزایش تولید و فروش نفت در بازار جهانی برای ضربه زدن به ایران و اقتصاد در تحریم آن. و ...
دشمنی ایران و عربستان بعد از انقلاب 1357 را باید ناشی از ماهیت دستنشاندگی خاندان و دولت آلسعود به امریکا دانست که با ماهیت استقلالطلبانه و آزادیخواهانه ایران در تعارض و تقابل قرار دارد. این تقابل و تعارض ماهیتی، موجب شده است تا عربستان و خاندان آلسعود به ابزار سیاستهای غرب و به خصوص امریکا تبدیل شوند.
عربستان که قادر به حمله مستقیم به ایران و منافع آن نبوده است، در قالب دولتهای وابسته به غرب و البته با هزینه دلارهای نفتی خود، به جنگ نیابتی علیه منافع ایران دست زده است. جنگ عراق بر علیه ایران، فعالیتهای جنگطلبانه تکفیری ها علیه حزبالله و اماکن ایرانی در لبنان، حمله به دولت قانونی بشار اسد و جنگ بر علیه این دولت در سوریه، حمایت از داعش برای سرنگونی دولت شیعی در عراق و سرانجام تقابل دست نشاندههای عربستان در یمن با جنبش مردمی انصارالله را باید نمونههایی از جنگهای نیابتی میان ایران و عربستان دانست که همچنان ادامه داشته و اکنون وارد مرحلهای جدید شده است.
عربستان سعودی با همراهی ترکیه در مسایل منطقهای و هزینه میلیاردها دلار، به دنبال جلب همراهی و ایجاد یک ائتلاف بر علیه ایران و منافع ایران در منطقه بوده است.
در حالی که ایران طی حدود 3 سال اخیر با رویدادهایی مانند انتخابات ریاست جمهوری و تغیییر دولت و نیز مذاکرات فشرده هستهای درگیر بوده و مذاکرات هستهای به اولویت اصلی دولت یازدهم و دستگاه دیپلماسی ایران تبدیل شده است، عربستان با فراغ بال به دنبال تهدید منافع ایران بوده است.
همراهی پاکستان و سخنان نواز شریف نخستوزیر این کشور را باید یکی از نشانههای ضعف سیاست خارجی ایران در منطقه دانست. سیاستی که عربستان و ترکیه به نحو احسن از آن سوءاستفاده نموده و پاکستان و افغانستان را پایگاه تحرکات خود قرار دادهاند!
اگر نبود سپاه قدس و فرماندهان دلاورش که با جان خود در حال دفاع از منافع و عمق راهبردی ایران در منطقه هستند، داعش و دیگر دست نشاندههای عربستان تاکنون به مرزهای ایران نیز وارد شده بودند، در حالی که احتمالاً وزارت امورخارجه ایران همچنان در فضای توافق و عدم توافق قرار داشت.
اکنون که عربستان به دخالت مستقیم و حمله نظامی به یمن و دولت انقلابی مورد حمایت ایران در یمن پرداخته است، میتوان گفت که تقابل و رویارویی ایران و عربستان که سنگر به سنگر ادامه داشته و احتمالاً یمن آخرین سنگر این جنگ نیابتی و غیر مستقیم بوده و رویارویی مستقیم ایران و عربستان، اجتناب ناپذیر شده است.
عربستان، ترکیه، پاکستان و دیگر متحدین آنها در منطقه به شدت از گسترش نفوذ ایران ترس داشته و موازنه قدرتی که هماکنون نیز به نفع ایران است را در معرض تغییر به نفع ایران و در نتیجه برتری ایران در منطقه میدانند، آنها به شدت در وحشت قرار گرفته و از آینده حکومتهای خود که بر پایه وابستگی به غرب و امریکابنا شدهاند در صورت ادامه روند کنونی تحولات، بیمناک هستند.
اگر عربستان در یمن به پیروزی رسیده و بتواند دولت انقلابی انصارالله را با کمک ائتلاف عربی، ترکی و ... خود سرنگون سازد، این تاکتیک از سوی عربستان علیه ایران نیز اجرا خواهد شد و عربستان که به نظر میآید عقلانیت را از دست داده است به ایجاد ائتلاف نظامی بر علیه ایران نیز اقدام خواهد نمود، ائتلافی که ترکیه، پاکستان، آذربایجان، و برخی کشورهای عربی و آفریقایی را نیز شامل خواهد شد.
به صراحت باید گفت که سکوت و بیتحرکی ایران در مقابل اقدامات عربستان در یمن، منجر به تضعیف گسترده مواضع ایران در منطقه و جهان خواهد شد و هر گونه توافق احتمالی دولت یازدهم با غرب و امریکا در بحث انرژی هستهای نیز نمیتواند منافع از دست رفته ایران را جبران نماید.
در حال حاضر ضروری است تا دولت ایران با تمام قوا در مقابل زیاده خواهیها و اقدامات عربستان در منطقه، واکنش نشان داده و از منافع ایران و دولتها و کشورهای دوست ایران در هر نقطهای از جهان با اقتدار کامل، حمایت نماید.
|