یا علی محراب از خون سرت رنگین شده

عالمی زین ماجرا افسرده و غمگین شده
دوستانت کرده ز ین غم جامه نیلی به تن

در تب و در تاب و محزون عالم تمکین شده
زین مصیبت اشکها سیّال اندر چهره ها

در عزای رهبر ابرار و  شاه دین شده
عالم اسلام را گرد یتیمی بر جبین

منکدر خورشید و ماه  زهره و پروین شده
جن و انس و مرغ و ماهی از غم او نوحه گر

حور و غلمان در جنان زین ما جرا غمگین شده
تا بزد شمشیر بر فرق علی آن بد گهر

وا اسف گویان از این غم عالم تکوین شده
هاتفی داد این ندا رکن هدایت شد خراب

ابن عمّ مصطفی مقتول تیغ کین شده
فُزتُ فرمود و روانش عازم ملک بقاء

زین مصیبت رخت غم بر خانه ی دیرین شده
سوخت از فرط اَ لَم جان جهان شیعه را

تا (رهائی) نوحه گر در سوگ شاه دین شده

                       ***

امشب از خون لاله گون محراب و منبر می شود

غوطه ور در شطّ خون میر غضنفر می شود

در سحرگه از جفای ابن ملجم مرتضی

در ره اسلام و قرآن چون گلی پر می شود

می کند با خون سر امشب محاسن را خضاب

عاقبت یعسوب دین در خون شناور می شود

می کند دست عدو ارکان ایمان را خراب

کشته ی راه خدا مولای قنبر می شود

خانه زاد حق به رب البیت واصل می شود

از جفا شقّ القمر یار پیمبر می شود

بو تراب از ضرب تیغ خصم غلطد بر تراب

شیعیان را زین مصیبت خاک بر سر می شود

زین الم خاک یتیمی می نشیند بر جهان

چون شهید اشقیاء ساقی کوثر می شود

جامه ی نیلی بر اندام خلایق می شود

چون (رهائی) خون جگر اوراق دفتر می شود

(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی)