خا نه دوست آخرین مطالب
علیرضا قزوه آنگاه برخی از ابیات خود را که در مورد شهدای غواص سروده بود قرائت کرد:
دلت خونی ، لباست پاره پاره
خودت ماهی و چشمونت ستاره
نمی دونم کجایِ قبرت
اما الهی نور بر قبرت بباره
ستاره آسمون، نون آورم رفت
ستاره آسمون، تاج سرُم رفت
همین دیروز اینجا کربلا بود
هنوز قاسم نیومده اکبرُم رفت
ستارهِ آسمون، از من جدا شد
ستارهِ آسمون ، مرغ هوا شد
تموم نحش او خاکستری بود
که اون هم رفت و خاک کربلا شد
ستارهِ آسمون، چشماش و بسته
کنارم با تن خونین نشسته
ستارهِ آسمون، چشماتو وا کن
به قربونت چرا بالت شکسته؟ موضوع مطلب : شعر پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |