خا نه دوست آخرین مطالب
تهدیدهای جامعه دینی چه تهدیدها و آفت هایی جامعه و نظام اسلامی را در معرض نابودی و هلاکت قرار می دهد، لطفاً با تأکید بر آموزه های نهج البلاغه آنها را توضیح دهید؟ پاسخ: در بخش نخست پاسخ به این سؤال ضمن بیان جایگاه و اهمیت این موضوع حتی در زمان علی(ع) و هوشیاری و بیدارباش مسئولین نظام که نگذارند جامعه دینی به این سمت و سو کشیده شود به چهار شاخص تهدید جامعه دینی به شرح زیر اشاره نمودیم: 1- کاهش خواص حق مدار و حق گرا 2- گرمی بازار دروغ و شایعه و غوغاسالاری 3- انزوای اهل حق و ولایت مدار 4- حریم شکنی و مسخ ارزش ها 5- سازشکاری و سرسپردگی مسئولین. اینک در ادامه بخش پایانی مطالب را پی می گیریم: 5- استحاله اخلاقی جوانان «فتاهم عارم» (جوانانشان بداخلاق» یعنی اگر شرایط فرهنگی و تربیتی جامعه به سمت و سویی سوق پیدا کند که نسل عظیم جوان جامعه که آینده سازان تمدن و فرهنگ فردای بشریتند، به جای باور خویش و ارتقای معرفت و حفظ هویت اسلامی به فرهنگ منحط غربی چون لاابالی گری، بی بندوباری اجتماعی و اخلاقی تمایل و رغبت بیشتری نشان دهند و فضای فرهنگ عمومی جامعه به سمتی رود که جوانان به جای کسب دانش، فضل و جوانمردی و گزینش های منطقی به بی مبالاتی و بی مسئولیتی روآورند. اگر آمار اعتیاد، فساد، بزهکاری اخلاقی در میان جوانان افزایش یافته، باید دانست که این امر زنگ خطر و نشانه جدی و آغازی نامیمون برای انحطاط و تباهی نسل جوان است. 6- آلودگی بزرگان و سالمندان به گناه «و شائبهم اثم» و پیر مردانشان گنهکار» آری پیر مردها و ریش سفیدهای جامعه به جای اینکه جوانان خود را از آلودگی به انواع گناه و معصیت برحذردارند، خود نیز آلوده به گناه می شوند و نه تنها روند فسق و فجور اخلاقی جامعه در چنین شرایطی کند و متوقف نمی شود بلکه به جهت همراهی بزرگان جامعه با جوانان در امر فساد اخلاقی، این پدیده مهلک روز به روز در اعماق جامعه رسوخ کرده تا اینکه موجب هلاکت و نابودی آن گردد. 7- نفاق و دورویی در علما «و عالمهم منافق» (و عالمشان دورو) در جامعه ای که صاحبان قلم، اندیشمندان و عالمان به جای اینکه مردم را به سوی خدا و سعادت دنیا و آخرت دعوت نمایند، با ایفای نقش دوگانه و مزورانه مردم را به سوی ارزش های غربی و نظام لائیک و سکولار فرامی خوانند. در چنین شرایطی نه تنها ارزش های اسلامی و هویت دینی تقویت نشده بلکه روز به روز ارزش ها و الگوهای رفتاری دشمنان در جامعه تقویت و سرانجام موجب هلاکت جامعه می گردد. 8- روابط اجتماعی ناسالم «قارنهم مماذق» (و نزدیکانشان سودجویند). اینکه اگر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه به گونه ای سوق پیدا کند که روابط افراد مبتنی بر فریب و نیرنگ و ظاهرسازی باشد و دوستی و ارتباط انسانی صبغه مادی و سیاسی پیدا کند و از مدار اخوت ایمانی و دلسوزی خارج شود و دوستان در حق هم جفا کنند و عهد و وفای رفاقت را پاس ندارند و به جای عیب پوشی به عیب جویی و به جای خیرخواهی همدیگر به فکر منافع خود باشند، بنیاد نظام اجتماعی و روابط انسانی دچار آسیب می شود. 9- گسست میان نسل ها «یعظم صغیر هم کبیر هم» (خردسالانشان بزرگان را احترام نمی کنند)از دیگر نشانه های آسیب یافتگی جامعه دینی این است که سطح توقعات، انتظارات نسل جوان امروز جامعه آن چنان به صورت تصنعی تغییر یابد که دیگر احترام نسل دیروز و سالخورده امروز جامعه را پاس ندارند. با گسست و شکاف عمیق و روبه فزونی میان نسل ها مواجه شویم، طوری که روابط اجتماعی جوانترها با پدران، مادران، معلمان و عالمان که با کوله باری از تجربه جوانی خود را دوشادوش سالخوردگان زمانه خود به امید رشد و پیشرفت سپری نموده اند، از سرناسپاسی و بی احترامی باشد، بدانید! این پدیده زنگ خطری جدی است که عدم پیشگیری به موقع، فروپاشی استحکام جامعه توحید مدار را به دنبال دارد. 10- شکاف طبقاتی «ولایعول غنیهم فقیرهم» (توانگرانشان دست مستمندان را نمی گیرند) از آنجا که خداوند در اموال و سرمایه اغنیا حقی برای سائلین و فقرا مقرر نموده است، پس صاحبان ثروت بجای اینکه سرمایه خود را در جهت انفاق، تولید و اشتغال و کارهای عام المنفعه هزینه و سرمایه گذاری کنند و باعث کمک به تهیدستان شوند، با حرص و ولع به سود سرمایه، آن را در جهت کارهای غیر مولد، واسطه ای و انباشت تجملات و اشرافی گری به کار اندازند، بدانید در آن صورت سامانه اقتصاد جامعه به دلیل شکاف طبقاتی روز افزون و در نتیجه بروز و ظهور ثروتهای بادآورده و نوکیسگان طماع به نابودی کشیده می شود. موضوع مطلب : پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |