دلم هوای تو کرده، چرا نمیآیی؟ چرا به خانهی این مبتلا نمیآیی؟ بیا به لحظهی غمبار من نشاط ببخش چرا به کلبهام ای آشنا! نمیآیی؟ دلم اسیر نگاه تو شد، نگاهم کن به میهمانی چشمان ما نمیآیی؟ نفس کشیدن من بیدم تو ممکن نیست مسیح من! به سراغم چرا نمیآیی؟
منبع: ماهنامه سبزسرخ شماره 45 صفحه 8
|