غایب آشکار، یعنى تو رحمت کردگار، یعنى تو قرنها بیقرار، یعنى ما در دل ما قرار، یعنى تو منتظر مانده هر دیار ـ ترا رونق هر دیار، یعنى تو خیر دنیا و آخرت، از توست نعمت بى شمار، یعنى تو فخر ما اینکه دوستدار توئیم مایه ى افتخار یعنى تو حدّ دین را ـ حریم قرآن را درجهان،پاسدار ـ یعنى تو دادگستر به مرکب و شمشیر آن سوار، آن سوار یعنى تو در ظهورت تجسمى زعلیست صاحب ذوالفقار ، یعنى تو
|