کی میشود در ندبههای جمعه پیدایت کنم گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم چشمهایم روز و شب میبارد از هجران تو آنقدر، تا در حضور دیده پیدایت کنم هردم از دل می گشایم عقدههای خویش را تا به کی از پشت در، آهسته نجوایت کنم مثل جنگل بیقرارم، صبح دیدار تو را تا به کی از مادرت زهرا، تمنایت کنم