این بار آمدم که تو شیدا کنی مرا
در صحن گم شدم که تو پیدا کنی مرا
این بار هم ز هُرم هوایم کویری ام
ابر کرم ببار که دریا کنی مرا
دستم رها شد از تو و خوردم زمین و باز
افتادمت به خاک که برپا کنی مرا
دریایی از گناه جدا کرده از توام
دارم توقع از تو که موسی کنی مرا
این بار آمدم که دمی بخشی ام دمی
تنها نه زنده، بلکه مسیحا کنی مرا
این بار قاصد تو به پابوسی ام رساند
عبدی ذلیل آمدم آقا کنی مرا
تنگ است بی تو پهنه ی دنیا و آمدم
یک گوشه از بهشت حرم جا کنی مرا
شعر: حسن صیاد
موضوع مطلب : امام رضا(ع