خا نه دوست
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

اعتراض روزنامه شرق به موضع غیرمسئولانه وزیر نفت
موضع غیرمسئولانه وزیر نفت همزمان با موضع خصمانه دولت آمریکا، صدای اعتراض روزنامه شرق را هم درآورد.
این روزنامه در یادداشتی نوشت: اعلام موضع وزیر نفت درباره «محدودیت‌ قائل نشدن برای شرکت‌های نفتی آمریکایی»، آن هم در شرایطی  که رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده «ایرانیان را در لیست سیاه ورود به آمریکا قرار داده»، بدسلیقگی و موضع غلطی بود. مادامی که فرمان دونالد ترامپ برای جلوگیری از ورود ایرانیان به خاک آمریکا اعتبار دارد و تا زمانی  که حقوق اولیه ایرانیانی که به هر دلیل به آمریکا سفر می‌کنند،  رعایت نشود، دولت ایران نه تنها نباید از حضور شرکتهای نفتی آمریکایی در ایران استقبال کند که باید برای ورود آمریکایی‌ها به ایران محدودیت قائل شود. هر چند شرکت‌های نفتی آمریکایی، به خاطر قوانین این کشور، همین حالا هم نمی‌توانند به طور مستقیم در صنعت نفت ایران حضور داشته باشند. موضع وزیر نفت، روایتگر خواست امروز ایرانیان نیست.  زنگنه موضع خود را تغییر دهد و در اقدامی متقابل اعلام کند وقتی ترامپ چنین محدودیت‌های غیرمعقولی را برای ایرانیان وضع کرده است، وزارت نفت هم برای حضور شرکت‌های نفتی آمریکایی محدودیت قائل خواهد شد. معاون امور بین‌الملل وزارت نفت هم می‌تواند تغییر موضع آشکار وزارت نفت را (باتوجه به فرمان ترامپ) از طریق همان رسانه آمریکایی که پیش از این با آن مصاحبه کرده بود، به گوش رئیس‌جمهور تازه‌وارد ایالات متحده برساند.




موضوع مطلب : دولت11

پنج شنبه 95 بهمن 14 :: 11:24 عصر

قصه امیرخان از هواپیمای امام

وطن امروز 14 بهمن 1395

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خاطره بهمن 57 مسجد جوادالائمه را زیاد برایم تعریف کرده بود امیرخان! هربار اما چیز جدیدی به خاطره قبلی اضافه می‌کرد، انگار که قصه‌ای باشد ادامه‌دار! می‌گفت: «نشد من در جوادالائمه، قنوت بگیرم، صدای فرود هواپیما را نشنوم!» عمدی داشت که تا جمله‌اش به هواپیما می‌رسید، چشمان همیشه آرامش را ببندد! می‌گفت: «این صدا، برای من و برای همه بچه‌ها، یادآور همان صدای هواپیمایی بود که امام را از نوفل‌لوشاتو به تهران آورد!» عمدی داشت که نگوید فرانسه یا پاریس! می‌گفت: «شب 12 بهمن 57 تا صبح، با صدای هر هواپیمایی، می‌مردیم و زنده می‌شدیم! بازار شایعه گرم بود! شاید امام زودتر بیاید! شاید دیرتر! اگر برای این هواپیما اتفاقی بیفتد چه؟! چه خوفی داشتیم! و چه رجایی! چه بیمی! و چه امیدی! ببین تا کجاها را فکر می‌کردیم که پدرت پیشنهاد داد تا صبح بمانیم مسجد که اگر امام زودتر آمد و جایی برای اسکان نداشت، اصلا بیاید همین جوادالائمه خودمان! نزدیک‌ترین مسجد به مهرآباد! یادش به خیر! بچه‌ها مانده بودند در روحیه پدرت! و اینکه با صدای هر هواپیمایی، جلدی می‌رفت حیاط مسجد و آسمان را نگاه می‌کرد تا هواپیما دقیقا از فراز مسجد دیده شود! بعد بنا می‌کرد دست تکان دادن برای هواپیما که حالا دیگر، صدایش را واضح‌تر از قبل می‌شنیدیم! و عرض سلامی بلندبالا به امام! گو اینکه صدای اکبر را و صدای ما را می‌شنود! و راستش می‌شنید! ما این را باور داشتیم که امام، ما را می‌بیند! و ما را می‌شنود! آن‌شب، سیاهی شب، کشت ما را تا صبح شود! اما هر چه بود، دیو رفت و فرشته آمد! صبح آمد! اصلا صدای این هواپیمای آخری، چیز دیگری بود! داشتم نماز نذری برای سفر سلامت امام می‌خواندم که صدا را شنیدم! کجا؟ در قنوت! «ربنا آتنا فی‌الدنیا حسنه» مصادف شد با شنیدن صدای فرود هواپیمای امام! این دیگر نمی‌شد همان هواپیمای امام نباشد! نه، نمی‌شد! خیلی زود و بدوبدو مسجد را ترک کردیم سمت فرودگاه! سبک شده بودیم! انگار داشتیم روی ابرها قدم برمی‌داشتیم! بعد از عمری فوتبال، تازه فهمیده بودیم معنای دویدن را! و اینکه می‌تواند چه لذتی داشته باشد! میدان آزادی، هیچ روزی به قشنگی آن روز نبود! و مهرآباد هم! و صدای شنیدن هواپیما هم! و مسجد هم! گویی بر زمین و زمان، روح خدا دمیده شده بود! همه چیز زیبا شده بود!» القصه! چند ماه بعد از بیان این خاطره که قسمت هواپیمایش البته کاملا جدید بود، امیرخان برای همیشه از میان ما رفت! روز وداع اما همین که پیکر امیرخان را به صحن مسجد آوردند، صدای یک هواپیما هم آمد! در دلم خطاب به امیرخان گفتم: می‌شنوی؟!




موضوع مطلب : امام روح الله

پنج شنبه 95 بهمن 14 :: 11:20 عصر



موضوع مطلب : طبیعت

پنج شنبه 95 بهمن 14 :: 11:15 عصر

افسران - دُمِ خروسِ یک رسوائی




موضوع مطلب : دولت 11

پنج شنبه 95 بهمن 14 :: 11:2 عصر

افسران - "شھــــــــید " شدن اتفاقی نیست...




موضوع مطلب : سرداران

پنج شنبه 95 بهمن 14 :: 11:0 عصر




موضوع مطلب : بدونه شرح

یکشنبه 95 بهمن 3 :: 11:46 عصر

تشابه جالب آتش نشان های پلاسکو وغواص های کربلا 4

افسران - تشابه جالب آتش نشان های پلاسکو وغواص های کربلا 4




موضوع مطلب : سردلران

یکشنبه 95 بهمن 3 :: 11:39 عصر

بسیجیان همه جا خط شکن هستند

افسران - آتشنشان شهید بهنام میرزاخانی




موضوع مطلب : بسیج

یکشنبه 95 بهمن 3 :: 11:34 عصر

افسران - فساد بی سابقه در دولت روحانی




موضوع مطلب : دولت11

یکشنبه 95 بهمن 3 :: 11:26 عصر

دو هواپیما، یک فرودگاه؛ از «پرواز» امام خمینی تا «سقوط» عباس آخوندی

 

دو هواپیما، یک فرودگاه؛ از «پرواز» امام خمینی تا «سقوط» عباس آخوندی

یکشنبه 26 دی 1395

در رفتارهای سبک سرانه و ‌تجدد مآبانه در جشن مهرآباد، جان ملتی مجروح و آبروی امتی لکه دار گردید و روح بلند و غرور ملی شان به سخره کشیده شد؛ اما چه کنیم که سقوط هواپیما و تصادم قطارها و اتوموبیل ها دیده می شود ولی سقوط هویت ملی را ناظری و بازپرسی در این سامان رصد نمی کند!

دو روز است که متحیریم! حیرت زده از کار دولت محترم! همان دولتی که در آستانه ی برجامش با دشمن از فرجامش پرده برداشت و گفت تمام انبارهایش خالی است و چیزی برای اداره ی امور ندارد یعنی شبیه همین چیزی که وزیر راهش برای یک هواپیما و اصلا بگو صد هواپیما، جشن به راه انداخت و در مصافحه و به آغوش کشیدن مدیر ایرباس، ملتی را تحقیر کرد؛ من ضمن اینکه با بازماندگان حادثه ی تصادم قطارها  ابراز همدردی می کنم؛ چون جان عزیزشان از کف رفت اما از حیث تاریخ و اندیشه ی سیاسی می گویم در رفتارهای سبک سرانه و ‌تجدد مآبانه در جشن مهرآباد، جان ملتی مجروح و آبروی امتی لکه دار گردید و روح بلند و غرور ملی شان به سخره کشیده شد؛ اما چه کنیم که سقوط هواپیما و تصادم قطارها و اتوموبیل ها دیده می شود ولی سقوط هویت ملی را ناظری و بازپرسی در این سامان رصد نمی کند ! اما مهرآباد در دی ماه جاری و بهمن آتی از این به بعد یادآور دوپرواز است؛ دو پرواز و یک فرودگاه! محور هر دو پرواز نیز آخوند است؛ یکی آخوند مجتهد و از اصولیون با هوش مکتب قم و عباس آخوندی که هوش اش مستولی سیاست زدگی ها و مقهور طرف اروپایی شد، آری! دو پرواز اما یکی به اوج و آن دیگری به حضیض! پروازی که از قضا هردو از فرانسه به ایران است؛ آن یکی ایرفرانس و این یکی ایرباس ؛ آن یکی پانزده سال از وطن دور بود و این یکی سی و هفت سال؛ آن یکی مرکب و وسیله بود و این یکی  هدف و فلسفه! بر ایرفرانس ما سوار بودیم اما ایرباس سوار برما! بویینگ 747 خدمتگزار مجتهد اصولی ما  و مخدوم مرجع دینی ما بود در ایرباس 321 اما ما خادم و  آنها مالک، آن پرواز تاریخ را تغییر داد و ملتی را به حرکت درآورد و این پرواز روح ملی را به بند کشید و امتی را تحقیر کرد.

 

 

« ژرژان فابین با تااوش» مهماندار و پلیس فرانسوی بویینگ 747 حامل روح الله می گوید: وقتی دست در دستان آیت الله از پله ها پایین می آمدیم انگار این «مسیح» بود که ظهور کرده و پای بر زمین می گذارد؛ در اینجا اما وزیر دولت یازدهمی ما چنان مرعوب، مدیر فرانسوی را در آغوش گرفت تو گویی از سلیمان زمان، تخت سلیمانی را می رباید؛ در آن پرواز اروپاییان خدمه بودند و ایرانی ها فرمانروا، در این پرواز اما  اروپایی کدخدا شد و ایرانی خدمتکار! در میانه ی آسمان وقتی از آن آخوند اصولی و مجتهد «سوار بر بویینگ» پرسیدند: اکنون چه حسی دارید ؟ گفت هیج حسی! و بی هیج اضطرابی در بیکران  آسمان خوابید و با اقامه ی نماز صبح آن غول تکنولوژیک را در همان بیکرانه رام کرد! آخوند منتظر ایرباس حامل مدیر فرانسوی در مهرآباد  اما  همانند ذوق زده های عهد قجری و ناصری سر از پای نشناخته و مدیر اعزامی  فرانسه را با تمام وجود در میانه ی پلکان هواپیما برجان و سینه ی خویش می فشارد؛ همو که  مرکب یا اسب هوایی را 37 سال  از ایرانی دریغ کرد و اکنون به یُمن سرمایه ی ایرانی چرخ صناعت اش بیش از گذشته خواهد چرخید را بمثابه ی مصلح ملی در آغوش می کشد!

 

آقای وزیر می تواند ما را مخالف تکنولوژی و آسایش ایرانی و مخالف امنیت پرواز  معرفی کند و صد البته  این رسم تاریخ غرب زدگی این مرز و بوم از ملکم خان تا محمد جواد ظریف است اما جواب این صنعت  جدل به روشنی معلوم شد که آقای وزیر! ما می خواهیم «سوار » بر تکنولوژی غرب شویم و نه آنها سوار برما! ما می خواهیم دولت محترم، در مقابل نانجیبان غربی، آقا  باشد؛ ما هواپیما را حداکثر نوعی اسب جدید می شناسیم، آیا اسبان ارباب اند و انسان در خدمت او یا برعکس این انسان است که اسب ها در خدمت اویند!؟ آقای وزیر در جمله ی خدمتکار فرانسوی بویینگ اقای « ژرزان فابین با تا اوش» قدری تامل کنید که این بار در مهرآباد چه کسی را قدیس ساختید و  مسیح ایرانیان نمودید!؟ آن پرواز محو تماشای مسیح ما بود اما تو غرب جنایت کار را با هاله ای از نور و در میان کف زدن و هورا کشیدن بر ارض طاهر ما نشاندی! صد البته فقط چند وطن خواه هویت شناس در مجلس شورای اسلامی لازم است تا جشن تو را که نتیجه ی قهری اش؛ مسیح نمایی غربیان برای ایرانی و بزک کردن چهره ی جنایت کار اروپاییان در وطن شد در خلع تان از صدرات کافی بدانند! اما در وزارت باشید یا نباشید زمان خوبی را برای این رژه ی هوایی برگزیدید؛ چه جوانان وطن خواه ایرانی بخوبی خواهند توانست این دو صحنه ی فرود مسیح ما به مهرآباد و نفوذ مدیر فرانسوی به فرودگاه را با تصاویر و خلاقیت های بصری و نظری به مقایسه نشینند! و مردم خواهند دید در میانه ی پلکان ایرباس تو و ایر فرانس ما چه حکمت هایی است و از هم اکنون ذهن همه ی ایرانیان تا 12 بهمن این دو پرواز را در فضای اجتماعی دست به دست خواهند کرد.

 نویسنده

دکتر مجتبی زارعی: عضو هیات علمی اندیشه سیاسی اسلام دانشگاه تربیت مدرس




موضوع مطلب : برجام

چهارشنبه 95 دی 29 :: 4:7 عصر

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت