خا نه دوست ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آخرین مطالب
ازهجر یار رفته ز کف اختیار من تو مقتدای اهل جهانی بگو چرا؟ در دل به غیر درد فراق تو نیست غم از دیده از فراق تو جاری است اشک غم آقا دلم گرفته و بغضی است در گلو تو در میان امت و از دیده ها نهان دل خوش به ندبه خوانی جمعه شدیم ما بوده است ورد لب به همه عمر نام تو هر چند دورم از تو و سخت است این فراق توفیق دیدنت نشود گر نصیب من موضوع مطلب : حسین مروتی
طنز/ برای اولین بار منتشر می شود: ناگفتههای وزیر اطلاعات از نقش دولت در حمله موشکی به داعش!گروه طنز رجانیوز - حسین مروتی:
ما به روایت جدیدی از ماجرای شلیک موشک به داعش دست یافته ایم که برای نخستین بار در این رسانه منتشر می شود. این روایت شامل مصاحبه کامل و بدون سانسور وزیر اطلاعات، پیرامون این قضیه می باشد که در آن از نقش تک تک ارکان دولت در خلق این حماسه پرده برداری شده است:
وزارت اطلاعات آدرس بچه های داعش را پیدا کرد. با تلفنی که محمود (واعظی) وزیر ارتباطات تأمین کرده بود به آقای روحانی زنگ زدیم. روحانی به اسحاق (جهانگیری) گفت تا سحر وقت دارید، موشک بسازید. اسحاق به نعمت زاده زنگ زد؛ که البته خواب بود. قرار شد سورنا (ستاری) موشک بسازد. موشک ها آماده شد و جمعی از وزرا از طریق راهی که عباس (آخوندی) درست کرده بود، راهی کردستان و کرمانشاه شدیم. در میان راه مزارع زیبایی دیده می شد که حاصل زحمات محمود (این بار حجتی)، وزیر کشاورزی بود. در همین گیر و دار بود که ناگاه جواد (ظریف) زنگ زد و هراسان گفت: کَری تماس گرفته و تهدید کرده که موشک ها را برگردانید! به او گفتم: اینبار دیگر چه جوری فهمیده اند؟! جوابی نداشت. به جواد یادآور شدم که کری دیگر در آمریکا سِمتی ندارد. ظریف در پاسخ گفت: آهان. حواسم نبود!
وسط راه ایستادیم تا هم کمری راست کرده باشیم و هم بررسی کنیم، مبادا موشک ها از پشت کامیون افتاده باشند. خدا را شکر موشک ها، صحیح و سالم سر جایشان بودند. ناگاه چیز مشکوکی در کامیون دیده شد. یکی از بچه های بالا، رفت بالا و دید که پشت موشک به تعداد زیادی لباس ایتالیایی جاسازی شده. فهمیدیم که باز شیطنت دختر یکی از وزرا گل کرده است. امان از این بچه ها! چه زود بزرگ شدند!
مقدار دیگری که رفتیم از بد روزگار سوخت کامیون تمام شد! به بیژن (زنگنه) یک پیت دادم و گفتم: برو لب جاده. تو وزیر نفتی. تو را ببینند، به ما بنزین می دهند.
دو ساعتی گذشت تا یک ماشین ایستاد. بنزین را گرفتیم و از راننده تشکر کردیم. گفت: تشکر به چه درد من می خورد؟ پولش را بدهید! تک تک وزرا را معرفی کردم و متذکر شدم که در جاده مانده ایم و پول نداریم. گفت: روی پیشانی من چیزی نوشته شده؟ آیا من احمقم که به شما بنزین مجانی بدهم!
این را که گفت برخی از وزرا نگاه شیطنت آمیزی به بیژن کرده، خندیدند!
به هر حال با هر مکافاتی که بود یک پولی فراهم کردیم و به او دادیم. ناگفته نماند که متاسفانه مردم بی چشم و رو شده اند. بگذریم...
به محل پرتاب موشک ها رسیدیم، اول ذغالی فراهم کردیم و جوجه ای به بدن زدیم. برخی از وزرا سر سفره با تکیه کلام آقای روحانی شوخی می کردند و هر لقمه ای که می خوردند، می گفتند: علی برکت ا...
گفتیم قبل از پرتاب موشک ها، با آنها یک عکس دست جمعی هم بگیریم. ایستاده بودم که یک دست را بر شانه ام احساس کردم. در حالی که ترسیده بودم، برگشتم و دیدم که...
حسین فریدون بود. گفت: ناقلاها عکس می گیرید آن هم بدون من؟! این که چه جوری خودش را به آنجا رسانده بود، واقعا جای سوال دارد.
نهایتا نوبت به لحظات حساس و غرور آفرین شلیک موشک رسید. به وزرا گفتم: بیایید این دکمه را بزنید تا موشک شلیک شود. کسی زیر بار نرفت! یکی هم غش کرد که حسن (قاضی زاده) رفت بالای سرش. زمان می گذشت و نزدن آن دکمه، خیلی ضایع به نظر می رسید. ناگاه یک پاسدار از آن حوالی رد شد که من او را صدا زدم. آمد. به او گفتم: قربان دستت. می خواهیم داعشی ها را بزنیم. تو فقط لطفی کن و این دکمه را فشار بده!
خدا را شکر قبول کرد.
با تهران هماهنگ کردیم و آقای روحانی آمد پشت تلفن. از صدایش معلوم بود، بنده خدا را از خواب بیدار کرده اند. با رمز عملیات «یورش کوبنده! علی برکت ا...» موشک ها شلیک شدند.
در لحظات شلیک موشک ها، واکنش وزرا که به هیجان آمده بودند، واقعا تماشایی بود. حسن می گفت: آن مزدورهای بیشعور را بکشید. یکی دیگر از وزرا هم حرف هایی می زد که... بماند!
بعد از شلیک موشک ها، خبرنگاری برای مصاحبه آمد که احساسم را از این لحظه شکوهمند برایش بگویم. من هم احساسم را در آن لحظه شکوهمند برایش گفتم. بعد از من، خبرنگار بخت برگشته به سراغ عباس رفت و پس از آن دیگر کسی آن خبرنگار را ندیده است. به هر حال شب بود و محذوریت های روز را نداشت!
حسین (دهقان) از تهران زنگ زد. مقداری ناراحت شده بود که: خیر سرم، من وزیر دفاع هستم، ولی شما من را خبر نکردید. به شوخی گفتم: تو وزیر دفاعی نه حمله! گفت: بهترین دفاع حمله است. پرسیدم: استقلالی هستی یا پرسپولیسی؟ گفت: استقلالی. چطور مگر؟! گفتم: ما به خاطر تو شش تا موشک زدیم.
حسابی تشکر کرد.
گوشی را زمین نگذاشته بودم که معصومه (ابتکار) زنگ زد. خیلی خوشحال بود و خیلی خیلی تشکر کرد. علت خوشحالیش را پرسیدم. پاسخ داد: عامل اصلی مشکل ریزگردها، داعش بوده است و حالا که ما موشک زده ایم، مشکل ریزگردها حل خواهد شد. آخر سر هم توصیه کرد: روی ذغالی که با آن جوجه درست کرده اید، آب بریزید و بطری نوشابه هایتان را هم بردارید و محیط زیست را آلوده نکنید. پرسیدم از کجا فهمیده ای که ذغال هنوز داغ است و ما بطری ها را روی زمین انداخته ایم؟! در پاسخ گفت: دیگه دیگه!
خیر سرمان وزیر اطلاعاتیم!
در این گیر و دار، بیژن پیشنهاد داد حالا که تا اینجا آمده ایم و کامیون هم داریم، بیایید یک بارِ گاز هم بزنیم و برای ملت دوست و برادر ترکیه بفرستیم. مخالفتی نشد. کامیون رفت و ما با هواپیمایی که هنوز هم بوی نویی می داد به تهران برگشتیم. آقای روحانی هم بابت حماسه ای که خلق کرده بودیم به ما یک هفته مرخصی تشویقی داد.
نتیجه: شلیک موشک تجربه ای نوین در همکاری همه نهادهای دولتی بود ولاغیر. بعضی ها الکی کلاس آن را نگذارند. لااقل این موشک را بگذارید برای مردم بماند.
موضوع مطلب : طنز
موضوع مطلب : طنز یک دادگاه استیناف در کانادا با طرح اتهامات ادعایی سابق علیه ایران، حکمی صادر کرده که بر اساس آن دولت ایران مجبور به پرداخت جریمه 1.7 میلیارد دلاری خواهد بود.
به گزارش رجانیوز به نقل از فارس یک دادگاه استیناف در آنتاریو با مطرح کردن ادعاهایی علیه ایران حکمی صادر کرد که بر اساس آن ایران را به پرداخت 1.7 میلیارد دلار جریمه مجازات کرده است.
بنا بر گزارش «نشنال پست»، این حکم 1.7 میلیارد دلاری علیه دولت ایران و به نفع قربانیان ادعایی تروریسم در آمریکا صادر شده است.
در این حکم آمده است: «هیچ مسئله آزاردهندهای درباره استفاده از ابزار صلح آمیز حقوقی برای مبارزه با تروریسم وجود ندارد.»
این حکم میافزاید: «در مقابل، مجازات که ممکن است اثری بازدارنده داشته باشد، یک واکنش مهم و سنجیده شده به حمایت دولتی از تروریسم است که این مسئه به طور کامل با قوانین حقوقی کانادا مغایر است».
موضوع مطلب : دولت11 حشمتالله قنبری، استاد دانشگاه پیرامون حواشی به وجود آمده در مورد میثم مطیعی نوشت:
سالیانى است که دکتر میثم مطیعى را از نزدیک مى شناسم ، شخصیتى عالم ، دانا و داراى اخلاق و منش والاى انسانى ، مودب ، شجاع و زبانى آمیخته با حیا و احترام ، در روز عید سعید فطر اشعارى حماسى و آمیخته با غیرت دینى شاعران جوان و رویشهاى مبارک انقلاب اسلامى را با شور دل انگیزى خواند و نمى دانم چرا عده اى را ناخوشایند آمد؟!
ایرادى که براى جلب عواطف ساخته و به کار مى افتد این است که روز عید رمضان موقعیت مناسب این اشعار و اذکار نبود! و نباید با اشاره مستقیم به صف اولیها بعضى از ابیات خوانده مى شد! امان از صف اولیها؟! که اینقدر نازشان زیاد و نیازشان به انذار کم است! نه به کلاسشان مى خورد صف دوم به بعد بنشینند و نه دلشان مى آید از صف دوم به بعدیها به آنها نزدیک شوند
بعد هم تو هر ریز و درشتى از هر عیب و نقص را که برمى شمارى خود را مخاطب مى گیرند و برافروخته مى شوند، آنچنان که گویى خودشان هم خوبیها و محاسن و اخوت و خوب بودنها را باور ندارند .
راستش دلم نگران میثم نیست ، این چند روز التهاب مى گذرد و این اهانتها و گستاخیها درس آموز زندگى او خواهد شد ، میثم تازه اول راه است ، و راه درازى پیش روى اوست ، او تفاوتهاى دنیاى مجازى و حقیقى را مى فهمد و به سرعت از دالانهاى عنکبوتى خواهد گذشت و شیرینى حقیقتى را که با دوستانش بر کام ملت ایران نشاندند خواهد چشید ،
ولى من غصه دار آنهایى هستم که به خودشان حتى گمان خوب هم نمى برند و آنقدر در دنیایى که دیگران برایشان ساخته اند سر به زیر هستند که خورشید را نمى بینند
نگران میثم نیستم، میثم نگرانى ندارد، زبانش خریدار ندارد که دارد، دلش آباد نیست که هست، انقلاب هم خاطرش را آسوده ساخته، عبید الله بن زیاد مرده است، عمرو بن حریث هم با تمام ننگهایش سر به خاک نهاده و نخل وجود میثم خرمافروش هم که شاخه هاى پر خرمایش را بر اهالى ایمان ارزان کرده است.
میثم چه مى خواهد؟! ارث پدرش را؟! که دارد! همین دل پاک و سینه چاک و زبان گویا ، و مشعل هدایتى که عالم افروز است، همیشه سلامت و در مسیر هدایت و سعادت استوار بماند.
موضوع مطلب : دولت12 به نام خدا و برای خدا اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام چندین مسئله در سخنان دیروز(11تیر96) حسن روحانی در همایش قوه قضائیه به چشم می خورد، که تحلیل هر کدام، حقیر فکر می کردم، حسن روحانی پس از ورود به قوه مجریه، دچار ناراستی و نادرستی شده، ولی خاطراتش خبر از فاجعه بزرگتری می دهد! او می کوید: «در اوایل اردیبهشت 1357 صبح زود با لباس شخصی عازم فرودگاه شدم. ساواک من را به نام حسن روحانی میشناخت و ظاهرا نمیدانست که نام خانوادگی من در شناسنامه فریدون است. به همین دلیل و یا به دلیل ناهماهنگی در بخشهای مختلف امنیتی، بدون هیچ مشکلی از گیت فرودگاه عبور کردم و سوار هواپیما شدم.» بر خلاف ادعای حسن روحانی در گزارش ساواک نهاوند آمده است: «در مورخه 21 دی 1356، واعظی به نام "دکـــتـــر" حسن فریدون معروف به روحانی، شماره شناسنامه 78، متولد 1327 سمنان، به نهاوند وارد و در شب اول به علت ایراد مطالب تحریک آمیز، از طریق شهربانی تذکر داده شد.» نکته ی مهم در گزارش ساواک این است، که حسن روحانی از عنوان جعلی "دکــــتــــر" در قبل از پیروزی انقلاب هم استفاده کرده و لذا وقتی فردی دچار بیماری خود بزرگ بینی باشد، پس برای اینکه مسئولین و مردم او را همچنان "دکــــتــــر" خطاب نمایند، مجبور است به هر طریق ممکن، حسن روحانی در همایش قوه قضائیه می گوید:«بنده چند بار به قوه قضائیه دعوت شدم و حالا بگویم که البته این تعبیر، تعبیر قشنگی نیست و ترسیدم که به قوه قضائیه بروم، هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب هیچ وقت جرأت نکردم به دستگاه قضا بروم.» در ضرب المثلی گفته اند؛ نــدزد و نـتـرس! حقیر بر این باورم، که ایشان، باز سخن ناراست گفته است، زیرا اخیرا معاون اول قوه قضائیه را تهدید کرد و گفت:«اگر برادرم را دستگیر کنید، اعلان جنگ می کنم.» باز حناب روحانی در همایش قوه قضائیه گفته است: «آیا میشود ما به این روز برسیم که هفتهای یک روز بگوییم دستگاه قضائی کاری ندارد و این کار شدنی است.» به جناب روحانی باید گفت؛ که این دعا قابل اجابت است، ولی برای رسیدگی به تخلفات انتخاباتی دولت لیبرال حسن روحانی در سال 96 و سوءاستفاده خاندان حسن روحانی و حسین فریدون و باند سرخه ایها(محل تولد حسن و حسین فریدون) و حقوقهای نجومی، نیاز به یک قوه قضائیه مستقل است، اگر مملکت را به آشوب و فتنه و جنگ نکشاند! والسلام (از وبلاک وزنه سیاسی) موضوع مطلب : دولت11 پاسخ 37 سال قبل شهید بهشتی به مغالطه امروز روحانی اخبار ویژه{روزنامه کیهان}
موضوع مطلب : دولت 11 دولت تا دیر نشده درباره نقض برجام موضع صریح بگیرد اخبار ویژه {روزنامه کیهان}موضوع مطلب : دولت11 به نام خدا و برای خدا بر اساس تئوری حضرت روح الله انقلاب نباید بدست لیبرالها و نااهلان می افتاد. وقتی قائم مقام رهبری، به استخدام منافقین امروز در قوه مجریه با جریان لیبرال و خودسری روبرو هستیم، که اگر صلاحیتش برای انتخابات ریاست جمهوری تائید نمی شد، کشوز را به آشوب و جنگ می کشاند! امروز با لیبرالهای خودسری روبروئیم، که اگر قوه قضائیه برادرش(حسین فریدون) را به خاطر جرائم مختلف بازداشت می کرد، خودسرانه از برگزاری انتخابات جلوگیری می نمود! امروز فرد لیبرالی رئیس جمهور است، که در جمع فعالان اقتصادی، مشکل اقتصاد و بی لیاقتی خود را به گردن تفنگداران می اندازد و می گوید:«بخشی از اقتصاد دست یک دولت بی تفنگ بود، که آن را به یک دولت با تفنگ تحویل دادیم، ...» حال از رئیس جمهور باید پرسید، کدام بخش مهم اقتصادی کشور طبق اصل 44 قانون اساسی به تفنگداران انقلابی واگذار شده است؟ آیا کارخانجات آلومینوم اراک و المهدی هرمزگان در دست تفنگدارن است، یا در دست جریا اشرافی؟! مگر کارخانه ماشین سازی اراک به صندوق ذخیره فرهنگیان، برای متآسفانه رئیس جمهورمان، همانند بنی صدر و جریان صهیونیسم، بدنبال ایجاد سپاه هراسی است، زیرا جماعت لیبرال، حضور تفنگداران انقلابی را با منافع خود در تضاد می دانند و اگر حفاظت از انقلاب اسلامی، بدست تفنگداران انقلابی نبود، انقلاب حضرت روح الله را جماعت لیبرال، بر باد داده بودند! لیبرالهای خود فروخته با تفنگدارانی موافقند، که همانند صدا و سیما، برای بودجه سالیانه خود به کرنش در مقابل آنان بپردازند. آری تفنگداران انقلابی به کوری چشم لیبرالهای خود فروخته، روی پای خود ایستاده و اگر رئیس جمهور ترسویمان، قصد مصادره شلیک موشکها به پایگاه داعش را به نفع خود داشته باشد، دلاور مردانه اعلان می کنند، که موشکها را بر اساس سلسه مراتب فرماندهی کل قوا به پایگاه داعش شلیک کرده اند و لذا تفنگدارانی که از انقلاب اسلامی، حفاظت نمایند، همواره مغضوب لیبرالها و منافقین خواهند بود. والسلام (ازوبلاک وزنه سیاسی) موضوع مطلب : دولت11 پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |