به نام خدا و برای خدا

مکتب لیبرالیسم، هیچ اعتقادی به صداقت و راستگوئی ندارند و همانند اسلاف گذشته به هدف وسیله را توجیه می کند، اعتقاد دارند و لذا در کشور ما هم نولیبرالها برای حفظ قدرت از هر راه مشروع و نامشروع استفاده می کنند و حاضرند برای ماندن در قدرت، به هر ذلتی تن داده و به فتنه گران و براندازان داخلی امتیاز ویژه دهند و حتی برای حفظ قدرت با کاندیدای حزب دموکرات آمریکا خانم کلینتون از طریق برخی از سر پلهای باند نیویورکی ها ارتباط بر قرار کنند، هر چند که با انتخاب ترامپ ماتم زده شدند!        

در همین رابطه رییس‌ جمهورمان که با حرفهای هپروتی از برجام، یک کلاف سر در گم برای خود و مردم بافته، در 16 آذر 95 در جمع دانشجویان هدف برجام را لغو تحریمها و حل مشکل آب آشامیدنی مردم و ریزگردها و اشتغال ندانسته و هدف مذاکرات را اینگونه بیان کرده و می گوید: «هدف اصلی ما از مذاکرات این بود که به دنیا بگوییم که آمریکا و صهیونیست‌ها دروغ می‌گویند.»

سخنان جناب روحانی در روز دانشجو با سخنانی قبلی ایشان کاملاً متفات است، مردم کدام سخن رئیس جمهور را بپذیرند که می گفت؛ "برجام آفتاب تابان است" و یا "برجام را خدا آورد" و "شکر برجام را باید بجا آورد" و یا مردم بپذیرند که هدف اصلی برجام، اثبات دروغگوئی آمریکا و اسرائیل بوده است؟! مردم کدام سخن کلاف سر در گم رئیس جمهور را باور کنند؟! مگر هیأت مذاکره کننده ایرانی با اسرائیل مذاکره کرده تا دروغگوئی آن رژیم را ثابت نماید؟ و یا کدخدا(آمریکا) به نمایندگی از اسرائیل با طرف ایرانی مذاکره و خیابان گردی می کرده است؟!

آقای روحانی! بس کنید عوام فریبی و حرفهای هپروتی را! استقلال و امنیت کشور عزیزم ایران، که با تقدیم هزاران شهید بدست آمده، به رایگان در اختیار شما و باند زر و زور و تزویر، برای آزمودن آمریکا و اسرائیل قرار نگرفته است! آقای رئیس جمهور! شما با ایجاد کلاف سر در گم برجام، مدتها است که به فریب افکار عمومی پرداخته و تمام ظریفت نظام اسلامی را در قمار با آمریکا و اسرائیل باخته و حاضر به اعتراف و توبه در محضر ملت شریف ایران و رهبری نیستید!

جناب رئیس جمهور! شما در روز دانشجو، از سخنان نمایندگان قشرهای مختلف دانشجویان دریافتید که بازنده بزرگ قمار با آمریکا و اسرائیل بوده اید و لذا بخشی از سخنان یکی از دانشجویان را که بصورت مستقیم به جناب روحانی در 16 آذر 95 متذکر شدند، تقدیم دوستان همیشگی "وبلاگ ورنه سیاسی" می نمایم.

 امین اقرلو مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران خطاب به رئیس جمهور گفت: «در داخل قلب راکتور سیمان ریختید، چرخ سانتریفیوژها را متوقف کردید و منتظر ماندید تا بیگانگان چرخ زندگی مردم ایران را بچرخانند! چرا؟ چون باید توافق حاصل می‌شد، چون شما تمام حیثیت دولتتان را در قمار برجام نهاده بودید ... شما رئیس جمهور خوبی نبودید! رئیس جمهور خوبی نبودید، چون انقلابی نبودید! انقلابی نبودید، چون به مذاکره با آمریکا خوشبین بودید! چون حفظ منافع دولتتان را بر صداقت با مردم ترجیح دادید! و چون جنجال‌های رسانه‌ای را بر حل مشکلات مردم تقدم دادید! آری! انقلابی نبودید و از همین رو، کشور را با خسارات سنگین و گسترده مواجه ساختید.»

والسلام

(از وبلاک وزنه سیاسی)

به نام خدا و برای خدا

دو استراتژی مهم ایران، طی سالهای گذشته، مذاکرات هسته ای و حمایت از جریان مقاومت در سوریه بوده است، که در دکترین اول، مذاکرات هسته ای توسط دولت اعتدال با رویکرد، غیر انقلابی و بهره گیری از مکتب لیبرالیسم در سال 92 کلید خورد و دکترین دوم، پیروزی بر تروریستهای 82 کشور در سوریه، که از حمایتهای آمریکا، اتحادیه اروپا، ترکیه و مرتجعین عرب برخوردار بودند، به نیروهای ایثارگر و انقلابی کشورمان سپرده شد.

پس از گذشت سه سال، سرنوشت دکترین مذاکرات هسته ای با تمدید و تصویب قانون داماتو از سوی مجلس سنای آمریکا، با نقض برجام و شکست قطعی روبرو شد و دکترین حمایت از جریان مقاومت در سوریه، با بهره گیری از تاکتیکها و مجاهدت نیروهای انقلابی، به پیروزی بر گروههای ترریستی و تکفیری در حلب منجر گردید.

با شکل گیری انقلاب اسلامی، همواره با پیروزیها و شکست ها روبرو بوده ایم و لذا بررسی موفقیتها و ناکامیها، گویای این مطلب است، که موفقیت ها و پیروزیهای نظام اسلامی در عرصه های مختلف، مرهون تفکر انقلابی با نگاه مجاهدانه، توکل برخدا و توانمندی داخلی بوده و ناکامی ها و شکست ها، حاصل تفکر غیر انقلابی با نگاه به بیرون از مرزها و پذیرش کدخدای آمریکا بوده است!

یکی از مقامات آمریکائی می گوید؛ بین ایران و آمریکا، انقلاب اسلامی فاصله ایجاد کرده و ما باید انقلاب اسلامی را از جلوی پای خود برداریم تا بتوانیم بر ایران همانند گذشته مسلط شویم و لذا جریان غیر انقلابی، بدون توجه به مبانی انقلاب اسلامی در مذاکرات هسته ای وارد شد و نصایح رهبری و خطوط قرمز را در هنگام تنظیم برجام رعایت ننمود و آسیبهای جدی به استقلال نظام اسلامی وارد کرد و این روزها که شکست برجام قطعی شده، تلاش دارند، همانند جریان نفاقی که حمکیت را در زمان پیروزی جنگ صفین، بر امیرالمومنین علی علیه السلام تحمیل نمودند، امروز هم رهبری را در شکست برجام، شریک خود به ملت معرفی نمایند!

نسخه ی اسفباری که کدخدا(آمریکا) در موضوع برجام، برای جناب روحانی پیچیده، همانند آن فرد گناهکاری است، که گویند: گناهکاری را دستگیر کردند. به او گفتند برای مجازات سه راه هست، یکی را خودت انتخاب کن؟! یا پولش را بده یا چوبش را نوش جان کن و یا فلان مقدار پیاز بخور! مرد گناهکار گفت: پیاز می خورم و شروع کرد به پیاز خوردن. هنوز چند پیاز تناول نکرده بود که دهانش آتش گرفت! ناله سر داد و گفت: مرا با چوب بزنید. وقتی چند چوب نوش جان کرد، اشکش درآمد و ناله کرد و گفت: پول می دهم و تمام اندوخته اش را داد و خلاص شد!

این حکایت شرمساری جناب روحانی است! که هم صنعت هسته ای را تعطیل کرد، هم سوختِ 20 درصد را نابود کرد و ذخیره سوخت 3 و 5 درصد را به خارج فرستاد و هم قلب رأکتور فوق پیشرفته ی آب سنگین اراک را که بدست توانمند ایرانی ساخته شده بود، با سیمان پُر کرد و برای همیشه آن را از کار انداخت! و امروز هم تحریم ده ساله را با بی تدبیری و شرمساری به ارمغان آورد!!!!!

والسلام

(از وبلاک وزنه سیاسی)

به نام خدا و برای خدا

با انصراف زود هنگام احمدی نژاد از کاندیداتوری ریاست جمهوری سال 96 ظاهراً آب زیر پوشت جواد ظریف افتاده و برجام را بر خلاف نظر خالی بندی رئیس جمهور، آفتاب تابان و مه درخشان ندانسته و در مصاحبه با فرید زکریا در آمریکا می گوید: «ما هیچ وقت وعده آفتاب و ماه یا هر چیز دیگری نداده بودیم. ما به مردم گفته بودیم موانع کسب و کار را بر می‌داریم.» (ماشاء اللله به این همه رو، البته دست آموزان مکتب غرب همین گونه هستند!)

ظاهراً در اردوگاه لیبرالهای غربگرا(اصلاح طلبان) جنگ قدرت آغاز شده، عارف  به خود نمایی پرداخته تا انتقام ریاست مجلسی را از روحانی بگیرد، ظریف که تاکنون بصورت آنلاین دستورات غلط و لیبرالی آقای روحانی را به نفع کدخدا(آمریکا) عملیاتی می کرد، این روزها برضد برجام و حاج حسن سخن می راند! و اگر پرده از اسرار حضور حسین فریدون (برادر رئیس حمهور) در مذاکرات هسته ای و قبول برخی شروط قرون وسطائی کدخدا(آمریکا) بردارد، آنگاه مقصر اصلی برجام و ناامیدی مردم نمایان می گردد و قطعا سقوط جناب روحانی، همانند احمدی نژاد قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 96 رقم خواهد خورد و زمینه حضور ظریف الممالک بعنوان امیر کبیر!(از نوع قلابی) و رقیبی خطر ناک برای حاج حسن فراهم می شود!

آقای ظریف که منکر  سخنان رئیس جمهور در 17 خرداد 94 شده، در دروغی آشکار به فرید زکریا در نیویورک می گوید: «ما هرگز نگفتیم با برجام تحریم‌های آمریکا علیه ایران لغو می‌شود.» باید پاسخ دروغگویان مکتب غرب را داد، که اگر شما این اکاذیب را مطرح نمی کردید، رئیس جمهور هر گز با چالش بزرگ دروغ، تزویر و نفاق در پیشگاه ملت و رهبری روبرو نمی شد.

آیا ظریف و حریان باند کثیف و نفوذی نیویورکی ها، نمی دانستند که اگر تحریم دلار آمریکا لغو نشود، بانکهای اروپائی امکان همکاری با بانکهای ایرانی را ندارند؟! به ظریف و دیگر اعضاء تیم مذاکره کننده باید گفت؛ جناب روحانی، بر اساس پیامهای شما و برادرش (حسین فریدون)، سخن از لغو همه تحریمها می داد! لذا اگر سخنان امروز و دیروز شما و رئیس جمهور بر اساس یک سناریوی آمریکای است، برای یک بار هم که شده با ملت فهیم خود، صادق باشید!!! که شاعر می گوید:

خدا به خیر کند حُقّه‌ی سیاسی را / حقوق‌دانی و تکلیف ناشناسی را

خدا به خیر کند کدخدا هراسی را / «ظریف کاری» و لبخند التماسی را

به وهم، دور زمان، بر مرادشان رفته ست/که جون، عصر خمینی ز یادشان رفته ست

والسلام

(ازوبلاک وزنه سیاسی)

به نام خدا و برای خدا

برخی بخشهای سخنان حسن روحانی در جمع استانداران و فرماندارن در 1 بهمن 94 سیگنالهایی را به طرف غربی و بخصوص کدخدایش آمریکا مخابره می کند که بسیار نگران کننده است، مثلاً وقتی رهبر معظم انقلاب در سخنان راهگشای خود مثالی می زند و می فرماید: «آمریکا مثل زورگویی است که کلید خانه ای را که شما با سختی و تلاش ساخته اید به زور از شما گرفته و وقتی میخواهید از او پس بگیرید به شما میگوید باید دو اتاق آنرا به من بدهید.» اما هنوز 24 ساعت از سخنان مهم رهبری که نقشه راه حرکت در برابر شیطان بزرگ را تعیین می کند آقای حسن روحانی در جمع استانداران و فرمانداران پاسخ حملات فوق را که از زبان رهبری بیان گردیده می دهد و می گوید: «بعضی مواقع فردی خانه ای می سازد و زحمت زیادی هم برای آن میکشد اما آن خانه سند ندارد لذا کسی برای آن ارزش قائل نمی شود.»

با نگاه به سخنان حسن روحانی، درمی بابیم که جای دیگری نباید بدنبال عامل نفوذی آمریکا و جریانات نفاق باشیم، بلکه باید شش دانگ حواسمان را به جناب رئیس جمهور و اطرافیانش معطوف نمائیم که به همراه پدرخوانده دولت، وظیفه تئوریزه کردن نفوذ کدخدا(آمریکا) را در ایران به عهده گرفته اند

رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه‌ای در سخنرانی مورخه 30 دی 94 خود فرمودند: «عقل و فهم جوانان حزب‌الهی از برخی بزرگان کشور بیشتر است.» ظاهرا این قبیل جملات رهبری بر جناب روحانی و دولت و رئیس درسایه آن گران آمده و لذا نانجیبانه و بی محابا به خیمگاه رهبری و زیر مجموعه های آن هجوم می برند و حتی از مولایمان امیرالمؤمنین علی(ع) مایه می گذاردند تا به اهداف ماکیاولی خود نائل شوند. 

آری این جماعت بدکردار، علی رغم اینکه مدام نام رهبری را بر زبان جاری می کنند، اما همچون کوفیان که شمشیرشان علیه امام حسین(ع) بود امروز علیه رهبری هستند ولذا باید مراقب رفتار و کردار نفاق جدید باشیم تا رهبری عزیز آسیب نبیند. امروز دشمن بدنبال از بین بردن رابطه حاکمیت و مردم است و متأسفانه برخی از مسئولان جریان زر و زور و تزویر خواب آمریکا را می بینند و در راستای عملیات ایذائی دشمنان و در رأس آنان آمریکا حرکت می کنند، پس باید به هوش بود و  جریان نفاق را افشاء کرد و ملت را از آنان جدا کرد.

پایان بخش این وجیزه را با سخنانی از مقام معظم رهبری به محضر عزیزان کاربر که بر این حقیر منت می گذارند تقدیم می نمایم، معظم له فرمودند: «این حرکاتی که جوانان سپاه پاسداران در خلیج فارس کردند و فرصت نشده که من از آنها تشکر بکنم، کار بسیار درستی کردند کسانی که اهل سیاست هستند همین‌جور عمل کنند؛ ببینند کجا از خط تجاوز می‌کنند، جلویش را با قدرت بگیرند.»

والسلام (از وبلاک وزنه سیاسی)