خا نه دوست آخرین مطالب
گلایه کیهان از تغییر ادبیات روحانی
از کجا به بعد نمیشود گفت به جهنم؟!
کیهان در سرمقاله خود نوشت: آقای روحانی را باید فهمید. هم از آن جهت که بار سنگینی بر دوش دولت اوست و نیاز به یاری دارد؛ و هم از آن رو که برخی محاسبات استراتژیک وی در نسبت با گرگهای جهان درست از آب درنیامده است. در عین حال این درک و دریافت نیز باید در دولت پدید آید که شأن دولت پاسخگویی یا عذرآوری و اصلاح روند طی شده است نه خطابههای تبلیغاتی اهانتآمیز یا رجزخوانیهای پیش انتخاباتی. البته اگر متلک و طعنه و اهانت به منتقدان میتوانست موجب عمل به مثقالی از تعهدات دولتمردان شود، شاید این روش توجیهپذیربود اما اگر همین روش دولت را از وزانت و متانت بیاندازد و فقر استدلال را پیش بکشد، زیانبار است. بیانصافیهای انتخاباتی و تبلیغاتی هرچه بود گذشت. دادن آدرس اشتباه و رقابت انتخاباتی به شیوههای غیراخلاقی و بیانصافانه هرچه بود با پرونده انتخابات بایگانی شد. اما بیانصافی بزرگتر و زیانبارتر آن است که همان روش تزریق پندار و آدرس غلط به افکار عمومی را پیش ببریم و با واقعیتها لجاجت کنیم یا توپ را از زمین دشمن برداشته و به زمین خودی بیاندازیم؛ یا با حقایق کشتی بگیریم، که فرمودهاند هر کس با حق کشتی بگیرد، زمین میخورد. و خدا نکند که دولت محترم حتی پایش بلغزد چه رسد به اینکه زمین بخورد دولت «اعتدل و تدبیر و امید» در گذر رویدادها و فرصتها یکساله شد. با احتساب تبلیغات قبل از انتخابات، رئیسجمهور و برخی نزدیکان وی در این دوره یکی دو ساله ادب و ادبیاتی را وارد فضای افکار عمومی کردهاند که در نوع خود قابل مطالعه است؛ چه از این منظر که نقش تربیتی اجتماعی- سیاسی دارد و چه از این چشمانداز که بعضا تند و نابهجا به نظر میآید. واقعیتهای این یک ساله در جای خود سنگ محکی برای جدا کردن مرز ذهنگرایی فانتزی از واقعگرایی و سیاستگذاری معطوف به واقعیات است. منطقا رئیس دولت نمیتواند مانند 15-16 ماه قبل سخن بگوید و به واقعیتها عنایت نداشته باشد. اما اگر همین واقعیتها عرصه را بر ذهنیات و تصورات طیف حاکم بر دولت تنگ کند، آنگاه باید کدام روش ادبیات را برگزید؟ ادبیات اصلاح ادبیات و ذهنیات؟ ادبیات احترام به منتقدان در عین حفظ احترام خود؟ یا روش پرخاش و تندی و عصبانیت و اصطلاحا فرار به جلو؟
آیا معقول است که بگوییم «برخی سرشان را به پشت گرفتهاند و میترسیم اینها بخورند زمین» اما پس از یک سال و نیم گفتن و گفتن و گفتن، سرمان را بگیریم عقب و فرار به جلو داشته باشیم و منتقدان سکوت اختیار کرده را تحریک کنیم که اینها مذاکرههراس و بزدل یا بیشناسنامه و افراطی و بیخبر از دنیا هستند و به جهنم که نگرانند؟! آیا امروز صورت مسئله بعد از مذاکرات زنجیرهای، خود مذاکره و مذاکرههراسی است؟ اگر قرار باشد افکار عمومی و صاحبان فکر و نقد نگاه لقمانی و ادبآموزی به ادبیات برخی مسئولان ارشد دولتی نداشته باشند، آیا باید اخلاق و ادب و اعتدال را از این پمپاژ خشم و خشونت کلامی و عصبانیت استدلالی بیاموزند؟ آیا منطق «دلایل قوی باید و معنوی- نه رگهای گردن به حجت قوی» همین منطقی است که دوستان پیشه کردهاند؟ به نظر میرسد این نوع ادبآموزی، حکایت همان آموزگاری است که به متعلمان میگفت «من که میگویم انف، پس شما چرا میگویید انف؟ شما نگویید انف، بگویید انف»! اما از اثرات منفی این ادبیات تند در ایجاد رادیکالیسم مذموم سیاسی و اجتماعی که بگذریم، باید راز این پرخاش را فهمید و راهی به تأویل این ادبیات جست.
رئیسجمهور محترم دیروز در جمع روسای نمایندگیهای کشورمان در خارج گفته است «مردم در انتخابات 24 خرداد 92 به ما گفتند ما از افراط گریزانیم و به اعتدال پناه میآوریم. مردم به ما گفتند در برخورد با بیگانگان راه منطق و استدلال و مواضع شجاعانه و مدبرانه را در نظر گرفتن منافع ملی میخواهیم... اگر دچار محاسبه غلط شویم به پیروزی نمیرسیم یا با هزینه گزاف به پیروزی میرسیم. همانطور که در 8 سال دفاع مقدس هر جا محاسبه کردیم با هزینه کم پیروز شدیم و هر جا محاسبه نکردیم به فتح نرسیدیم... در کربلای 4 پیروزی به دست نیاوردیم که ناشی از نداشتن محاسبات لازم بود... به عنوان نمونه چند مورد از مذاکرات خود با مقامات کشورهای دیگر را در کتاب هستهای آوردهام تا ترسوها آن را ببینند؛ چرا که یک عده به ظاهر شعار میدهند اما بزدل سیاسی هستند و هر وقت صحبت از مذاکره به میان میآید، میگویند ما میلرزیم؛ به جهنم، بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است. تعاملهراسی و مذاکرههراسی و مفاهمههراسی غلط است. مقام معظم رهبری از تعبیر نرمش قهرمانانه استفاده کردهاند. نرمش قهرمانانههراسی هم غلط است. دلمان میخواهد با همه کشورهای جهان که بخواهند با ما رفتاری خوب داشته باشند و مخاصمه نکنند، ارتباط داشته باشیم و مسائلمان را حل کنیم حتی آنهایی که سالیان دراز با آنها تنش داشتهایم.»
درباره این سخنان تأملاتی در میان است:
1- در کجای قانون اساسی قید شده که منتخبان انتخابات شاقول تشخیص معتدلها از افراطیها هستند؟ این سخن قبل از هر چیز چالش با درک و فهم گوینده آن است که بوی خودشگفتی و سوء تفاهم میدهد. آیا آن 49/7 درصد مردم که به دیگر نامزدها رای دادند افراطگرا بودند؟ یا آن 97 درصدی که به فاصله 9 ماه از انتخابات در رفراندوم انصراف از یارانهها به خواسته وی «نه» گفتند، جزو افراطیون محسوب میشوند؟ آیا شخص رئیس دولت میتواند میزان و فرقان تشخیص اعتدال از افراط باشد؟ یعنی خدای نکرده آقای روحانی خود را معصوم فرض میکنند؟!
2- راه به خطا بردهایم- اگر تعمد نداشته باشیم- که صورت مسئله امروز (محل نزاع بحث) را «مذاکرههراسی» معرفی کنیم و منتقدان محتوای مذاکره و نتایج آن را ترسو و بزدل بنامیم و به زور به جهنم بفرستیم! ما اکنون در ایستگاه پیش از سفر نیویورک یا مذاکرات ژنو و آن کولیبازی برخی رسانههای زرد نایستادهایم بلکه اتفاقا مسئله بر سر همان محاسبه خطای مورد اشاره آقای روحانی است. دوستان امروز نمیتوانند ادعا کنند که هنوز میوه ممنوعه مذاکره با شیطان بزرگ را نچشیدهاند. از تماس تلفنی با اوباما تا چند ملاقات زنجیرهای با وزیر و معاونین وزیر خارجه آمریکا و تا بیان اینکه «من آقای اوباما را مودب و باهوش یافتم» و تا نوع نرمشهایی که قبل و بعد از توافق ژنو- قهرمانانه یا غیرقهرمانانه- از سوی همین دوستان به نمایش درآمد، باید راهی در دل کدخدا میگشود و نگشود. اینکه آقای روحانی و برخی دیپلماتها با خوشگمانی- و محاسبه فاقد مبنا- گفتند 3 ماهه میتوانیم به توافق برسیم، به اعتبار این تصور دور از واقع بود که «مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپاییها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند اما آمریکاییها به قول معروف کدخدا هستند. پس اگر با کدخدا ببندیم راحتتر هستیم تا اینکه برویم سراغ مقام پایینتر» (دانشگاه شریف، 23 اردیبهشت 93). به مرور معلوم شد کدخدا خود نوکر اربابی به نام اسرائیل و صهیونیستهاست.
3- دوستان چرا با وجود تصوری که از نرمش داشتند و آن را اعمال کردند نتوانستند در وین 1 و 2 با کدخدا ببندند؟ آیا اینها از مدار اعتدال ادعایی خارج شدند یا شیطان بزرگ زبان مفاهمه انسانی را حالی نبود؟ تعداد سانتریفیوژها و ظرفیت غنیسازی مورد نیاز و تکلیف توسعه برنامه هستهای بر اساس اولویتها یا سرنوشت فردو و راکتور اراک به کنار، آیا در همین مذاکرات که کاملا از سوی تیم ایرانی برای داخل کشور سرّی نگه داشته شده، تکلیف لغو تحریمها معلوم شده است؟! حتی تحریمها پیشکش! رئیسجمهور محترم به یک سوال ساده و سرراست پاسخ روشن بدهند؛ کاری هم به احترام پاسپورت ایرانی نداریم: چرا بالغ بر 7 ماه است که دولت اوبامای مودب و اهل مفاهمه، به سفیر جدید ایران در سازمان ملل (آقای ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور) که نامزد شخص آقای روحانی است ویزا نمیدهد؟ مذاکره و مفاهمهای که نتواند امر روتین و عادی معرفی سفیر یک کشور در مقر سازمان ملل را به سرانجام برساند، چه قدر محاسبه شده و شجاعانه است؟ به تعبیر دیگر نرمش تا کجا پذیرفتنی است و از کجا به بعد است که دیگر نمیشود گفت «به جهنم»!؟ بنابراین مسئله، مسئله تعاملهراسی و مفاهمههراسی یا نرمش قهرمانانههراسی نیست. اینکه «دلمان میخواهد با همه کشورها که بخواهند رفتار خوب با ما داشته باشند و مخاصمه نکنند ارتباط داشته باشیم و مسائلمان را حل کنیم» قطعا مصداقش شیطان بزرگ نیست. اگر آمریکا میخواست، چالش هستهای زودتر از 3 ماه حل میشد اما بالغ بر 10 سال است که آمریکاییها نه با علی لاریجانی و سعید جلیلی و نه با روحانی و ظریف نتوانستهاند تعامل و تفاهم کنند چون رفتار فرعونی دارند.
4- شاید عجیب باشد که وعده توافق و بستن 3 ماهه پرونده هستهای با وعدههای 100 روزه گشایش اقتصادی همآهنگ بود و توافق ژنو حول و حوش اولین سررسید وعده 100 روزه به هر طریق تدوین شد. اما اکنون که یک سال از تشکیل دولت محترم میگذرد دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت آن وعده 3 ماهه گشایش را تمدید میکند و وعده یک سال و نیم (18 ماه) بعد را برای رونق اقتصادی و خروج از رکود و تورم میدهد. یعنی عجالتا آن وعده 3 ماهه به 27 ماه (9 برابر وعده نخستین) تمدید شده است! البته اکنون دولتمردان خوشگمان واقعگراتر شده و برخلاف یک سال پیش تاکید میکنند که همه تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات نمیگذاریم. اما برای جبران این خطای فهم و اشتباه در محاسبه لازم نیست عصبانی شویم و به جای ابرو درکشیدن مقابل شیطان زبان نفهم و مستکبر، دوباره به ناصحان دلسوز که چند ماه است سکوت کردهاند اهانت کنیم. این تندی همچنان تردید ایجاد میکند که آیا ما از آرزوگردی و ذهنپردازی به دامنه عقلانیت و تدبیر و اعتدال بازگشتهایم یا خیر؟ و آیا خدای ناکرده درصدد ساختن دشمن فرضی و انحراف افکار عمومی از واقعیتها نیستیم؟! اکنون نمیشود گفت منتقدان نمیگذارند بلکه واقعیت این است که تعامل کذایی با شیطان بزرگ به حد امتناع رسیده است؛ همان که رئیسجمهور به نوعی درباره ماجرای غزه گفت و در همه جا مصداق دارد. «تا زمانی که بنیان سیاست خارجی آمریکا حمایت از ظلم است، امیدی به مساعدت آمریکا وجود ندارد.»
آقای روحانی را باید فهمید. هم از آن جهت که بار سنگینی بر دوش دولت اوست و نیاز به یاری دارد؛ و هم از آن رو که برخی محاسبات استراتژیک وی در نسبت با گرگهای جهان درست از آب درنیامده است. در عین حال این درک و دریافت نیز باید در دولت پدید آید که شأن دولت پاسخگویی یا عذرآوری و اصلاح روند طی شده است نه خطابههای تبلیغاتی اهانتآمیز یا رجزخوانیهای پیش انتخاباتی. البته اگر متلک و طعنه و اهانت به منتقدان میتوانست موجب عمل به مثقالی از تعهدات دولتمردان شود، شاید این روش توجیهپذیربود اما اگر همین روش دولت را از وزانت و متانت بیاندازد و فقر استدلال را پیش بکشد، زیانبار است. بیانصافیهای انتخاباتی و تبلیغاتی هرچه بود گذشت. دادن آدرس اشتباه و رقابت انتخاباتی به شیوههای غیراخلاقی و بیانصافانه هرچه بود با پرونده انتخابات بایگانی شد. اما بیانصافی بزرگتر و زیانبارتر آن است که همان روش تزریق پندار و آدرس غلط به افکار عمومی را پیش ببریم و با واقعیتها لجاجت کنیم یا توپ را از زمین دشمن برداشته و به زمین خودی بیاندازیم؛ یا با حقایق کشتی بگیریم، که فرمودهاند هر کس با حق کشتی بگیرد، زمین میخورد. و خدا نکند که دولت محترم حتی پایش بلغزد چه رسد به اینکه زمین بخورد. موضوع مطلب : دولت11 عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی:
بنزین وارداتی 50 سال پیش هم اجازه توزیع نداشت /معاون خانم ابتکار بعد از دولت هشتم تمام اطلاعات محیط زیست را همراه خود برده بود
گروه اقتصادی - رجانیوز: عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در دولت اصلاحات بنزینهایی با بنزن 4 و 4.5 درصد و حتی بالاتر توزیع میشد، گفت: معاون خانم ابتکار بعد از دولت هشتم تمام اطلاعات محیط زیست را از سازمان خارج کرده بود. به گزارش رجانیوز، سیدمسعود میرکاظمی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با تسنیم، در خصوص آخرین وضعیت رسیدگی به بنزینهای وارداتی در کمیسیون انرژی، گفت: مباحث زیادی در مجلس شورای اسلامی در این زمینه صورت گرفته که گزارش آنها نیز داده شده است. وی ادامه داد: نکتهای که مجلس روی آن حساس شد، این بود که وزارت نفت اعلام کرد با واردات بنزین یورو4 فضای تهران پاک شده است، اما از آنجایی که مطلع بودیم بنزین یورو4 وارد نشده، پیگیر ماجرا شدیم و اسناد آن را خواستیم. رئیس سابق کمیسیون انرژی اظهار داشت: سازمان محیط زیست، استاندارد، دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور نیز بهمنظور بررسی به موضوع بنزینهای وارداتی ورود کردند. **بنزینی که به کشور وارد شد، حتی سال 1950 در هیچ کشوری اجازه توزیع نمییافت** نماینده مردم تهران با بیان "در جلسات اول دریافتیم که بنزین واردشده اصلاً یورو4 نیست" گفت: در پیگیریهای بعدی نیز حتی اسنادی به دست آمد که نشان میداد برخی محمولههایی که خصوصاً در فروردین و اردیبهشت ماه سال جاری وارد کشور شدند، موادى در ترکیبات آنها به کار رفته که حتی شاید در سال 1950 نیز اجازه توزیع این بنزینها در هیچ کشوری داده نمیشد. وی اضافه کرد: این موضوع نشان میدهد که این بنزینها را که بهشکل غیراستاندارد تولید و از طریق دلالان و شرکتهای دلال خریداری شده وارد کشور کردهاند. ** قرار شده دیوان محاسبات بنزینهای واردشده را سندرسی کند** میرکاظمی تصریح کرد: قرار شد دیوان محاسبات واردات بنزین را پیگیری و سندرسی انجام دهد و ببیند که آیا این محمولهها را بهعنوان یورو4 وارد کشور کردهاند و یا خیر؛ چرا که اختلاف قیمتها بسیار زیاد است. عضو کمیسیون انرژی مجلس ادامه داد: وقتی خرید بنزینی با استاندارد یورو4 سند زده مىشود، اما استاندارد محمولهای که وارد شده کمتر از یورو2 باشد، اختلاف قیمت زیادی است و اگر فرضاً روزانه 3 الی 4 میلیون لیتر از این نوع بنزین وارد کشور شده باشد، عدهای بهناحق سودهای کلانی را به جیب زدهاند و بنزینی را بهاسم "بنزین پاک" وارد کشور کردهاند. **کلمه بنزین پاک، بیمعنی و عوامفریبانه است** وزیر اسبق نفت "بنزین پاک" را "بیمعنی" و از کلمات مندرآوردی و "عوامفریبانه" دانست و افزود: بنزین استانداردهای مختلف یورو2، یورو3، یورو4 و یورو5 دارد و بنزین واردشده بالاخره یکی از اینهاست و نمیتوانیم از کلمه بنزین پاک استفاده کنیم. میرکاظمی با بیان "دیدهام در زیرنویسهای تبلیغاتی برنامههای سیما نیز بنزین پاک درج میشود" اظهار داشت: این عنوان واقعاً درست نیست و لازم است صدا و سیما به این عبارات توجه کند. وزیر اسبق نفت تصریح کرد: معمولاً این نوع کلمات نیز در صنعت نفت متعارف نیست و باید بهجای آن بنزین استاندارد را به کار برد که این استاندارد هم تعریف دارد، یعنی استاندارد یورو2، 3، 4 و یا 5 است. وی در ادامه تأکید کرد: نکته اساسی این است که وزارت نفت بهدلیل سیاهنماییهای زیادی که علیه دولت قبل انجام داده، حاضر نیست که بگوید که ما بنزین یورو4 را که در پالایشگاههایی که در دولت دهم طرح توسعه آنها آغاز و به سرانجام رسیده، توزیع کردیم. **تولید بنزین یورو4 در کشور مرهون طرح توسعه پالایشگاهها در دولت دهم است** نماینده مردم تهران با بیان اینکه در حال حاضر 14 میلیون لیتر بنزین یورو4 در کشور تولید میشود، خاطرنشان کرد: آقایان بهدلیل اینکه نگویند که تولید بنزین یورو4 در کشور مرهون طرح توسعه پالایشگاهها در دولت دهم است، دروغی را مطرح کردند و در حال حاضر نیز گرفتار همان دروغ شدهاند و گفتند: ما بنزین یورو4 وارد کردیم. عضو کمیسیون انرژی افزود: متأسفانه سایر مسئولان نیز بهتأسی از آنها مانند مسئولان محیط زیست و سایر بخشها به میدان آمدند و گفتند: با واردات بنزین مشکل را حل کردیم. این موضوع مصداق همین مورد است که اگر دروغ اول را بگوییم، مجبور میشویم دروغهای بعدی را هم بگوییم. ** حرکت مسئولان وزارت نفت نوعی میراثخواری و وارونه جلوه دادن حقایق کشور است** میرکاظمی تصریح کرد: اگر آقایان ابتدا با صداقت میگفتند، در آن دوره مسئولان زحمت کشیدند و طرح توسعه پالایشگاهها را انجام دادند که منجر به ارتقای کیفیت و افزایش تولید بنزین شده و ما امروز از آن بنزین بهرهبرداری میکنیم، برای مردم بسیار دلنشینتر بود تا اینکه بگویند در آن دولت هیچکاری انجام نشده و ما بنزین یورو4 وارد میکنیم؛ در واقع حرکت آقایان نوعی میراثخواری و وارونه جلوه دادن حقایق کشور است. این نماینده مجلس گفت: بهنظر بنده باید تذکر جدی به این مسئولان و تمام کسانی که به حمایت از آنها به صحنه آمدند، داد؛ البته این افراد فریب اطلاعات غلط این مسئولان را خوردند و باید در حال حاضر گفتههای خود را اصلاح کنند. وی در ادامه گفتوگوی خود با تسنیم به نکته دیگری در همین زمینه اشاره کرد و گفت: در گزارشی که از سازمان محیط زیست راجع به آلایندگی بنزینها در دورهها و سنوات قبل خواستیم، معاون سازمان محیط زیست به مجلس آمد و به ما گزارش داد که اطلاعات دورههای قبل را نداریم و دولت قبل آنها را به ما نداده است. ** در زمان دولت هفتم و هشتم که بنزینهایی با بنزن 4 و 4.5 درصد و حتی بالاتر توزیع میشد** وزیر اسبق نفت با بیان اینکه در زمان دولت هفتم و هشتم که بنزینهایی با بنزن 4 و 4.5 درصد و حتی بالاتر توزیع میشد، تصریح کرد: بنده به معاون سازمان محیط زیست گفتم: گزارش دورهای را که خود خانم ابتکار در سازمان محیط زیست بود بدهید که وضعیت سالم یا ناسالم بودن محیط چگونه بود، که گفت: هیچ اطلاعاتی وجود ندارد و دولت قبل آنها را به ما نداده است، اما بنده با مدیران قبلی محیط زیست تماس گرفتم و این موضوع را جویا شدم: چرا اطلاعات را در اختیار مسئولان بعدی قرار ندادید؟ **معاون خانم ابتکار بعد از دولت هشتم تمام اطلاعات محیط زیست را همراه خود برده بود** میرکاظمی خاطرنشان کرد: مدیران قبلی موضوعی را به بنده گفتند که بسیار قابل توجه است و مجلس این نکته را حتماً پیگیری خواهد کرد. نکتهای را که اشاره کردند این بود که آقای معاون در دولت هشتم و زمان خانم ابتکار نیز در سازمان محیط زیست مسئولیت داشت و زمانی که رئیس سازمان محیط زیست عوض شد و میخواستند وی را هم تغییر دهند، ایشان تمام اطلاعات کامپیوترش را برمیدارد و تحویل مسئول جدید نمیدهد و اینکه این اطلاعات را پاک کرده و یا همراه خود برده است را آنها اطلاعی ندارند و شاکی هستند که چرا چنین اتفاقی رخ داده است. وی افزود: وقتی مجلس متوجه این موضوع شد، ما در ابتدا نگران شدیم که به چه دلیل فردی باید اطلاعات دولت را همراه خود ببرد و زمانی که به مجلس شورای اسلامی میآید، بگوید این اطلاعات در اختیار بنده قرار ندارد که عدم صداقت دیگری از مسئولان است. **مجلس خروج اطلاعات از سازمان محیط زیست را پیگیری میکند** نماینده مردم تهران تأکید کرد: اگر آن مسئول اطلاعات آن زمان را برنگرداند و نسخهای از آن را در اختیار مجلس قرار ندهد، حتماً جمعی از نمایندگان مجلس طبق ماده 236 آییننامه داخلی مجلس کمیتهای را تشکیل میدهند تا تخلفات رخداده را بررسی و گزارش آن و افراد خاطی را بهعنوان تصرف در اطلاعات کشور به قوه قضائیه معرفی کنند موضوع مطلب : دولت11 «حجت الاسلام» حسن روحانی در گردهمایی هفته قوه قضاییه گفته اند:«تا این افکار وجود دارد و عدهای سرمایه را "نجس" میدانند و "فقر" را نوعی "افتخار" تلقی میکنند به مقصد نمی رسیم.» امام خمینی(ره):ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزداییم.اکثر این "خوی های فاسد" از "طبقه مرفه" به مردم دیگر صادر شده است.طبع "کاخ نشینی" منافات دارد با تربیت صحیح، منافات دارد با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت.ما وقتی که در مذهب خودمان ملاحظه می کنیم که فقه ما آن طور غنی است، و فلسفه ما آن طور غنی است، [می بینیم] اشخاصی که این فقه را به این غنا رساندند،و آن اشخاصی که این فلسفه را به این غنا رساندند کاخ نشینان نبودند، کوخ نشینان بودند."تزلزلی" که در بین "کاخ نشینها" هست در بین کوخ نشینها نیست، آرامشی که این طبقه محروم دارند، آن طبقه ای که به خیال خودشان در آن بالاها هستند ندارند.ما در طول مشروطیت از این کاخ نشینها خیلی صدمه خوردیم.مجلسهای ما مملو از کاخ نشین بود، و در بینشان معدودی بودند که کوخ نشینها بودند؛ و همین معدودی از کوخ نشینها بودند که از خیلی از انحرافات جلوگیری می کردند. عبدالرضا داوری موضوع مطلب : دولت11 مخاطب رئیسجمهور کیست؟محمدکاظم انبارلوییرئیس جمهور محترم در گفتگو باخبرنگاران داخلی و خارجی در پاسخ به سئوال خبرنگار اطلاعات که پرسید؛ "مسئولان اقتصادی کشور بارها اعلام کردند که تورم کاهش یافته ولی آنچه بیش از هر چیزی مردم را اذیت میکند مسئله گرانیهاست. با توجه به سیاستهای اقتصادی دولت چه زمانی مردم میتوانند کاهش تورم را لمس کنند؟" پاسخ خوبی در مورد سیاستهای اقتصادی دولت داد و گفت:" کاهش تورم را مردم میتوانند لمس کنند. اسب سرکش تورم که میدوید را ما عنانش را کشیدیم و این خیلی آرام دارد راه میرود. ما تاکید داریم که پایه پولی بالا نرود، تصمیمات یک شبه نگیریم، سعی میکنیم در روابط خارجی دشمنتراشی نکنیم." رئیسجمهور محترم پس از این پاسخ بلافاصله میگویند؛ "بسیار بسیار به آینده امیدوارم. اینقدر گذشته را یاد نیاوریم. برخی سرشان را به پشت گرفتهاند و راه میروند. ما میترسیم اینها زمین بخورند. حالا یه وقت کاری شد چیزی بود، بگذریم تمام کنیم. هی میخواهیم کش بدهیم و بادش کنیم. در این کشور هرکس جرمی کرده قوه قضائیه ببرد محاکمه کند. اگر نگرفت یعنی پاک است ولش کنیم. اگر کسی دستگیر نشده و در خیابان راه میرود یعنی گناهی و جرمی نکرده. صبح تا شب متهم نکنیم."(1) نگارنده هرچه فکر کردم که قسمت آخر پاسخ رئیسجمهور ناظر به کدام قسمت سئوال خبرنگار روزنامه اطلاعات است، چیزی پیدا نکردم! روزنامه اطلاعات به سرپرستی جناب حجتالاسلام والمسلمین دعایی یک روزنامه معتدل است و هیچگاه در مسیر افراط و تفریط نرفته و احتمالا هم نخواهد رفت، سئوال خبرنگار این روزنامه هم ناظر به دغدغه اقتصادی مردم بود و اصلا رنگ و بوی سیاسی نداشت. پس مخاطب رئیسجمهور در این پاسخ کیست؟ چه کسانی سرشان را به پشت گرفتهاند و راه میروند و رئیسجمهور را دلواپس کردهاند که مبادا به زمین بخورند؟ رئیس جمهور میگوید؛ "حالا یک وقت کاری شد، چیزی بود، بگذریم و تمام شد. هی میخواهیم کش بدهیم و بادش کنیم." چه کاری بوده، انجام شده و تمام شده، باید بگذریم و دیگر دنبالش را نگیریم و این امر چه ربطی به موضوع سئوال که در مورد کاهش تورم و سیاستهای اقتصادی دولت است، دارد!؟ چه کسی است که قوه قضائیه او را نگرفته، پس پاک است و کسی حق ندارد او را متهم کند؟! هدف از این ابهامگویی چیست؟ مخاطب رئیسجمهور قطعا خبرنگار روزنامه اطلاعات و آقای دعایی نیست! پس کیست؟ هرکس که کمترین هوش سیاسی داشته باشد میتواند حدس بزند سخنان رئیسجمهور محترم ناظر به فتنه سال 88 است، هرچند کمترین اشاره در سئوال خبرنگار اطلاعات در آن وجود ندارد. پاسخ ناظر است به کسی که دستگیر نشده و در خیابان راه میرود، پس گناهی و جرمی نکرده، پس کسی حق ندارد او را متهم کند. حال آن فرد کیست؟ شاید یکی از رهبران فتنه است که به هر دلیل قوه قضائیه او را مورد تعقیب قرار نداده اما از سوی رسانههای اصولگرا و افکار عمومی مورد تعقیب است. همچنین پاسخ ناظر است به اینکه فتنه را فراموش کنیم چون "یک وقت کاری شد، چیزی بود، بگذریم،تمام کنیم." اگر حدس نگارنده در رمزگشایی از این سخنان رئیسجمهور درست باشد، چند اشکال را میتوان مطرح کرد؛ 1- رئیسجمهور اگر به عنوان یک سیاستمدار مصلحتسنجی میکند و این توصیهها را میفرماید، شاید بتوان از او پذیرفت. رئیسجمهور محترم اگر به عنوان یک روحانی توصیه اخلاقی میکنند و میگویند به گذشتهها صلوات بفرستیم، شاید بتوان از او پذیرفت. اما اگر به عنوان "حقوقدان" بخواهند این توصیه را بفرمایند محل تأمل است! در فتنه 88 حداقل 22 نفر از شهروندان مظلوم تهرانی در مظلومانهترین شکل ممکن به شهادت رسیدند. کسانی که این جنایت را مرتکب شدند چه مباشر باشند چه آمر، مرتکب جرایم عمومی و خصوصی شدند. آیا رئیسجمهور از طرف اولیای دم این شهدای مظلوم میتواند قاتل یا قاتلین آنها را عفو کند و بگوید حالا یک وقتی یک "کاری شده است، بگذریم و تمام شد"!؟ فتنهگران امنیت و اقتدار ملی را در یک آشوب 8ماهه به حراج گرگهای بینالمللی گذاشتند. آنها تمام قوانین و مقررات حاکم بر رقابتهای انتخاباتی را نادیده گرفتند و در جاده لجاجت بر اسب سرکش جاهطلبی نشستند و تاختند و تا امروز هم حاضر نشدهاند از آن پیاده شوند. آیا رئیسجمهور به عنوان رئیسشورای امنیت ملی این حق را دارد از آنها بگذرد، آن هم در شرایطی که سران آنها روی موضع خود ایستاده و یک ذره هم عقبنشینی نکردند؟ 2- در فتنه 88 اصل نظام و ارزشهای الهی انقلاب و از همه مهمتر امام بزرگوار (ره) مورد هجوم، اهانت و تمسخر قرار گرفتند. منافقین، سلطنتطلبها، بهاییها و سرویسهای امنیتی کشورهای اروپایی 8 ماه امنیت و آرامش مردم را سلب کردند. با تردستی و هنرمندی از گوگوش تا سروش را کنار کروبی و موسوی و برخی کسانی که شرم دارم نام آنها را ببرم قرار دادند و مرتکب بیشرمانهترین و وقیحانهترین برخوردها با مردم، رای ملت،جمهوریت و اسلامیت نظام شدند. آیا به عنوان یک حقوقدان میتوانیم مردمی را که در 9 دی به خیابانها ریختند و این مفاسد سیاسی و آلودگیهای وابستگی به اجانب را شستند، بگوییم؛ "برخی سرشان را به پشت گرفتهاند و راه میروند؟" یعنی ما حق نداریم به تاریخ پشت سرمان نگاه کنیم و ببینیم چه فجایعی رخ داده است و چه کسانی به این مملکت خیانت کردند و استقلال و شرف مملکت را میخواستند بفروشند؟ یعنی حتی پنج سال گذشته را فراموش کنیم!؟ چرا؟ 3- این توصیههای اخلاقی، سیاسی اما غیرحقوقی سربسته و رمزآلود در حوزه سیاست، آن هم در پاسخ به یک سئوال اقتصادی را در یک صورت میتوان پذیرفت. آن هم در شرایطی که سران فتنه متنبه شده باشند و موتور فتنه را خاموش کنند. اما کسی که کمترین هوشمندی را داشته باشد میداند که آنها و حواریون داخلی و خارجی آنها منتظر فرصت برای باز تولید فتنه جدید هستند. آقای روحانی مگر همین شعارهای ضدانقلابی و موهنی را که در میتینگ سیاسی جشن سالگرد انتخاب رئیسجمهور در تهران و شهرستانها دادند نشنیده است؟ آنها از موضع دروغ بزرگ تقلب در سال 88 که به نظام و به ملت بستند ذرهای کوتاه نیامدهاند. آنها خود را طلبکار و ملت را بدهکار میدانند. آیا رئیسجمهور محترم به عنوان یک حقوقدان میتوانداین بدهی دروغین را از جیب ملت پرداخت کند؟ اگر این خبط عظیم صورت بگیرد باید منتظر سیل بنیانکن مردم در خیابانها بود که برای هزارمین بار شعار مرگ بر فتنهگر را به گوش فلک برسانند. موضوع مطلب : دولت11 علی شیرازی
دشمنان دوست نمای آقای رئیسجمهور
خبرنامه دانشجویان ایران: علی شیرازی// «رها کنیم... اگر کسی جرمی کرده قوه قضائیه بگیرد محاکمه کند ... هی نگوییم فلانی ...» جمله بالا قسمتی از سخنان حجتالاسلام روحانی رئیس جمهور محترم کشورمان در کنفرانس خبری چند روز گذشته است. سخن بالا اگرچه به طور مستقیم بیان نشده اما بخوبی همگان متوجه شدند طعنهی رئیس جمهور خطاب به کسانی است که لب به انتقاد گشوده و ناراحتند از عزل و نصب متصلین به فتنه 88. شاید منظور رئیس جمهور محترم این باشدکه آقا رها کنید این بحثها را، کم از فتنه 88 کاسبی کنید و رقبای سیاسی خود را با این اتهام از میدان به در کنید. اگر کسی جرمی انجام داده قوه قضائیه بگیرد و محاکمه کند. اگر کسی را نگرفت یعنی او در فتنه 88 دخیل نبوده است.
اما توجه به چند ابهام در منظور فرضی حجتالاسلام روحانی قابل تأمل است: اول: حقیقت ماجرا در سال 88 را باید خوب درک کرد والا نمیتوان نقدها و دلسوزیهای دلسوزان انقلاب را هضم کرد. حقیقت این بود که حدود 8 سال پیش عدهای در این کشور فرصت را مناسب دیدند تا با تمام توان بر ساختارهای قانونی کشور که یادگار امام خمینی(ره) بود بتازند و کینههای خود از این نهادها را عملی کنند، رفته رفته کار جلو رفت و اصل نظام هدف قرار گرفت. حال سوال از حجتالاسلام روحانی این است که از چنین حادثه مهمی تنها با گذر 5 سال میتوان گذشت؟ آیا افرادی که دیروز نظام اسلامی را به جنایات مختلفی متهم میکردند و اصل نظام را هدف گرفته بودند امروز تغییر جهت دادهاند و مدافع و دلسوز نظام شدهاند؟ دوم: متاسفانه آقای رئیس جمهور فرمودهاند: "هر کس که توسط قوه قضائیه دستگیر نشده پس، از فتنه 88 پاک است." دو نکته در این باره قابل طرح است: اول آنکه وقتی افراد شاخص و مسئله دار که کارهایشان در سال 88 مبرهن و واضح است را قوه قضائیه میگیرد همان دشمنان دوست نمای آقای رئیس جمهور هوارشان بلند میشود که آی جلوی آزادی را گرفتند، فلانی را بی جهت دستگیر کردند و چه و چه. حالا شما انتظار دارید در فضایی که این آقایان با روزنامههای زنجیرهای و شبکههای ماهوارهای ضد انقلاب همسویشان ایجاد میکنند قوه قضائیه بتواند عدالت را اجرا کند و هر آن کس که در فتنه 88 دست داشته را دستگیر کند، دوم آنکه اصلا دستگیری برای چه؟ وقتی همکاران محترم شما در دولت حتی از آن افرادی که به صورت شفاف در فتنه 88 شرکت داشتهاند، دستگیر شدهاند و پس از آن محاکمه و حتی مجازات نیز شدهاند در پستهای مختلف و حتی در جاهایی کلیدی استفاده میکنند، البته بدون توجه به استعلام از نهادهای امنیتی دیگر، طرح این بحث مصداق آب در هاون کوبیدن است. سوم: خیلی از افرادی که هم اینک برای خود آزادانه فعالیت میکنند و حتی بعضا مسئولیت دولتی هم میگیرند، در سال 88 فعالانه به فعالیت پرداخته اما راه را بلد بودهاند! در حقیقت این افراد به نوعی آتشبیار معرکه بودهاند بدون اینکه خود بوی دود بگیرند. نام برخی از این آقایان زیر بیانیهها و نامههای بیادبانه خطاب به رهبری موجود است. شاید عدهای بگویند نامه نوشتن که جرم نیست! مسئله همین جاست، ما با مجرم بودن یا نبودن کار نداریم، برای قبول مسئولیت در نظام اسلامی هر عقلی حکم میکند که شخص ابتدا باید آن نظام را قبول داشته باشد. کسی که در سال 88 بدون آنکه متهم شود با تمام توان و با استفاده از همه ظرفیتها تا آنجا که توانسته در ضربه به نظام اهتمام به خرج داده آیا عقلانی است که امروز در سطوح و لایههای مدیریتی قرار بگیرد؟ و دلایل دیگری که ان شاء الله در صورت نیاز در زمانهای دیگری به آنها خواهیم پرداخت. در پایان یادمان نرود در سال 88 بر اثر تحریک عده ای چه خونهای بی گناهی که بر زمین نریخت، چه آبرویی که ذره ذره با خون دل جمع شده بود از نظام اسلامی نرفت، چه ضررهای عظیم اقتصادی که بر اثر این فتنه بر مردم و نظام تحمیل نشد و چه امیدهایی که دوباره قوت گرفت بر براندازی نظام اسلامی از این شیوه و طریق ... موضوع مطلب : دولت11 پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |