سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خا نه دوست
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

صادق خرازی:ذوق‌زدگان رابطه با آمریکا مراقب باشند شرمنده تاریخ نشویم
صادق خرازی معاون پیشین وزارت خارجه در دولت اصلاحات با هشدار درباره ذوق‌زدگی نسبت به رابطه با آمریکا گفت: باید مواظب باشیم شرمنده تاریخ نشویم.
صادق خرازی در مراسم رونمایی از کتاب چند پرده از داستان روابط ایران و آمریکا، یکی از مشکلات بزرگ امروز جامعه را عدم فهم و درک صحیح نسبت به ماهیت آمریکا دانست و اظهار داشت: ما فهم و درک صحیحی از واقعیت‌های طرف مقابل نداریم و نگاهمان نسبت به مسائل سیاسی خارجی و تحولات بین‌المللی ژورنالیستی است.
خرازی افزود: هنگامی که دشمن بدترین دشنام‌ها و هتاکی‌ها را در کادویی به ما بزند وقتی کادو را می‌بینیم تصورمان این است که حرفهای خوبی به ما زده اما واقعیت چیز دیگری است.
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به سیاست خارجی دولت یازدهم گفت: ما فکر می‌کنیم روزهای خوبی در رابطه ایران و آمریکا شروع شده است؛ اما وقتی به کنه و عمق این ماجرا نگاه کنیم قصه پرغصه هفت افلاک است.
به گزارش مهر، این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه ما نگاهمان نسبت به آمریکا سطحی و ژورنالیستی است ادامه داد: امروز همه از یک تلفن خوششان آمده اما کسی نمی‌پرسد که مابه‌ازای این دیپلماسی تلفنی چه بوده است؟
وی گفت: متأسفانه در این 10-20 روزی که از این دیپلماسی تلفنی گذشته است بسیاری از صاحب‌نظران و دانشمندان ما نیز از این اتفاق خوش‌شان آمده و راضی هستند اما نمی‌شود که ما بعد از 34 سال نه گفتن یک دفعه آری بگوییم.
خرازی ذوق‌زدگی برخی نسبت به رابطه ایران و آمریکا را ناشی از عدم آگاهی دانست و اضافه کرد: بسیاری از صاحب‌نظران امروز ایران عمق دانش‌شان یک وجب است.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه باید مراقب این ذوق‌زدگی‌ها باشیم تا اتفاقی رخ ندهد که شرمندگی‌اش در تاریخ برای ما بماند افزود: این ذوق زدگی‌ها ممکن است ما را در مسیر و جهت دیگری قرار دهد که نقطه مقابل استقلال کشور باشد و ممکن است به استقلالمان ضربه بزند.
خرازی همچنین در مطلبی در صفحه فیسبوک خود نوشت: آقای روحانی شخصیتی با سابقه ملی و دینی است ولی متأسفانه افراد پرحاشیه به دور ایشان جمع شده‌اند. مشاورانی که رئیس جمهور را وادار به گفت‌وگوی تلفنی کردند باید پاسخگو باشند. اگر نتوانند حاشیه خود را تطهیر کنند نتیجه‌اش این می‌شود که افرادی که نه دارای سابقه سیاسی و نه قدرت ذهنی و فهم مسائل بیت‌الملل هستند مسیر انحرافی را به ایشان تحمیل کنند و نتیجه‌ این می‌شود که بحث سیاست خارجی عزت‌گریز و عزت‌ستیز در ذهن‌ها متبادر شود. اینک همه می‌دانند چه کسانی رئیس جمهور عزیزمان را در آمپاس قرار دادند تا اقدامی غیرقابل مابه‌ازاء به ایشان تحمیل شود.
جناب رئیس جمهور محترم می‌دانند که در سیستم سیاسی ایران آنچه عامل موفقیت ایشان در دسترسی به اهداف متعالی و آرمان‌های رئیس جمهور می‌شود، اعتمادی است که رهبری و ارکان قدرت به ایشان دارند. وجود حلقه مشاورین که گهگاه به ایشان خلاف بگویند، ‌نتیجه‌اش کاهش نقش قدرت و کارایی دولت و شخص رئیس جمهور می‌شود.




موضوع مطلب : دولت11

چهارشنبه 92 آبان 1 :: 1:5 صبح

نگرانی اقتصاددان اصلاح‌طلب از بازتولید سیاست‌های ناکام دولت سازندگی 
یک اقتصاددان اصلاح‌طلب نسبت به تکرار سیاست بحران‌زای دولت سازندگی در زمینه اقتصادی هشدار داد.
دکتر حسین راغفر در مصاحبه با سایت اصلاح‌طلب فرارو ضمن بیان این مطلب که «نابسامانی‌های امروز محصول سیاست‌های اقتصادی دهه 70 است»، اظهار داشت: این سیاست‌ها کاملاً ناموفق بود و بسیاری از نابسامانی‌های اجتماعی و اقتصادی امروز، محصول آن دوره است. از اقدامات و سیاست‌های دولت علائمی دیده می‌شود که موجب تشدید نگرانی‌ها درباره اجرای دوباره سیاست‌های تعدیل اقتصادی در دهه 70 می‌شود.»
وی با بیان اینکه یکی از این اقدامات مخالفت رئیس کل بانک مرکزی با کاهش قیمت ارز است گفت: «یکی از اصلی‌ترین سیاست‌های تعدیل ساختاری کاهش ارزش پول ملی به بهانه رونق صادرات است.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: شواهد نشان می‌دهد که دولت به دنبال اجرای دوباره سیاست‌های تعدیل اقتصادی است. البته به نظر من هنوز زود است و باید دید آیا اصلاً دولت می‌تواند این کار را انجام دهد یا خیر.»
وی ادامه داد: «تیم اقتصادی دولت فعلی تقریباً همان تیم اقتصادی دوره آقای هاشمی است که به اقتصاد بازار گرایش دارند. اینها برای حل مسائل اقتصاد کشور طرحی ندارند. طرح آنها همین واگذاری همه چیز به انگیزه‌های شخصی و مکانیسم عرضه و تقاضا است، در حالی که این دست نامرئی از روز اول آرتروز داشته است.»
راغفر خاطرنشان کرد: «این انگیزه‌های شخصی در برخی جاها کار نمی‌کند. از جمله اینکه بخش خصوصی همواره انگیزه برای ایجاد فساد دارد. یعنی براساس این منطق افراد حاضرند برای آنکه سود بیشتری ببرند رشوه دهند و قراردادی را بدست آورند.»
راغفر درباره سیاست‌های اقتصادی دهه 70 گفت: ایران برای اولین بار در این دوره از بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، استقراض قابل توجهی کرد؛ به طوری که تا دوره آقای خاتمی هزینه‌های آن استقراض را پرداخت می‌کرد. یعنی بازپرداخت آن استقراض به دولت بعدی موکول شد و سالیانه حدود 4 میلیارد دلار اصل و فرع بدهی دولت قبلی پرداخت می‌شد.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد هزینه‌های اجتماعی حاصل از اجرای سیاست‌های تعدیل ساختاری است. یعنی آنچه در این دوره تخریب شد اخلاق اجتماعی و عمومی و سرمایه‌های فرهنگی جامعه بود. به عبارت دیگر در فرایندی به اسم خصوصی‌سازی، نابرابری‌های عظیمی ایجاد شد که اصلی‌ترین دلیل فرسوده شدن اخلاق عمومی بود.»




موضوع مطلب : دولت11

چهارشنبه 92 آبان 1 :: 12:59 صبح

به گزارش جهان، تعبیری که شبیه آن را در نیویورک در مقابل خبرنگاران آمریکایی عنوان کرده بود و گفته بود که اوضاع اقتصادی ایران بدتر از آن است که من تصور می کردم. درست در شب مذاکره واریز یارانه ها به خاطر کسری هزار میلیاردی به تعویق افتاد.
وزیر صنعت هم شب مذاکره نرخ واقعی ارز را 3000 تومان عنوان کرد. خالی کردن مشت کشور در شب مذاکره با 1+5 چه معنایی می تواند داشته باشد؟ بر اساس کدامیک از اصول مسلم تامین منافع ملی باید به طرف غربی تفهیم کرد که تحریم ها اثر گذار بوده است. مذاکره کنندگان امروز و فردا با چه پشتوانه ای قرار است، مذاکره کنند. مگر آمریکایی ها به دنبال این نبودند که به خیال خام خود ایران را با "زانوان خونین" پای میز مذاکره بکشانند پس چرا دولتمردان ما به جای تکیه بر اقتدار کشور مرتب دم از ضعف و مشکل می زنند؟
دیروز وزیر محترم خارجه در آستانه سفر پای منافع ملی را به میان کشید و خواسته بود کسی قضاوت زودرس نکند اما آیا این طریق درستی برای تحصیل منافع ملی است؟ در کدام کتاب روابط بین الملل جناب ظریف و دوستانشان خوانده اند که شب مذاکره باید مشت خودتان را خالی کنید و خود را بر خلاف واقعیت در موضع ضعف قرار دهید. اینطور که برخی شیفته برقراری رابطه با آمریکا شده اند این هراس در دل به وجود می آید نکند این شیفتگی به شیدایی بینجامد. مردم عادی هم در معاشرت های روزانه خود می دانند وقتی می خواهند جنسی را بخرند خود را زیاد طالب و خواهان نشان ندهند. وضعیت جیبشان را پیش هر کس و ناکس بازگو نکنند و ... .
....هنوز چند سال از پخش تلویزیونی اعترافات هاله اسفندیاری، کیان تاجبخش و رامین جهانبگلو نمی گذرد که باز رئیس جمهور در اظهاراتی عجیب از دستگاه امنیتی و اطلاعاتی کشور می خواهد راه های دیپلماسی علمی را باز کند. تعجب از این موضع بیشتر از این روست که دیپلماسی علمی امروز در جریان است و کنترل های محدودی نیز که صورت می گیرد بخشی از آن به خاطر حفظ جان دانشمندان ایرانی و بخش دیگر به این خاطر است که اساتید و یا دانشجویان در کنفرانس های علمی در دام سرویس های جاسوسی دشمن نیفتند.
....نبرد نرم امروز یک واقعیت غیر قابل انکار است و در این جنگ آشکار هیچ غفلتی را بنا به تساهل و یا تجاهل نمی توان گذاشت . البته ممکن است افراطهایی هم در محدود کردن برخی اساتید و دانشگاهیان رخ داده باشد که ان شاء الله درخواست دکتر روحانی نسبت به رفع این افراط ها باشد و الا اصل اینکه نهادهای اطلاعاتی و امنیتی باید حامی و پشتیبان جریان دانشگاهی در جامعه باشند و مجامع به اصطلاح علمی اما سیاسی را رصد کنند غیر قابل تردید است.




موضوع مطلب : دولت11

چهارشنبه 92 مهر 24 :: 12:57 صبح

گرگ ...میش ...لنگه کفش ...چوپان ...صفوف متحد ...شکستن ...

خوب چه میشه کرد بهش هی گفتم نمیخواد سکوت کن اما جلوم وایستاد گفت : نه الان وقت سکوت نیست اگه جرئت نداری مستقیم بگی خوب بلدی که داستان بساز ...یکم فکر کردم دیدم ...اوووم ...نه ...انگار بدم نمیگه ...یادم آمد یه بار برای همیشه تو تاریخ یه مثال هست ...

مثال : گرگ و میش ...و بازی کودکانه ما که یه تعدادی میش بودن و یه چوپان و یکی هم گرگ میشد ...و شعر گرگمو گله میبرم ...چوپون دارم نمیذارم ...

...

و اما داستان روستای ما از اینجا شروع میشه که مردم روستا که از دست عملکردهای سرسختانه چوپان قبلی سخت به رنجش افتاده بودن و دلشون یکمی آرامش میخواست و بهبود شرایط به قول خودشون آمدن به چوپان قبلی استراحت بدن ...برای همین یه نفر دیگرو برای چوپانی از زمین و گله شون انتخاب کردن ...خوب خاک آن روستا تنها سرمایشون بود و گوسفندا باعث استقلالشون و حراست این دوتا باعث فشار های زیادی از جانب گرگ های درکمین گله نشسته شده بود ...

خوب چوپان جدید آمد با کلی وعده وعید ...قول داد ظرف مدت صد روز بله صدروز اوضاع رو کاملا مساعد کنه فکر میکرد چوپان قبلی خیلی ساده داشته گله و خاک و میچرخونده و جلوی گرگ ها ایستاده بوده ...بالاخره به هر حیله و طرفندی شده توجه مردم به سمت چوپان جدید جلب شده بود آن کارش رو شروع کرده بود ...

آنطرف داستان گرگ هایی بودن که متمدن شده بودن دیگه مستقیم نمیزدن به گله و تیکه پاره نمیکردن ...مدام حقوق حمایت میش ها سرمیدادن :))

این گرگ های قصه ی ما کراوات زده  و سرو رو تراشیده و شیک و پیک پیام یه اجلاس رو دادن و درخواست کردن طبق قرار های هر ساله چوپان هم بیاد ...چوپان شال و کلاه کردو راه افتاد ...

این اتفاق زمانی افتاد که فقط شاید 50 روز از دوره چوپانی چوپان میگذشت و مردم هی شماره میکردن که پس کی اتفاقات خوب میافته چرا هیچی تغییر نمیکنه و همه روستا تو سکوت و سکوت فرو رفته بودن ....

خلاصه سرتون درد نیارم ...مردم با خرسندی چوپان رو راهی کردن سر میز مذاکره با گرگ های متمدن بشینه ...

...

اولش خوب بود نطق کوبنده ی چوپان جیغ و دست و هووووووووووووووررای اهالی رو برد بالا اما ...اما ...اینجاست که بقیه داستان شروع میشه ...

چوپان موقع برگشت به توصیه رئیس گر گ ها که بهش گفته بود تو یه تک بزن من زنگ میزنم ...موقع برگشتن یه تک زدو رئیس گرگ ها یه زنگ زد و یه سری مکالمات تلفنی صورت گرفت آخرشم مردم روستا نفهمیدن بالاخره این وسط چی شد فقط همین قدر متوجه شدن که همه آن نطق کوبنده کشک شد ...:)

دیگه کار به جایی رسید که یه عده تو روستا به خودشون آمدن گفتن نمیشه که پس خاکمون میش هامون چی میشن ...درسته گرفتاریم ولی این همه بدبختی نکشیدیم که یه دفه همه آرمان هامون بشه کشک ...خلاصه راه افتادن سمت فرودگاه روستا ...یه عده دیگه هم که مثل چوپان تفکرشون منفعل بود راه افتادن با سوت و کف و گل و اینا ...دوتا گروه به هم رسیدن ...گروه مخالف شعار مرگ بر گرگ تیزدندان سر میداد و گروه موافق سوت و کف ...

چوپان با تاخیر رسید ...صفوف مخالفا درحال اقامه یه فریضه واجب بودن که یه عده کت و شلوار پوش و به ظاهر محافظ چوپان زدن به صف و آنها رو پراکنده کردن تا چوپان سراز پاغرور نشناخته رو به سرمنزل مسند چوپانی برسونن ...خلاصه ...یه نفر آنوسط از دست محافظین و رفتار ناشایستشون بی اهمیتی چوپان جوش آورد یه لنگه کفشی پرتاب کرد ...

کل ماجرا توی همین لنگه کفش خلاصه شد و همه چی انگار که ماست مالی بشه رفت زیر نقطه کفش این لنگه کفش و آن تعداد مخالف شدن یه مشت متحجر  و منافق و غیره ...

و این داستان همچنان باقی است ...:))

(از وبلاک سکوت سنگ ، فریاد دل)




موضوع مطلب : دولت11

دوشنبه 92 مهر 15 :: 10:40 عصر

در مدت کمتر از 60 روز بالغ بر 70 عزل و نصب در نهاد ریاست جمهوری صورت گرفته و این رکوردی جدید برای دولت یازدهم است.
به گزارش مشرق، مقایسه تغییرات مدیریتی در سطح دستگاه‌های مختلف دولتی، نشان می‌دهد نهاد ریاست جمهوری (با احتساب آن دسته از معاونت‌های رئیس‌جمهور که جزو مجموعه نهاد محسوب می‌شوند) با بیشترین تعداد عزل و نصب مواجه بوده است.
اولین انتصاب دولت یازدهم که ساعاتی پس از مراسم تحلیف رئیس‌جمهور صورت گرفت، انتصاب محمد نهاوندیان به ریاست دفتر روحانی و سرپرست نهاد ریاست جمهوری بود که به عنوان اولین تغییر در نهاد ریاست‌جمهوری هم محسوب می‌شود.
از آن پس تاکنون که حدود دو ماه می‌گذرد نزدیک به 70 عزل و نصب در مجموعه دستگاه‌های مرتبط با نهاد ریاست جمهوری در سطوح مدیریتی رخ داده است.
برکناری بسیاری از مدیران ستادی نهاد ریاست جمهوری این سوال را ایجاد کرده که آیا هیچ یک از این مدیران، فاقد کفایت لازم برای تداوم خدمت نبودند و آیا مدیران جدید از تجربه و تخصص برتری نسبت به قبلی‌ها برخوردارند؟ پاسخ این سوالات با توجه به مواردی همچون انتصاب همزمان خواهرزاده آقای روحانی به سه منصب مهم در نهاد ریاست جمهوری یا انتصاب اکبر ترکان به بیش از 5 منصب در داخل نهاد و چند پست دیگر در خارج از نهاد، روشن می‌شود.
به گزارش مشرق، همچنین 61 جابه‌جایی در میان مدیران مختلف وزارت نفت و 52 انتصاب جدید در وزارت بهداشت، 38 جابه‌جایی در سطح مدیران وزارت اقتصاد، 29 عزل و نصب در وزارت صنایع و بالغ بر 20 تغییر مدیران در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری صورت گرفته است.
در همین حال خبرگزاری تسنیم از دست کم 460 برکناری و انتصاب جدید در سطوح مختلف مدیران دستگاه‌های مختلف خبر داد. این در حالی است که هر یک از مدیران جدید معمولاً خود دهها مدیر رده پایین‌تر را تغییر می‌دهند.
هنوز 3 ماه از سخنان رئیس‌جمهور در جمع خبرنگاران رسانه‌ها نگذشته که در پاسخ به اعتراض یک خبرنگار درباره برکناری مدیران قبلی گفت من با کلید آمده‌ام و نه داس.
بعدها مدیر مسئول کیهان در این باره به طنز نوشت ظاهرا کلید مورد نظر رئیس‌جمهور سوئیچ بولدوزر بوده است!




موضوع مطلب : دولت11

دوشنبه 92 مهر 15 :: 10:31 عصر

قابلمه(گفت و شنود)
گفت: در خبرها آمده است دولت اعتدال فقط طی 2 ماهی که از روی کارآمدنش می‌گذرد 460 عزل و نصب انجام داده است!
گفتم: وزرای آقای روحانی برخلاف نظر ایشان عمل می‌کنند و با این کارشان ضربه سختی به فرهنگ و ادبیات کشور وارد کرده‌اند.
گفت:این عزل و نصب‌ها چه ربطی به فرهنگ و ادبیات کشور دارد؟!
گفتم: مرد حسابی! مگر این ضرب‌المثل معروف را در ادبیات فارسی نشنیده‌ای که می‌گوید «جوجه‌ها را آخر پائیز می‌شمارند».
گفت: خب! که چی؟!
گفتم: با این حساب، در همین اول پائیز جوجه‌ای باقی نمی‌گذارند که آخر پائیز قابل شمردن باشد.
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: ظهر شده بود. مرد از راه رسید و به همسرش گفت؛ غذا را بیاور. همسرش قابلمه غذا را سر سفره آورد. مرد می‌خورد و غُر می‌زد. همسرش پرسید؛ غذا اشکالی داره؟ و مرد گفت؛ نه! غذا خوبه ولی نفرات زیاده! همسرش گفت؛ فقط تو هستی و من و قابلمه غذا و مرد گفت؛ بهتر آن بود که فقط من باشم و قابلمه!

(از روزنامه کیهان)




موضوع مطلب : دولت11

دوشنبه 92 مهر 15 :: 10:28 عصر
تحلیلی پیرامون وقایع سفر رئیس جمهور به نیویورک:

«نرمش قهرمانانه» ایران یا آمریکا؟! / وقتی که دولت ایران و دولت آمریکا با یکدیگر منافع مشترک پیدا می کنند!

بی توجهی دستگاه دیپلماسی کشور به هشدار رهبر انقلاب مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن مقامات آمریکایی تا جایی پیش رفت که رئیس جمهور ایران در نشست خبری با خبرنگاران رسانه‌های جمعی در پایان سفر به نیویورک با مثبت خواندن سخنان اوباما در سازمان ملل خواستار تنش زدایی دو کشور ایران و آمریکا برای رسیدن به منافع مشترک! دولت ها شد.

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، دوران دفاع مقدس یادآور درس ها و عبرت های فراوانی است که ضرورت مراجعه مسئولان کشور در این برهه سرنوشت ساز به این بخش از تاریخ انقلاب اسلامی بیش از پیش احساس می شود.
در بحبوحه جنگ تحمیلی بود که امام(ره) به علت عدم پشتیبانی های لازم برخی از مقامات اجرایی کشور از رزمندگان دستور تمرکز مدیریتی و حمایتی دولت از جبهه ها را صادر فرمودند، دستوری که تا آخرین روزهای جنگ نیز به طور کامل محقق نگردید و در بسیاری از موارد با کارشکنی و کم کاری مقامات دولتی روبرو شد. از سو دیگر شاهد آن بودیم که دستور رهبری انقلاب مبنی بر "دولت در خدمت جنگ" در جبهه ی دشمن کاملا پیاده شد و رژیم بعثی عراق تمام توان خود را برای حمایت از جبهه هایش در پی گرفت.
استفاده دشمن از رهنمودهای رهبری انقلاب امریست که بارهای بار در تاریخ انقلاب اسلامی تکرار شده است و در آخرین مورد می توان به زیرکی غربی ها در بهره مندی از تاکتیک نرمش قهرمانانه در مواجهه با دستگاه دیپلماسی کشورمان اشاره نمود.
عقب نشینی تاکتیکی رئیس جمهور آمریکا در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل در خصوص به رسمیت شناختن حق هسته ای ایران و اشاره وی به فتوای رهبر انقلاب را می توان بهترین نمونه از نرمش قهرمانانه آمریکا در مواجهه با ایران دانست. نرمشی که با درخواست هیئت آمریکایی برای دیدار با رئیس جمهور ایران بیشتر جلوه نمود و از آن طرف فارغ از سخنان مثبت حجت الاسلام حسن روحانی در صحن عمومی سازمان ملل، بازگشت دستگاه دیپلماسی کشورمان به بازی غرب با ایران در خصوص لزوم رعایت تعهدات بین المللی، حاکی از نرمش منفعلانه دستگاه دیپلماسی کشورمان در برابر غرب داشت.
انفعالی که پس از پایان یافتن مذاکرات هسته ای وزیر امور خارجه کشورمان با اعضای 5+1  بیشتر آشکار گردید و جان کری از لزوم توقف غنی سازی اورانیوم و فعالیت های هسته ای ایران سخن گفت و محمد جواد ظریف از روبه جلو بودن مذاکرات!
جان کری در گفت‌وگو با شبکه خبری سی‌.بی‌.اس نیوز در پاسخ به این که "یک نمونه از گام ملموسی که آن‌ها می‌توانند برای مطمئن کردن جهان درباره کنار گذاشتن جاه‌طلبی‌ های‌ شان[ایران] بردارند، بدهید؟" گفت: آن‌ها می‌توانند بلافاصله امکان بازرسی از فردو را که یک تاسیسات محرمانه و زیرزمینی تقویت شده در دل کوه است و بدون شک چیزی نیست که یک برنامه هسته‌یی صلح‌آمیز داشته باشد، فراهم کنند. آن‌ها می‌توانند بلافاصله پروتکل‌ها را امضا کنند، پروتکل‌های الحاقی جامعه بین‌المللی درباره بازرسی‌ها را. آن‌ها می‌توانند پیشنهاد دهند که داوطلبانه غنی‌سازی اورانیوم بیش‌تر از یک میزان خاص را متوقف کنند و آن را در سطح پایین نگاه دارند، زیرا نیازی نیست برای یک برنامه صلح‌آمیز در سطح بالاتری باشد. کارهای زیادی وجود دارد که می‌توانند انجام دهند.


کری در پاسخ به این که اگر آیا آمریکا به لغو تحریم‌ها علیه ایران تمایل خواهد داشت؟ گفت: تا زمانی که یک روند قابل راستی‌آزمایی و شفاف که بر اساس آن بفهمیم ایران دقیقا با برنامه هسته‌یی‌اش چه کار می‌کند برقرار نشود، آمریکا تحریم ها را لغو نخواهد کرد.
بی توجهی دستگاه دیپلماسی کشور به هشدار رهبر انقلاب مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن مقامات آمریکایی تا جایی پیش رفت که رئیس جمهور ایران در نشست خبری با خبرنگاران رسانه‌های جمعی در پایان سفر به نیویورک با مثبت خواندن سخنان اوباما در سازمان ملل خواستار تنش زدایی دو کشور ایران و آمریکا برای رسیدن به منافع مشترک! شد.
ایستادگی آمریکا بر اصول و مواضع خود و تداوم سیاست های گذشته اش در خصوص توقف فعالیت های هسته ای و غنی سازی اورانیوم و همچنین تاکید بر عدم لغو تحریم ها پس از لبخندهای پی در پی دیپلمات های ایرانی از نکات تاسف برانگیر دستاوردهای سفر هیئت ایرانی به نیویورک است که حکایت از فرصت دهی مقامات عالی رتبه نظام به حجت الاسلام حسن روحانی برای درک عینی غیرقابل اعتماد بودن آمریکایی ها و بستن راه هرگونه بهانه جویی برای ادامه مسیر مقاومت را دارد.
البته این پایان ماجرا نبود و گفت گوی تلفنی حجت الاسلام حسن روحانی با باراک اوباما در آخرین لحظات خروج رئیس جمهور کشورمان از نیویورک حامل پیام های بسیاری برای طرف آمریکایی و همچنین مسئولان و جریانات داخلی کشورمان بود.
ضروری است که حضرات خط امامی بار دیگر مواضع امام(ره) را مرور کنند و بعد سخن از دستیابی به منافع مشترک ایران و آمریکا بزنند که می فرمایند: "خداوندا، تو می دانی که ما سر سازش با کفر را نداریم. خداوندا، تو می دانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی ، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم که کسی را بشناسیم."
حال با توجه به اتفاقات اخیر در دستگاه دیپلماسی کشورمان از دو موضوع موجب آرامش و اطمینان قلوب مردم انقلابی کشورمان از ادامه مسیر انقلاب اسلامی می شود که نخست پاسداری رهبر انقلاب از اصول و مبانی انقلاب اسلامی و مقابله با هرگونه عدول و انحراف از آرمان های امام(ره) و دوم آنکه ایستادگی و کوتاه نیامدن آمریکا و جبهه استکباری از موضع باطلش در مواجهه با انقلاب اسلامی که می تواند مهمترین پیام سفر نیویورک برای دولت معتدل ایران باشد.




موضوع مطلب : دولت11

شنبه 92 مهر 6 :: 10:8 عصر
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی‌سینا دررابطه با تماس روحانی
خبرنامه دانشجویان ایران:  بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا همدان با صدور بیانیه‌ای به مذاکرات شب گذشته اوباما و روحانی واکنش نشان داد.
به گزارش  «خبرگزاری دانشجو»، متن بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا همدان در واکنش به مذاکرات شب گذشته اوباما و روحانی به شرح زیر است:


 بسم الله الرحمن الرحیم


"ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى ، چه در عالم سیاستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسم‌گذارى شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبى ندارد، اما این کشتى‌گیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چه‌کار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حمله‌ى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند."


مقام معظم رهبری 26/06/92


حضور هیئت ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و دیدارهای دیپلماتیک و مواضع رئیس جمهور و وزیر امور خارجه در خصوص مسائل مختلف از جمله موضوع هسته ای بازتاب ها و واکنش های مختلفی را در پی داشته است با توجه به اینکه در ماه های اولیه فعالیت دولت جدید می باشیم و تیم جدید مذاکره کننده هنوز مذاکرات جدی را با گروه 5+1 نداشته قضاوت درباره روندی که در پیش گرفته شده است کمی زود می باشد اما توجه به نکاتی پیرامون این موضوع در شرایط حساس کنونی لازم و مهم می باشد :


1- تقابل انقلاب اسلامی ایرانی با طاغوت جهانی و در راس آن شیطان بزرگ آمریکا یک تقابل سیاسی و اختلاف نظر در خصوص یکی دو موضوع نیست که بشود با یک نشست سیاسی و لبخند دیپلماتیک آن را حل کرد و  همانطور که رهبر کبیر انقلاب در خصوص زمان رابطه با آمریکا می فرمایند : "مگر انشاء الله روزی برسد که آنها به اشتباه خود پی ببرند و در مسیر انسانیت و انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند" ایشان همچنین مذاکره بخاطر منافع ملت را مشروط به شرایطی می پذیرند و خطاب به نمایندگان ویژه دولت آمریکا در سال 58 می گویند: « اگر چنانکه آمریکا دست از جاسوسی بر ضد نهضت بردارد راه مذاکره در خصوص بخشی از روابطی که به نفع ملت است باز می باشد.» لذا دولت مردان باید در موضع گیری های خود به ماهیت تقابل انقلاب اسلامی و آمریکا به عنوان نماد روند ظالمانه نظام سلطه توجه داشته باشند.


2- همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند "نرمش قهرمانانه" در عرصه دیپلماسی می تواند در مواقعی خوب و قابل قبول باشد اما واضح است که این نرمش یک حرکت تاکتیکی در برابر دشمن است و نه تلاش برای ایجاد رابطه راهبردی با دشمنی که هنوز تغییری در سیاست های استکباری خود که در تناقض آشکار با منطق اسلام "لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون" نداده است، نیست.
3- در خصوص استفاده دیپلماسی و نرمش قهرمانانه آنچه که مورد اهمیت است با توجه به تجربه مذاکرات هسته ای در سال های 82 و مذاکرات در خصوص گروگان های لانه جاسوسی در الجزایر در سال های اولیه انقلاب توجه به برنامه ها و اهداف دشمن است، واضح است اگر در دیپلماسی ما در خصوص برخی مسائلی کفتگو کنیم و به توافق برسیم باید خروجی آن به نفع ملت باشد و همانطور که در شعارهای دولت مطرح شد ضمن حفظ منافع ملی و خطوط قرمز انقلاب به کاهش فشارهای اقتصادی منجر شود در غیر این صورت اگر قرار باشد مثل گذشته پس از مدتی وقت کشی و گرفتن امتیازاتی هیچ دست آوردی برای ملت نداشته باشد نه تنها نرمش و مذاکره تدبیری درست نیست بلکه حماقتی استراتژیک است.



موضوع مطلب : دولت11

شنبه 92 مهر 6 :: 9:56 عصر
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی‌سینا دررابطه با تماس روحانی
خبرنامه دانشجویان ایران:  بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا همدان با صدور بیانیه‌ای به مذاکرات شب گذشته اوباما و روحانی واکنش نشان داد.
به گزارش  «خبرگزاری دانشجو»، متن بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا همدان در واکنش به مذاکرات شب گذشته اوباما و روحانی به شرح زیر است:


 بسم الله الرحمن الرحیم


"ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى ، چه در عالم سیاستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسم‌گذارى شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبى ندارد، اما این کشتى‌گیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چه‌کار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حمله‌ى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند."


مقام معظم رهبری 26/06/92


حضور هیئت ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و دیدارهای دیپلماتیک و مواضع رئیس جمهور و وزیر امور خارجه در خصوص مسائل مختلف از جمله موضوع هسته ای بازتاب ها و واکنش های مختلفی را در پی داشته است با توجه به اینکه در ماه های اولیه فعالیت دولت جدید می باشیم و تیم جدید مذاکره کننده هنوز مذاکرات جدی را با گروه 5+1 نداشته قضاوت درباره روندی که در پیش گرفته شده است کمی زود می باشد اما توجه به نکاتی پیرامون این موضوع در شرایط حساس کنونی لازم و مهم می باشد :


1- تقابل انقلاب اسلامی ایرانی با طاغوت جهانی و در راس آن شیطان بزرگ آمریکا یک تقابل سیاسی و اختلاف نظر در خصوص یکی دو موضوع نیست که بشود با یک نشست سیاسی و لبخند دیپلماتیک آن را حل کرد و  همانطور که رهبر کبیر انقلاب در خصوص زمان رابطه با آمریکا می فرمایند : "مگر انشاء الله روزی برسد که آنها به اشتباه خود پی ببرند و در مسیر انسانیت و انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند" ایشان همچنین مذاکره بخاطر منافع ملت را مشروط به شرایطی می پذیرند و خطاب به نمایندگان ویژه دولت آمریکا در سال 58 می گویند: « اگر چنانکه آمریکا دست از جاسوسی بر ضد نهضت بردارد راه مذاکره در خصوص بخشی از روابطی که به نفع ملت است باز می باشد.» لذا دولت مردان باید در موضع گیری های خود به ماهیت تقابل انقلاب اسلامی و آمریکا به عنوان نماد روند ظالمانه نظام سلطه توجه داشته باشند.


2- همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند "نرمش قهرمانانه" در عرصه دیپلماسی می تواند در مواقعی خوب و قابل قبول باشد اما واضح است که این نرمش یک حرکت تاکتیکی در برابر دشمن است و نه تلاش برای ایجاد رابطه راهبردی با دشمنی که هنوز تغییری در سیاست های استکباری خود که در تناقض آشکار با منطق اسلام "لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون" نداده است، نیست.
3- در خصوص استفاده دیپلماسی و نرمش قهرمانانه آنچه که مورد اهمیت است با توجه به تجربه مذاکرات هسته ای در سال های 82 و مذاکرات در خصوص گروگان های لانه جاسوسی در الجزایر در سال های اولیه انقلاب توجه به برنامه ها و اهداف دشمن است، واضح است اگر در دیپلماسی ما در خصوص برخی مسائلی کفتگو کنیم و به توافق برسیم باید خروجی آن به نفع ملت باشد و همانطور که در شعارهای دولت مطرح شد ضمن حفظ منافع ملی و خطوط قرمز انقلاب به کاهش فشارهای اقتصادی منجر شود در غیر این صورت اگر قرار باشد مثل گذشته پس از مدتی وقت کشی و گرفتن امتیازاتی هیچ دست آوردی برای ملت نداشته باشد نه تنها نرمش و مذاکره تدبیری درست نیست بلکه حماقتی استراتژیک است.



موضوع مطلب : دولت11

شنبه 92 مهر 6 :: 9:56 عصر
 
دیگر کسی نمی‌تواند بگوید ندیدن کدخدا علت اصلی مشکل است

خبرنامه دانشجویان ایران: مهدی محمدی، کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی با عنوان "درباره مهمترین تلفن ژئوپولیتیک یک دهه اخیر" به بررسی گفتگوی تلفنی رئیس جمهور با همتای آمریکایی خود پرداخت.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ محمدی در این مطلب با بیان این مطلب می‌نویسد: یکم ــ آقای روحانی و تیمش مرزهای تاریخی روابط جمهوری اسلامی ایران و آمریکا را با سرعت بسیار بالایی درنوردیده‌اند. شامگاه جمعه وقتی خبر مذاکره تلفنی اوباما و روحانی به تهران رسید ــ و تیم دولت عمد داشتند که به‌سرعت و از کانال‌های رسمی برسد و فوراً هم رسانه‌ای شود ــ به‌سرعت این نکته در ذهنم شکل گرفت که این دوستان مطابق تأکیدات مکرری که خودشان داشته‌اند از اختیار کامل برخوردار بوده‌اند یا برخی مجوزهایی را در اختیار داشته‌اند، اما طوری رفتار می‌کنند که انگار برای تماس دستور داشته‌اند. شاید به آقای روحانی گفته شده باشد که اگر لازم دانستید و ضرورت دیدید می‌توانید تماس مستقیم برقرار کنید، حالا لابد آقای روحانی می‌گوید ضرورت دیده و لازم بوده است، بسیار خوب، نخستین سؤال وقتی ایشان به تهران رسید این است: دقیقاً کدام ضرورت اجتناب ناپذیر ایجاب می‌کرده پس از دیدار کری و ظریف، ایشان هم تلفنی با اوباما گفت‌وگو کند؟ و اگر این مکالمه تلفنی انجام نمی‌شد دقیقاً چه ثلمه‌ای به دیپلماسی وارد می‌شد؟ این مهمترین سؤالی است که روحانی باید به آن پاسخ بدهد. ایشان مجوزی بسیار گران‌قیمت را هزینه کرده است؛ لابد توضیحی دراین‌باره دارد که در مقابل چه‌چیز به دست آورده است یا انتظار دارد بیاورد.

دوم ــ رهبر کریم و بصیر انقلاب اسلامی پیش از این به‌صراحت فرموده‌اند که با مذاکره با آمریکا مخالفتی ندارند اما به آن بدبین هستند. مهمترین نکته‌ای که اکنون باید در نظر داشت این است که این بدبینی همچنان به عمیق‌ترین وجه ممکن به جای خود باقی است. ایران و آمریکا با هم تماس گرفته‌اند اما این تماس تماس دو دشمن است. یک نشست یا یک مذاکره تلفنی هیچ دشمنی را تبدیل به دوست نمی‌کند. همه‌چیز در عمل روشن خواهد شد یعنی آنجا که پای بده‌بستان به میان بیاید. باید دید آمریکایی‌ها چه می‌دهند و به‌ازای آن چه می‌خواهند. تعدیل خط قرمز تماس با آمریکا نباید کسی را به این توهم بیندازد که خط قرمزهای هسته‌ای ایران هم کمرنگ شده است. این تعدیل برای ایستادگی بر سر آن خطوط قرمز است و برای اینکه عقلانیت و مشروعیت مقاومت در آن روز در حداکثر مقدار ممکن قرار بگیرد به‌ویژه در زمانی که می‌دانیم دشمن تصمیم دارد در این مسئله مردم را در مقابل نظام قرار بدهد. نه مذاکره دشمنی را به دوستی بدل می‌کند و نه حرف می‌تواند جای عمل را بگیرد. در مرحله‌ای هستیم که می‌توان گفت شکل دیگر مهم نیست بلکه محتوا مهم است و انعطاف بر سر شکل دقیقاً با هدف مقاومت بر سر محتوا انجام شده است.سوم ــ از سالها قبل کسانی در ایران همواره گفته‌اند که صرف اجازه تماس مستقیم و رایزنی باعث پیشرفت‌های حیرت انگیز مذاکراتی خواهد شد. در واقع مکرراً دیده‌ایم که وقتی یک مذاکره دیپلماتیک ــ از جمله در موضوع هسته‌ای ــ به نتیجه نرسیده کسانی گفته‌اند علت اصلی جز این نبوده است که مذاکره کنندگان اجازه تماس و رایزنی مستقیم با آمریکا را نداشته‌اند. به همین دلیل در بسیاری از موارد ضعفهای مذاکراتی و دیپلماتیک، پشت این بهانه «تا با صاحب اصلی دعوا حرف نزنیم چیزی حل نمی‌شود» مخفی شده است. اکنون این بهانه از میان برداشته شده است. اگر تماس مستقیم با آمریکا بنا باشد معجزه‌ای بکند الآن موقع آن است. دیگر کسی نمی‌تواند بگوید ندیدن کدخدا علت اصلی مشکل است. حالا روبه‌روی آن که کدخدایش می‌خواندند نشسته‌اند، تماس تلفنی و جلسه حضوری هم برقرار است. اگر حل نشد، حق داریم نتیجه بگیریم مشکل جای دیگری است؟

چهارم ــ هیچ‌کس در ایران سرمایه سیاسی لازم برای نرد عشق باختن با آمریکا برای زمانی طولانی را ندارد. در واقع دقیق اگر باشیم اساساً رابطه‌ای در کار نیست بلکه هرچه هست به آزمون گذاشتن نیت و اراده آمریکاست. ضرورت ندارد واشنگتن ماهها و به‌دفعات آزموده شود، در همان یکی دو فرصت اول می‌توان دریافت که در حوزه نیات و در حوزه اراده سیاسی تغییری ایجاد شده است یا نه. فقط دستاوردهای عینی است که می‌تواند تداوم روند را ضمانت کند. پس از 3 دهه آمریکا فرصتی دارد که نشان بدهد چیزی تغییر کرده است. اگر این فرصت از دست برود تجدید آن دیگر تا دهه‌ها امکان‌پذیر نخواهد بود و آن‌چنان فضای ضدآمریکایی در ایران به وجود می‌آورد که هرگونه تماس مستقیم بی‌معنا خواهد شد چه رسد به حرکت به‌سمت رفع نگرانی‌ها و همکاری در حوزه منافع مشترک. واضح است که آمریکا غافلگیر شده است و معلوم نیست واشنگتن برای این وضعیت سناریویی از پیش نوشته دارد یا نه. مرحله انتقال از حرف به عمل خیلی نمی‌تواند طول بکشد. اوباما را نمی‌دانیم اما در تهران روشن است که آقای روحانی خیلی وقت ندارد.

پنجم ــ نمی‌دانم چرا ولی یاد ایام فتنه افتاده‌ام. آن روزها وقتی کسی می‌پرسید: "چرا اجازه نفرمودند که همان شب اول سران غائله جمع شوند؟" پاسخ این بود که باید زمان داده می‌شد تا ماهیتشان آشکار شود و مردم خود درباره آنها به جمع‌بندی برسند. یادم هست فرموده بودند: اینها پیش از محکومیت در دادگاه دستگاه قضایی باید در دادگاه افکار عمومی محکوم شوند. چیزی درون قلبم می‌گوید باز هم همان ماجرا در حال تکرار است. باید فرصتی داد که مردم برأی‌العین ماهیت آمریکا را ببینند. چند ماه خون دل خوردن ارزشش را دارد. اگر ماهیت آمریکا عوض شده بود که فتح الفتوح انقلاب اسلامی رخ داده است وگرنه می‌توان جبهه مقاومت را با قدرتی صدچندان بازسازی کرد.




موضوع مطلب : دولت11

شنبه 92 مهر 6 :: 9:48 عصر
< << 41 42 43 >

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت