خا نه دوست ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آخرین مطالب
صادق خرازی:ذوقزدگان رابطه با آمریکا مراقب باشند شرمنده تاریخ نشویم موضوع مطلب : دولت11 نگرانی اقتصاددان اصلاحطلب از بازتولید سیاستهای ناکام دولت سازندگی موضوع مطلب : دولت11 به گزارش جهان، تعبیری که شبیه آن را در نیویورک در مقابل خبرنگاران آمریکایی عنوان کرده بود و گفته بود که اوضاع اقتصادی ایران بدتر از آن است که من تصور می کردم. درست در شب مذاکره واریز یارانه ها به خاطر کسری هزار میلیاردی به تعویق افتاد. موضوع مطلب : دولت11 گرگ ...میش ...لنگه کفش ...چوپان ...صفوف متحد ...شکستن ... خوب چه میشه کرد بهش هی گفتم نمیخواد سکوت کن اما جلوم وایستاد گفت : نه الان وقت سکوت نیست اگه جرئت نداری مستقیم بگی خوب بلدی که داستان بساز ...یکم فکر کردم دیدم ...اوووم ...نه ...انگار بدم نمیگه ...یادم آمد یه بار برای همیشه تو تاریخ یه مثال هست ... مثال : گرگ و میش ...و بازی کودکانه ما که یه تعدادی میش بودن و یه چوپان و یکی هم گرگ میشد ...و شعر گرگمو گله میبرم ...چوپون دارم نمیذارم ... و اما داستان روستای ما از اینجا شروع میشه که مردم روستا که از دست عملکردهای سرسختانه چوپان قبلی سخت به رنجش افتاده بودن و دلشون یکمی آرامش میخواست و بهبود شرایط به قول خودشون آمدن به چوپان قبلی استراحت بدن ...برای همین یه نفر دیگرو برای چوپانی از زمین و گله شون انتخاب کردن ...خوب خاک آن روستا تنها سرمایشون بود و گوسفندا باعث استقلالشون و حراست این دوتا باعث فشار های زیادی از جانب گرگ های درکمین گله نشسته شده بود ... خوب چوپان جدید آمد با کلی وعده وعید ...قول داد ظرف مدت صد روز بله صدروز اوضاع رو کاملا مساعد کنه فکر میکرد چوپان قبلی خیلی ساده داشته گله و خاک و میچرخونده و جلوی گرگ ها ایستاده بوده ...بالاخره به هر حیله و طرفندی شده توجه مردم به سمت چوپان جدید جلب شده بود آن کارش رو شروع کرده بود ... آنطرف داستان گرگ هایی بودن که متمدن شده بودن دیگه مستقیم نمیزدن به گله و تیکه پاره نمیکردن ...مدام حقوق حمایت میش ها سرمیدادن :)) این گرگ های قصه ی ما کراوات زده و سرو رو تراشیده و شیک و پیک پیام یه اجلاس رو دادن و درخواست کردن طبق قرار های هر ساله چوپان هم بیاد ...چوپان شال و کلاه کردو راه افتاد ... این اتفاق زمانی افتاد که فقط شاید 50 روز از دوره چوپانی چوپان میگذشت و مردم هی شماره میکردن که پس کی اتفاقات خوب میافته چرا هیچی تغییر نمیکنه و همه روستا تو سکوت و سکوت فرو رفته بودن .... خلاصه سرتون درد نیارم ...مردم با خرسندی چوپان رو راهی کردن سر میز مذاکره با گرگ های متمدن بشینه ... اولش خوب بود نطق کوبنده ی چوپان جیغ و دست و هووووووووووووووررای اهالی رو برد بالا اما ...اما ...اینجاست که بقیه داستان شروع میشه ... چوپان موقع برگشت به توصیه رئیس گر گ ها که بهش گفته بود تو یه تک بزن من زنگ میزنم ...موقع برگشتن یه تک زدو رئیس گرگ ها یه زنگ زد و یه سری مکالمات تلفنی صورت گرفت آخرشم مردم روستا نفهمیدن بالاخره این وسط چی شد فقط همین قدر متوجه شدن که همه آن نطق کوبنده کشک شد ...:) دیگه کار به جایی رسید که یه عده تو روستا به خودشون آمدن گفتن نمیشه که پس خاکمون میش هامون چی میشن ...درسته گرفتاریم ولی این همه بدبختی نکشیدیم که یه دفه همه آرمان هامون بشه کشک ...خلاصه راه افتادن سمت فرودگاه روستا ...یه عده دیگه هم که مثل چوپان تفکرشون منفعل بود راه افتادن با سوت و کف و گل و اینا ...دوتا گروه به هم رسیدن ...گروه مخالف شعار مرگ بر گرگ تیزدندان سر میداد و گروه موافق سوت و کف ... چوپان با تاخیر رسید ...صفوف مخالفا درحال اقامه یه فریضه واجب بودن که یه عده کت و شلوار پوش و به ظاهر محافظ چوپان زدن به صف و آنها رو پراکنده کردن تا چوپان سراز پاغرور نشناخته رو به سرمنزل مسند چوپانی برسونن ...خلاصه ...یه نفر آنوسط از دست محافظین و رفتار ناشایستشون بی اهمیتی چوپان جوش آورد یه لنگه کفشی پرتاب کرد ... کل ماجرا توی همین لنگه کفش خلاصه شد و همه چی انگار که ماست مالی بشه رفت زیر نقطه کفش این لنگه کفش و آن تعداد مخالف شدن یه مشت متحجر و منافق و غیره ... و این داستان همچنان باقی است ...:)) (از وبلاک سکوت سنگ ، فریاد دل) موضوع مطلب : دولت11 در مدت کمتر از 60 روز بالغ بر 70 عزل و نصب در نهاد ریاست جمهوری صورت گرفته و این رکوردی جدید برای دولت یازدهم است. موضوع مطلب : دولت11 قابلمه(گفت و شنود) (از روزنامه کیهان) موضوع مطلب : دولت11 تحلیلی پیرامون وقایع سفر رئیس جمهور به نیویورک:
«نرمش قهرمانانه» ایران یا آمریکا؟! / وقتی که دولت ایران و دولت آمریکا با یکدیگر منافع مشترک پیدا می کنند!
بی توجهی دستگاه دیپلماسی کشور به هشدار رهبر انقلاب مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن مقامات آمریکایی تا جایی پیش رفت که رئیس جمهور ایران در نشست خبری با خبرنگاران رسانههای جمعی در پایان سفر به نیویورک با مثبت خواندن سخنان اوباما در سازمان ملل خواستار تنش زدایی دو کشور ایران و آمریکا برای رسیدن به منافع مشترک! دولت ها شد.
![]() کری در پاسخ به این که اگر آیا آمریکا به لغو تحریمها علیه ایران تمایل خواهد داشت؟ گفت: تا زمانی که یک روند قابل راستیآزمایی و شفاف که بر اساس آن بفهمیم ایران دقیقا با برنامه هستهییاش چه کار میکند برقرار نشود، آمریکا تحریم ها را لغو نخواهد کرد. موضوع مطلب : دولت11 بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلیسینا دررابطه با تماس روحانی
خبرنامه دانشجویان ایران: بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا همدان با صدور بیانیهای به مذاکرات شب گذشته اوباما و روحانی واکنش نشان داد.
به گزارش «خبرگزاری دانشجو»، متن بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا همدان در واکنش به مذاکرات شب گذشته اوباما و روحانی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
"ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى ، چه در عالم سیاستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسمگذارى شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبى ندارد، اما این کشتىگیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چهکار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حملهى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند."
مقام معظم رهبری 26/06/92
حضور هیئت ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و دیدارهای دیپلماتیک و مواضع رئیس جمهور و وزیر امور خارجه در خصوص مسائل مختلف از جمله موضوع هسته ای بازتاب ها و واکنش های مختلفی را در پی داشته است با توجه به اینکه در ماه های اولیه فعالیت دولت جدید می باشیم و تیم جدید مذاکره کننده هنوز مذاکرات جدی را با گروه 5+1 نداشته قضاوت درباره روندی که در پیش گرفته شده است کمی زود می باشد اما توجه به نکاتی پیرامون این موضوع در شرایط حساس کنونی لازم و مهم می باشد :
1- تقابل انقلاب اسلامی ایرانی با طاغوت جهانی و در راس آن شیطان بزرگ آمریکا یک تقابل سیاسی و اختلاف نظر در خصوص یکی دو موضوع نیست که بشود با یک نشست سیاسی و لبخند دیپلماتیک آن را حل کرد و همانطور که رهبر کبیر انقلاب در خصوص زمان رابطه با آمریکا می فرمایند : "مگر انشاء الله روزی برسد که آنها به اشتباه خود پی ببرند و در مسیر انسانیت و انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند" ایشان همچنین مذاکره بخاطر منافع ملت را مشروط به شرایطی می پذیرند و خطاب به نمایندگان ویژه دولت آمریکا در سال 58 می گویند: « اگر چنانکه آمریکا دست از جاسوسی بر ضد نهضت بردارد راه مذاکره در خصوص بخشی از روابطی که به نفع ملت است باز می باشد.» لذا دولت مردان باید در موضع گیری های خود به ماهیت تقابل انقلاب اسلامی و آمریکا به عنوان نماد روند ظالمانه نظام سلطه توجه داشته باشند.
2- همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند "نرمش قهرمانانه" در عرصه دیپلماسی می تواند در مواقعی خوب و قابل قبول باشد اما واضح است که این نرمش یک حرکت تاکتیکی در برابر دشمن است و نه تلاش برای ایجاد رابطه راهبردی با دشمنی که هنوز تغییری در سیاست های استکباری خود که در تناقض آشکار با منطق اسلام "لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون" نداده است، نیست.
3- در خصوص استفاده دیپلماسی و نرمش قهرمانانه آنچه که مورد اهمیت است با توجه به تجربه مذاکرات هسته ای در سال های 82 و مذاکرات در خصوص گروگان های لانه جاسوسی در الجزایر در سال های اولیه انقلاب توجه به برنامه ها و اهداف دشمن است، واضح است اگر در دیپلماسی ما در خصوص برخی مسائلی کفتگو کنیم و به توافق برسیم باید خروجی آن به نفع ملت باشد و همانطور که در شعارهای دولت مطرح شد ضمن حفظ منافع ملی و خطوط قرمز انقلاب به کاهش فشارهای اقتصادی منجر شود در غیر این صورت اگر قرار باشد مثل گذشته پس از مدتی وقت کشی و گرفتن امتیازاتی هیچ دست آوردی برای ملت نداشته باشد نه تنها نرمش و مذاکره تدبیری درست نیست بلکه حماقتی استراتژیک است.موضوع مطلب : دولت11 بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلیسینا دررابطه با تماس روحانی
خبرنامه دانشجویان ایران: بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا همدان با صدور بیانیهای به مذاکرات شب گذشته اوباما و روحانی واکنش نشان داد.
به گزارش «خبرگزاری دانشجو»، متن بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا همدان در واکنش به مذاکرات شب گذشته اوباما و روحانی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
"ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى ، چه در عالم سیاستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسمگذارى شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبى ندارد، اما این کشتىگیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چهکار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حملهى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند."
مقام معظم رهبری 26/06/92
حضور هیئت ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و دیدارهای دیپلماتیک و مواضع رئیس جمهور و وزیر امور خارجه در خصوص مسائل مختلف از جمله موضوع هسته ای بازتاب ها و واکنش های مختلفی را در پی داشته است با توجه به اینکه در ماه های اولیه فعالیت دولت جدید می باشیم و تیم جدید مذاکره کننده هنوز مذاکرات جدی را با گروه 5+1 نداشته قضاوت درباره روندی که در پیش گرفته شده است کمی زود می باشد اما توجه به نکاتی پیرامون این موضوع در شرایط حساس کنونی لازم و مهم می باشد :
1- تقابل انقلاب اسلامی ایرانی با طاغوت جهانی و در راس آن شیطان بزرگ آمریکا یک تقابل سیاسی و اختلاف نظر در خصوص یکی دو موضوع نیست که بشود با یک نشست سیاسی و لبخند دیپلماتیک آن را حل کرد و همانطور که رهبر کبیر انقلاب در خصوص زمان رابطه با آمریکا می فرمایند : "مگر انشاء الله روزی برسد که آنها به اشتباه خود پی ببرند و در مسیر انسانیت و انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند" ایشان همچنین مذاکره بخاطر منافع ملت را مشروط به شرایطی می پذیرند و خطاب به نمایندگان ویژه دولت آمریکا در سال 58 می گویند: « اگر چنانکه آمریکا دست از جاسوسی بر ضد نهضت بردارد راه مذاکره در خصوص بخشی از روابطی که به نفع ملت است باز می باشد.» لذا دولت مردان باید در موضع گیری های خود به ماهیت تقابل انقلاب اسلامی و آمریکا به عنوان نماد روند ظالمانه نظام سلطه توجه داشته باشند.
2- همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند "نرمش قهرمانانه" در عرصه دیپلماسی می تواند در مواقعی خوب و قابل قبول باشد اما واضح است که این نرمش یک حرکت تاکتیکی در برابر دشمن است و نه تلاش برای ایجاد رابطه راهبردی با دشمنی که هنوز تغییری در سیاست های استکباری خود که در تناقض آشکار با منطق اسلام "لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون" نداده است، نیست.
3- در خصوص استفاده دیپلماسی و نرمش قهرمانانه آنچه که مورد اهمیت است با توجه به تجربه مذاکرات هسته ای در سال های 82 و مذاکرات در خصوص گروگان های لانه جاسوسی در الجزایر در سال های اولیه انقلاب توجه به برنامه ها و اهداف دشمن است، واضح است اگر در دیپلماسی ما در خصوص برخی مسائلی کفتگو کنیم و به توافق برسیم باید خروجی آن به نفع ملت باشد و همانطور که در شعارهای دولت مطرح شد ضمن حفظ منافع ملی و خطوط قرمز انقلاب به کاهش فشارهای اقتصادی منجر شود در غیر این صورت اگر قرار باشد مثل گذشته پس از مدتی وقت کشی و گرفتن امتیازاتی هیچ دست آوردی برای ملت نداشته باشد نه تنها نرمش و مذاکره تدبیری درست نیست بلکه حماقتی استراتژیک است.موضوع مطلب : دولت11 دیگر کسی نمیتواند بگوید ندیدن کدخدا علت اصلی مشکل است
خبرنامه دانشجویان ایران: مهدی محمدی، کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی با عنوان "درباره مهمترین تلفن ژئوپولیتیک یک دهه اخیر" به بررسی گفتگوی تلفنی رئیس جمهور با همتای آمریکایی خود پرداخت. به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ محمدی در این مطلب با بیان این مطلب مینویسد: یکم ــ آقای روحانی و تیمش مرزهای تاریخی روابط جمهوری اسلامی ایران و آمریکا را با سرعت بسیار بالایی درنوردیدهاند. شامگاه جمعه وقتی خبر مذاکره تلفنی اوباما و روحانی به تهران رسید ــ و تیم دولت عمد داشتند که بهسرعت و از کانالهای رسمی برسد و فوراً هم رسانهای شود ــ بهسرعت این نکته در ذهنم شکل گرفت که این دوستان مطابق تأکیدات مکرری که خودشان داشتهاند از اختیار کامل برخوردار بودهاند یا برخی مجوزهایی را در اختیار داشتهاند، اما طوری رفتار میکنند که انگار برای تماس دستور داشتهاند. شاید به آقای روحانی گفته شده باشد که اگر لازم دانستید و ضرورت دیدید میتوانید تماس مستقیم برقرار کنید، حالا لابد آقای روحانی میگوید ضرورت دیده و لازم بوده است، بسیار خوب، نخستین سؤال وقتی ایشان به تهران رسید این است: دقیقاً کدام ضرورت اجتناب ناپذیر ایجاب میکرده پس از دیدار کری و ظریف، ایشان هم تلفنی با اوباما گفتوگو کند؟ و اگر این مکالمه تلفنی انجام نمیشد دقیقاً چه ثلمهای به دیپلماسی وارد میشد؟ این مهمترین سؤالی است که روحانی باید به آن پاسخ بدهد. ایشان مجوزی بسیار گرانقیمت را هزینه کرده است؛ لابد توضیحی دراینباره دارد که در مقابل چهچیز به دست آورده است یا انتظار دارد بیاورد. دوم ــ رهبر کریم و بصیر انقلاب اسلامی پیش از این بهصراحت فرمودهاند که با مذاکره با آمریکا مخالفتی ندارند اما به آن بدبین هستند. مهمترین نکتهای که اکنون باید در نظر داشت این است که این بدبینی همچنان به عمیقترین وجه ممکن به جای خود باقی است. ایران و آمریکا با هم تماس گرفتهاند اما این تماس تماس دو دشمن است. یک نشست یا یک مذاکره تلفنی هیچ دشمنی را تبدیل به دوست نمیکند. همهچیز در عمل روشن خواهد شد یعنی آنجا که پای بدهبستان به میان بیاید. باید دید آمریکاییها چه میدهند و بهازای آن چه میخواهند. تعدیل خط قرمز تماس با آمریکا نباید کسی را به این توهم بیندازد که خط قرمزهای هستهای ایران هم کمرنگ شده است. این تعدیل برای ایستادگی بر سر آن خطوط قرمز است و برای اینکه عقلانیت و مشروعیت مقاومت در آن روز در حداکثر مقدار ممکن قرار بگیرد بهویژه در زمانی که میدانیم دشمن تصمیم دارد در این مسئله مردم را در مقابل نظام قرار بدهد. نه مذاکره دشمنی را به دوستی بدل میکند و نه حرف میتواند جای عمل را بگیرد. در مرحلهای هستیم که میتوان گفت شکل دیگر مهم نیست بلکه محتوا مهم است و انعطاف بر سر شکل دقیقاً با هدف مقاومت بر سر محتوا انجام شده است.سوم ــ از سالها قبل کسانی در ایران همواره گفتهاند که صرف اجازه تماس مستقیم و رایزنی باعث پیشرفتهای حیرت انگیز مذاکراتی خواهد شد. در واقع مکرراً دیدهایم که وقتی یک مذاکره دیپلماتیک ــ از جمله در موضوع هستهای ــ به نتیجه نرسیده کسانی گفتهاند علت اصلی جز این نبوده است که مذاکره کنندگان اجازه تماس و رایزنی مستقیم با آمریکا را نداشتهاند. به همین دلیل در بسیاری از موارد ضعفهای مذاکراتی و دیپلماتیک، پشت این بهانه «تا با صاحب اصلی دعوا حرف نزنیم چیزی حل نمیشود» مخفی شده است. اکنون این بهانه از میان برداشته شده است. اگر تماس مستقیم با آمریکا بنا باشد معجزهای بکند الآن موقع آن است. دیگر کسی نمیتواند بگوید ندیدن کدخدا علت اصلی مشکل است. حالا روبهروی آن که کدخدایش میخواندند نشستهاند، تماس تلفنی و جلسه حضوری هم برقرار است. اگر حل نشد، حق داریم نتیجه بگیریم مشکل جای دیگری است؟ چهارم ــ هیچکس در ایران سرمایه سیاسی لازم برای نرد عشق باختن با آمریکا برای زمانی طولانی را ندارد. در واقع دقیق اگر باشیم اساساً رابطهای در کار نیست بلکه هرچه هست به آزمون گذاشتن نیت و اراده آمریکاست. ضرورت ندارد واشنگتن ماهها و بهدفعات آزموده شود، در همان یکی دو فرصت اول میتوان دریافت که در حوزه نیات و در حوزه اراده سیاسی تغییری ایجاد شده است یا نه. فقط دستاوردهای عینی است که میتواند تداوم روند را ضمانت کند. پس از 3 دهه آمریکا فرصتی دارد که نشان بدهد چیزی تغییر کرده است. اگر این فرصت از دست برود تجدید آن دیگر تا دههها امکانپذیر نخواهد بود و آنچنان فضای ضدآمریکایی در ایران به وجود میآورد که هرگونه تماس مستقیم بیمعنا خواهد شد چه رسد به حرکت بهسمت رفع نگرانیها و همکاری در حوزه منافع مشترک. واضح است که آمریکا غافلگیر شده است و معلوم نیست واشنگتن برای این وضعیت سناریویی از پیش نوشته دارد یا نه. مرحله انتقال از حرف به عمل خیلی نمیتواند طول بکشد. اوباما را نمیدانیم اما در تهران روشن است که آقای روحانی خیلی وقت ندارد. پنجم ــ نمیدانم چرا ولی یاد ایام فتنه افتادهام. آن روزها وقتی کسی میپرسید: "چرا اجازه نفرمودند که همان شب اول سران غائله جمع شوند؟" پاسخ این بود که باید زمان داده میشد تا ماهیتشان آشکار شود و مردم خود درباره آنها به جمعبندی برسند. یادم هست فرموده بودند: اینها پیش از محکومیت در دادگاه دستگاه قضایی باید در دادگاه افکار عمومی محکوم شوند. چیزی درون قلبم میگوید باز هم همان ماجرا در حال تکرار است. باید فرصتی داد که مردم برأیالعین ماهیت آمریکا را ببینند. چند ماه خون دل خوردن ارزشش را دارد. اگر ماهیت آمریکا عوض شده بود که فتح الفتوح انقلاب اسلامی رخ داده است وگرنه میتوان جبهه مقاومت را با قدرتی صدچندان بازسازی کرد. موضوع مطلب : دولت11 پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |