سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خا نه دوست
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

به نام خدا و برای خدا

این روزها شاهد خبرهای نگران کننده ای مبنی بر تاراج منابع گازی کشورمان، توسط دولت بی عرضه و لیبرال جناب روحانیغ هستیم، خبر از این قرار است که در توافقی محرمانه، ایران به مدت 14 ماه روزانه مبلغ 57 میلیارد و ششصد میلیون تومان گاز مجانی به دولت ترکیه صادر می نماید تا رضایت ترکها حاصل گردد!

بیژن زنگنه وزیر نفت با بی شرمی تمام در این رابطه می گوید: «در ازای صادرات گاز به ترکیه بر اساس آنچه داوری اعلام کرده، پولی دریافت نمی کنیم، این به معنای جریمه نیست.»

ممکن است دلیل اقدام ضد منافع کشور برای آحاد ملت روشن نباشد. در این رابطه باید گفت؛ بعد از افشاء فساد در عقد قرارداد کرسنت که توسط وزیر فعلی نفت در دولت اصلاحات امضاء شده بود و فرزند هاشمی رفسنجانی هم، برای کاهش قیمت گاز به یک چهرم قیمت جهانی رشوه دریافت کرده بود، مدیر شرکت کرسنت در دادگاههای آمریکا محکوم و دریافت رشوه توسط مهدی هاشمی رفسنجانی، محرز، ولی پرونده کرسنت توسط برخی عوامل مرحوم رفسنجانی در سازمان بازرسی کل کشور بایگانی گردید!

پس از مدتی کشور طرف قرارداد از ایران شکایت کرده و خواستار پرداخت غرامت شد. با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و معرفی بیژن زنگنه بعنوان وزیر نفت، دادگاه بین المللی لاهه احساس کرد که ایران امضاء کننده قرارداد (بیژن زنگنه) را متخلف نمی داند و لذا ایران را محکوم به پرداخت غرامت بهع مبلغ 13 میلیارد دلار به کشور امارات نمود.

پس از محکومیت ایران در دادگاه بین المللی، کشور ترکیه با ادعای اینکه ایران بر اساس قرارداد کرسنت به ترکیه گاز را گرانتر فروخته، لذا از ایران شکایت کرده و کشورمان محکوم به پرداخت حدود دو میلیارد دلار به کشور ترکیه شد. با محکومیت ایران، حسن روحانی و متخلفین پرونده کرسنت و ترکیه، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، در نشستهای محرمانه با طرف ترک، موافقت کردند، تا مبلغ 8000 میلیارد تومان گاز رایگان به کشور ترکیه صادر نمایند!

مردم عزیز کشورم؛ محکومیت ایران در پرونده های کرسنت و ترکیه، بخاطر اخذ رشوه توسط فرزند هاشمی رفسنجانی و بکار گیری مجدد بیژن زنگنه بعنوان وزیر نفت در دولت حسن روحانی بوده است!!!

دوستی در صفحه مجازی خود نوشته بود؛ "شاید باورش سخت باشه، یه زمان وزیر نفت داشتیم؛ تندگویان که در راه انجام وظیفه ،اسیر و شهید می شود، الان هم وزیر داریم بنام زنگنه که وزارتش برای کشور به اندازه یک جنگ خسارت ببار اورد!!!"

والسلام

(ازوبلاک وزنه سیاسی)




موضوع مطلب : دولت11

پنج شنبه 96 خرداد 11 :: 12:49 صبح

بازی کثیف برای بُرد در انتخابات
«اصلاح‌طلبان با بازسازی سناریوی دیو و دلبر در انتخابات ریاست‌جمهوری، به شیوه کثیف جمع‌آوری رأی دست زدند».
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب دراین‌باره نوشت؛ انتخابات ریاست‌جمهوری برخلاف تعریف رایج از دموکراسی‌های عرفی قبل از آنکه ناظر بر اقبال آگاهانه از یک گزینه و ادبار آگاهانه از گزینه دیگر باشد نوعی دموکراسی شرطی (Conditional Democracy)  را افاده معنا می‌کند.
شرطیتی «پاولفی» که طی آن جامعه رای‌دهنده از طریق دوگانه «دیو و دلبر» ترسانده و مدیریت می‌شود تا در وحشت از یک «هیولای مفروض انگاشته شده» التجاء به «اهورای محبوب پرداخته شده» در سوی دیگر کارزار ببرند.
فی‌الواقع چرائی پیروزی روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم یک چیز است اما مهم‌تر از آن چیستی پیروزی ایشان و ماهیت اقبال به ایشان است که انتخابات 29 اردیبهشت را برخوردار از ناسالمی می‌کند.
آنچه که در فرآیند انتخابات 29 اردیبهشت قابل آسیب‌شناسی است شرطی شدن دموکراسی در دوگانه «دیو و  دلبر» است که از سال 76 اعمال شده است.
در 29 اردیبهشت نیز همین ظرفیت این‌ بار توسط روحانی فعال شد و مشارالیه بعد از درک شکست محتملش در فردای مناظره دوم با توسل به شرطی کردن جامعه، کامیابانه موفق شد تا با پشتگرمی به «آرای کثیف» پیروز انتخابات شود.
رشد 6 درصدی آرای روحانی از سال 92 با 50/5 درصد در مقابل آرای 57 درصدی ایشان در 96 را بلاتردید می‌توان به حساب سرریز آرای  کثیف در سبد رای روحانی در 96 گذاشت.
لازم به ذکر است که اطلاق و اتصاف «آرای کثیف» ناظر بر آرای شهروندان نیست و در واقع در این گزاره به جای رای‌دهندگان، دستگاه و ساز و کار «سازندگان رای» مطمح نظر است که از مردم رأی‌رُبایی می‌کنند.
آرای کثیف ناظر بر شکل ناصواب افزایش آرا از طریق بازی کثیف یا Dirty Game است که طی آن روحانی در یک بی‌اخلاقی آشکار با آلودن فضا به عنصر دروغ و عوام‌فریبی موفق شد فضای انتخابات را مسموم کرده و با تزریق عنصر ترس به فضای رقابت‌ها، شهروندان را «مدیریت خوف» کند.
کوبیدن بر افسانه «جنگ» با اتخاذ ادبیاتی از این دست که عدم رای به ایشان یعنی خطر جنگ و روی کار آمدن جنگ‌طلبان ادعای اینکه رقیب در صورت پیروزی درصدد دیوارکشی در پیاده‌روها است و رقیب آدم‌خوار است و خون آشام و خشونت‌ورز است!
بدین منوال هر چند می‌توان برد روحانی را بردی غیراخلاقی نامید اما و  در عین حال این واقعیت را نیز نمی‌توان نادیده انگاشت که اصولگرایان نیز طی 3 دهه گذشته با رویکردهای نامنعطف و نامدبرانه به راحتی بستر سوءاستفاده را برای رقیب فراهم آورده‌اند تا هر آینه ایراد اتهامات داعیشگری و طالبان صفتی به ایشان از جانب اقشار خاکستری که عموما فاقد عمق و درک و بینش سیاسی‌اند مورد باور و اقبال قرار گیرد.
این که مشاهده می‌شود در 76 ناطق نوری به همین اتهام داعش صفتی و دیوارکشی در خیابان نتیجه انتخابات را واگذار کرد و اینک همین ناطق در اردوی اتهام‌زنندگان 76 جبهه مقابل را متهم به داعش صفتی می‌کنند و بازی را می‌برند نمونه قابل استنادی از ناسالمی فضای سیاسی است.




موضوع مطلب : دولت12

پنج شنبه 96 خرداد 11 :: 12:37 صبح

افسران - گاز بد بو




موضوع مطلب : ذولت11

سه شنبه 96 خرداد 9 :: 1:9 صبح

افسران - فرزند رهبر انقلاب




موضوع مطلب : حضرت آقا

سه شنبه 96 خرداد 9 :: 1:7 صبح

افسران -  رئیس‌جمهور این تصویر را نبیند




موضوع مطلب : دولت12

سه شنبه 96 خرداد 9 :: 1:3 صبح

وطن امروز 7 خرداد 1396

23 خرداد 88 و 30 اردیبهشت 96 هر دو روز «شنبه» بودند اما این شنبه کجا و آن شنبه کجا؟! پس «شنبه» فقط «نخستین روز هفته» نیست، بلکه اولین و مهم‌ترین محل افتراق 2 جریان سیاسی هم است؛ نامزد جریان اول با 13 میلیون رأی، نه فقط عصر جمعه 22 خرداد 88 که هنوز چند ساعت تا پایان رأی‌گیری باقی‌مانده، اعلام پیروزی می‌کند، که تا چند ماه هم بر آتش فتنه می‌دمد و چنان از کسب و کار مردم، سلب امنیت می‌کند و چنان به حیثیت این مردم و آبروی این جمهوری، لطمه می‌زند که دشمن قسم‌خورده بیرونی، برای آنچه از آن تعبیر به «تحریم فلج‌کننده» می‌کند، بهترین فرصت را مهیا می‌بیند! این از شنبه جریان اول! اما جریان دوم، با نمایش باشکوه اخلاق باخت و در حالی که حداقل 16 میلیون رأی یعنی 3 میلیون بیشتر از نامزد جریان اول داشته، در مقام عمل ثابت می‌کند می‌شود نتیجه انتخابات را واگذار کرد اما قانون‌گرایی و مدنیت و حقوق شهروندی و امنیت و ایمان را نه! این جریان، البته مستند به شواهد فراوان، اعتراضی هم اگر داشته باشد، آن را از مجاری قانونی و به شکل مدنی پیگیری می‌کند، نه بلوا و آشوب! طرفه حکایت اینجاست که در روزهای اخیر شاهد بودیم عناصری از همان جریان اول، سخنانی به قصد تحریک رقیب و احیانا اگر شد، به خیابان آوردن او بر زبان جاری کردند، نظیر آنچه حسن روحانی، روز شنبه بیان داشت و پیروزی خود در انتخابات را «پیروزی صلح بر جنگ» دانست و حداقل 16 میلیون ایرانی را «خشونت‌طلب» خواند، لیکن با وجود همه اینها، جریان دوم هرگز از همان راه نرفت که بازندگان نتیجه 22 خرداد 88 و البته بازندگان اخلاق 23 خرداد 88 رفتند! شگفتا! هم گزارش تخلفات، زیاد بود و هم تحرکات و تحریکات رقیب و هم حتی حداقل 3 میلیون رأی بیشتر اما فرق بسیار است میان جماعتی که انتخابات را فقط به شرط برد خود می‌خواهد، با جماعتی که به کلیت انتخابات، به نتیجه انتخابات، به رأی اکثریت و به قانون و مدنیت، التزام عملی دارد! و باز هم شگفتا! در انتخابات 29 اردیبهشت 96 در قیاس با دور دوم ریاست‌جمهوری همه ادوار گذشته انتخابات، هم نفر اول، نصاب کمترین رأی را داشت و هم نفر دوم، نصاب بیشترین رأی را! منتهای مراتب، تو وقتی «اخلاق باخت» داشته باشی و رأی مردم واقعا برایت محترم باشد و اصل و اساس انقلاب حقیقتا برایت حرمت داشته باشد، هرگز عمل بر مدار متوحشین عاری از عقل شنبه 23 خرداد 88 نمی‌کنی! آری! آن روز هم شنبه بود! و آن روز هم فردای انتخابات! لیکن آن روز، همانقدر مایه سرشکستگی جریان اول شد که شنبه 30 اردیبهشت 96 باعث سربلندی و افتخار جریان دوم! و نیک اگر بنگری، همین‌جاست که «رعایت اخلاق باخت» می‌تواند، از «بازنده»، «برنده» بسازد! و این مهم را برای همیشه در تاریخ ایران عزیز، «ثبت و ضبط» کند! این «رعایت اخلاق باخت» البته در حالی است که جریان دوم، موارد متعددی از تخلف را به مراجع ذی‌صلاح، گزارش داد و این کار را هم، کاملا قانونی و مدنی انجام داد! دقت شود! گاهی بازنده، بدون آنکه اندک اعتراضی به نتیجه داشته باشد، اخلاق باخت را مراعات می‌کند ولی «رعایت اخلاق باخت» و امتناع از هرگونه فتنه‌آفرینی، آنجا زیباتر و آنجا ماندگارتر است که اولا مستند به مدارک فراوان، اعتراضاتی در بستر قانون و مدنیت وجود داشته باشد؛ ثانیا در بحث حد نصاب، جریان همسو، رکورد رأی بیشتر نامزد دوم را بزند و جریان رقیب، رکورد رأی کمتر نامزد پیروز؛ ثالثا موارد زیادی تحرک مبنی بر تحریک جریان دوم به ریختن در کف خیابان دیده شود؛ رابعا نفر دوم انتخابات 96 از نفر دوم انتخابات 88، حدود 3 میلیون رأی بیشتر داشته باشد! بنابراین شنبه 30 اردیبهشت 96 تنها این مسئله در تاریخ ایران عزیز ما ثبت نشد که آقای فلانی،‌ انتخابات را از آقای بهمانی برد! اصولا انتخابات، یکی هم برای تحقق همین هدف واضح برگزار می‌شود که یکی اول بشود و دیگری دوم و الباقی در رتبه‌های بعد، اما آنچه فردای انتخابات ریاست‌جمهوری 96 در لوح محفوظ تاریخ و اندیشه سیاسی این مرز و بوم دیرین، به شکل ویژه، ثبت و ضبط شد، رعایت اخلاق باخت توسط جریانی بود که سال 88 انتخابات را برد لیکن با ادعای تقلب مواجه شد! اما کدام تقلب؟! همان که داعیه‌دارانش گفتند: «تقلب، واقعیت نداشت، بلکه اسم رمز آشوب بود!» پس آقایان آشوب‌طلب! اگر جمعه‌ها «نتیجه انتخابات» معلوم می‌شود، شنبه‌ها «نتیجه میزان فهم و شعور و انسانیت و انصاف و اخلاق آدمی» معلوم می‌شود! حتم کنید نتیجه «امتحانات شنبه 30 اردیبهشت 96» هم حکایت نتیجه «انتخابات جمعه 29 اردیبهشت 96» برای ابد، در دل هر ایرانی آزاده‌ای محفوظ می‌ماند! با این تفاصیل، اشکالی ندارد آقای روحانی! شما فرض کن ما خشونت‌طلبیم و شما اهل منطق! اما کاش همه شنبه‌ها، مثل شنبه ما اصحاب خشونت بود!




موضوع مطلب : دولت12

سه شنبه 96 خرداد 9 :: 12:55 صبح
محمدرضا شهبازی - گروه طنز رجانیوز:
تذکر: این گفتگوها غیر واقعی بوده و زائیده ذهن بیمار نویسنده است. 
وزیر ورزش و امور جوانان: خب به سلامتی مثل اینکه پرونده قاچاق بودن لباسها هم حل شد؟
وزیر آموزش و پرورش: بله، من همیشه به بچه ها گفتم قاچاق لباس در شان من که مسئول تربیت نسلهای بعد هستم خوب نیست، باید همه لباسها قانونی وارد بشه...
وزیر دادگستری: احسنت... ای کاش همه ما به جایگاهی که بعنوان یک مسئول در نظام اسلامی داریم توجه کنیم.
وزیر صنعت: داری به من تیکه میندازی؟
وزیر دادگستری: نه بخدا... چی کار به تو دارم آخه؟
وزیر صنعت: من همه هزار میلیارد سرمایه ام رو قانونی بدست آوردم. من از اول انقلاب مسئول بودم توی مملکت و زیر ذره بین رسانه ها، اصلا نمیتونستم غیر قانونی پول در بیارم. همه کارمندهای شرکتهایی که دارم بیمه هستن. حق و حقوق همه شون رو همیشه دادم...
 
وزیر جهاد کشاورزی: با شما نبود که...
وزیر صنعت: چی؟
وزیر جهاد کشاورزی: میگم میدونیم، با شما نبود!
وزیر صنعت: چی میگی، بلند بگو!
وزیر آموزش و پرورش: میگه با شما نبود!
وزیر صنعت: کی؟
وزیر آموزش و پرورش: من.
وزیر صنعت: تو که چیزی نگفتی، اون با کی بود؟
 
وزیر راه: بابا بی خیال... هیچی... میگم من هم هول افتاده توی دلم. با اینکه همه کارهای سند این خونه لواسون انجام شده اما چند وقته خیلی به من گیر میدن... همینجوری الکی میترسم آخر یه گیری پیدا کنن.
وزیر آموزش و پرورش: راستی گفتی خونه لواسون یادم افتاد. میگم شما خونه ات بزرگه، جا داری ما یک کم از این لباسهایی که وارد میکنیم رو بیاریم اونجا انبار کنیم؟
وزیر جهاد کشاورزی: میگم حالا شما چرا توی خونه انبار میکنی؟ توی کار واردات لباسی دیگه، قانونی؛ قشنگ یه انبار بیگر بریز توش!
وزیر آموزش و پرورش: نه بحث قانونی و غیر قانونی که نیست. بالاخره من وزیر آموزش و پرورش این مملکتم، باید استفاده بهینه از فضا و مکان رو به بچه هام یاد بدم، باید از بچه های خودم شروع کنم. باید یاد بگیرن که کلی اتاق نباید بی کار بیفته توی خونه.
وزیر دادگستری: احسنت... کاش همه ما به فکر تربیت بچه هامون باشیم.
 
وزیر صنعت: باز به من تیکه انداختی؟ همه بچه های من خودشون جربزه نشون دادن، فکر نکن چون بچه من بودن و باباشون هم کلی شرکت و هزار میلیارد سرمایه داره به جایی رسیدن. من از اول انقلاب مسئول بودم توی مملکت و زیر ذره بین رسانه ها، اصلا نمیتونستم غیر قانونی پول در بیارم....
وزیر دادگستری: بله.. بخدا با شما نبودم...
وزیر صنعت: چی؟
وزیر دادگستری: ای بابا... میگم بخدا با شما نبودم، همینجوری یه نکته اخلاقی گفتم...
وزیر صنعت: بی اخلاق خودتی! من جای بابای تو ام!
وزیر راه: بابا بی خیال...
 
وزیر ارتباطات: میگم آقا من الان چی وارد کنم بهتره؟ بین جارو برقی و شامپو موندم.
وزیر جهاد کشاورزی: نمیدونم ولی به نظر من الان نون توی واردات اسپرم گاوه... باز از طیب نیا بپرس، آمار وارداتو صادرات دستشه.
وزیر آموزش و پرورش: به نظر من شما یه چیزی وارد کن که به حوزه مسئولیتت هم بخوره تا فردا پشت سرت حرف در نیارن بگن بجای اینکه فکر و ذکرش مسئولیتش باشه رفت توی کار واردات. من رو ببین عبرت بگیر. اگر بجای لباس، دفتر مشق و مداد خودکار وارد کرده بودم کسی گیر نمیداد.
وزیر جهاد کشاورزی: آخه گیر واسه چی، قانونی بوده دیگه.
 
وزیر آموزش و پرورش: خودشون هم میدونن، ولی چون من نماد تربیت و علم و دانش هستم توی دولت، فهمیدن من رو بزنن همه دولت رو زدن.
وزیر ارتباطات: آفرین... باید یه چیز مرتبط وارد کنم.
وزیر آموزش و پرورش: مثلا موبایل وارد کن.
وزیر ارتباطات: نه... به نظرم باید کارت شارژ وارد کنم، مصرفش از موبایل بیشتره!
وزیر جهاد کشاورزی: بابا درسته داریم هر خرت و پرتی رو وارد میکنیم ولی انصافا دیگه کارت شارژ رو نمیشه وارد کرد.
وزیر صنعت: خجالت بکش... من رو میگی؟ من کلی شرکت و هزار میلیارد سرمایه دارم، بعد میام خرت و پرت وارد کنم. من از اول انقلاب مسئول بودم توی مملکت و زیر ذره بین رسانه ها، اصلا نمیتونستم غیر قانونی پول در بیارم....
وزیر جهاد کشاورزی: بابا من به شما چه کار دارم پدر جان...
 
وزیر صنعت: چی؟
وزیر آموزش و پرورش: میگه من با شما کاری ندارم.
وزیر صنعت: نمیتونی هم کاری داشته باشی، در این حد و اندازه ها نیستی...
وزیر جهاد کشاورزی: بله، شما درست میگید...
وزیر صنعت: چی؟
وزیر آموزش و پرورش: بابا تو مگه نرفتی آلمان گوشت رو عمل نکردی؟ اینهمه فحش خوردیم سر اینکه بخاطر یه عمل ساده رفتی آلمان بعد گوشت درست هم نشد؟
 
وزیر صنعت: بابا جنس چینی همه دنیا رو گرفته بی پدر!
وزیر نفت: چی دارید میگید شما... بزنید کانال یک... باز این یارو توی مستندش اسم کرسنت رو آورد... مگه ممنوع نکرده بود شورای امنیت ملی... یکی زنگ بزنه شورا بگه بیشتر ممنوع کنه دیگه...
وزیر صنعت: کی؟



موضوع مطلب : دولت12

سه شنبه 96 خرداد 9 :: 12:25 صبح
گروه طنز رجانیوز - محمدرضا شهبازی:
این روزها دلایل زیادی برای رای دادن به آقای روحانی برشمرده میشود اما در هیچکدام از آنها به خدماتی که آقای روحانی برای ایرانیان خارج از کشور به ارمغان آورد اشاره نمیشود. ما به اینها اشاره میکنیم:
1
آقای روحانی با خرید ایرباس، انعقاد دوباره قراردادهای تجاری با پژو، وارد کردن اسپرم گاو، پف فیل و غذای سگ و گربه از فرانسه باعث شد تا شراط برای زندگی ایرانیان ساکن فرانسه بهتر شود! بدین صورت که با خرید این کالاها، کلی جوان فرانسوی مشغول به کار میشوند و فرصتهای شغلی برای جوانان فرانسوی ایجاد میگردد، در نتیجه آنها دست از شغلهای کاذب یا موقت مانند دستفروشی، ظرفشویی در رستورانها و.. بر میدارند. در نتیجه این فرصتهای شغلی برای برخی از ایرانیان ساکن فرانسه ایجاد میشود تا به دستفروشی، ظرفشویی در رستورانها و... بپردازند. شاید بپرسید اینطور که نمیشود، جوان فرانسوی برود کارخانه ایرباس و پژو و... مشغول شود بعد ایرانی ساکن فرانسه دستفروشی کند؟ خب این دیگر در حیطه اختیارات آقای روحانی نیست و همین الان اگر خود ما هم باشیم جوان ایرانی را میفرستیم در ایران خودرو و فرانسوی ساکن ایران را میفرستیم دستفروشی. خود من تا حالا چند فرانسوی را دیده ام که در مترو داد میزدند هندزفیقی فقط 5 هزاق!
 
2
آقای روحانی به کارآفرینی برای جوانان خارجی در خارج هم بسنده نکرده و کلی از خارجی ها را آورده در ایران مشغول به کار کرده. برای مثال با دادن کترینگ قطارها به یک شرکت اتریشی برای آشپز و کمک آشپز اتریشی در داخل ایران کارآفرینی کرده. این هم به نفع ایرانیان خارج از کشور است. بالاخره این اتریشیها برای همیشه که نمی آیند داخل ایران آشپزی کنند. دلشان برای خانواده تنگ میشود، می‌آیند می‌روند. از آنطرف ما کلی ایرانی در خارج داریم که خانواده‌هایشان برای آنها سبزی قرمه سرخ میکنند می‌فرستند، لواشک درست میکنند میفرستند، رب انار میپزند میفرستند، مربا و شوید خشک و... میفرستند. خب این اتریشیها و اهالی سایر کشورها که در ایران کار پیدا کرده اند اگر موقع رفتن هر کدام یک بغچه از این چیزها را ببرند و بدهند دست ایرانی ها میدانید چقدر در هزینه پست ایرانیان خارج از کشور صرفه جویی میشود؟ تازه اینکه با پست بفرستند با اینکه مسافری برود یکی است؟ مسافر این اجناس را قشنگ با خودش میبرد داخل هواپیما اما پست اگر شوید و نعنا خشک را بندازد کنار اسپرم گاو در قسمت بار دیگر آن شوید و نعنا را میشود ریخت روی تخم مرغ یا دوغ و خورد؟ خود شما باشید میخورید که حالا انتظار دارید یک ایرانی در غربت بخورد؟ شاید بپرسید حالا اسپرم گاور کجا بود در قسمت بار هواپیما؟ خب بالاخره از آنهمه اسپرم گاوی که در قسمت قبل توضیح دادیم آقای روحانی وارد کرده بود، ممکن است یک مقدارش بخاطر نداشتن کیفیت یا گذشتن تاریخ مصرف بخواهد مرجوع شود دیگر!
 
3
طبق آمار در دولت آقای روحانی دو برابر کل هشت سال قبل از چین کالا وارد شده است. این قضیه حتما بر بهبود کیفیت زندگی ایرانیان خارج از کشور تاثیر مستقیم دارد. بدین صورت که با افزایش واردات از چین، بخش زیادی از کالاهای بی کیفیت چینی وارد ایران میشوند و کالاهای بی کیفیت کمتری در چین میماند تا توسط چین به سایر کشورها صادر میشود. بنابراین ایرانیان خارج از کشور که اصلا به عشق کالای اصلی اروپا و امریکا ایران را ترک کرده‌اند کمتر در معرض خرید کالاهای چینی بی کیفیت قرار میگیرند. شاید بگویید خب آدمی که در اروپا و امریکا زندگی میکند عقل دارد و می‌تواند کالای چینی نخرد. اما شما هم اگر یکبار نعنا یا شویدی که کنار اسپرم گاور وارداتیِ مرجوع شده فرانسوی در قسمت بار هواپیما بوده را میخوردید، عقل برایتان نمی‌ماند. حالا این شوید و نعنا کجا بوده؟ خب در قسمت قبل که توضیح دادیم؛ حالا ممکن است به تعداد همه کسانی که میخواهند برای فامیلشان شیوید و نعنا بفرستند خارج آشپز اتریشی و مهندس فرانسوی و... در ایران نباشد و چند نفر مجبور شوند با استفاده از پست آنها را بفرستند.
 
***
پس نتیجه میگیریم برای  بهبود کامل و همه جانبه شرایط ایرانیان خارج از کشور باید اسپرم گاو بیشتری از فرانسه وارد کرد و البته قبل از خرید به تاریخ انقضایش فکر کرد، کترینگ قطارهای بیشتری را به آشپزهای اتریشی سپرد و واردات از چین را افزایش داد. و همه اینها ممکن نمیشود مگر با انتخاب مجدد آقای روحانی! 



موضوع مطلب : دولت12

سه شنبه 96 خرداد 9 :: 12:19 صبح
< << 6 7 8 9 10 >> >

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت