خا نه دوست آخرین مطالب
حامی موسوی خود را بی دین و بی خدا 68درصد کاربران سایت حامی موسوی خود را بی دین و بی خدا می دانند اکثریت کاربران یکی از سایت های فعال در فتنه و آشوب سال گذشته را افراد «بی دین» و «بی خدا» تشکیل می دهند. دست کم نیمی از این افراد مقیم خارج کشور هستند. شبکه مجازی «بالاترین» در فتنه گری و آتش افروزی سال گذشته گروهک های ضد انقلاب نقش آفرینی می کرد و به انتشار انواع مطالب دروغ و جعلی و در عین حال مهیج در راستای شعله ور کردن آشوب می پرداخت. این پایگاه اینترنتی اگرچه از خارج کشور مدیریت می شود اما می کوشد چنین القا کند که نویسندگانش در داخل ایران و سر صحنه مبارزه! حضور دارند. بالاترین همچنین با پروژه منافقانه میرحسین موسوی هم پوشانی کامل داشت و سعی می کرد به فتنه مذهبی دامن بزند اما بعد از رسوایی های زنجیره ای روزقدس، 13آبان، 16آذر و عاشورای سال گذشته، عملاً وارد فاز عقده گشایی علیه مقدسات دینی شد. همین اقدام البته باعث ریزش اندک افراد مذهبی شد که خیال می کردند گردانندگان بالاترین (حامیان موسوی) غم و غصه مذهب و کشور و ملت دارند. اکنون بن بست جدیدی در شبکه صهیونیستی بالا ترین رخ نموده و آن اینکه از یک سو گردانندگان سایت با اذعان به ریزش مخاطبان داخلی خود، تلاش کردند از دوز فحاشی و هتاکی علیه مذهب بکاهند و به همین دلیل شماری از کاربران لامذهب دوآتشه را که دست گردانندگان بالاترین را رو می کردند، موقتاً از صفحه اول شبکه حذف کردند. اما از طرف دیگر آخرین نظرسنجی همین شبکه نشان داده که 68 درصد کاربران بالاترین ذاتاً ضددین هستند! به گزارش دویچه وله، در نظرسنجی این شبکه مجموعاً 4700 کاربر شرکت کردند که دست کم 50 درصد آنها گفته اند خارج از ایران هستند. همچنین 68 درصد اعلام کرده اند بی خدا و بی دین هستند! دویچه وله تاکید می کند که براساس این نظرسنجی ، هویت بالاترین با جامعه ایران متفاوت است. مهدی یحیی نژاد از کارگزاران بالاترین در گفت وگو با دویچه وله اذعان می کند: به تدریج از سال گذشته ایمیل هایی به ما می آمد که شما چه طور اجازه می دهید چنین مطالب توهین آمیزی علیه عقاید مردم ایران در صفحه اول بالاترین منتشر شود؟ ادامه این وضعیت می تواند منجر به این شود که ما مخاطبان خود را بیشتر و بیشتر از دست بدهیم. این ضد انقلاب خارج نشین اضافه می کند: ما مطالب حساسیت برانگیز و توهین آمیز را صفحه اول نمی گذاریم تا کاربری که برای اولین بار در اینترنت می آید و صفحه ما را می بیند، یکباره لینک هایی را که به خدا و پیغمبر فحش می دهد، نبیند و نگذارد برود. ما در همین حد صفحه اول را کنترل می کنیم(!) بدین ترتیب محتوای بالاترین همچنان ضددینی است چندان که این شبکه ضد انقلاب پریروز نوشت: هم جمهوری اسلامی و هم اسلام باید هر دو حذف شوند. اگر می خواهیم جایی برسیم باید با اسلام و محرم و صفر خداحافظی کرد. درود بر موسوی زیباست اما «یاحسین میرحسین» یک عقبگرد دینی است، همچنان که الله اکبر گفتن. ما با احکام اسلام مخالفیم نه فقط با احمدی نژاد. افرادی مانند هاشمی رفسنجانی هم نفسشان به همین جمهوری اسلامی وابسته است. و باید گفت ما بازی خوردیم در حمایت از امثال اینها. این حرف دل خیلی از ماهاست هرچند که دردناک باشد. موضوع مطلب : جلوه های رفتاری حضرت زهرا (س) جلوه های رفتاری حضرت زهرا (س) در رفتار با فرزندان بی تردید، سرنوشت هر انسانی، ریشه در روحیات و خصلت های کسانی دارد که در دوران طفولیت، نزدیکترین انسانها به او بودند. از طرف دیگر، در این دوران، مادر نزدیکترین فرد به انسان بوده، نقش سازنده وی در تعیین مسیر فرزند، بینهایت در خور توجه و امعان نظر است. نقطه آغازین سعادت یا شقاوت انسانها، دامن مادر و محیطی است که مادر، رکن اساسی آن محسوب میشود. پس میتوان گفت از این جهت، کودک مانند مومی است که در میان دستان قدرتمند مادر، قابلیت تبدیل به هر شکل و هیأتی را دارد. برتری الگوی پرورش : با کمی دقت در برخورد عاطفی و منطقی حضرت زهرا سلام اللّه علیها در می یابیم که آن بانوی بزرگوار، در ساختن روح و شخصیت فرزندان گرامی اش از ابزاری بسیار ظریف و دقیق استفاده کرده است، که بسیاری از آنها در حال حاضر، میان روانشناسان تربیتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و خبرگان این فن به نتایج مثبت آن ایمان آورده اند. بی شک، این توفیق بی نظیر در تربیت کودکان، ناشی از شناخت عمیق و صحیحی است که اسلام در مورد انسان، ارایه داده است. بنابراین، اگر بگوییم هر مکتبی به اندازه شناخت درستی که از انسان دارد، در نظام تربیتی خود، به توفیقاتی دست مییابد، و چون دین آسمانی و الهی اسلام از کاملترین و واقع بینانه ترین شناخت در مورد انسان برخوردار است، بیشترین توفیق را در قضیه تربیت نسل به دست آورده، سخن به گزاف نگفته ایم. روش تربیتی و اخلاقی حضرت فاطمه(س) بهترین شیوه و تجربه برای ساختن نسلی پاک و سعادتمند است. از این رو، جا دارد که پیروان و ارادتمندان مکتب اسلام با به کار بستن شیوه ها و ظرایف تربیتی آن حضرت در رشد و تربیت نسلی پاک و پیشرو همت نموده، سعادت دنیا و آخرت فرزندان خود را بیمه کنند. یکی از عوامل مؤثر در تشکیل شخصیت فرزندان فاطمه زهرا (س) وراثت است، زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهرهمند بوده، در وجود مطهر او هیچ رجس و گناهی راه ندارد، چنانچه در زیارت مطلقه امام حسین(ع) میخوانیم: گواهی میدهم که شما در اصلاب پاک و ارحام مطهر بودید و هیچ غباری از شرک و جهالت، بر دامن شما ننشست. امام حسین(ع) در روز عاشورا، این حقیقت را یک بار دیگر بازگو کرد، تا از این طریق بر حقانیت خود تأکید ورزد بدین خاطر در آن روز تاریخی فرمود: شهامت، آزادی منشی و کرامت خود را مرهون پاکدامنی و طهارت مادرم زهرا(س) هستم. در واقع، عاشورا محصول تربیت و نتیجه آموزش های حضرت زهرا سلام اللّه علیها بود، زیرا ارکان اصلی این قیام بینظیر با شیوههای تربیتی فاطمه زهرا(س) تربیت یافته بودند. به عبارت دیگر، صحنه کربلا تأیید الهی بودن روش تربیتی صدیقه کبرا(س) بود. شیوه های تربیتی حضرت زهرا(س) : متخصصان تعلیم و تربیت در مورد نقطه شروع پرورش و تأثیرگذاری بر جان و روان کودک و به بیان دیگر، سن شروع تربیت کودک، نظرات مختلفی ابراز کرده اند. گفتنی است که اسلام در این رابطه، نظرات متقن و دقیقی ارایه کرده که بررسی تمام آنها از حوصله این نوشتار خارج است، لیکن یکی از ابتدایی ترین مراحل پرورش و اثرگذاری در روح کودک و نام گذاری دانسته است. نام گذاری، برای طفل اهمیت فوق العاده ای دارد، زیرا اولین چیزی که در فهم لطیف و حساس کودک، راه پیدا میکند، نام و شهرت اوست. اینکه این نام چه بار فرهنگی و معناداری را حمل میکند، تأثیر شگرفی در روح و روان او دارد. بدین جهت امیرالمؤمنین (ع) یکی از حقوقی را که فرزندان بر عهده پدر دارد نام نیکو و پسندیده می شمارد ومی فرماید: «حق الولد علی الولد أن یحسن اسمه» تعیین نام مناسب، حقی است که فرزند بر ذمه پدر خود دارد. با در نظر گرفتن مطلب فوق، باید اذعان داشت که حضرت زهرا(س) با همفکری و همکاری پیامبر (ص) و علی(ع) زیباترین نام ها را برای فرزندان خود انتخاب نمود و از این جهت، حقی که بر ذمه داشت به بهترین شکل ممکن ادا کرد. اعتقاد به عقیقه : عقیقه (قربانی) و صدقه از مستحباتی است که در اسلام، تأکید زیادی بر آن شده است. نقل شده است که فاطمه (س) هر گاه صاحب فرزندی می شد، برای آنها گوسفندی عقیقه می داد، سپس روز هفتم، سرشان را میتراشید و برابر وزن موهای آنها نقره صدقه داده، برای قابله و همسایه ها هدیه میفرستاد و دیگران را در شادی خود سهیم میکرد. یکی دیگر از سنت های جاری در زندگی صدیقه کبرا (س) گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ فرزند بود. آن حضرت به خوبی میدانست که باید کودک را از همان لحظات اول زندگی با کلماتی چون اللّه، محمد، نماز … آشنا کرد که این آشنایی، به یقین در جهت گیری تمایلات روحی او به ملکوت اعلا اثر خوهد گذاشت. عواطف مادری و نقش آن در تربیت فرزند : روح انسان به گونه ای ساخته و پرداخته شده که نیاز به محبت و عطوفت، یکی از اساسی ترین نیازهای روحی او محسوب میشود؛ بدین جهت کودکان محروم از این نیاز فطری، دچار کمبودها و مشکلات روانی و گاه نواقص جسمی خواهند شد. بر اساس تحقیقات دامنه داری که در این زمینه به عمل آمده است، بسیاری از بزهکاری های افراد مختلف ریشه در خلأ عاطفی آنها دارد و چنانچه جامعه ای در زمینه اشباع روانی و اقناع نیازهای فطری فرزندان خود، توفیقی به دست آورد، کمتر شاهد ناهنجاریهای فردی و اجتماعی خواهد بود. حضرت فاطمه(س) که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سیراب گشته و قلبش کانون محبت به همسر و فرزندان خود بود در این جهت نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل، انجام میداد. سلمان میگوید: روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام، فرزندش حسین گریه میکرد و بی تاب بود. عرض کردم، برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزندم اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید. توجه به نیازهای کودک : یکی از عوامل مؤثر در سلامت و نشاط روحی و جسمی فرزند، تغذیه و بهداشت است. تأمین این گونه نیازها که جسم و روح کودک را آرام و آسوده نگه می دارد، سلامتی و صلابت روح او را تا پایان عمر تضمین میکند. ناهنجاری های فراوانی که در انسانهای بزرگ دیده می شود، به نوعی ریشه در نیازهای این دوره از زندگی آنها دارد. علاوه بر این، نباید از تأثیرگذاری متقابل روح و جسم غافل بود. بی شک، یک جسم بیمار، روح را افسرده و بی نشاط میسازد، همان گونه که روح افسرده، موجب اخلال در فعالیتهای بدن میگردد. بارها در تاریخ خوانده ایم که گاه، فاطمه زهرا(س) شکم فرزندانش را به قیمت گرسنگی خود، سیر میکرد. زمانی که مسلمانان به علت کمبود آب، سخت در مضیقه بودند، فاطمه (س) حسن و حسین (ع) را نزد پیامبر(ص) برد و عرض کرد: ای رسول خدا! فرزندان من خردسالند و تحمل تشنگی در توان آنها نیست. پیامبر (ص) که نگرانی دخترش را در این رابطه، بجا و به موقع دید، زبان مبارکش را در دهان حسن و حسین(ع) قرار داد و با تر کردن دهان آنها، حضرت زهرا را از نگرانی در آورد و آن دو طفل کوچک را نیز از تشنگی مفرط نجات داد. عطوفت و مهر مادری در حضرت زهرا(س) به قدری بود که در لحظات پایانی عمر خود، سخت نگران حال فرزندانش بود. شاید بیشترین نگرانی آن حضرت برای محرومیت آنها از مادر بود، زیرا او می دانست که پس از شهادتش، هیچ کس نمی تواند مهر و محبت مادری را نسبت به آنها داشته باشد. فاطمه زهرا (س) برای اینکه فرزندانش از این نعمت بزرگ یعنی محبت مادرانه، محروم نمانند، به حضرت علی(ع) پیشنهاد کرد و از ایشان خواست که پس از او، کسی را به همسری انتخاب کند، که بتواند از عهده این مهم برآید. پس از رحلت رسول گرامی (ص)، مقداری از غم های حضرت زهرا (س) به محرومیت فرزندانش از محبت پیامبر(ص)، مربوط می شد و گاهی با قلبی سوزان، خطاب به فرزندانش چنین میگفت: کجا رفت پدرتان (پیامبر(ص)) که شما را عزیز میداشت؟ او شما را بر دوش خود سوار میکرد و به شما مهربانی مینمود. کجا رفت جد بزرگوارتان که از همه به شما مهربانتر بود، آن گونه که نمیگذاشت شما بر روی زمین راه بروید و همیشه شما را در آغوش خود داشت؟ آه که دیگر او را نمیبینم که شما را بر دوش گرفته باشد. بازی و تحرک : علیرغم اینکه ظهور اسلام در محیطی کاملاً بی فرهنگ و دور از تمدن بود، اما برنامه و شیوه های ارایه شده از طرف اولیای دین، همیشه با انسانها از هر تمدن و فرهنگی سازگار است. از جمله مواردی که در شیوه تربیت حضرت زهرا (س) جایگاه خاصی داشت، تحرک و بازی کودکان بود. این فعالیت و تکاپو به قدری برای سلامتی و رشد مناسب کودک، ضروری است که حتی برای تشویق آنها به تحرک و بازی، بزرگترها نیز باید تن به بازی و جست و خیز بدهند. بازی در دوران کودکی به منزله واکنش کودک در برابر عوامل محیطی و بروز استعدادهای نهفته اوست که تأثیرات آن در کنار تقویت جسم و افزایش بنیه کودک، قابل توجه است. همچنین بازی، در تقویت نیروی ابداع و ابتکار کودک بی نهایت، مؤثر است. بنابراین غفلت از بازی به هیچ وجه به صلاح کودک و والدین او نیست. همبازی شدن رسول معظم اسلام(ص) با فرزندان دخترش زهرا بیانگر این نکته مهم است که بازی و تحرک کودک، یکی از لوازم تربیت صحیح محسوب میشود. حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) در خانه به بازی بچه ها توجه کافی مبذول میداشتند و همین امر، موجب شادابی و نشاط روزافزون آنها می شد. در مقابل، خانه هایی که برای کودک، محیط مناسب و دلنشین برای بازی و تحرک نیست، در روحیه و شخصیت اعضای خردسال آن خانه، اثر نامطلوبی دارد، نباید فراموش کرد که تحرک و بازی، اقتضای طبیعت و سن کودک است و پدر و مادر وی وظیفه دارند شرط و لوازم این مهم را برای کودکان خود فراهم سازند. حضرت فاطمه(س) از همان دوران کودکی با فرزندانش همبازی میشد، و به این نکته نیز توجه داشت که در بازی، نوع الفاظ و حرکات مادر، سرمشق کودک، قرار میگیرد؛ بنابراین باید از الفاظ و جملات مناسبی استفاده کرد. علاوه بر این باید در قالب بازی و شوخی، نفس کودک را تقویت نموده، او را به داشتن مفاخر و ارزشهای اکتسابی تحریک و تهییج کرد. اینها همه مرهون در پیش گرفتن شیوه های صحیح در این رابطه است. نقل شده است که حضرت زهرا(س) با فرزندش امام حسن مجتبی(ع) بازی میکرد و او را بالا می انداخت و می فرمود: إشْبَه أباکَ یا حسن واخلَعْ عن الحقِ الوَسَنَ و اعبد الها ذامِننَ و لا تُوالِ ذَا الاِحَنِ پسرم حسن، مانند پدرت باش. ریسمان ظلم را از حق بر کن. خدایی را بپرست که صاحب نعمتهای متعدد است و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی، دوستی مکن.
همچنین نقل شده است که وقتی فرزندش حسین(ع) را بازی میداد، این گونه می فرمود: اَنْتَ شبیهٌ بأبی لَسْتَ شبیها بعلیٍ تو به پدر من (پیامبر(ص)) شبیهی و به پدرت علی شباهت نداری. طبق همین نقل، این بیت، موجب خنده و تبسم حضرت علی(ع) می شد. از این قطعات تاریخی، استفاده میشود که حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) علیرغم تمام مشکلات و گرفتاری های موجود، در برخورد با کودکان، خود را خوشحال و خندان نشان می دادند. این لازمه و جوهره جوانمردی است که انسان گرفتاری های خارج از خانه را با خود به خانه نیاورد و غصه های خود را هر قدر که باشد، در ظاهر خود، نمایان نسازد. بدون تردید، فرزندانی که محصول تربیت چنین خانواده هایی هستند از روانی سالم، روحیه ای قوی و نفسی مطمئن برخوردار خواهند بود. بنقل از سایت http://essay.monajat.org/emam / موضوع مطلب : چرا ساکتی سلمان؟
از وبلاک {{قمارباز}} نوشته شده توسط محمد حسین زاده هوالشاهد مقداد، به پا خیز که بسته اند دستان علی را میثم ، جرم شده است بار دیگر حب علی نخل های بحرین خونین شده است این روزها عمار، پدر ومادرت هنوز زیر تازیانه ی ابولهب اند و ابوجهل در میدان لولو شهید کردند سمیه را در زندان تکه تکه کردند یاسر را ابوذر، کسی نیست فریاد بزند بر سر شیوخ نفتی کسی نیست استخوان بکوبد بر سر مفتی های کذاب تلویزیون معاویه سانسور میکند اخبار را! عمرعاص طرح برده شورای شیوخ نفتی که علی(ع) نقض کرده حقوق بشر را بلال ، ماذنه ای نمانده که اذان بگویی دیگر! خائن الحرمین امر کرده است به آل صهیون جز مسجد ضرار ،خراب کنند همه را تا اذان را به وقت واشینگتن بگویند و نماز را به سوی تلاویو! سلمان ، عرب جاهلی هنوز به دین ابوسفیان هاست هنوز در دعوای عرب است و عجم هنوز بعد 1400 سال باور ندارد که ان اکرمکم عندالله اتقیکم اما تو چرا ساکتی؟ مگر تو هم به درد عرب جاهلی دچاری؟ مگر تو هم به مکتب اسلام ایمان نیاوردی؟ نکند تو هم ناسیونالیست شده ای؟ تو را سلمان خوانده اند ، نه روزبه! سلمانِ پیرو علی ساکت نمی نشیند پیرو علی ! اما نه! باور نمی کنم! پیامبر گفت تو منا اهل بیتی! نهیبی بزن بر ما! ایران هنوز فاطمیه نرسیده است بحرین اما فاطمیه زودتر رسیده است گویا! چقدر کوچه دارد بحرین! چقدر در، سوخته این روزها! همه جا بیت الاحزان شده است! اما آل ابلیس گفته: گریه ممنوع ! عزادرای هم! آنها حتی از گریه هم ترس دارند! پدرانشان هم از گریه فاطمه ترس داشتند در مدینه! از گریه زینب در کوفه! از گریه رقیه در شام! کوچه فاطمیه به میدان عاشورا می رسد! نکند دیر به کربلا برسیم موضوع مطلب : بوی بحرین کاظم رستمی بسم الله الرحمن الرحیم قال رسول الله(صل الله علیه و آله): ان الله یرضی لرضا فاطمة ویغضب لغضبها صبح، می بارد نیلی از پلک نگاه مینوازد نرم، سرمای پگاه دست آرام نسیم از موی مه ترد، میموید به گلبرگ گیاه از نیام نای حق هو میکشد یا کریم مانده در شولای آه ابر بغض آمد بهارم غم گرفت غربت تاریخ میبارد به چاه زهر صبری در گلویی گر گرفت دل دل تصویر میرامد به راه شرم شعر از وصف ماه خون چکان میزند در ذهن بیدل نبض آه آهی از تصویر قمری خون گرفت رنگ نیلوفر گرفت آهنگ ماه کیف اصبحتِ دلیل خلق نور؟ رنگ رو بر سر دل باشد گواه... آه یادت رفت شعر نو بهار غنچه سرخ شقایقها سیاه عیش مردم را منقص کردهای غم اگر داری که دارد این گناه؟ قصه کوته میشود چندی دگر عیشتان دائم شود زین گاه گاه میپرد قمری، بسان سینه سرخ میبرد او را سلیمان، شامگاه خط خون و صبر سابیدن به زخم تا طلوع عصر شاه کم سپاه ***** خط سرخ امروز هم خط غم است جام زهر و فتنه... لؤلؤ، قتلگاه حیدر ای هوی یتیمان فدک ای ولی مطلق ای تنها پناه ذوالفقارت سایه بر بحرین کن شیعه جز دستت ندارد تکیه گاه آن یدالله اجابت کن قنوت گو بیاید وتر دین حق ز چاه رایت دین محمد بر شود یا اله آمین و یا الله آه موضوع مطلب : به یاد طلبه بسیجی شهید «احمد حاجی زاده» به یاد طلبه شهید «عبدالرسول شیروی» موضوع مطلب : باز فضا بوی بهاران گرفت باز فضا بوی بهاران گرفت موضوع مطلب : ابعاد صبر ابعاد سفارش به صبر موضوع مطلب : تپش قلم عباسعلی کامرانیان موضوع مطلب : آثار مراقبت از مادر در کافی از زکریابن ابراهیم نقل شده که گفت: من نصرانی بودم و مسلمان شدم. پس از آن به عنوان حج از محل خود به جانب مکه رفتم. در آنجا خدمت حضرت صادق«ع» رسیدم. عرض کردم من نصرانی بودم و اسلام آوردم. فرمود چه چیزی در اسلام دیدی؟ گفتم این آیه موجب هدایت من شد «ما کنت تدری ماالکتاب و لاالایمان و لکن جعلناه نوراً نهدی به من نشاء» تو ای پیغمبر کتاب و ایمان را نمی دانستی، لکن ما ایمان (یا کتاب) را نوری قرار دادیم که هدایت می کنیم به وسیله آن هرکس را که بخواهیم، حضرت فرمود: خدا به راستی تو را هدایت کرده است بعد سه مرتبه فرمود: «اللهم اهده» خدایا او را به راه های ایمان هدایت فرما. و سپس فرمود: پسرک من ، هرچه می خواهی سؤال کن. گفتم پدر و مادر و خانواده ام نصرانی هستند و مادرم کور است آیا من که با آنها زندگی می کنم در ظرف آنها می توانم غذا بخورم؟ حضرت پرسید آنها گوشت خوک می خورند؟ گفتم نه، حتی دست به آن نمی زنند. فرمود: با آنها باش مانعی ندارد. آن گاه دستور داد نسبت به مادرت خیلی مهربانی کن و هرگاه بمیرد او را به دیگری واگذار مکن و به هیچ کس مگو که پیش من آمده ای تا در منی مرا ببینی ان شاءالله. گفت در منی خدمتش رسیدم و مردم مانند بچه های مکتب دور او را فراگرفته بودند و سؤال می کردند. وقتی به کوفه آمدم با مادرم مهربانی فراوان کردم و به او غذا می دادم، لباس و سرش را می شستم. مادرم گفت: فرزند من تو در موقعی که به دین ما بودی این طور با من مهربانی نمی کردی. اکنون چه انگیزه ای تو را وادار به این خدمت نموده؟ گفتم مردی از اهل بیت پیغمبرمان مرا به این روش امر کرده است. گفت آن شخص پیغمبر است؟ گفتم نه او پسر پیغمبر است. گفت نه مادر، او پیغمبر است . زیرا این چنین گفتاری ازسفارش های انبیاء است. گفتم مادر بعد از پیغمبر ما پیغمبری نخواهد آمد و او پسر پیغمبر است. گفت دین تو بهترین ادیان است. آن را برمن عرضه دار. من دو شهادت را به او آموختم داخل اسلام شد و نماز خواندن را نیز فراگرفت نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند. در همان شب ناگهان حالش تغییر کرد. مرا پیش خواند و گفت نور دیده آنچه به من گفتی اعاده کن. من شهادت را برایش گفتم اقرار کرد و در دم از دنیا رفت. صبحگاهان مسلمانان او را غسل دادند و من برای او نماز خواندم و در قبرش گذاشتم. وجوهات و تطهیر مردی خدمت امام صادق (ع) آمد و پول فراوانی به عنوان سهم امام آورده بود، آن هم با امکانات آن زمان، با راه های دور و نبودن وسایل سفر و بودن راهزن های در کمین که با قافله حرکت می کردند. خلاصه زحمت فراوانی کشید تا خود را به مدینه و خدمت امام صادق (ع) رسانید. وقتی آمد امام احساس کرد که عجب و غروری او را گرفته که من خیلی کار کرده ام که این همه پول آورده ام. عجب بیماری مهلکی است و امام هم طبیب حاذق است. باید بیمار را معالجه کند و غرور و تکبر او را بشکند. لذا خادمشان را صدا زدند که بیا و آن تشت رختشویی را که در گوشه حیاط افتاده بیاور. وقتی آورد. فرمود: سرازیرش کن. وقتی سرازیر کرد، آن مرد دید سکه های طلا و نقره و جواهرات فراوان از تشت فرو ریخت. تلی شد حایل میان این مرد با غلام امام. سپس فرمود: شما خیال نکنید که ما به شما نیاز داریم که از شما پول می گیریم. ما منت بر شما داریم که از شما می پذیریم. «انما ناخذ منکم ما ناخذلنطهرکم» ما که از شما پول می پذیریم، برای این است که شما را پاک کنیم. موضوع مطلب : نصیحت در خلوت قال الامام العسکری(ع): من وعظ اخاه سرا فقدزانه و من وعظه علانیه فقد شانه. ویژگی های اهل بصیرت قال الامام علی(ع): انما البصیر من سمع فتفکر ونظر فابصر، وانتفع بالعبر. موضوع مطلب : پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |