خا نه دوست ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آخرین مطالب
رسانه جهنم!(1) میکیتا بروتمن امروزه با گسترش شبکه اینترنت، در کنار منافع مختلف آن، ما شاهد افزایش نگرانیهای والدین و کارشناسان و متخصصان در مورد آثار سوء مختلف این رسانه نوین هستیم. آنان معتقدند، با وجود میلیونها پایگاه مربوط به سکس مجازی، پورنوگرافی، سرقت، قتلهای زنجیرهای، بمب گذاری، تروریسم، جعل و فریبکاری، هک، جاسوسی و ردیابی اطلاعات خصوصی افراد، آیا حمایت حامیان آزادی شبکه از برنامههای فیلترینگ، نشانگر ابعاد این تهدید جهانی نیست؟ و یا همان طور که نویسنده میگوید، آیا امروز شبکه اینترنت به دروازه دیگری از جهنم تبدیل نشده است؟ سازمانهای مسیحی، حامیان سانسور، مروجان اصول اخلاقی و سایر حمایتکنندگان از «ارزشهای خانوادگی» سالهاست که در مورد قدرت مخرب شبکه اینترنت در تضعیف اصول و مبانی اخلاقی جوامع، هشدار میدهند. به ویژه به دلیل وجود سایتهای فراوان پرونوگرافی کودکان، قاتلان سریالی و آزارگران کودکان، این نگرانیها باید به اصلاحاتی بنیادین بیانجامد. در رسانههای محافظه کار، از اینترنت به عنوان دروازهای به سوی دنیایی هراسآور و اهریمنی یاد میگردد که امروزه بسیاری از زنان و مردان، نگرانی خود را در مقابل قدرت شگرف پورنوگرافیهای عرضه شده در فضای مجازی در تأثیر بر مخاطبان، اعلام نمودهاند. بسیاری معتقدند که قابلیت بینام بودن، یکی از ویژگیهای این شبکه است که باعث به وجود آمدن هکرهای نوجوان میگردد. البته نباید از ویژگیهایی دیگری که شبکه اینترنت را به عنوان مأمن همه انسانهای شیطانی نظیر بمبگذاران انتحاری، جنایتکاران روانی، تروریستهای رادیکال و سایر مجرمان و تبهکاران درآورده، به سادگی چشم پوشی نمود. بدین ترتیب، همه آنانی که مسئول رسیدگی به این جنایتهای روزمره در جوامع مدرن هستند، باید در برابر شکلگیری این شرایط، پاسخگو باشند. آنچه که به عنوان ظرفیت دموکراتیک اینترنت و عدم توجه به سن و نژاد و جنسیت و قومیت کاربران در این شبکه یاد میشود، باعث گردیده که ما حتی به همسایگان خود اعتماد نکنیم. به علاوه، در مقایسه با سایر رسانهها نظیر سینما و یا تلویزیون، ما با شبکهای بسیار شیطانیتر روبهرو شدهایم که بسیاری را جادو کرده است و حتی معتادان به اینترنت هم حاضر به پذیرش این اعتیاد روانی خود نیستند. اقای پاتریک کارنس در کتاب خود با عنوان «در سایه شبکه» مینویسد: «اینترنت و سکس شبکهای، به دروازهای تبدیل شده که زمان، ادراکات و ارزشهای ما را نابود میکند. سکس شبکهای، مخاطبان خود را چنان تسخیر نموده که آنان قادر به کنترل فعالیتهایشان نخواهند بود. به علاوه، با فرو رفتن بیشتر شما در سکس شبکهای، دیگر راه نجاتی وجود نخواهد داشت... جذابیتهای سکس شبکهای باعث گردیده، حتی افرادی که هیچ علاقهای به استفاده از کامپیوتر نداشتهاند هم به جمع مشتریان آن بپیوندند.» من معتقدم که این وضعیت با هشدارهای ارائه شده در مورد مخاطرات بیماری ایدز، مشابه است، گویی هر چه هشدارهای کارشناسان بیشتر میشود، تعداد افراد آسیب دیده نیز افزایش مییابد. امروزه کارشناسان از مستهجنانگاری شبکهای، به عنوان نگرانکنندهترین عامل مختل کننده سلامت روانی افراد در دنیای امروز یاد میکنند. حتی عدهای، اعتیاد شبکهای را با اعتیاد به کوکایین مقایسه مینمایند. هر چند توانایی ترک این ماده مخدر وجود دارد، اما برای خارج کردن تصاویر مستهجن از مغز انسانها، هیچ راهی وجود ندارد. سکس شبکهای به ترشح نامتوازن تستسترون، اکسیتوسین، دوپامین، سروتونین میانجامد که بر فعالیتهای عادی مغز، تأثیراتی ناگوار میگذارد. به علاوه، در هنگام خواب فرد هم، اختلالات روانی ناشی از سکس شبکهای وجود دارد. امروزه مخاطبان مستهجنانگاری اینترنتی، در حالی از دیدن این تصاویر کام می گیرند که قربانیان اصلی چنین سوءاستفادههایی، زنان و کودکان و نوجوانان بیگناه هستند. البته معمولاً برای از بین بردن آثار سوء مشاهده چنین فیلمها و تصاویری، باید از مسکنهایی قویتر (فیلمهایی بیپرواتر و مستهجنتر) بهره برد. اینک و در عصر اطلاعات، ما با یک تاریکخانه شیطانی روبهرو شدهایم که بسیاری از زد و خوردها و دشمنیهای واقعی را به این شبکه دیجیتال منتقل نموده است و روح انسانیت، قربانی اصلی چنین شرایطی میباشد. گویی قدرتهای شیطانی از اینترنت به عنوان مانیفست اعلام موجودیت خود بهره گرفتهاند و تعبیر بسیاری از کارشناسان از این شبکه به عنوان دروازه جهنم، کاملاً بر واقعیات جهانی امروز منطبق است. اما چرا این حجم گسترده از هراس و سردرگمی بر فضای فکری کاربران اینترنت سایه افکنده است؟ و چرا مانیتورهایی که تنها از شیشه و فلز ساخته شدهاند، تا این حد خطرناکتر و مفسده برانگیزتر و قدرتمندتر از سایر رسانههای کنونی پورنوگرافی معمولی و موادمخدر میباشند؟ موضوع مطلب : رسانه جهنم!(2) به هرحال، من هیچ گاه نظرات روان شناسانه فروید را نپذیرفتهام، اما شخصاً بین وضعیت قربانیان سکس مجازی و این تئوریها، ارتباط نزدیکی را مشاهده میکنم. برخلاف رسانههایی نظیر تلویزیون و سینما، که معمولاً افراد به صورت گروهی به تماشای آن مینشینند، کاربران شبکه معمولاً به صورت تنها، از سکس شبکهای استفاده میکنند. بدین ترتیب، مفاهیمی نظیر خدا و خانواده و ازدواج، از نگاه این افراد، به موضوعاتی کمارزش و غیرقابل اعتنا بدل می شود. از سوی دیگر، کودکانی که بدون نظارت والدین خود از شبکه اینترنت استفاده میکنند، ناخواسته قربانی نقشههای شیطانی و طراحان تولیدکنندگان پایگاههای مستهجنانگاری و سکس شبکهای میشوند. البته والدین آنها هم که کامپیوترها را نه برای خود که برای استفاده فرزندانشان خریداری میکنند، امروزه با انبوهی از تصاویر و فیلمهایی روبهرو شدهاند که به صورتی غیرمترقبه بر روی مانیتورها به نمایش درمیآید. لذا آنان با یک دوگانگی روبهرو شدهاند. گویی فرزندان ما همانند گوسفندانی که بیخبر از همه جا به طرف کشتارگاه میروند، در دام این شبکه گرفتار شده و گریزگاهی هم ندارند. نکته دیگر حائز توجه این است که بسیاری از کلمات معمولی نظیر «دختر»، «سگ» و «پسر» که در شرایط کنونی، هیچ مفهوم جنسیای ندارد، در سایه سلطه سکس مجازی به کلماتی با مفاهیمی شرمآور و مستهجن تبدیل شدهاند. تجربه دختر کوچک من که به دنبال یافتن اطلاعات و تصاویر مورد علاقهاش در باره عروسک «باربی»، در شبکه اینترنت، با یک سایت کثیف و غیراخلاقی روبهرو شد، تنها بخشی از واقعیتهای آن روی سکه اینترنت است. اما آیا چنین اتفاقاتی را میتوان تصادفی ارزیابی کرد؟ از سوی دیگر، با انبوهی از برنامههای الکترونیکی و پیامهایی که برای فریب دادن شما ارسال میشود، چه برخوردی باید نمود؟ همه ما میآموزیم که فرد مخاطب ما، همان کسی نیست که خود را معرفی مینماید. هر چند عدم وجود پیشداوریهای جنسیتی و نژادی و قومیتی و سنی را باید یکی از مزیتهای بیرقیب شبکه اینترنت دانست. امروزه کاربران زن و مرد استفادهکننده از سکس مجازی، دلایل مختلفی برای این کار خود دارند. و امکان انتخاب تصاویر مدلهای بینام و نشان پورنوگرافی و وجود امکانات مبادله تصاویر مورد علاقه با مخاطبان دیگر، به این بازار، جذابیتی دوچندان داده است. منتقدان شبکه یادآوری میکنند، عرضه انواع نرمافزارهای کنترل ترافیک شبکه و فیلترینگ خانوادگی را باید آغازگر عصر نوینی دانست که در دنیای اطلاعات، جلوگیری از دسترسی همگانی به بسیاری از بخشهای شبکه اینترنت، با استقبال خانوادهها و کارشناسان روبهرو میشود. اما حامیان آزادی دسترسی به اطلاعات، در برابر شعارهای تبلیغاتی شرکتهای محدود کننده دستیابی به انواع سایتهای مستهجن، کلاهبرداری، رمزشکنی و هک، چه جوابی دارند؟ تعدادی از این شعارها را مرور کنیم: - با استفاده از برنامههای ما، به گشت و گذاری ایمن در شبکه بپردازید. - با آن روی سکه اینترنت مقابله کنید. - برای رفع نگرانیهای اخلاقی و امنیتی خود، از محصولات شرکت ما خریداری نمایید. به دلیل حضور انبوهی از افراد شیاد و کلاهبردار و متقلب، وجود صدها میلیون کودک بیدفاع و خانوادههای خواهان کنترل فرزندانشان، به همراه موارد متعددی از تجاوزات جنسی، شکنجه و یا کشته شدگانی که از مفاهیم موجود در سکس شبکهای الهام گرفتهاند، ما شاهد نگرانیهای زیادی در مورد حفظ حریمهای خصوصی افراد هستیم. من مایلم نکتهای دیگر را برای شما بازگو کنیم: امروزه بسیاری از شرکت های تجاری، با استفاده از برنامههای جاسوسی، کلیه فعالیتهای فرزندان شما را در اینترنت ردیابی و ثبت میکنند. هر چند ردیابی اقدامات مصرفکنندگان در شبکه، از سالها پیش وجود داشته و همه خریدهای ما با بررسی و تحلیل شرکتهای بازاریابی روبهرو میشود (و نام این سوءاستفادههای شیطانی، بازاریابی تمرکزی نام دارد)، ولی ارائه این وب گردیها در محاکم قضایی به عنوان دلایل قضایی، جای سؤال خواهد داشت. در دنیایی که کارهای روزمره و حریم خصوصی ما در معرض جاسوسی است، همانطور که جاناتان فرانزن در مقاله خود با عنوان «اتاق خواب امپریالیستی» میگوید: ما دیگر نمیتوانیم در هیچ جایی، احساس آرامش و امنیت خصوصی کنیم ، اما آیا این مراقبتهای شبانهروزی با آنچه که در شهرهای کوچک اتفاق میافتد، مشابه است؟ جان ایویس متخصص حوزه کامپیوتر نیز در مقاله خود در پایگاه اینترنتی Bad Subject مینویسد: «تغییرات اجتماعی به وجود آمده پس از رشد انفجاری شبکه اینترنت، کاملاً غیرمنتظره بوده است و اتفاقاتی را به وجود آورده که در آن، کاربران بیگناه، خود را قربانی خودخواهیهای دیگران میبینند. به علاوه، ثبات جوامع ما نیز در معرض تهدیدات جدی قرار گرفته است. بدین ترتیب، علاوه بر ویروسهای کامپیوتری آزاردهندهای که سلامت سختافزاری رایانههای ما را با تهدید روبهرو میکند و دستگاه شما را تا آستانه انفجار پیش میبرد، ما با تهدیداتی بسیار نگرانکنندهتر روبهرو شدهایم.» به هرحال، آنچه را که ما از آن به عنوان تکنولوژی نام میبریم، هیچ مشابهتی با روابط انسانی ندارد و داشتن نگاهی متفاوت به آن، همانطور که ما در برابر رسانههای نوین دیگر همعملکردی منفعل داریم، ضروری است. آیا خودخواهیهای راستگرایان مسیحی که از فضای دموکراتیک حاکم بر اینترنت برای خواستههای تنفربرانگیز اخلاقی و اجتماعی خویش بهره میبرند، ما را با یک دنیای شیطانی روبهرو ننموده است؟ و آیا ما با یک دروازه دیگر به سوی جهنم روبهرو نشدهایم؟ }ازسایت سیاحت غرب{ موضوع مطلب : به هرکس باتقواتر است بیشتر بها بدهید بیان این واقعیت که در حکومت اسلامی بهای بیشتر و فزونتر از آن کسی است که تقوا داشته باشد، نه ثروت و مال و قدرت و همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین، و در کنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی است که نصیب اولیا شده و عملا به شبهات و القائات خاتمه می دهد، که بحمدالله در جمهوری اسلامی ایران، اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است. صحیفه امام- جلد 20- صفحه 340 صدور انقلاب یعنی: حرفمان را به دنیا برسانیم ما از اول گفتیم می خواهیم انقلابمان را صادر کنیم. صدور انقلاب به لشکرکشی نیست بلکه می خواهیم حرفمان را به دنیا برسانیم. که یکی از آن مراکز، وزارت امورخارجه است که باید مسائل ایران و اسلام و گرفتاری هایی که ایران از شرق و غرب داشته است را به دنیا برساند و به دنیا بگوید که می خواهیم این گونه عمل کنیم. صحیفه نور- ج19-ص242 موضوع مطلب : وظایف موعودیان در عصر غیبت پیوسته برآن حضرت ویارانش سلام ودرود فرستادن ازمال خود به آن حضرت هدیه وبرای سلامتی او صدقه دادن صفات آن حضرت را شناختن و قصد بر یاری او داشتن از خداوند درخواست اینکه مارا از یاران حضرتش قرار دادن سعی در اینکه به سبب طول غیبت قلبش قسی نشدن بر دین او ثابت وبه نغمه های مخالف گوش ندادن در انجام اوامر او تسلیم وچون وچرا نکردن از معاشرت هایی که اورا از یاد آن حضرت غافل میکند دوری نمودن برای ظهور آن حضرت وقت تعیین نکردن سعی در تحصیل صفات حمیده و اخلاق پسندیده داشتن توبه حقیقی نمودن تا باعث تاخیر در ظهور نشدن روزهای اعیاد جمعه غدیر فطر قربان دعای ندبه را با توجه و حال خواندن موضوع مطلب : اخراج زن مسلمان آمریکایی به خاطر حجاب به گزارش واحد مرکزی خبر، این زن که در پارک تفریحی دیسنی به کار اشتغال داشت و به مناسبت ماه رمضان خود را به رعایت حجاب اسلامی ملزم دانسته و پیشنهاد کارفرمای خود را مبنی بر استفاده از کلاه به جای پوشش واقعی اسلامی نپذیرفت و به همین علت از کار برکنار شد. این زن مسلمان گفت به من پیشنهاد شد در صورت پافشاری بر رعایت حجاب اسلامی باید در قسمتی که ارتباطی با بازدیدکنندگان ندارد کار کنم و خود را از دید انها پنهان نگاه دارم اما من این پیشنهاد را نیز نپذیرفتم و انها مرا از کار برکنار کردند. یکی از گردانندگان این مرکز تفریحی می گوید شرکت دیسنی با هرگونه تبعیضی مخالف است و ما تلاش می کنیم تا مساله این زن مسلمان را حل کنیم. وی گفت این زن مسلمان پیش از این حجاب اسلامی را رعایت نمی کرد و این نخستین باری است که چنین وضعیتی پیش امده است موضوع مطلب : گفته های آیت الله بهجت در باره امام زمان چه قدر حضرت [امام زمان (علیه السلام)] مهربان است به کسانی که اسمش را می برند و صدایش می زنند و از او استغاثه می کنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربان تر است!* لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر (عج) تشرّف حاصل کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسّل به ائمه (علیهم السلام) بهتر از تشرّف باشد. * ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد. * دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است. * در زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان (عج) نسبت به محبّان و شیعیانش زیاد دیده شده؛ باب لقا و حضور بالکلیّه مسدود نیست؛ بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمی شود انکار کرد! * با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عینُ الله الناظره است، آیا می توانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؛ و هر کاری را که خواستیم، انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟! * هر چند حضرت حجت (عج) از ما غایب و ما از فیض حضور آن حضرت محرومیم؛ ولی اعمال مطابق یا مخالف دفتر و راه و رسم آن حضرت را میدانیم؛ و این که آیا آن بزرگوار با اعمال و رفتار خود خشنود، و سلامی - هر چند ضعیف - خدمتش میفرستیم؛ و یا آن حضرت را با اعمال ناپسند، ناراضی و ناراحت می کنیم! * علایمی حتمیّه و غیر حتمیّه برای ظهور آن حضرت ذکر کرده اند. ولی اگر خبر دهند فردا ظهور می کند، هیچ استبعاد ندارد! لازم? این مطلب آن است که در بعضی علایم، بَداء صورت می گیرد و بعضی دیگر از علایم حتمی هم، مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق می افتد. * انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذیّت دوستان آن حضرت، سازگار نیست! * چه قدر حضرت [امام زمان (علیه السلام)] مهربان است به کسانی که اسمش را می برند و صدایش می زنند و از او استغاثه می کنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربان تر است! * خداوند کام همه شیعیان را با فَرج حضرت غائب (عج) شیرین کند! شیرینیها، تفکّهاتِ زائد بر ضرورت است؛ ولی شیرینی ظهور آن حضرت، از اَشدّ ضرورات است. * مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می باشد. * افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند، و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند! * امام (عج) در هر کجا باشد، آن جا خضراء است. قلب مؤن جزیره خضراء است؛ هر جا باشد، حضرت در آن جا پا می گذارد. * قلبها از ایمان و نور معرفت خشکیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید، تا برای شما امضا کنیم که امام زمان (عج) آن جا هست! * اشخاصی را می خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود! * به طور یقین دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت، مؤثّر است، اما نه لقلقه. * آری، تشنگان را جرعه وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت می دهند. آیا ما تشنه معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب حیات نمی دهد، با آن که کارش دادرسی به همه است و به مضطرّین عالم رسیدگی می کند؟! * ائمه (علیهم السلام) فرموده اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید! * تا رابطه ما با ولیّ امر: امام زمان (عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطه ما با ولیّ امر (عج) هم در اصلاح نفس است. * چه قدر بگوییم که حضرت صاحب (عج) در دل هر شیعه ای یک مسجد دارد! * هر کس که برای حاجتی به مکان مقدّسی مانند مسجد جمکران می رود، باید که اعظم حاجت نزد آن واسطه فیض، یعنی فرجِ خود آن حضرت را از خدا بخواهد. * خدا می داند در دفتر امام زمان (عج) جزو چه کسانی هستیم! کسی که اعمال بندگان در هر هفته دو روز (روز دوشنبه و پنجشنبه) به او عرضه می شود. همین قدر می دانیم که آن طوری که باید باشیم، نیستیم! * آیا می شود رئیس و مولای ما حضرت ولیّ عصر (عج) محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟! او در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم و در عین حال، خود را تابع آن حضرت بدانیم؟! * اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود را بشناسند و به آن پناه ببرند، آیا امکان دارد که از آن ناحیه، مورد عنایت واقع نشوند؟! * با این که به ما نه وحی می شود نه الهام، به آن واسطه ای که به او وحی و الهام می شود توجه نمی کنیم؛ در حالی که در تمام گرفتاری ها - اعمّ از معنوی و صوری، دنیوی و اُخروی - می توان به آن واسط? فیض؛ حضرت حجّت (علیه السلام)، رجوع کرد. * حضرت غائب (عج) دارای بالاترین علوم است؛ و اسم اعظم بیش از همه در نزد خود آن حضرت است. با این همه، به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: برای من دعا کنید! * راه خلاص از گرفتاری ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّ عصر (عج)؛ نه دعای همیشگی و لقلقه زبان... بلکه دعای با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه موضوع مطلب : اختلاف شیعه و سنی به نفع دشمنان است امروز اختلاف بین ما، تنها به نفع آنهایی است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفی و یا سایر فرق. آنها می خواهند نه این باشد نه آن. راه را اینطور می دانند که بین شما و ما اختلاف بیندازند. ما باید به این معنا توجه بکنیم که همه ما مسلمان هستیم و همه ما اهل قرآن و اهل توحید هستیم و باید برای قرآن و توحید زحمت بکشیم و خدمت بکنیم. صحیفه نور- ج 12 - ص 259 بازار بی انصاف، بازار اسلامی نیست بازاری که یک متاعی را یک تومان می خرد و سی تومان به این فقرا و ضعفا می دهد، این بازار اسلامی نیست. بازاری که قاچاق وارد می کند و به قیمت های گزاف می دهد و اقتصاد اسلام را می خواهد بهم بزند این اسلامی نیست. این بازار اسلامی نیست. اینها باید اسلامی بشود، خودشان اسلامیش کنند. بازاری که به فکر ضعفا و فقرا نباشد، بازاری که پهلویش ضعیف باشد و به فکر نباشد، این بازار اسلامی نیست. صحیفه نور- ج 7 - ص 39 موضوع مطلب : شهادت لاجوردی کم کاری نهادهای امنیتی بود؟ شبکه ایران: سفارش کرده بود یک دوچرخه 28 خوب پیداکنم، اما در بازار فقط دوچرخههای 28 چینی پیدا میشد. از تحویل دوچرخه یک ماه نگذشته بود که احسان پیغام آورد،« پدرجان میگوید سر ما را کلاه گذاشتی، دیروز رکابش کنده شده.» به گمانم این قصه تکراری زندگی او بود که مطلوبش با واقعیتها فاصله بسیار داشت. از درد کمر و گردن و...او که یادگار شکنجههای سبوعانه ستمشاهی بود، خبر داشتم. مانده بودم چطوری میخواهد دوچرخه سوار شود. اما ترجیح میداد با دوچرخه برود. شاید به خاطر شلوغی بازار بود و ترافیک مشهورش. به هر حال از دوچرخهاش راضی نبود و می گفت، «مثل دوچرخههای قدیم نیست.» از حاج مرتضی، برادر کوچکترش، شنیده بودم که از دوران مدرسه و شاید قبلتر با هم با دوچرخه دو ترک رفت و آمد میکردند و حالا هم گاهی که دوچرخه جوابش را نمیداد، کنار برادر، سوار وانت او میشد. این شیوه رفت و آمد او صدای بسیاری را درآورده بود، علی الخصوص که شایع شده بود در لیست مشهور، نامش در الویت است و احتمال ترورش بالا و او همراه با شوخیهای خاص خود، از پاسخ به معترضین طفره میرفت. یک بار که اعتراضها برایم غیرقابل هضم شد، یکی از دوستانش می گفت که در روزهای اوج درگیری با منافقین، در سالهایی که عطش ترور او در سازمان بسیار بالا بود، گاه در پشت موتور دوستان در شهر تردد میکرد تا هم از نزدیک واقعیتها را ببیند و هم روشی را در پیش بگیرد که دشمن حتی گمانش را نمیبرد. او میگفت حتی یک بار در پمپ بنزین، وقتی روی ترک موتورم سوار بود، شنیدم که یکی به دیگری میگفت این آقا چقدر شبیه لاجوردی است. بعد از شهادتش زیاد شنیدم کسانی در باره عدم رعایت مسائل امنیتی توسط او شکوه میکردند، ولی اینها در واقع روشهای منحصر به فرد وی و از پیشرفتهترین روشهای برخورد با تیمهای شناسایی منافقین بود. او که خود در حد اجتهاد تحصیلکرده بود و نگاه ویژهاش در تقید به مرزهای دین بدون هیچ ملاحظهای زبانزد بود، بیشک مقید به دستور الهی بود که «ولا تلقوا انفسکم الی تهلکه». مگر نه آنکه به رغم تأکید مکرر به استفاده از ماشین ضد گلوله، از آن سرباز میزد و زمانی که یک بار ناگزیر به استفاده از آن شد، خود در ماشین دیگری در پشت ماشین ضد گلوله حرکت کرد و پس از کشف تیم ترورش در میانه جاده، در بازجویی از منافقین شنیده بودند که به ما خبر رسیده بود در چنین زمانی ماشین ضدگلولهای عبور خواهد کرد که باید آن را با آرپیجی بزنید. گمان میکنم شهید لاجوردی در میان مردم بودن را امنتر از امنیت در حصارهای پولادین قرار گرفتن میدانست. او این شیوه را به معنی امنیت فردی می دانست و امنیت جامعه را نیز مستلزم حضور در میان مردم میدید. همین حضور در میان مردم بود که ایدههای بکری را برایش فراهم میکرد، ایده مدیریتسازی برای رهایی مردم از چنگال بوروکراسی اداری، ایده اشتغالزایی برای زندانیان، برای مبارزه با علت و معلول و.... و جالب آنکه خود را نیز در نوک پیکان این ایده قرار میداد. اگر مدیریت سالمی را برای تکریم ارباب رجوع و بالا رفتن بازده اداری پیشنهاد میداد، خود نیز صندلیاش را نزدیکتر از همه به در ورودی قرار میداد تا رنجش سؤالات نامربوط مراجعه کنندگان، بر کارمندان تحمیل نشود. اگر اشتغالزایی زندانیان را پیشنهاد میداد، خود نیز در کنار آنها به دوختو دوز میپرداخت و چنان ماهرانه میدوخت که تا مدتها پس از شهادتش نیز همچنان دست دوزهای او بر تن دوستان و اقوام بود. سخن از نگاه امنیتی ویژه او بود. بخشی از این نگاه اینگونه بود که جان من هیچ برتری نسبت به دیگران ندارد، از همینرو بود که حاضر به پذیرش محافظ نبود. بارها بر در حجرهاش در بازار به شوق زیارتش رفته بودم و برایم جای بسی نگرانی بود که بسیاری از همسایهها و مراجعین، او را و سوابقش را از من بهتر میدانستند و زمانی که خطر حضورش را در آنجا یادآور میشدیم، پاسخ روشن بود، «چه کار کنم؟ در خانه بنشینم؟» شهید لاجوردی، خطر را کوچک میانگاشت و بر خلاف ادعای برخی که معتقدند او تحلیلش این بود که سازمان دست به ترور نمیزند، بارها شنیده بودم که به مزاح به برادرش اشاره میکرد که تنومند است و گلوله از او عبور نمیکند. خارج از شوخ طبعیهایش نیز دقتهای عملی بسیاری را در حد بضاعت خود رعایت میکرد، اما سؤال بیپاسخ برای من این است که آیا نهادهای امنیتی ذیربط نیز که از اعزام تیم ترور او به کشور مطلع بودند، توان خود را برای حفظ او به کار بستند؟ جواب این پرسش شاید شاه کلید بسیاری از حوادث سالهای 77 و 78 ، همچون شهادت صیاد شیرازی و18 تیر باشد. موضوع مطلب : هزینه 17 میلیارد دلاری برای فتنه سال 88 به گزارش فارس، حجتالاسلام حیدر مصلحی در مراسم اختتامیه بیست و هفتمین گردهمایی رؤسای مناطق و ادارات کل آموزش و پرورش سراسر کشور که در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی برگزار شد با اشاره به تهدیدات مختلف دشمن برای فروپاشی نظام اسلامی گفت: یکی از پروژههای دشمن در جنگ نرم، مسیحیسازی دانشآموزان است که طبق اطلاعات رسیده یک جریان پروتستانی با شعار "فقط عیسی " و با پشتیبانی صهیونیستها در مدارس به راه افتادهاست. وی افزود: انتهای این جریان همانند مسیحیت آمریکا، رژیم صهیونیستی قرار دارد که البته حساب آنها از اقلیتهای دینی به رسمیت شناخته شده در نظام اسلامی جدا است. اینها موفق شدهاند تعدادی از معلمان و دانشآموزان را با راهاندازیهای NGOهایی از مجموعه آموزش و پرورش تحت تأثیر و هدایت خود قرار دهند که البته طرح این موضوع نه به عنوان بزرگی و شدت کار آنها بلکه به عنوان هشداری نسبت به شرایط موجود است. وزیر اطلاعات با بیان اینکه در طول 30 سال پس از انقلاب اسلامی، دشمن از طریق جنگ نرم هوشمندانه به دنبال مقابله با اسلام ناب محمدی بوده است، تصریح کرد: یکی از صحنههای مهم این جنگ نرم عرصه آموزش و پرورش است و البته علیرغم تجربههای موفقی که دشمن در این رابطه با خود همراه داشته است، در نظام اسلامی ایران به دلیل ویژگیهای خاص آن نتوانسته است به نتیجه برسد. چاپ 10 میلیون عنوان کتاب برای فروپاشی شوروی توسط بلوک غرب طبق بررسیهای انجام شده در سال 1991 میلادی، طی 40 سال 10 میلیون عنوان کتاب به همراه فعالیت هزاران دانشمند و اندیشمند در سطح موسسات و دانشگاههای اروپا برای مقابله با شوروی چاپ و منتشر شده است. دشمن با الگوهای لذتگرایی، پوچگرایی و از خودبیگانگی به دنبال فروپاشی نظام ارزشی و متعالی کشورهاست و در این میان کشورهایی که از زیرساختهای هویتی ارزشمندی برخوردار باشند از خطر انقلاب مخملی مصون میمانند. فعالیت 80 مؤسسه در طی 25 سال برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران وزیر اطلاعات در ادامه با اشاره به تهدیدات پیشروی نظام جمهوری اسلامی در طی سالهای پس از پیروزی انقلاب، اظهار داشت: طی 25 سال گذشته تاکنون بیش از 80 مؤسسه، بنیاد و انجمن در موضوع جنگ نرم علیه کشورمان در غرب شکل گرفته است که بودجه تأمین شده برای این مؤسسات در هر سال حدود دو میلیارد دلار بوده است. در سال گذشته نیز بیش از 17 میلیارد دلار برای مقابله با جمهوری اسلامی به ویژه در جریان فتنه پس از انتخابات هزینه شده است که البته این ارقام هزینه آشکار مقابله با جمهوری اسلامی است و هزینههایی نیز به طور پنهان توسط سرویسهای مخفی انجام میشود. یک تشکل ضدانقلابی با سوء استفاده از اسم معلمان، حرکتهایی را علیه نظام اسلامی انجام میدهد که تنها در یک مقطع بیش از 315 هزار دلار از سوی دشمنان به دست آورده است بنابراین مجموعه اسناد نشان میدهد که تمرکز استکبار در جنگ نرم بر روی آموزش و پرورش به ویژه دانشآموزان است. راهاندازی مهدکودک و مدارس غیرانتفاعی توسط بهائیت وزیر اطلاعات با اشاره به فرقههای مختلفی که با پشتیبانی رژیم صهیونیستی علیه انقلاب و نظام اسلامی فعالیت میکنند هشدار داد: یکی از این فرقهها، بهائیت است که با راهاندازی مدارس غیرانتفاعی و مهدکودک در برخی مناطق به دنبال تاثیرگذاری بر نسل آینده است. طبق اسناد موجود این گروه در فتنه سال گذشته همراهی قابل ملاحظهای با طراحیهای پیچیده استکبار داشتهاند و با گفتمان سکولاریستی خود و با اقداماتی نظیر مقایسه روایت امام صادق «علیهالسلام» درباره شطرنج و مقایسه آن با فتوای امام راحل در این رابطه و عدم اشاره به موضوع اجتهاد و مقتضیات زمان، به دنبال تأثیرگذاری بر ذهن دانشآموزان بودهاند. وی در ادامه به مهمترین محورهای برنامههای دشمن برای مقابله با نظام اسلامی از طریق آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: پخش برنامههای ماهوارهای در زمینههای سیاسی و فرهنگی به ویژه در رابطه با چالشهای آموزش و پرورش، توزیع کتب انحرافی به صورت بستهبندی شده در مدارس، ارسال محمولههای پستی حاوی سیدیهای مبتذل برای معلمان، دامن زدن به مسائل قومی و قبیلهای به ویژه در مناطق مرزی ترویج بیحجابی و بدحجابی در میان دانشآموزان، سرمایهگذاری بر روی مدارس غیرانتفاعی و آموزشگاههای آزاد و توجه به معلمان اعزامی به خارج از کشور از جمله این اقدامات است. جزوههای دستورالعمل مقابله با نظام در دفتر یکی از آقازادهها وزیر اطلاعات با اشاره به فتنه سال گذشته و تلاش فتنهگران برای سوء استفاده از نام و خط امام (ره) برای رسیدن به اهداف خود، اظهار داشت: طبق اسناد و اطلاعات به دست آمده این افراد به مقولهای با عنوان راه امام (ره) یا ولایت فقیه هیچگونه اعتقادی نداشتهاند و حرکتهای گذشته آنان در راستای حذف ولایت فقیه بوده است. وی در همین رابطه تصریح کرد: در جریان بازداشت یکی از آقازادههای فعال در جریان فتنه، جزوهای در دفتر وی به دست آمد که حاوی اقدامات مرحله به مرحله آنها برای مقابله با نظام بوده است و نکته جالب توجه اینکه در این جزوه از اسامی برخی مراجع و روحانیون به صورت ابزاری، بهره گرفته شده بود و نهایتا با یک راهنمایی حکیمانه به این نتیجه رسیدیم که ادبیات این جزوهها همان ادبیات حزب توده است. وزیر اطلاعات ادامه داد: علیرغم تلاش و تصور فتنهگران مبنی بر سکولار و غربباور بودن دانشگاهیان زمانی که دستشان برای دانشجویان و اساتید رو شد این قشر فرهیخته به آنها پشت کردند و البته یکی از سران فتنه بر لزوم وارد کردن آموزش و پرورش، بانوان و کسبه به میدان فتنه تأکید کرده بود. وی با یادآوری استفاده جریان استکبار از شبکه مجازی و اینترنت برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی خاطرنشان کرد: در گزارشی که اوباما به کنگره آمریکا ارائه کرده است سه بار به این موضوع اشاره شده است که به دلیل هوشیاری سیستم اطلاعاتی ایران نتوانستهایم با استفاده از شبکه مجازی به اهداف خود در ایران برسیم. حجتالسلام مصلحی با بیان اینکه فتنه پس از انتخابات یک طراحی پیچیده بوده است، اظهار داشت: اگر کسی فکر میکند که این فتنه یک دعوای انتخاباتی بوده است به شدت در اشتباه است به گونهای که این حادثه حاصل چندین سال حرکت و برنامهریزی بود. وزیر اطلاعات با اشاره به حجم قابل ملاحظه دانشجویان بورسیه اعزامی به خارج از کشور در وزارت علوم آخرین دوره اصلاحات،گفت: بخشی از آنها عامل سرویسهای اطلاعاتی دشمن شدهاند که با بررسی اسناد موجود احساس میشود این افراد برای همین منظور و به بهانه ادامه تحصیل به آن کشورها فرستاده شدهبودهاند. رمزگشایی از ایمیلهای دشمن توسط سربازان گمنام امام زمان «عج» در 48 ساعت وی ادامه داد: در جریان رصد ایمیلهای فتنهگران و سرگروههای آنان به محض اینکه احساس خطر کردند، در عرض 24 ساعت تمام میلهایشان توسط سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و موساد کد و رمزگزاری شد اما با تلاش مخلصانه سربازان گمنام امام زمان «عج» در عرض 48 ساعت تمامی آنها رمزگشایی شد که این حرکت ضربه سنگینی برای دشمنان بود. وزیر اطلاعات با بیان اینکه سیستم آموزش و پرورش کشور آمریکا از روز اول در اختیار صهیونیستها بوده و هیچمجموعهای اجازه نفوذ در این سیستم را نداشته است، گفت: این موضوع برای ما هشدار دهنده است و باید توجه کرد که وزارت اطلاعات در راستای مقابله با جنگ نرم، نیازمند همراهی اهالی آموزش و پرورش است. وی خاطرنشان کرد: وظیفه ما در این عرصه اطلاعرسانی به فرهنگیان و دانشآموزان نسبت به توطئهها و تهدیدات است و وظیفه فرهنگیان نیز این است که حرکتهای مشکوک در مجموعه آموزش و پرورش را سریع به سربازان گمنام امام زمان (عج) اطلاع دهند. موضوع مطلب : هروله 13 ساله، از اصلاحات تا فتنه شاید بیشترین واژهای که خاتمی طی 8 سال ریاست خود بر زبان راند، کلمه «آزادی» بود. حبیب ترکاشوند- جریان فتنه سال 88 هر روز که از آن سپری میشود در ذهن آحاد ملت کمرنگتر شده و دیری نخواهد پایید که کورسویی از یک خاطره بیشتر در ذهن آنان باقی نماند. فتنهای که حاصل توهم و عدم تمکین به قانون عدهای از خواص جامعه ماست که در ادبیات سیاسی ایران به اصلاحطلب شهره شدهاند. طیفی که از سال 76 در کشورمان متولد شد و پس از چندسال رشد و نمو با ساختارشکنیها و رفتارهای متناقض که میتوان از آن به «نفاق جدید» یاد کرد، موجبات طرد خود از سوی توده مردم را فراهم ساخت و طی پنج سال گذشته انواع ترفندها را آزمایش میکند که حاکمیت گذشته را برای اجرایی کردن تئوریهای زاویهدار خود با اصول انقلاب بهدست آورد. پارادوکس امروزی رهبر اصلاحات پس از آنکه خاتمی مجبور شد تا بهجای خود میرحسین موسوی را رهسپار رقابت در انتخابات کند و با شکست این جریان، آنان نتوانستند این شکست را تحمل کرده و با نافرمانی و اغتشاشطلبی سعی کردند نظام را به مبارزه بطلبند اما پس از چندماه فقط عدهای بهایی و سلطنتطلب از آن لشکر 13میلیونی برایشان باقی ماند که حتی جرأت خروج از منزل را نیز ندارند، حال خاتمی سخت در تلاش است تا آب رفته به جوی را برگرداند و با به حاشیه کشیدن نام جنبش سبز و موسوی و مطرح ساختن مجدد اصلاحاتی که خود رهبری آن را برعهده داشت، جایگاه حاکمیتی همفکرانش درنظام را فراهم سازد. بدینمنظور حربه پیروی از خط امام و انقلاب را بهعنوان نقابی جدید برگزیدهاند تا شاید با این ترفند بتوانند جایگاه خود را در کشتی نظام محکم سازند. اما آیا واقعاً این طیف به اندیشههای مستحکم امام و انقلاب اعتقاد دارد یا این الفاظ، ماسکی است که اکنون مصلحت است بر چهره خود بزنند؟ برای کاوش حقیقت این امر بدنیست قدری به گذشته برگردیم و اندکی از اندیشهها و رفتار شخص وی و دولت برآمده از اندیشههای او را بازخوانی کنیم. حاکمیت اصلاحات و رواج ایسمهای غرب آن روزی که وزیر ارشاد دولت کوپنی که سالیانی بود درکتابخانه ملی منزوی شده بود با رأی تعجبآور، ردای ریاستجمهوری را برتن کرد کمتر کسی باور میکرد که وی و دولتش در تضاد کامل با گفتمانی که هممسلکانش در زمان جنگ مطرح میکردند، بهیکباره با استقبال از اندیشهها و مکاتب غربی، به ادبیات رایج مرسوم انقلاب و امام پشت کند.مستقر شدن دولت اصلاحات پس از چندی روزنامههای زنجیرهای را برای نظام به ارمغان آورد که صفحات هر روز آنها پر بود از ترویج لیبرالیسم، اومانیسم، فمینیسم، پلورالیسم و... در مجموع هرمکتبی که برآمده از فرهنگ غربی بود تقدیس شده و فرهنگ دینی مبتنی بر وحی تخریب میشد. شخص خاتمی وادادگی خاصی نسبت به فرهنگ غرب داشت و تمام سعی خود را برای حاکمیت اسلامی سازشپذیر با مکاتب غربی بهکار گرفت.روزنامه سلام سوم اردیبهشت 75 به نقل از خاتمی مینویسد: «توسعه به معنای امروزیاش میوه و یا شاخ و برگ درخت تمدن جدید است. اگر آن تمدن آمده توسعه هم خواهد آمد، به این معنا، سخن کسانی که میگویند ابتدا باید خرد غربی را پذیرفت تا توسعه بیاید سخن بیراهی نیست و این سخن را کامل کنم که علاوه بر خرد و بینش غربی باید منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت.» خاتمی شهریور 78 میگوید: «شما برای اینکه بتوانید پیشرفت کنید راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خردغربی.» اولویت آزادی بر دین در نگاه خاتمی شاید بیشترین واژهای که خاتمی طی 8 سال ریاست خود بر زبان راند، کلمه «آزادی» بود. البته آقای خاتمی هیچ پیشوند و پسوندی برای آزادی مطرح نمیساخت تا هرکس از ظن خویش یار وی شود. اما وقتی سخن صریح او در دانشگاه تهران که گفت: «اگر دین هم در برابر آزادی قرار گیرد این دین است که باید محدود شود نه آزادی(!)» را میشنویم متوجه میشویم که آزادی موردنظر خاتمی برگرفته از اندیشههای ناب اسلام نیست بلکه او دقیقاً کلمهای را بازگو میکند که طی قرنهای اخیر تئوریسینهای غرب برای مهار حکومتهای دینی و اسلامی مطرح میسازند. نگاه خاتمی به مقوله حجاب اگر امروزه شاهد برخی ناهنجاریها در باب حجاب و پوشش زنان هستیم، قطعاً نقطه جهش آن دولت اصلاحات است که اندیشههای خاتمی و اشخاصی مانند مهاجرانی بر وی حکومت میکردند. شاید برخی تصور کنند که این تغییرات اجتماعی و گذشت زمان است که باعث میشود در پوشش و باورهای اجتماعی تغییر ملموسی حاصل شود و دولت اصلاحات در این قصه دخیل نیست اما وقتی مصاحبه خاتمی با شبکه اناچکی را میخوانیم که میگوید: «اگر این حجاب و پوشش مانع حضور زن و بروز شخصیت زن شود، قطعاً مضر است... مشکل این نیست که زنان چگونه لباس بپوشند مشکل این است که زنان بتوانند در عرصههای مختلف حضور داشته باشند» با اوج نگاه زاویهدار او با مکتب اصیل اسلامی آشنا میشویم و البته اندیشه مهاجرانی وزیر ارشاد او تکمیل کننده این سخنان است که میگوید: «نظریه غیرتدینی ویرانکننده اندیشه و فرهنگ و تمدن است». خاتمی و پیروی از سروش وقتی مصاحبه معروف عبدالکریم سروش که از نظر خاتمی ملاصدرای زمان است درباره قرآن انتشار یافت خیلی با تعجب به آن مینگریستند، غافل از اینکه ریاست دولت اصلاحات که به قرآن سوگند یاد کرده بود که پاسدار اسلام و قانون اساسی باشد خود قرآن را قابل استناد نمیداند. وی در جمع زنان مشارکتی میگوید: «این سخن عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری که وحی الهام بر پیامبر بوده و ماهیت قرآن بر ما آشکار نیست و نمیتوان به آن استناد کرد، درست است...» سکوت خاتمی درباره هتک حرمت حضرت امام (ره) هنگامی که در 14 خرداد مردم عاشق امام با شعار علیه سران فتنه خواستار جدایی نوه امام از این عناصر میشوند، خاتمی و رفقایش آن را هتک حرمت امام و بیت معظم ایشان تعبیر میکنند و آه و فغان سرمیدهند که حتی حرمت امام نیز نگه داشته نمیشود. یا هنگامی که یک سایت گمنام مطلب طنزی درباره سید حسن مینویسد فریاد وا امامای رئیس دولت اصلاحات بلند میشود، اما وی اگر حافظهاش یاری کند حاکمیت او مواجه بود با صدها توهین و افترای زشت به امام راحل و او هرگز کوچکترین اعتراضی به آنان نکرد، بلکه مورد حمایت همهجانبه ارکان دولت اصلاحات بودند. محمدرضا خاتمی اندیشه امام را قابل نقد میداند، گنجی از لزوم سپردن اندیشه امام به موزه سخن میگوید، دفتر تحکیم نورچشمی خاتمی با وقاحت تمام از لزوم محاکمه امام در دادگاه تاریخ به دلیل عبور از قانون اساسی سخن میگوید، در کنفرانس برلین زشتترین اهانتها به امام میشود، اما آیا آقای خاتمی و رفقایش این سخنان را نمیشنیدند، یا آنکه اندیشه امام را با اصلاحات موردنظر خود در تعارض میدیدند. خاتمی و حاکمیت مردم یکی از گفتارهایی که خاتمی مدام بر آن تکیه میکرد حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش بود. وی با سوءاستفاده از جمله حضرت امام یعنی «میزان رأی ملت است» رأی مردم را حتی اگر در تعارض با وحی و آموزههای دینی بود در اولویت میدانست کما اینکه سال گذشته در روز انتخابات نیز وی در حسینیه جماران میگوید همگان باید به رأی مردم تمکین کنند اما وقتی که میبیند دموکراسی و مردمسالاریای که وی مدام از آن دم میزد، به ضرر آنان تمام شد، با چرخش 180 درجهای و شروع حرکت آنارشیستی و فاشیستی سعی کردند تا قدرت از دست رفته خود را به دست آورند، ولو با کشتار مردم و آسیب رساندن به نظام. شریک جرم موسوی و کروبی خاتمی این روزها سعی میکند از خودشخصیتی مدافع نظام، معتدل و درون حاکمیت جلوه دهد تا با به حاشیه رفتن میرحسین و کروبی به دلیل رفتارهای ساختارشکنانه شان بار دیگر افسار شتر رمیده اصلاحات را به دست گیرد، اما کیست که نداند رئیس دولت اصلاحات با آنکه یقین داشت هیچگونه تقلبی صورت نگرفته (و بدینخاطر نام تقلب را کمتر بر زبانجاری ساخت) اما با سکوت و پشتیبانی از موسوی و کروبی آتش فتنه را شعلهور ساخت و حال که آتش فتنه با پتک جمهوریت خاموش شده و ظرفیتی برای آنان باقی نمانده از لزوم اعتدال و وحدت نیروهای درون نظام سخن میگوید منبع:جوان موضوع مطلب : پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |