|
خا نه دوست 
درباره وبلاگ  آخرین مطالب
مثلث اسلام هراسی دکتر فواد ایزدی رهبر انقلاب در پیام خود به حجاج بیت الله الحرام با اشاره به تلاش دشمنان اسلام برای مانع تراشی بر سر راه مسلمانان عنوان کردند: «پیچیده تر شدن شیوه های دشمنی استکبار و تلاش پرهزینه ای که در مقابله با اسلام می کند نیز به دلیل همین پیشرفت ها است. تبلیغات وسیع دشمن در جهت اسلام هراسی، تلاش شتاب زده ای که برای ایجاد اختلاف میان فرقه های اسلامی و برانگیختن تعصب های فرقه ای می کند، دشمن تراشی های کاذب از شیعه برای سنی و از سنی برای شیعه، تفرقه افکنی میان دولت های مسلمان و کوشش برای تشدید اختلافات و تبدیل آن به دشمنی ها و معارضه های لاینحل، استفاده از سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی برای تزریق فساد و فحشاء میان جوانان، همه و همه واکنش های سرآسیمه گون و آشفته در برابر حرکت متین و گام های استوار امت اسلامی به سوی بیداری و عزت و آزادگی است.» متن زیر تحلیلی است از پیچیدگی کنونی روش های دشمنی با اسلام. پیچیده تر شدن شیوه های دشمن روش های دشمنی استکبار با اسلام همواره و روزبه روز پیچیده تر می شود. در مورد شناخت و تحلیل این روش ها که رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر آن تأکید فرموده اند، باید عنوان کنم که این پیچیدگی فعالیت های آمریکا و برخی دولت های غربی، به تحولات این کشورها در حوزه فناوری و تکنولوژی در 20-30 سال گذشته نیز مربوط است، چرا که در سال 1357 هنوز اینترنت و تلفن همراه و ماهواره و برخی ویژگی های منحصر به آنها به شکل امروزی و با گستردگی کنونی و برای استفاده عموم ایجاد نشده بود. در آن زمان دولت آمریکا برای ارسال پیام به ایران باید از رادیوهای موج کوتاه یا افرادی بهره می گرفت که در حوزه رسانه و مطبوعات در داخل کشور فعال بودند تا بتواند حرف های خودش را به مردم برساند، اما الآن تکنولوژی به صورت گسترده ای پیشرفت کرده است. امروز مردم ماهواره هایی را در اختیار دارند که بیش از یک هزار کانال را نمایش می دهد. بسیاری از این کانال ها به شدت از نظر اخلاقی مشکل دارند و باید توجه داشت که این اقدام از جهتی قابل تأمل است. من سال هایی که در آمریکا زندگی می کردم، برای گرفتن شبکه های ایران از ماهواره استفاده می کردم. در آن محل تعداد یک صد کانال قابل دریافت بود، اما وقتی به ایران برگشتم، متوجه شدم که هیچ کدام از آن کانال ها از نظر فساد اخلاقی هیچ شباهتی به چیزی ندارد که در حال حاضر در ایران و در کشورهای مسلمان خاورمیانه قابل دریافت است. حتی ماهواره ای که در ایران قابل دسترس است، از نظر تعداد کانال، ده برابر کشورهای غربی است. باید توجه داشته باشیم که میزان فساد در آمریکا هم بالا است، ولی سیستم را طوری شکل داده اند که افراد فقط در ازای پرداخت پول می توانند از برخی شبکه های مشکل دار اخلاقی استفاده کنند، اما در ایران و دیگر کشورهای اسلامی که ماهواره قابل دریافت است، این قبیل شبکه ها به صورت رایگان در اختیار بینندگان قرار می گیرد. البته در حوزه ماهواره و به غیر از شبکه های مشکل دار اخلاقی، شبکه های خبری هم نقش فعال و مهمی دارند. در عرصه اینترنت هم همین ماجرا اتفاق افتاده است. به این ترتیب که هم تعداد سایت های غیراخلاقی به شدت بالا است و هم سایت های متعدد سیاسی ایجاد شده که به فعالیت جدی در فضای مجازی مشغولند. در حدود 15 الی 20 سال پیش، اینترنت به گستردگی امروز در دسترس نبود، ولی در حال حاضر و با ورود و گسترش و عمومیت فضاهای اینترنتی مثل فیس بوک و مانند آن، شاهد هستیم که این حوزه از شبکه های اجتماعی اشاعه چشم گیری داشته است. پیشرفت تکنولوژی کشور کمک کرده که دولت آمریکا و برخی دولت های غربی که قبلا برای ارتباط با کشورها مشکل داشتند، امروز بتوانند برای حضور رسانه ای و تبلیغاتی در ایران و بسیاری از دیگر کشورهای اسلامی سدها را بشکنند و حضور بیشتری داشته باشند. لذا می توان پیچیدگی های دشمنی ورزی آن ها را از این دریچه نیز مورد توجه قرار داد. شایان ذکر است که بخش عمده ای از بودجه ای که دولت آمریکا رسما و علنا برای فعالیت های براندازانه در جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای مسلمان هزینه می کند، صرف همین پروژه هایی می شود که در حوزه تکنولوژی ها و فناوری های جدید تعریف شده اند. مثلا دولت آمریکا در فتنه سال گذشته از اینترنت استفاده های زیادی کرد. در کنگره شان هم علنا 55 میلیون دلار بودجه را برای حضور در فضای سایبری ایران اختصاص دادند. باید به علنی بودن این بودجه توجه خاص کرد، چرا که اکثر بودجه های این چنینی را علنی نمی کنند. هم اکنون اتفاقی که رخ داده، این است که آن ها از تجربه این یکی دوساله شان درباره جمهوری اسلامی ایران، به این نتیجه رسیده اند که تنها راهی که شاید بتوانند از آن موفق به براندازی جمهوری اسلامی شوند، استفاده از قدرت نرم و تاکتیک های نرم است. در حال حاضر و در کنار موارد دیگری مانند فشارهای اقتصادی و تحریم ها، به شدت در این حوزه هم فعال هستند. پیچیده شدن دشمنی های استکبار بیشتر متوجه همین حوزه دگرگونی فناوری اطلاعات و تکنولوژی است. البته باید دقت کنیم که تمام پیچیدگی ها فقط هم در این حوزه نبوده است. مثلا در بحث تحریم ها کاملا مشهود است که تحریم ها پیش از این دوران، ساده تر بود، اما الان آمریکایی ها روی حوزه های مختلف ریز می شوند که البته آن هم با استفاده از تکنولوژی های جدید است. آنها سعی شان را بسیار بیشتر از گذشته کرده اند و این تلاش ها بسیار جدی تری از قبل است. آمریکایی ها تاکنون و به معنی واقعی، هر شیوه ای را که توانسته اند، برای ضربه زدن به ایران آزموده اند و از مجراهای مختلف وارد شده اند، اما استقامت جمهوری اسلامی و شکست آمریکایی ها در دستیابی به اهدافشان چیزی شبیه به معجزه بوده است. موضوع مطلب : ریشه اتهامات علیه احمدینژاد چیست؟ سید محسن خادمی فتنه سال 88 اگرچه آثار نامطلوب و تاثربرانگیزی در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور داشت، اما برکاتی را نیز به همراه آورد که نباید از آن غافل شد. از جمله آثار ارزشمند فتنه 88 این بود که نیروهای انقلاب ناگزیر شدند پرونده بسیاری از مدعیان انقلاب و امام را از بایگانی راکد تاریخ سیاسی انقلاب بیرون بکشندو ضمن مرور مواضع گذشته آنها، به کالبد شکافی و انتشار نوسانات فراز و نشیب آنها بپردازند. فتنه 88 تلنگر پرهزینه ای بود برای بیداری نسلی که نه امام را درک کرده و نه دفاع مقدس رابا وجودشان لمس نموده اند و حالا ناگزیرند با میزان تاریخ مکتوب و شفاهی انقلاب، سره و ناسره انقلابی گری و انقلابیون را از هم تفکیک کنند. در شرایط کنونی که باگذشت بیش از 18 ماه از فتنه 88، رهبر انقلاب با همان اهتمام و حساسیت گذشته نسبت به شناخت ریشه های فتنه و آمادگی همیشگی برای مواجهه با انحرافات خاص و خواص تاکید می کنند، مرور مستمر تاریخ انقلاب و از سویی فرایند فتنه 88، فتنه گران و مشایعین و تابعین آنان، ضروری باشد. تسخیر راس هرم اجرایی کشور به وسیله دکتر احمدی نژاد با پشتوانه رای مردم واحیای مجدد مبانی انقلاب با رجوع به سیره ی امام و اطاعت عملی ازولی فقیه، منجر به صف آرایی کسانی در برابر وی شد که به نوعی در گفتمان سابق سهیم بودند و به زعم خود منافع کشور را در چنین گفتمانی تلقی می کردند. کاریکاتوری که از فرایند تعالی انقلاب در حال ایجاد بود و تلاش می کرد بر ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور سیطره یابد که البته تا حدود زیادی توفیق یافت، دست پخت کسانی بود که به هر تقدیر دیروز و امروزشان حداقل دارای مبانی یکسان و استواری نبود و به همین دلیل در شرایط متفاوت زمانی به بهانه تغییر تاکتیک، استراتژی ها را تغییر می دادند و ابایی از تغییر مبانی نیز نداشتند. چنین افرادی هستند که با هر تفکری که باشند، وقتی با رویکرد اصیل انقلابی مواجه می شوند، ناخود آگاه در یک صف به عنوان جبهه مخالف عرض اندام می کنند و برایشان همسنگران خودی و غیر خودی معنایی ندارد، بلکه تقابل با تفکر دارای مبانی اصیل انقلاب تاکتیک و استراتژی فعلی آنهامحسوب می شود. آنچه در زندگینامه سیاسی 30 سال گذشته هر کدام از این افراد که خود را سهامداران تببین تفکر روح الله می دانند، خودنمایی می کند، این است که در شدائد، جانب احتیاط گرفته و در زمان آسایش، زبان به انتقاد گشوده اند و ابزارشان نیز برای استیفای قدرت وتقبیح حرکتهای اصولی، توسل به اسناد مقدس انقلاب از جمله صحیفه نوراست؛ به این دلیل که اساسا امام راحل به رحمت خدا رفته و خود او نیست تا تفسیرهای انحرافی و مصادره به مطلوب بیاناتش را افشا و رسوا کند و جالب اینکه هیچ گریزی به نقش ولی فقیه حی نیز نمی زنند، چرا که طبیعتا هر نوع تفسیر بیجا و انحرافی مواضع او با عکس العمل ایشان روبرو میشود. جالب اینجاست که مبانی این جنس از افراد آنقدر ظرفیت تغییر دارد که گاهی طی چند ماه با استناد به همان رفتاری که طرف مقابل را به وسیله آن تخطئه کرده اند، تلاش می کنند هدفی را اثبات کنند! دیر زمانی از ایراد اتهام خرافه گرایی به رییس جمهور به دلیل انتشار فیلم هاله نور -که اصل انتشار یک جلسه خصوصی جای بحث زیادی دارد- نگذشته بود که فوت آیت الله توسلی وسیله‌ی تخریب مجدد دولت شد.در حالی که گفته می شد آیت الله توسلی شب پیش از فوت، خواب امام را دیده اند و امام در خواب به ایشان گفته اند "دارند مرا از این خانه بیرون می کنند" گذشته از اینکه آن خانه کدام خانه بود! و مقصود امام از خطابه‌ی در خواب به مرحوم توسلی چه بوده، تمسک به اعلام خطر امام(ره) در خواب آیت الله توسلی برای تخریب رییس جمهور، دقیقا چند ماه بعد از علم کردن ماجرای هاله نور و تخطئه او به دلیل خرافه گرایی صورت می گرفت! جالب اینکه هنوز هم زیر عکسی از آیت الله توسلی بر روی مزارش گذاشته اند، نوشته شده "دفاع از امام تا آخرین لحظه"! این تنها یکی از نمونه هایی است که خاطئین و مستهزئین راحلان طریق امام، با همان صفاتی که خود به آن مبتلایند، رییس جمهور انقلابی، دولت و گفتمان وی و عملکرد خارجی و داخلی اورا تخریب کرده اند، صرفا به این دلیل که رفتارهای او برمبانی استوار انقلاب دارای تاکتیک های متفاوتی است. برای این طیف، مفهوم تقابل مقتدرانه با زورگویی غرب و در عین حال نامه تبریک به اوباما تغییر رفتار و ثبات نداشتن است، چرا که خود به بیماری تغییر مبانی که ناشی از ترس و فرصت طلبی است مبتلایند و طبق عادت دیرین، این ابتلا را به دیگران فرافکنی می کنند. در جریان انتخابات سال گذشته در عین ناباوری، دو اتهام علیه دولت و شخص رییس جمهور وارد شد و هر کدام به عنوان نقطه تمرکز کاندیداها علیه رییس جمهور قرار گرفت؛ قانون گریزی و دروغ‌گویی! علی‌رغم اینکه مرور کوتاهی بر پرونده مدعیان به خوبی فاش می کرد سوابق خودشان سرشار از میل به اقتدارگرایی و فرار از پاسخگویی است، اما عملکرد ماههای پس از انتخابات‌شان ثابت کرد مواضع پیش از انتخابات دروغ بوده و حاضر هستند برای کسب قدرت، به هر نوع قانون گریزی متوسل شوند! این جماعت که برخی از آنها متاسفانه به لباس روحانیت نیز ملبسند، تا کنون در راس برخی مصادر اجرایی و تصمیم سازی کشور حضور داشتند، اما متاسفانه طرحی ملی و چشمگیر از آنان مشاهده نشد و خود در پایان کار اعتراف کردند هر 9 روز یک بحران در کشور ساخته شده است، در حالی که دولت و مجلس و مطبوعات، همه در راستای اهداف آنان و متناسب با اغراض‌شان حرکت می کردند. جالب اینکه طی پنج سال گذشته با اجرای طرح های عظیمی مثل سهمیه بندی بنزین، مسکن مهر، هدفمندی یارانه ها، تکمیل نیروگاه بوشهر، پرتاب ماهواره و... که اجرای هر کدام از این طرح ها می توانست افتخار هشت ساله یک دولت محسوب شود، نه تنها تمجیدی از دولت نکرده اند، بلکه با جسارت تمام بی تدبیری و اهمال کاری های سابق را در عرصه هایی چون وابستگی به واردات بنزین و عقب نشینی در موضوع هسته ای که موجب تحمیل هزینه های هنگفت سیاسی و اقتصادی به کشور شد، فراموش کرده و دولت کنونی را به ماجراجویی و بحرانی ساختن وضعیت کشور متهم می کنند! این گروه مترصد قدرت هستند تا اشتباه سابق، یعنی اعتماد به مردم و آزادی انتخاب را تکرار نکنند و به هر نحو ممکن، مصادر کلیدی قدرت را به صورت مادام العمر در اختیار بگیرند. طبیعی است تفکری که حاضر است با توسل به چند صباحی همراهی با امام، مردم را علیه ولی فقیه بشوراند و وقتی متوجه بی‌توفیقی در این مسیر شد، تغییر مبنا داده و دم از منشور برادری و وحدت بزند! اگر به مقصود چنین وحدتی نیز برسد، دوباره با تصور کم‌حافظگی تاریخی مردم وارد دور تسلسل فریب‌کاری و انتخابات می شود و در غیر این صورت، فرازی دیگر از صحیفه امام را می جوید و با وقاحت تمام و بی توجه به اینکه ولی فقیه زمان چه می گوید، به دنبال جهت یابی اقتدار و فرار از انزوا می گردد. {{رجا نیوز}} موضوع مطلب :
عمار کیست؟ بسم الله القاصم الجبارین علی فائز عمار و والدین او از مسلمانان نخستین هستند. روزی که مشرکان از ایمان آنان آگاه شدند، در آزار و شکنجه ایشان کوتاهی نکردند، به طوری که سمیه، مادر عمار را به شهادت رساندند. عمار ایمان خود را کتمان کرد و از کشته شدن در امان ماند که آیه 106 سوره نحل درباره او نازل شده است. عمار پیوسته ملازم رکاب پیامبر(ص) بود و در تمام نبردها او را همراهی کرد. پیامبر(ص) بار ها فرموده بود که عمار را گروهی ستمکار می کشند. بعد از رحلت پیامبراکرم(ص) عمار از یاران همیشگی علی(ع) و از مخالفان سرسخت عثمان بود. او در 91 سالگی در جنگ صفین به دست لشگر معاویه به شهادت رسید. بعد از حادثه کودتای سقیفه عمار از متخلفان بیعت با ابو بکر بود. عمار از پیامبر اکرم شنیده بود که به او می فرمود: ای عمار! علی(ع) تو را از هدایتی رد نمی کند و بر امر ناگواری دلالت نمی کند. اطاعت او اطاعت من، فرمانبرداری از من، اطاعت از خداست. وی همچون علی(ع) از بیعت با ابوبکر خود داری کرد و در جمع مردم مدینه چنین گفت: ای مسلمانان! بدانید که خاندان پیامبر به ارث او سزاوارتر، به دین او آگاه تر، و بر امت او امین ترند. پس حق را به صاحبانش برگردانید قبل از این که دیر شود و فتنه و آشوب ها سر گیرد و گروه شما را متفرق سازد. به نقل ابن ابی الحدید، عمار جزء کسانی بود که می خواست دوباره در بین مهاجران شورا تشکیل دهد تا خلافت را به علی برگرداند. چنان که به هنگام مشاوره شورای شش نفره خلیفه دوم، از پشت درهای بسته فریاد مــی زد: برای یکپارچگی مسلمانان به علی رای دهید و امر حکومت را از خاندان پیامبرتان بیرون نرانید. عمار در تمام دوران حیات خود از هیچ کوششی برای برپایی دین خدا دریغ نکرد، چنان که پس از خلافت ابوبکر، مردانه در جنگ با مرتدان جنگید و از دین پیامبر(ص) دفاع کرد. نصربن مزاحم منقری نقل می کند که در جنگ صفین، عمار ضمن یاد آوری حدیث غدیر، به یاران معاویه چنین گفت: پیامبر(ص) به من امر فرمود: با ناکثین بجنگم، اطاعتش کردم. فرمود: با قاسطین بجنگم، و شما همان هایید. ای مرد ابتر! آیا نمی دانی او به علی(ع) فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. با وجود روایات فراوان از پیامبر(ص) در بزرگداشت عمار، او در زمان خلیفه سوم بر حیف و میل اموال توسط عثمان اعتراض کرد، به سختی مورد عتاب و ضرب و شتم خلیفه قرار گرفت. فاصله گرفتن خلافت عثمان از سنت پیامبر اکرم(ص)، پیروان علی(ع) را بیش از هرکس، از خلافت او بیزار می کرد و موجب اعتراض آنان می شد..... {{عماریون}} موضوع مطلب : جاوید ای وطن نام جاوید ای وطن صبح امید ای وطن جلوه کن در آسمان همچو مهر جاودان وطن ای هستی من شور و سرمستی من جلوه کن در آسمان همچو مهر جاودان بشنو سوز سخنم که همآواز تو منم همه جان و تنم وطنم، وطنم، وطنم، وطنم بشنو سوز سخنم که نوا گر این چمنم همه جان و تنم وطنم، وطنم، وطنم، وطنم همه با یک نام و نشان به تفاوت هر رنگ و زبان همه با یک نام و نشان به تفاوت هر رنگ و زبان همه شاد و خوش و نغمه زنان ز صلابت ایران جوان موضوع مطلب : آقای دکتر عزیز! از }وبلاگ زاویه { دو کلمه درددل با دادستان عزیز تهران/ موضع گیری کنید استاد سلام آقای دکتر جعفری دولت آبادی! خسته نباشید آقای دکتر عزیز! سران فتنه عمیق، پیچیده و طراحی شده ???? مشمول صبر و حلم انقلابی نظام حکیم جمهوری اسلامی قرار دارند. تا امروز و حسب اطلاعات روشن و واضح موجود دست از اتهام زنی شان (حتی از بحث منسوخ و قدیمی تقلب) برنداشته اند. نظام مشغول مصلحت سنجی است و نمیخواهد فعلا پرونده تکمیل اینان را به جریان بیندازد. آقازاده ای متهم و مجرم از اسفند گذشته به دعوت و احضار شما بی اعتنایی کرده است. خواهش میکنم به روح امام (ره) قسمتان میدهم حزب اللهی ها را درک کنید و تعطیل کردن سایت های آنها را حداقل با موضع گیری تان همراه کنید. آقای دکتر! «آقا»ی ما تلویحا «فرعون» نامیده میشود! امام سفر کرده ما «خطاکار» شناخته میشود! هنوز مثل سال گذشته نظام را از «خشم فروخورده مردم» بیم میدهند! بابت محرم امسال به نحوی هماهنگ با منافقین از مردم دعوت به حضور میشود! به روح امام (ره) قسمتان میدهم حداقل موضع گیری کنید. آقای دکتر! شما مدعی العموم ما هستید. ما دستمان جز شما در این دستگاه قضایی به چه کسی میرسد یا شایسته است برسد؟ ما توقع داریم بترسانید این منافقین زبردست را از استفاده از ادبیات دینی. این ادبیات ادبیات انقلاب امام است آقای دکتر! این ادبیات را این فوق تخصص نفاق دارد دستمالی میکند! به ابتذال کشیده است این فرد ادبیات ظلم ستیزانه امام ما را. ما توقع داریم بیایید در تلویزیون به این فوق تخصص نفاق هشدار بدهید که استفاده از ادبیات قیام امام حسین (ع) علیه ولی فقیه مفترض الطاعه زمان یک جرم نابخشودنی است. ما که هستیم که حکم صادر کنیم آقای دکتر؟ ما که هستیم که حکم اجرا کنیم آقای دکتر؟ ما که هستیم که برای مصلحت سنجان دستگاه قضایی تکلیف تعیین کنیم آقای دکتر؟ ما فضای نبردمان رسانه ایست. ما دلمان میخواهد شما بیایید معین ما باشید در فضای رسانه. ما دوست داریم دلگرمی مان باشد موضع گیری های دقیق و جدی شما در برابر اینها. اینها میخواهند بگویند ما علاقمندان خامنه ای (روحی فداه) فراقانونی هستیم و کسی تاییدمان نمیکند. خوب شما هم موضع بگیرید. موضع گیری که نافی مصلحت سنجی در دستگیری یا عدم دستگیری این افراد نیست، هست؟ به خدای کعبه دوستتان داریم و بقا و سعادت شما را میخواهیم. ما پاپتی ها و مستضعفین را از مواضع دلگرم کننده تان محرم نکنید آقای دکتر. ما عاشقان راه خمینی، خامنه ای مان را در شرایطی ارزیابی میکنیم که نمیتواند در برابر تک تک بیانیه های ساختارشکنانه این آدم موضع بگیرد. شما جبران کنید این خلاء را آقای دکتر! خداوند شاهد باشد که آنچه را لازم میدانستیم با دادستان خدوم و دوست داشتنی پایتخت تنها نظام اسلامی جهان گفتیم. پایدار و مستدام باشید. موضوع مطلب : آقای دکتر عزیز! از }وبلاگ زاویه { دو کلمه درددل با دادستان عزیز تهران/ موضع گیری کنید استاد سلام آقای دکتر جعفری دولت آبادی! خسته نباشید آقای دکتر عزیز! سران فتنه عمیق، پیچیده و طراحی شده ???? مشمول صبر و حلم انقلابی نظام حکیم جمهوری اسلامی قرار دارند. تا امروز و حسب اطلاعات روشن و واضح موجود دست از اتهام زنی شان (حتی از بحث منسوخ و قدیمی تقلب) برنداشته اند. نظام مشغول مصلحت سنجی است و نمیخواهد فعلا پرونده تکمیل اینان را به جریان بیندازد. آقازاده ای متهم و مجرم از اسفند گذشته به دعوت و احضار شما بی اعتنایی کرده است. خواهش میکنم به روح امام (ره) قسمتان میدهم حزب اللهی ها را درک کنید و تعطیل کردن سایت های آنها را حداقل با موضع گیری تان همراه کنید. آقای دکتر! «آقا»ی ما تلویحا «فرعون» نامیده میشود! امام سفر کرده ما «خطاکار» شناخته میشود! هنوز مثل سال گذشته نظام را از «خشم فروخورده مردم» بیم میدهند! بابت محرم امسال به نحوی هماهنگ با منافقین از مردم دعوت به حضور میشود! به روح امام (ره) قسمتان میدهم حداقل موضع گیری کنید. آقای دکتر! شما مدعی العموم ما هستید. ما دستمان جز شما در این دستگاه قضایی به چه کسی میرسد یا شایسته است برسد؟ ما توقع داریم بترسانید این منافقین زبردست را از استفاده از ادبیات دینی. این ادبیات ادبیات انقلاب امام است آقای دکتر! این ادبیات را این فوق تخصص نفاق دارد دستمالی میکند! به ابتذال کشیده است این فرد ادبیات ظلم ستیزانه امام ما را. ما توقع داریم بیایید در تلویزیون به این فوق تخصص نفاق هشدار بدهید که استفاده از ادبیات قیام امام حسین (ع) علیه ولی فقیه مفترض الطاعه زمان یک جرم نابخشودنی است. ما که هستیم که حکم صادر کنیم آقای دکتر؟ ما که هستیم که حکم اجرا کنیم آقای دکتر؟ ما که هستیم که برای مصلحت سنجان دستگاه قضایی تکلیف تعیین کنیم آقای دکتر؟ ما فضای نبردمان رسانه ایست. ما دلمان میخواهد شما بیایید معین ما باشید در فضای رسانه. ما دوست داریم دلگرمی مان باشد موضع گیری های دقیق و جدی شما در برابر اینها. اینها میخواهند بگویند ما علاقمندان خامنه ای (روحی فداه) فراقانونی هستیم و کسی تاییدمان نمیکند. خوب شما هم موضع بگیرید. موضع گیری که نافی مصلحت سنجی در دستگیری یا عدم دستگیری این افراد نیست، هست؟ به خدای کعبه دوستتان داریم و بقا و سعادت شما را میخواهیم. ما پاپتی ها و مستضعفین را از مواضع دلگرم کننده تان محرم نکنید آقای دکتر. ما عاشقان راه خمینی، خامنه ای مان را در شرایطی ارزیابی میکنیم که نمیتواند در برابر تک تک بیانیه های ساختارشکنانه این آدم موضع بگیرد. شما جبران کنید این خلاء را آقای دکتر! خداوند شاهد باشد که آنچه را لازم میدانستیم با دادستان خدوم و دوست داشتنی پایتخت تنها نظام اسلامی جهان گفتیم. پایدار و مستدام باشید. موضوع مطلب : یادداشتی برای رییس جمهور آینده محسن دنیوی؛ لطفاً به یک فرضیه ساده توجه فرمائید. دولتهایی که پس از انقلاب اسلامی در ایران تشکیل شده اند، با حماسه و شکوه آغاز به کار نموده و با تلخکامی از صحنه اداره کشور کنار رفته اند. ممکن است اثبات این فرضیه با مشکلاتی مواجه باشد ولی اگر نخواهیم مته به خشخاش بگذاریم و با تساهل و تسامح با آن برخورد کنیم میتوانیم به حافظه تاریخی مراجعه کرده و نمونه هایی را برای اثبات آن بیابیم. مثلاً دولت مهندس بازرگان با شور و انرژی ایشان و همراهانشان تشکیل شد و با برکناری ایشان پایان یافت. دولت دکتر بنی صدر با یازده میلیون رای شروع و با آرایش و پرواز و رجوی تمام شد. دولت شهید رجایی که چندان فرصتی نیافت و بعد از آن شاهد دولت آیت الله خامنه ای هستیم که بعد از شهادت شهیدان رجایی و باهنر با فضایی که در کشور به سبب ترورها و شهادت خدمتگزاران انقلاب ایجاد شده بود شروع به کار کرد و با اختلافات رییس جمهور و نخست وزیر و نهایتاً استعفای نخست وزیر و سه روز مفقود شدن مهندس موسوی با تلخکامی مواجه شد. دولت حجت الاسلام و المسلمین هاشمی با امید به سازندگی ایران و پیشرفت شروع شد و در نهایت با نه بزرگ مردم به ایشان و با بیست و چند میلیون رای به آقای خاتمی(به عنوان جریان رقیب آقای هاشمی) به پایان رسید. دولت آقای خاتمی با حماسه دوم خرداد شروع شد و در نهایت مردم بعد از هشت سال که دولت ایشان بر سر کار بود به دکتر احمدی نژاد رای دادند و این درحالی بود که آقای خاتمی و جریان اصلاحات تمام تلاش خود را برای رای نیاوردن ایشان انجام دادند. اما مردم نشان دادند که با آقای خاتمی همراه نیستند و ایشان نیز با تلخکامی از ریاست قوه مجریه کنار رفت. و در نهایت دکتر احمدی نژاد در سال 84 با خلق حماسهای دیگر و با رای هفده میلیونی در دور دوم و در رقابت با آقای هاشمی به ریاست جمهوری منصوب شد. در حالیکه در آن زمان ایشان فردی نسبتاً ناآشنا برای مردم ایران بودند. با ذکر این مقدمات این سوال اساسی به ذهن خواهد رسید که علت وقوع این پدیده چیست؟(چرا دولت ها با حماسه آغاز و با تلخکامی پایان میگیرند) در پاسخ به این سوال به نظر میرسد علت را باید در ماهیت پیچیده انقلاب اسلامی جستجو نمود. هر یک از این دولتها با رویکردی خاص و با پشتوانه فکری وارد عرصه شده اند. افکار و دیدگاه ها در هنگامه انتخابات در قالب شعارها و برنامه ها بروز میکند. اما آنچه مهم است نگرش کاندیداها نسبت به دولت گذشته است. هر یک از دولتهای پیروز با نقد گذشته و ایجاد امید نسبت به آینده موفق شده اند حماسه انتخاباتی ایجاد کنند به طوریکه ما شاهد کسب آرای بالا برای همگی روسای جمهور پیشین هستیم.(البته به غیر از دولت مهندس بازرگان که با حکم دولت موقت تشکیل شد) به نظر میرسد مردم ایران بیشتر به نقدهای مطرح شده نسبت به دولتهای گذشته واکنش نشان داده اند تا به برنامه های مطرح شده برای آینده و این موضوع نشان دهنده این مطلب است که مردم ایران بیش از آنکه بدانند چه میخواهند، بیشتر میدانند که چه چیزی را نمی خواهند. و این نیز به ماهیت پیچیده انقلاب اسلامی بازمیگردد. اینطور به نظر میرسد که دولتهای تشکیل شده پس از انقلاب اسلامی هر یک تلاشی راهبردی بوده اند تا آرمانها و اصول انقلاب اسلامی را که در کلام و سیره ولی فقیه به عنوان اصل و ریشه نظام اسلامی متجلی است محقق نمایند.(البته این تعریف شامل دولتهای آقایان بازرگان و بنی صدر نمیشود) با این تعریف میتوان دولتهای پس از انقلاب را به پنج دوره تقسیم نمود؛ دوره اول که مربوط به دولتهای مهندس بازرگان و بنی صدر است که هنوز نسبتی بین دولت و انقلاب اسلامی برقرار نشده و روسای جمهور، ایران را همچون کشوری در میان دیگر کشورها دانسته و اساساً با رویکرد امام خمینی(ره) فاصله دارند. دوره دوم که از آن تعبیر به دوره آرمانگرایی میشود با بحبوحه جنگ مواجه شده و دولت با گسترش نقش خود در کلیه امور در عرصه داخلی واتخاذ مواضع جسورانه نسبت به سازمانهای بین الملی در عرصه خارجی جنگ را اداره نمود. اتخاذ رویکردهای سوسالیستی در اداره کشور از سوی مهندس موسوی و مطرح شدن سوالاتی در باب اهداف جنگ، تفاوت در روشهای اداره جنگ، تعارض جنگ و توسعه کشور و در نهایت قطعنامه 598 این رویکرد پایان یافت و کشور با روی کار آمدن جریان کارگزاران وارد فضای جدیدی شد. توسعه، ثبات و امنیت اقتصادی، بازسازی و سازندگی، رسیدن به ایران مدرن اسلامی و... موضوعاتی بود که با شروع دولت آقای هاشمی به موضوع اصلی گفتگوها تبدیل شد. دوره سوم را میتوان دوره تلاش برای توسعه اقتصادی وسازندگی نامید. آرمان جریان کارگزاران رسیدن به ژاپن اسلامی بود و این تئوری به دلیل تناقضات شدید نظری در عمل نیز به بحران رسید و از سویی تورم و میزان بدهی های خارجی افزایش یافت و از سوی دیگر مردم شاهد کاهش ارزشهای انقلابی در جامعه بودند. نارضایتی ها در پایان دوره هشت ساله دولت سازندگی باعث خلق یک حماسه انتخاباتی شد. دوره چهارم موسوم به اصلاحات با نقد دولت آقای هاشمی آغاز شد. جریان اصلاحات به تناقضات نظری تئوری ژاپن اسلامی جریان کارگزاران واقف بود و با آگاهی از اینکه امکان جمع بین توسعه غربی با حکومت دینی وجود ندارد، تلاش کرد تا با ایجاد توسعه سیاسی، بستر لازم برای توسعه غربی را در کشور فراهم نماید. در این راه تلاش شد تا تعریف دین در جامعه متناسب با مسیر مدرنیزاسیون تغییر یابد . نتیجه رویکرد دولت اصلاحات کاهش شدید شاخصهای رشد انقلاب اسلامی بود. دوره پنجم که از آن تعبیر به نوآرمانگرایی میشود با نقد دو دوره قبل شروع شد. چرا که تا قبل از دولت آقای هاشمی کشور درگیر جنگ تحمیلی و تبعات انقلاب بود و چندان فضا برای پیاده سازی دیدگاههای جریانات فکری در اداره کشور مهیا نبود و شرایط، تاثیر بسیاری در نحوه اداره کشور داشت. با مروری بر دولتهای گذشته شاهدیم که دولتها با عناصری اصولی مانند آرمانها، ارزشها و مبانی انقلاب اسلامی مواجه هستند که معیار سنجش موفقیت آنها در عرصه عمل و اداره کشور است. انقلاب اسلامی ریشه در هویت جامعه مسلمان ایرانی یافته و با پیوند میان رهبر و امت مستحکم شده است. دولتها در ایران پس از انقلاب به مثابه کارگزارانی هستند که با راهبرد خاص خود وارد عرصه اداره کشور میشوند تا کشور را با توجه به مبانی انقلاب اسلامی به سوی اهداف انقلاب اسلامی سوق دهند. در این مسیر نیز در میان فضایی هستند که یک سوی آن ولی فقیه به عنوان رکن مشروعیت زا برای دولت و طرف دیگر نیز مردم به عنوان رکن مقبولیت زا برای دولت قرار دارند. جمهوری اسلامی ایران تا کنون پنج تئوری را در عرصه اداره کشور در طول پنج دوره زمانی و دولتهایی که در طول این دورهها تشکیل شدهاند تجربه کرده است ولی همچنان به دنبال ایجاد عقلانیت متناسب با مبانی، ارزشها و اهداف انقلاب اسلامی است. راز حماسه های خلق شده در آغاز دولتها و تلخکامی هنگام پایان آنها به این مساله برمیگردد. این سرنوشتی است که دولتهای آینده نیز دچار آن خواهند بود و نه تنها اتفاق و پدیدهای منفی نیست بلکه نشان از پویایی انقلاب اسلامی دارد موضوع مطلب : پروژه مرجع سازی شدت یافتن پروژه مرجع سازی در سایت مهدی هاشمی سایت منسوب به آقازاده آشوبگر در ماههای اخیر پروژه مرجع سازی را که مدتها قبل ازسوی جریان فتنه کلید خورده بود را به شدت پیگیری می کند. به گزارش کلمه نیوز طی چند ماه گذشته برخی از چهره ها و عناصروابسته به برخی جریان های سیاسی که در جریان انتخابات 88 بر لبه تیغ حرکت نمودند با سفر به قم به دنبال کلید زدن دورجدید فعالیت های خود به نفع جریان فتنه هستند. تلاش برای«مرجع سازی»و فضا سازی و ذهنیت سازی برای برخی از روحانیون از جمله اهداف این حرکات می باشد. اختلاف افکنی دینی یکی دیگر از اهداف استراتژیک و دراز مدت سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا برای ایجاد تفرقه در بین امت اسلامی چه اهل تشیع و چه تسنن بوده است و یکی دیگر از شیوه های معمول در سیاست استعمار پیر وزن دادن بی دلیل به روحانیتی بوده که مصداق بارز اسلام آمریکایی هستند.سرویس اطلاعاتی انگلیس که سابقه طولانی در پروژه های به ظاهر دینی دارد 2 محور فرقه سازی و مرجع سازی را سالهای طولانی است که پیگیری می کند و هر ازگاهی با فرقه های جدید و مراجع قلابی جامعه شیعه را بوسیله تبلیغات پرهجمه رسانه ای تحت تاثیر قرار می دهد که البته امروز برخی رسانه ای داخلی وظیفه تبلیغاتی این جریان امنیتی را عهداه دار شدند. درهمین راستا بازوهای رسانه ای جریان فتنه که اخیرا با پوششهای جدید وارد فضای رسانه ای شده اند با مطرح کردن افراد مختلف درصدد حرکت درمسیر این پروژه می باشند. از جمله این رسانه ها سایت منسوب به آقازاده آشوبگر می باشد که به شدت پیگیر پروژه مرجع سازی می باشند. این رسانه ها با مطرح کردن بی دلیل برخی چهره ها که بعضا در سطوح متوسط به بالای دروس حوزوی می باشند در صدد هستند برای ایام آتی مراجعی از جنس آنچه خود می خواهند به جامعه تزریق نمایند. کشورهایی نظیر آمریکا و انگلیس که در پی ضربه زدن به اسلام و نهایتاْ نابود کردن اسلام ، هستند سه موضوع آنها را از همان ابتدا بسیار آزار می داد : خون امام حسین (ع)، نگاه مهدوی و سر انجام چیزی که این دو را در زمان غیبت به هم پیوند می دهد یعنی مرجعیت. در حوزه اول ( خون امام حسین(ع)) بر روی عزاداری، نحوه ی عزاداری ، نوع مداحی و... کار کردند که اکنون مثال های بارز آن به روشنی قابل مشاهده است. در حوزه دوم (نگاه مهدوی) : تاسیس فرقه ضاله بهاییت که موسس آن ابتدا ادعا کرد امام زمان است سپس مدعی شد خداست. یا مثال دیگری که می توان در این حوزه به آن توجه کرد مسأله ای است که در چند سال اخیر به وقوع پیوسته و افرادی ادعای پیغمبری و امام زمان بودن می‌کردند که بعضی از آن ها از سوی دشمنان ساپورت می‌شدند و ... اما سرانجام مرجعیت دشمنان در این زمینه توجه خود را روی مرجع سازی متمرکز کردند. اصل مرجع سازی از اوایل اسلام مورد توجه دشمنان اسلام بوده است. بعد از پیامبر اکرم (ص) ثقیفه ای تشکیل دادند و به جای امام علی (ع) مرجعی دروغین (ابوبکر) ساختند. واین مرجع سازی پیوسته ادامه پیدا کرد و گسترش یافت تا به واقعه کربلا انجامید. در واقع، واقعه ی کربلا محصول مرجع سازی است.این مرجع سازی پیوسته ادامه یافت تا عصر حاضر که بیشترین مرجع سازی در این عصر در دوران اصلاحات صورت گرفت هم اکنون نیز برخی افراد به همراه بازوهای رسانه ای درسمت اهداف انگلیس و دشمنان گام بر می دارند. موضوع مطلب : دیدار متکی با احمدینژاد به گزارش رجانیوز، در حالی که طی روزهای گذشته جوسازی زیادی علیه رئیس‌جمهور به‌دلیل عزل متکی در حین مأموریت او در برخی رسانه‌ها شد و حتی وزیر امور خارجه سابق، اظهارنظر معاون اول رئیس‌جمهور مبنی بر مطلع بودن از برکناری‌اش قبل از سفر به سنگال را تکذیب کرد، اخبار موثق حاکی است رئیس‌جمهور پیش از برکناری متکی، با وی اتمام حجت کرده بود. یک منبع آگاه در این زمینه گفت: در دیداری که متکی چند روز قبل از برکناری با دکتر احمدینژاد داشت، رئیس‌جمهور از اینکه سیاست‌های دولت در دستگاه دیپلماسی کشور اعمال نمیشود و علی‌رغم تذکرها و پیگیری‌های متعدد این رویه ادامه دارد، از وی خواسته بود که برای حفظ شأنش استعفا دهد. وی ادامه داد: متکی با این درخواست موافقت نکرده و از رئیس‌جمهور خواسته بود که در صورت اصرار بر این نظر، رأساً او را برکنار کند. این منبع آگاه با یادآوری زمان انتشار حکم برکناری متکی و همزمانی آن با سفر وزیر امور خارجه سابق به سنگال افزود: این ماجرا که حاشیه‌های زیادی نیز در رسانه‌ها داشت و حتی امروز رئیس مجلس در اظهارنظری بر خلاف قانون اساسی که بر استقلال قوا تأکید دارد، به این مسئله انتقاد کرد، از این قرار بود که آقای متکی قرار بود پیام دعوت رئیس‌جمهور را برای سران تعدادی از کشورها به‌منظور شرکت در همایش بین‌المللی مبارزه با تروریسم که به میزبانی تهران برگزار خواهد شد، به این کشورها ببرد که دعوت از رئیس‌جمهور سنگال نیز در همین چارچوب بود اما وی در مورد زمان سفر خود به دفتر رئیس‌جمهور اطلاعی نداده بود، بنابراین، انتشار حکم عزل وی با پیش‌فرض حضور او در تهران بود. وی توضیح داد: آقای متکی در حالی روز یکشنبه 21 آذر به سنگال سفر کرد که قرار بود در جریان سفر دوره‌اش به یونان و اندونزی که از روز 16 آذر آغاز شد، به سنگال نیز برود اما عزیمت به مقصد سوم به تأخیر افتاد و با توجه به اطلاع ندادن به رئیس‌جمهور در خصوص تعویق این سفر و انجام آن، حکم برکناری وی همزمان با سفر منتشر شد موضوع مطلب : زبانش ذوالفقاری شعری در وصف زینب کبری(س) از قیصرامین پور دلش دریای صدها کهکشان صبر غمش طوفان صدها آسمان ابر دو چشم از گریه همچون ابر خسته ز دست صبر ِزینب، صبر خسته صدایش رنگ و بویی آشنا داشت طنین ِموج آیات خدا داشت زبانش ذوالفقاری صیقلی بود صدا، آیینه ی صوت علی بود چه گوشی می کند باور شنیدن؟ خروشی این چنین مردانه از زن به این پرسش نخواهد داد پاسخ مگر اندیشه ی اهل تناسخ : حلول روح او، درجسم زینب علی دیگری با اسم زینب زنی عاشق، زنی اینگونه عاشق زنی، پیغمبر ِقرآن ناطق زنی، خون خدایی را پیامبر زن و پیغمبری ؟ الله اکبر! موضوع مطلب : پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
