تقدیم به گل نرگس زهرا(س)

خدا کند تو بیایی

غروب جمعه که می شود

دلم برایت تنگ می شود

چه قدر انتظار کشیدم و نیامدی

چه قدر به آسمان چشم دوختم و نیامدی

غروب این جمعه هم گذشت و نیامدی

انتظار مانند یک پنجره است

پنجره ای رو به آسمان

و قلبی پرستاره که عاشقانه نگاهت می کند.

فاطمه سپاسی/ اراک

به یاد بسیجی شهید «ناصر افلاکیان»

«هی نگویید انقلاب برای ما چه کرده بگویید ما برای انقلاب چه کرده ایم»

(امام خمینی)

شهید «ناصر افلاکیان» آبان ماه 1344 در خوراسگان به دنیا آمد و در خانواده ای رشد یافت که پرتو انوار ائمه اطهار(ع) از آن متجلی بود.

سال 59 با جنگ عراق علیه ایران ناصر دیگر سرکلاس ماندن را جایز نداست و با اصرار از محضر خانواده عزم خود را برای رفتن به جبهه جزم کرد تا آن که چند ماه بعد به پادگان رفت و مشغول دوره آموزشی شد اما وقتی که برای اعزام خود را معرفی نمود، به علت سن کم با رفتنش موافقت نشد لاجرم پدر به اصرار او وساطت نمود و سرانجام در فروردین سال 1361 پس از هجرت و چندین ماه حضور در جبهه حق علیه باطل در 18 آبانماه 1361 در منطقه دهلران به آرزوی خویش دست یافت و به افلاکیان پیوست.

در وصیتنامه این شهید عزیز آمده است:

باید به فکر انقلاب باشید و همیشه برای این نهضت خدمت کنید. دوستان من پای این درخت نونهال اسلامی خونها رفته و علمایی به زندان ها رفته اند جوانهای زیادی معلول و خانواده های بسیاری بی سرپرست شده اند.

از همه دوستان می خواهم که راه شهدا را ادامه دهند و بدانند که آنها شاهدند و روز قیامت از کوتاهی شما به درگاه خداوند شکایت خواهند کرد.

به یاد طلبه بسیجی «حسن ارکدستانی»

شهید فتح خرمشهر

در ساحل زاینده رود در خانواده ای مذهبی تولد یافت و پس از انجام دوره دبستان و راهنمایی وارد دبیرستان شد. سال سوم دبیرستان حال و هوای معطر حوزه مشام او را عطرانگیز ساخت و با تشویق خانواده اش حجره های محقر حوزه را برگزید تا در مدرسه حقانی، حقایق والای شریعت را بیاموزد. به همین خاطر وارد شهر قم، شهر فضیلت و اجتهاد شد و در جوار حضرت فاطمه معصومه(س) خوشه چین علوم معارف اهل بیت(ع) گردید. هنگامی که آتش جنگ زبانه کشید و حرامیان صدامی به شیران بیشه انقلاب حمله کردند، شهید ارکدستانی خود را آماده دفاع ساخت و به فرمان نایب امام زمان(عج) توفیق حضور در جبهه های حق علیه باطل را پیدا کرد. شهید ارکدستانی پس از مجاهدت و جانفشانی، در عملیات بیت المقدس شربت شهادت نوشید و محفل نشین بزم ربانی گردید.

طلبه شهید «حسن ارکدستانی»، سال 1337 در اصفهان متولد شد و در 10/2/1361 در عملیات بیت المقدس (در منطقه خرمشهر) به شهادت رسید.

احمدی نژاد واقعا شجاع است

فرارو- روزنامه "الشرق الاوسط" چاپ انگلستان، در مقاله ای به قلم "عبدالرحمن الرشد"، طرح مهم هدفمند سازی یارانه ها در ایران را مورد توجه قرار داده و ضمن اجتناب ناپذیر بودن آن، محمود احمدی نژاد را به خاطر اجرای آن، " فردی واقعا شجاع" دانسته است.

به گزارش فرارو، نویسنده الشرق الوسط می گوید: «باید اعتراف کرد که احمدی نژاد، فردی جسور و شجاع است، و بیش از آن که یک سیاستمدار مردمی باشد، یک ژنرال جنگ است. افزایش چهار برابری قیمت ها ریسک بزرگی است که ممکن است هر مسئولی در جهان به هر دلیلی به آن مبادرت ورزد. اما کار شجاعانه ای که احمدی نژاد اخیرا آغاز کرده، رفتار های شجاعانه قبلی اش را تحت الشعاع قرار داده است.»

این روزنامه مخالف جمهوری اسلامی می افزاید: «جرأت و جسارت احمدی نزاد در افزایش چهار برابری قیمت ها، فراتر از چالشگری او با غرب از راه پیشبرد برنامه غنی سازی اورانیوم است. بدون شک، تصمیم او در مورد اعمال فشارهای معیشتی بر هفتاد میلیون مصرف کننده ایرانی، چالشی خطرناک است.»

الشرق الاوسط ادامه می دهد: «این (اجرای طرح هدفمندی) در عرف سیاسی، یک عملیات انتحاری است. با این همه، او تا این لحظه موفق بوده است. رئیس جمهور جسور، با اتخاذ تدابیر لازم، خود را برای بحران مهیا ساخت، به طوری که به هر شهروند مبلغ 77 دلار پرداخت تا او را در گرفتاری و مشکلات معیشتی اش یاری نماید. در واقع، او می خواهد با دادن این مبلغ، صدای اعتراض قشر فقیر را فرونشاند.»

به نوشته این روزنامه عربی، واقعیت در نظر احمدی نژاد این است که افزایش و یا عدم افزایش قیمت ها یک مسأله سرنوشت ساز است، بنابراین او تحت هیچ شرایطی از تصمیم خود باز نخواهد گشت.»

الشرق الاوسط می نویسد: «احمدی نژاد، بحران (اقتصادی) را به ارث برده و آن را خلق نکرده است، چرا که نظام ایران در اصل و بنا به دلایل سیاسی و اقتصادی، بر پایه پرداخت یارانه های سنگین شکل گرفت و صورت حساب های سنگین، دولت را در آستانه ورشکستگی قرار داد. دولت می گوید که همه ساله مبلغ 114 میلیادر دلار بابت یارانه سوخت می پرداخته است. این میزان، به ویژه برای درآمدهای در حال نقصان جمهوری اسلامی، بهای بسیار سنگینی است. بهایی که دولت بابت هر لیتر بنزین برای خودرو مطالبه می کند نازل ترین قیمت در سطح جهانی است، حتی نازل تر از عربستان سعودی که آن هم یارانه گزافی برای بهای سوخت می پردازد.»

 این روزنامه چاپ انگلیس،مدعی می شود که ایران امروزه در شرایط حساس اقتصادی به سر می برد و می نویسد :«این چیزی است که امریکایی ها و هم پیمانانشان در مورد آن حساب باز کرده اند!»

من از احمدی نژاد شکایت دارم!

باید کاری کرد

هر مسلمان یک سازمان تبلیغات اسلامی

من از احمدی نژاد شکایت دارم!

متن شکایت نامه فرزند یکی از مسئولین از رئیس جمهور

من از احمدی نژاد شکایت دارم!

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که با اجرای هدفمند شدن یارانه ها دیگر نانواها آرد شرکت های پدرم را نمی‌خرند؛ می‌گویند بی کیفیت است، مشتری هایمان میپرند. آخر کسی نیست بگوید پدر من چه گناهی کرده است. اصلأ پدرم هیچ، به فکر نون‌خشکی‌ها و نمکی‌ها نیستی که دیگر نان خشک گیر نمی‌آورند؟!

من از احمدی نژاد شکایت دارم، او به چه حقی اتومبیل خود را برای کمک به مسکن مدد جویان بهزیستی به حراج گذاشته؟ لابد مردم انتظار دارند پدرم من هم ماشین 60 میلیونی خود وهم ماشین 50 میلیونی من را برای کمک به مردم بفروشیم؟!

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که دیگر با اجرای هدفمند کردن یارانه ها من نمیتوانم آب استخر خانه‌یمان را هر هفته عوض کنم!

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که به اسم عدالت مسئولین را عوض میکند و میگوید نیاز به تغییر داشت؛ آخر فکر نمی‌کنید که محبوبیتتان کمتر میشود؟! میخواهی بگویی اگر حق را ببینی نمیتوانی سکوت کنی؟ میخواهی بگویی منافع ملی مهم تر از منافع شخصی و محبویت است؟ برو آقا! ما خودمون ذغال فروشیم!

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که به دلیل رسوا کردن عده‌ای و رسوایی اخبار رسانه‌های غربی ،مخاطبان شبکه هایی را که پدر من سرمایه گذار آن بود کم و بی اعتبار کردد.

مثلا در برنامه ای که پدرم مدیرش بود ما می‌گفتیم که در ایران زن ها نمی‌توانند از خانه‌هایشان بیرون بیاییند، ولی شما برای لجبازی با ما یک زن را وزیر میکنی بی انصاف!

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که پرستیژ خبرنگاران حرفه‌ای رسانه‌های غربی را رعایت نمی‌کند، سوال آنها را با سوال جواب می‌دهد و خبرنگار با سابقه، لال‌مونی می‌گیرد. نمی‌گوئید آن خبرنگار را از کار بیکار می‌کنید؟ او به هزاران امید و پاداش برای به چالش کشیدن تو آمده بود! فکر زن بچه اش نیستی بی رحم!

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که مانند اوباما رئیس جمهور آمریکا، قانون همجنس گرایی را برای نظامیان امضا نمی‌کند. مگر نمی‌گوئید آزادی است پس کو!

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که مدام به فکر آیندگان است. من همکنون رفاه می‌خواهم،آخر اگر من بچه دار نشوم، آینده گان به درد عمه ام می‌خورد!

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که با غنی کردن شهرستان‌ها و نقاط دور دست به آب،برق،گاز،تلفن،مدرسه،بیمارستان،ورزشگاه،اشتغال و مسکن از مهاجرت جوانان شهرستانی برای حضور در تهران جلوگیری کرد تا جمعیت تهران افزایش پیدا نکند و در این صورت دیگر پدر من به بهانه تراکم جمعیت نتواند پول بگیرد و طرح کاهش جمعیت در تهران را ارائه کند.

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که او شأن ریاست جمهموری را شکست و با مردم کوچه و بازار ، جوانان و پیران روستایی هم صحبت شده.

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که او به جامعه پزشکی را به مسخره گرفته است و به جای روزی 8 ساعت استراحت مفید در روز فقط 5 ساعت استراحت می‌کند و مابقی را به کار مشغول است. شاید برخی خام اندیشان گمان کنند که این کار پسندیده است و جای گله نیست. اما باید به آنها یادآوری کنم کسی که در مسند ریاست جمهوری است وقتی بدین گونه فعالیت کند پس از مدتی به این نتیجه می‌رسد که وقتی مسئولین می توانند 19 ساعت کار کند، چرا نکند؟ پس باید پدر من 19 کار کند!

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که او هیچ اعتقادی به صنعت گردشگری ندارد، به خارج می رود، از این جلسه به آن جلسه سفر استانی می‌رود، از این شهر به آن شهر فقط سخنرانی و جلسه و دیدار و ...آیا نباید به عنوان یک مسئول حداقل در ایام نوروز به گردشگری ارج نهاده و در ویلایی در شمال یا کیش و یا ...اقامت گزیند؟

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که در مطبوعات خواندم که طبق بررسی یک مرکز تحقیقاتی، توهین مستقیم به رئیس جمهور در رسانه‌ها در مورد دو رئیس جمهور سابق تنها به تعداد انگشتان دست اتفاق افتاده است. اما در مورد شما تا چند ماه پیش، بیش از هزارو پانصد بار. یاد بگیرید! فضا را مثل گذشتگان آزاد بگذارید تا رسانه ها حرف بزنند، اگر نگذارید حرف بزنند آنها مجبور می شوند توهین کنند!!!

(البته این آمار برای چند سال پیش است)

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که وامهایی را که برای برج سازی پدرم بود را قطع کرد و وام آنها را به کشاورزان و دامداران و بیکاران داد!

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که شنیده‌ام فرزندش را به سربازی فرستاده، او که نمی تواند برای فرزندانش کاری بکند و او را به سربازی نفرستد، چطور باید از او انتظار داشت که برای ملت ایران کاری انجام دهد؟

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که به مردم خیانت کرده‌  ، از جمله این خیانت ها بالابردن سطح توقعات مردم است. دولت، کار را به جایی رسانده که مردم آن روستای دور افتاده ، آب آشامیدنی بهداشتی می خواهند و مردم آن منطقه برای فرزندانشان شغل طلب می کنند!! آقای رییس جمهور در کجای دنیا سراغ دارید مردم بیمارستان و راه بخواهند؟!

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که می‌خواهید رئیس جمهورهای گذشته را کنف کند. مگر قرار است همه کارهای بزرگی که نیاز کشور است در دولت شما اتفاق بیفتد؟ طرح هدفمند کردن یارانه‌ها، طرح سهمیه بندی بنزین، طرح سهام عدالت، خود کفایی در بسیاری از محصولات، پیشرفت های علمی پزشکی نظامی و.. وهزاران طرح هایی که گذشتگان آرزوی آن را داشته اند و انجام نداده اند، به چه معناست؟ می‌خواهید رئیس جمهورهای گذشته را کنف کنید!حالا که چی! واقعا که!!

 من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که همه آمارهای شما به گونه‌ای مشکل دارد؟ همه طرح هایی که اجرا کرده‌اید، حتی عددهایی که بانک جهانی در مورد رشد تولید ناخالص داخلی، افزایش میزان خصوصی سازی،افزایش رشد اقتصادی، افزایش فعالیت های عمرانی و.. داده است مشکل دار است. آمارهای شما فاقد اعتبار است، خودتان را اصلاح کنید! هر چیزی که به نحوی به شما ارتباط پیدا کند فاقد ارتباط است. البته بی‏انصاف نیستیم ضعف ها را می بینیم و حتی آن را برجسته هم می‌کنیم.

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که شنیده ام زمانیکه شهردار بوده از خانه برایش ناهار می‌بردند و غذای شهرداری را نمی خورد، این کار نشانه چیست؟ آیا جز استثمار کردن و نادیده گرفتن حقوق زنان چیز دیگری است؟ بیچاره همسرتان که باید صبح زود بیدار می‌شد و غذا را آماده می‌کرد و لابد تا شب هم منتظر می‌ماند تا ظرف نشسته را به خانه بازگردانید و بشوید، البته این سرنوشت غمبار و محتوم زن ایرانی است. چگونه می توان از شما انتظار دفاع از حقوق زن را داشت؟

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که از زمان ریاست جمهوری او سفرهای خارج از کشور خانواده ما کم شده است.

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که دیگر در برنامه‌های ماهواره به جای فیلم‌های قشنگ مدام اسم احمدی نژاد را می‌آورند.

من از احمدی نژاد شکایت دارم چرا که او نظم را به هم زده است وبرخی از برنامه‌ها را که قرار بود در چشم انداز بیست ساله تمام شود، طی 7سال تمام کرد!

این شکایتنامه ادامه دارد...

من از احمدی نژاد شکایت دارم.البته این تنها شکایت شخص من نیست .من ترسی ندارم که خودم را معرفی کنم من پسر ......هستم.یکی از طلبکاران انقلاب

این شکایت نامه را خیلی ها امضا کرده اند.

جمعیت طلبکاران انقلاب، ستاد مبارزه با هر کسی غیر از احمدی نژاد، ستاد پیگیری فاصله طبقاتی، انجمن حمایت از سلطنت طلبان، حزب جمهوری فقط ایرانی، بنیاد حمایت از مردم مظلوم اسرائیل، سایت‌های خبری سکوت نیوز،حزب باد نیوز، بی‌بصیرت آنلاین، فقط بکوب نیوز، و اهالی روستای فتنه آباد و تفرقه‌شهر در استان ایرانی ایرانی نخر.

آیا این همه دلایل و امضا برای محاکمه احمدی نژاد کافی نیست؟

ما از قوه قضائیه انتظار داریم تا در اسرع وقت جلسه دادگاه احمدی نژاد را در ملأ عام برگزار کند.

حسن عبدالصمد

جملات طلایی

جملات طلایی مصاحبه مشاور وزیر اطلاعات

شبکه ایران: "سیدعباس شکری" نامی است که شاید تا امروز ناشناخته بود اما انتشار مصاحبه افشاگرانه او با هفته‌نامه 9 دی که امروز منتشر شده، حاوی مطالب مهم و اعجاب‌انگیزی است که واقعیت و پشت پرده جریانات سال گذشته را مشخص می‌کند.

شکری در جریان فتنه 88 معاون وزیر اطلاعات بوده و اکنون مشاور وزیر اطلاعات است، بواسطه موقعیتش از زیر و بم جلسات محرمانه سران و مدیریت آن و اطلاعات محرمانه بسیاری آگاه است.

بخش‌هایی از این سخنان، شاه کلید رمزگشایی از آشوب‌های خیابانی سال گذشته هستند؛ جملاتی طلایی که خواندنش هر مخاطبی را به تامل وامی‌دارد:

* شاخه سیاسی جریان مهدی هاشمی معدوم که از امام و رهبری کینه داشت، در لایه‌های حساس و استراتژیک نظام نفوذ کرد.

* حمایت برخی افراد که در فتنه 88 محوریت داشتند، مانع از برخورد اطلاعاتی با این جریان شد.

* چهار دسته در فتنه 88 فعال بودند: بیگانگان، ضدانقلاب سنتی، ضدانقلاب جدید با محوریت اصلاح‌طلبان و خواص بی‌بصیرت.

* جزوه "الگوی زیست مسلمانی" میرحسین موسوی یک تئوری دقیق در راستای سکولاریسم اسلامی است.

*یکی از دستورالعمل‌های ستاد موسوی این بود: "دخترهای جوان با لباس روشن را در ابتدای جمعیت قرار دهید."

*در جزوه "منشور راهبردی" که در منزل علیرضا بهشتی پیدا شد، آمده بود: "پدیده شگرفی که به نام جنبش سبز در این ایام تجربه کردیم، بیش از هر چیز نتیجه و حاصل پدیده دیگری به نام قیام شرایط یا شورش واقعیت بود." شورش واقعیت یعنی الان وقتشه! یعنی باید از فاز تهدید وارد فاز تهاجم و براندازی شوند.

* برنامه موسوی برای شکست "آغاز اغتشاشات" و برای پیروزی "جشن‌های ساختارشکنانه" بود.

* موسوی صریحا در مصاحبه با مجله "تایم" اعلام می‌کند که هدفش از حضور در انتخابات، تغییر بنیادین ماهیت ساختار قدرت است. او گفته: "تجمعات خیابانی چشمگیر هفته‌های گذشته و فشارهای عمومی احتمالا ماهیت ساختار قدرت را به نحوی بنیادین دگرگون خواهد ساخت و در واقع، این اتفاق با فشار بر رهبری نسبت به پذیرش بیشتر افکار عمومی رخ خواهد داد.

* اشتباه افراد ساده‌لوح و خواص بی ‌بصیرت از اینجا معلوم می‌شود که علت همه این اغتشاشات را به مناظره‌ها نسبت می‌دهند!

* برداشت من به عنوان یک عنصر امنیتی این است که نامه جسارت‌آمیز هاشمی به مقام معظم رهبری نیز درست به مانند موسوی با تصور وجود موقعیت انقلابی به نگارش درآمد.

* علی هاشمی در ستاد قیطریه و در جمع شش نفر از اعضای اصلی ستاد موسوی با هیجان وصف ناپذیری مطرح می‌کند که "این نامه حاج آقا خیلی تند است و ما داریم آن را چاپ می‌کنیم. شما هم چاپ کنید تا موج درست شود. حاج آقا گفته یا اینجا کار خراب می‌شود یا فضا برمی‌گردد."

*هاشمی در پایان نامه‌اش خبر از اغتشاشات پس از انتخابات می‌دهد؛ یعنی پشتوانه هاشمی برای نگارش این نامه، تصور فضای انقلابی است.

*هاشمی ناشیانه رهبر معظم انقلاب را به شعله‌ور شدن آتش در انتخابات تهدید می‌کند.

* پس از شکست گفتند: "الان وقت تبدیل جشن به جنبش است."

*مدل جریان فتنه برای تقابل با نظام، همان مدل تقابل لشگر یزید با امام حسین (ع) بود. اتفاقا خواص بی‌بصیرت هم با آن‌ها همراهی کردند و علیه سیدالشهدا شمشیر کشیدند.

* حضور و نفوذ منافقان در پیرامون موسوی به حدی است که می‌توان گفت نامبرده به واقع در چنگال منافقان گرفته شده و عناصر نفوذی این گروهک از هر طرف او را احاطه کرده بودند.

* مهمترین عنصر نفوذی منافقین در ستاد میرحسین، "انوشیروان امیرارجمند" است که اخیرا به خارج از کشور متواری شده و در پاریس مستقر شده است.

* یکی دیگر از عناصر نفوذی منافقین در تشکیلات موسوی، "فاطمه رهنما" همسر شاپور کاظمی (برادر زهرا رهنورد) است.

- رهنورد جلساتی را در سه‌شنبه‌ها داشت که خانمی به نام "زهرا حاتمی" دبیری آن را برعهده داشت. این فرد دارای سابقه سمپاتی به منافقین است. خواهر و شوهر خواهرش هر دو در قرارگاه اشرف در عراق بودند که معدوم شدند. یک خواهرزاده‌اش هم اکنون در قرارگاه منافقین در عراق است.

- بهزادیان نژاد (رئیس ستاد موسوی) دو روز قبل از اقدامات ما در وزارت اطلاعات، اسناد و مدارک مهمی را به ویلای شخصی خود در دماوند منتقل کرد و در محلی جاسازی کرده بود که با اعزام به محل، این اسناد کشف شدند.

*میرحسین دقیقا از ادبیات مسعود رجوی در بیانیه‌هایش استفاده کرده است.

*موسوی در اطراف خود حلقه‌ای از منافقین را دارد که تحت تاثیر آنهاست. کانال‌های ارتباطی موسوی کانالیزده شده و برای همین مثل یک آدم جن زده شده و اساسا انگار هیچ چیز را نمی‌فهمد؛ برای همین هم به اغتشاشران عاشورا می‌گوید مردم خداجو!

* استراتژی وزارت اطلاعات در برخورد با میرحسین موسوی و دیگر سران فتنه قطعا در کنار رصد کردن فعالیت‌ها و تحرکات آنان، تبیین حقایق و آگاهی بخشی به مردم است.

* زهرا رهنورد نقش خاتمی در جنبش سبز را نقش تغییر فرهنگ در جنبش بیان می‌کند.

* محمدرضا خاتمی می‌گوید ما به محمد خاتمی گفته‌ایم شما عقب بایستید و هرگز اقدامی نکنید تا ما راه را باز کنیم.

* موسوی در حال حاظر کاملا مایوس، ناامید، منزوی و مستاصل شده است.

رجا نیوز

حذف نام پدر و مادر

   از گذرنامه‌ها، خدمت جدید آمریکا برای همجنس‌بازان!

وزارت خارجه آمریکا تصمیم دارد با حذف نام پدر و مادر از گذرنامه‌های آمریکایی و جایگزینی والد 1 و والد 2 به جای آنها، به خانواده‌های تشکیل شده توسط همجنسگرایان رسمیت بخشد!

به گزارش شبکه ایران به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی "پلیتیکس‌دیلی"، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده است که برای به رسمیت شناختن حقوق همجنسگرایان، از این پس عنصر جنسیت را از نام والدین در گذرنامه‌های آمریکایی حذف خواهد کرد! به این ترتیب از این پس به جای واژگان پدر و مادر از والد 1 و والد 2 در گذرنامه‌های آمریکایی استفاده خواهد شد!

وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده است که این اقدام را در راستای به رسمیت شناختن تمامی انواع خانواده انجام می‌دهد! همجنس‌بازان آمریکایی می‌توانند با مراجعه به پرورشگاه‌ها کفالت کودکان بی‌سرپرست را بر عهده بگیرند و گفته می‌شود مقامات آمریکایی هر پرورشگاهی را که حاضر نشود تکفل کودکان را به همجنس‌گرایان واگذار کند، تعطیل می‌کند!

"برندا اسپراگ"، رییس اداره گذرنامه وزارت خارجه آمریکا در این خصوص به فاکس‌نیوز گفت: با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی(!) ما اکنون با شرایطی مواجه هستیم که 10 تا 15 سال قبل نمی‌توانستیم آن را پیش‌بینی کنیم".

بنابر قانون مصوب سال 1996، ازدواج در آمریکا تنها بین یک زن و یک مرد ممکن است و این قانون هنوز تغییر نکرده است اما وزارت خارجه آمریکا در این خصوص بر قوانین کشوری هم سبقت گرفته است.

گفتنی است باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا نیز چندی پیش در اقدامی جنجال‌برانگیز قانونی را امضا کرد که حضور همجنسگرایان در ارتش این کشور را نیز به رسمیت می‌شناخت  .

رجا نیوز

آقای خاتمی، اکنون وقت تهدید نیست!

}}از وبلاک ، در جستجوی عدالت}}

نوشته های «علی رجبی» دربار? سیاست، دین، فلسفه، هنر، سینما، دفاع مقدس و ...

 سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق اخیرا در جمع نمایندگان اصلاح طلب مجلس، شرط هایی را برای بازگشت به نظام گذاشته اند که نوع بیان این شروط و جایگاهی که ایشان برای خود قائل اند، عجیب و تاحدی خنده دار به نظر می رسد!

ایشان ضمن تعیین تکلیف برای نظام جمهوری اسلامی ایران و جبهه اصلاحات که به ایشان به عنوان یک رهبر اعتقاد ندارد و خود را بی سر می‏داند ، به ذکر نکاتی زبان چرخانده اند که خود مایه تامل و تفکر است.

وی در این جمع خواستار آزادی بی قید و شرط همه زندانیان شده است. در حالیکه آقای خاتمی به این سوال جواب نداده که با متهمان و زندانیانی که خود لب به اعتراف گشوده و از ظلم هایی که در دو سال گذشته در حق مردم کرده اند و انواع و اقسام تهمت ها از تقلب گرفته تا تجاوز، که به انقلاب و جمهوری اسلامی روا داشته اند، پشیمان هستند، چه باید کرد؟

وی سپس با چرخشی 180 درجه ای از نوع رفتارهای قانون شکنانه خود و دوستانش در بعد از انتخابات 88 از مسئولان نظام خواسته تا در راه پایبندی به قانون اساسی و اجرای همه جانبه و کامل آن بخصوص اهتمام به روح قانون اساسی قدم بردارند! و البته توضیح نداده اند که چرا خودشان و دوستانشان بعد از هشدارهای مقام معظم رهبری به خصوص در نمازجمعه 29 خرداد همچنان به اصرار خود بر گردن کشی در برابر قانون و خواسته اکثریت مردم ادامه دادند.

آقای خاتمی اما در بند سوم خود ترجیح دادند باز هم به روش یکی به نعل و یکی به میخ حرکت کنند. درخواست سوم ایشان فراهم آوردن سازوکاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد است. سازوکاری که ایشان دوبار به وسیله آن رئیس جمهور این کشور شد و دوستانش هم توانستند مجلس این کشور را در دست بگیرند و ننگ مجلس ششم را بر پیشانی نظام باقی بگذارند. معلوم نیست وقتی این سازوکار را قبول ندارد پس چرا در انتخاباتش شرکت کرده و حتی رئیس جمهور هم شده است!

جایگاه واقعی سید محمد خاتمی کجاست؟

* نخست، باید به ایشان یادآوری کرد که ایشان دیگر آن رئیس جمهور بیست میلیونی دوم خرداد هفتاد و شش نیست که برای نظام مقدس جمهوری اسلامی تعیین تکلیف می کنند. به عبارت دیگر امروز آن دو سوم آرای هفتاد و شش خود را قطعا ندارند. چنانکه خرداد هشتاد و هشت، کاندیدایی که مورد حمایت ایشان بود، تنها توانست سیزده و نیم میلیون از چهل میلیون رای اخذ شده را با خود همراه سازد. یعنی افت رأیی پنجاه درصدی شامل حال ایشان و تفکرش شد. این در حالی است که مشارکت مردمی چیزی نزدیک به ده میلیون نفر بیشتر شده بود.

* دوم: به وضوح قابل فهم است که طیف عمده ای از مذهبیون جامعه از ایشان به عنوان یکی از سران فتنه یاد می کنند و قطعا با برگشت ایشان بدون هیچ سوال و جواب و بارخواست درباره آنچه در جریان فتنه هشتاد و هشت اتفاق افتاد مخالف هستند. همچنین باید بدانند افراد مذهبی‏ای که در سال هفتاد و شش به ایشان بر مبنای رای " نه به ناطق نوری؛ نه به هاشمی رفسنجانی است" رای دادند، نه تنها دیگر به ایشان رای نخواهند داد، بلکه خواستار مجازات ایشان به عنوان یکی از سران فتنه نیز هستند.

* سوم: طیف افراطیون دوستدار ایشان که عموما در ادوار تحکیم وحدت مشغول به فعالیت هستند نیز، در دوران ریاست جمهوری خود ایشان، تز عبور از خاتمی را مطرح کردند و در انتخابات سال 88 نیز به کاندیدایی دیگر رای دادند. البته این دسته چندان اهمیت و وزنی در انتخابات نداشتند، چون مجموع رای این افراطیون حتی از آرای باطله نیز کمتر بود.

 وقت عذر خواهی است

 اکنون باید از آقای خاتمی پرسید که ایشان با کدام پشتوانه، خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی این چنین لحن طلبکارانه ای را در پیش گرفته اند. از ایشان که فردی سیاسی و سرد و گرم چشیده هستند، بعید است که این چنین لب به مجادله باز کنند و بخواهند با تهدید و ارعاب راه خود و اطرافیانش را برای ورود دوباره به نظام هموار کند.

بنده به عنوان یک طرفدار نظام جمهوری اسلامی ایران به ایشان نصیحت می کنم که اگر ایشان به اشتباهات سران فتنه پی برده و می خواهد به دامان اکثریت مردم -که همانا مستضفان و پابرهنگانی هستند که انقلاب با خون آنها به این نقطه خود رسیده- بازگردند؛ باید بدانند که اکنون وقت تهدید نیست. بلکه وقت عذرخواهی و اعلام برائت از جنبشی لیبرال و غیردینی موسوم به جنبش سبز است.

 حضرت ایشان رای عذرخواهی از محضر مردم و قانون اساسی باید ابتدا به دنبال حلالیت طلبیدن از مادران شهدای فتنه پارسال (شهید غلامحسین کبیری، شهید امیرحسام ذوالعلی و ...) باشند و سپس سراغ کدخدای دهکده و برگشت به داخل نظام را بگیرند.

 و سخن آخر ...

در راستای عمل به دستورات الهی در باب توبه و همچنی فرمان رهبرم در راستای جذب حداکثری و دفع حداقلی، سید محمد خاتمی را -اگر توبه کند و از ولی فقیه رسما عذرخواهی کند-، به عنوان کسی که زمانی در جمهوری اسلامی ایران مسئولیت داشته، دوست خواهم داشت.

محبت به خامنه ای عین بصیرت است

حسین قدیانی

بی لیاقت ترین شیعیان علی کسانی هستند که نمی توانند سیدعلی را مدح کنند. محبت به خامنه ای عین بصیرت است. ماه نیازی به محبت ما ستاره ها ندارد اما ما برای ورود به خیمه حسین برای حسینی شدن برای عاشورایی شدن محتاج به ابراز ارادت خود به خامنه ای هستیم. منتظر خورشید اگر ماه را ستایش نکند، اصلا دل ندارد. دوستان! اسیر افرادی نشوید که در بصیرت از دانشگاه هاوایی دکترا گرفته اند. خامنه ای باید هم خود را غلام قنبر علی بداند، چنان که علی می گفت: “انا عبدک الضعیف”. علی و سیدعلی یک رسالتی دارند و ما یک وظیفه دیگر. این ماه پاره علوی تبار، نائب بر حق امام زمان است. چنانکه علی، شیر خدا بود؛ به اسدالله قسم، خدا به هر کسی لیاقت و سعادت مدح خامنه ای را نمی دهد. ما بصیرت را بدون محبت و معرفت را بی عشق نمی خواهیم. هیچ کس چون آن 72 پروانه عاشق، مدح حسین را نگفتند. محبت ما به خامنه ای عین بصیرت ماست. ما اتفاقا عاشق چشم و ابروی رهبرمان هستیم. محبت به خامنه ای عین بصیرت است؛ به کوری چشم هر آنکه تاب دیدن ندارد، تا می توانیم زیباتر در وصف مولا و مقتدای خود، خامنه ای عزیز، سروده می سراییم. ما بی محبت، بی عشق، بدون ابراز محبت به خامنه ای، بصیرت نمی خواهیم. ما از2دیده، اشک می ریزیم وقتی خامنه ای را می بینیم؛ چنان که علی اکبر، حسین را سیدالشهدا را می دید. بصیرت ما از جنس عاشوراست. ما با چشم باز و نه کورکورانه -کورکورانه، چونان چشمِ حسودانِ این عشق خدایی- خامنه ای را مدح می کنیم. در بصیرتش شک کند، آن کس که خدا محروم ساخته دلش را از محبت ارباب. خامنه ای ارباب ماست؛ چون پرچم حسین دست اوست. خامنه ای ارباب ماست؛ چون علم عباس دست اوست. این دفعه گفتم “ارباب”، دفعه بعد، این عشق، سنگر دیگری فتح می کند.

هدیه به   معبود

ارزنده ترین گوهر مقصود نماز است
زیبنده  ترین هدیه به معبود نماز است
فرمود علی شیر خدا ، ساقی موثر
          در مکتب ما شاهد و مشهودنماز است
این نکته رسول مدنی گفت به سلمان
               سری که به توفیق تو افزود نماز است
در دادگه عدل خدا روز قیامت
از صلح حسن مقصد و مقصود ، نماز است
از آمدن کرب و بلا آنچه به عالم
          مقصود حسین بن علی بود نماز است

آن روز که آید ز پس پرده غیبت
               اول هدف مهدی موعود نماز است

جواد محدثی

امت خمینی و خامنه‌ای

چرا امت خمینی و خامنه‌ای مثل امت انبیا شکست نخورد؟

سید مصطفی میرمحمدی

عزیزی حرف خوبی می زد. می گفت "ابلیس" را نباید دستکم گرفت! شیطان آن قدر قدرتمند و پر زور است که امت ??????پیامبر را به بدترین شکل ممکن به گمراهی و ضلالت کشاند. حتی امت پیامبر را! آن هم، زمانی که هنوز حضرتش را به خاک نسپرده بودند و کار به آنجا رسید که 50 سال بعد از رحلت ایشان، راس مبارک فرزندشان را بر سر نیزه کردند و...

این فتوحات شیطان، سال‌های سال جبهه حق و سران آن را دچار نومیدی و سرخوردگی کرد و حتی می بینیم که پس از غیبت امام عصر(عج)، ادبیات فقهی بسیاری از فقهای معروف، تحت تاثیر این یاس، شخصی و غیراجتماعی شد و حتی برخی از آنان تا آنجا پیش رفتند که با تفاسیر غلط از برخی روایات، تشکیل حکومت، قبل از ظهور حضرت حجت(عج) را باطل قلمداد کردند.

این ناامیدی تا آنجا ریشه دوانده بود که حتی مرحوم صاحب جواهر، که از فقهای متاخر است و امام ناظر به کتاب جواهرالکلام ایشان در منشور معروف روحانیت خود می فرمایند که اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد «جواهری» هستم[1]، در اعطای برخی اختیارات به فقیه تردید می کند و دلیل وی ناظر به همان سرخوردگی و یاس تاریخی است.

ایشان در صفحه 397 جلد 21 کتاب جواهرالکلام، اشاره ای به این مضمون دارند که برخی اختیارات از سوی ائمه به فقهاء تفویض نشده است. علتی که ایشان برای این تفویض‌نکردن ذکر می کند ناظر به ادعای پیش گفته است. ایشان می گوید این عدم تفویض به خاطر آن بود که ائمه می دانستند، هیچ گاه فقها، این توانایی و بسط ید را پیدا نمی کنند که حکومت تشکیل دهند و سپاه و لشکر بیارایند![2]

می بینیم که مرحوم صاحب جواهر آن قدر از تشکیل حکومت توسط فقیهان ناامید است که اصلا نمی تواند تصور کند که ائمه چنین اختیاراتی را به فقهاء داده باشند.

پس از گذشت بیش از هزار و 300 سال، فقیهی پیدا می شود که سایه سیاه نومیدی و سرشکستگی را می شکند و توفیق می یابد تا پس از صدها سال پایه "حکومت اسلامی" را بنیان نهد. او از قدرت شیطان و خدعه و خیانت احتمالی مردم و کوفه شدن ایران نترسید و فقط به آنچه که محبوب خدایش بود اندیشید و عمل کرد و البته پروردگار متعال نیز او را یاری کرد و گامهایش را استوار ساخت.

از این لحاظ، "خمینی" یک اعجاز در تاریخ بشریت است اما این دوران اینقدر لیاقت دارد تا اعجاز دیگری در کنار معجزه خمینی ببیند و آن معجزه امت امام خمینی می باشد. اعجاز دوم به این علت اعجاز است که برخلاف امت تمام پیامبران، شیطان نه تنها نتوانسته امت امام خمینی را از صراط حق منحرف سازد بلکه هر روز که از انقلاب خمینی می گذرد، امت او دماغ شیطان را دردناکتر از پیش به خاک مالیده است.

بی تردید 9دی 1388بزرگترین میدانی بود که امت، معجزه خود را به تمام دشمنان اسلام نشان داد. زیرا بیش از 30 سال از آغاز انقلاب اسلامی و حدود 20سال از رحلت امام خمینی(ره) سپری شده بود و به مانند صدر اسلام شیطان، تمام سپاه خود را با ابزارهای نوین زر و زور و تزویر به میدان آورده بود و انتظار این بود که فرزند رسول خدا این بار هم به مسلخ برود اما چرا مردم ایران، ابلیس را روسیاه تر از هر زمان کردند و به تبع آن ظهور حضرت حجت را نزدیکتر ساختند؟!

تفاوت آنجا بود که این بار امت حق، علاوه بر امامت عادل و باتقوا، مکتب غدیر، عاشورا و انتظار را نیز به همراه داشت و امت هر لحظه به خود تشر می زد که مبادا آیندگان ما را "اهل کوفه" قلمداد کنند و بگویند آنان علی را تنها گذاشتند.

اما این به آن معنا نیست که امت خمینی و خامنه ای بتواند لحظه ای نسبت به قدرت شیطان و فتنه های بزرگتر، غفلت کند که غفلت همانا و عاشورایی دیگر همانا