سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خا نه دوست
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

هنگام   نماز

برخیز به هنگام ، که هنگام نماز است
صبح است و در رحمت حق ، بر همه باز است
گلبانگ اذان برشنو از خانه الله
         
آوای فرشته است که در راز و نیاز است
از قله سرگشتگی خویش فرود آی
              
سر نِه به سر سجده که معراج نماز است
کوتاه کن این قصه و از رنگ تعلق
بگریز و مگو راه به الله دراز است
الحمد سفیری است سفرساز و خوش آهنگ
         
تا بارگه دوست که او بنده نواز است
          
جواد محدثی




موضوع مطلب :

پنج شنبه 89 دی 23 :: 9:3 عصر

دموکراسی بدتر از دیکتاتوری

دموکراسی بدتر از دیکتاتوری /حکومتى مثل صدام بهتر از حکومت آل سعود است

در دیکتاتوری معلوم است چه کسی ظلم می کند اما در دموکراسی معلوم نیست. در دموکراسی خیلی آبرومندانه تر از دیکتاتوری ظلم می شود. دیکتاتورها بی آسیب تر و بی ضررتر در دموکراسی ظلم می کنند.تجرب? بشری اثبات مى کند که حکومت های دموکراتیک بعد از یک مدتی نصیب لابی ها و نفوذی ها می شود.

به گزارش پایگاه 598، حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان طی سخنانی که در دهه اول محرم الحرام و در هیئت محبین اهل بیت قم با موضوع "آئین ولایت مداری" برگزار گردید به تشریح مبانی ولایتمداری و الزامان و موانع در این موضوع پرداختند. متن زیر چکیده ای از سخنان روز سوم ماه محرم الحرام، ایشان می باشد .

مسئله ولایت قبل از اینکه یک مسئل? شرعی باشد یک مسئل? عقلی است و ما نباید با مسئله ولایت صرفاً به عنوان یک مفهوم معنوی برخورد کنیم.

به این معنا که خداوند متعال بر انسانها حق دارد و هم? حقوق عالم مربوط می شود به حق خدا بر بندگان. طبیعی است اگر خداوند فرمانی بدهد همه باید اجرا کنند.

از جمله فرامین مهم خدا امر ولایت است. ولایت مداری یک امر عقلانی است و براى جامع? الهى، عقل، ولایتمدارى را واجب مى کند.

 اگر جامعه ولائى باشد آداب ولایت مداری چیست؟

ولایت مداری یک نوع زندگی اجتماعی است. تدبیرى است عاقلانه برای سامان دادن به حیات اجتماعى. حتی بدون وحی و نبوت هم شما می توانید تصور معقولی از ولایت داشته باشید.

شیوه هاى حکومت بر مردم بدون ولایت

اولین نکتهاى که باید به آن توجه کرد این است که آیا راهی برای زندگی اجتماعی غیر از ولایت وجود دارد؟

در طى قرون و اعصار شیوههایى که بر اساس آن مردم بتوانند زندگى اجتماعى خودشان را سامان بدهند بسیار محدود بوده است. و شاید بیشتر از سه یا چهار شیوه نتوان ذکر کرد.

دو نوع اساسى وجود دارد براى ادار? امور بشر.

1. دیکتاتورى

در جامعه انسانهایى دیکتاتور مآبانه بر دیگران حکومت کنند.

این نظامها مشهور هستند به"نظام هاى دیکتاتورى" که یک نفر یا یک گروه خاص بر مردم حکومت مى کنند. و در طول تاریخ از این مدل بسیار استفاده شده است. امیر المؤمنین (ع) این مدل حکومت را بر هرج و مرج، ترجیح مى دهد، در آنجا که مى فرماید "جامعه باید امیرى باید داشته باشد؛ بارّ یا فاجر"

یعنى با بى نظمى نمى توان زندگى کرد و باید حکومتى در جامعه باشد و اصلا امکان ندارد جامعه با هرج و مرج اداره شود.

2. دموکراسى

مردم خودشان بر سرنوشت خودشان حاکم باشند و تعیین کنند که چه کسانى بر آنها حکومت کنند. این نظام، به نظام دموکراسى مشهور است.

ملیونها کشته وغارتها و چپاولها تجارب حکومتهاى دموکراسى است.

این امکان وجود ندارد که مردم بر سرنوشت خودشان حاکم باشند. در جریان حکومت مردم بر خودشان لایه   های نفوذ پدید می آید؛ باندهای مافیایی قدرت شکل می گیرد و سرمایه داران و پول داران و زورمندان به صورت های گوناگون از این ناحیه به بهانه و به اسم رأی مردم بر مردم حکومت خواهند کرد و یا به صورت لایههای نفوذ سیاسی بر هر جامعه مسلط خواهند شد.

علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در تفسیر آیه 200 سوره آل عمران نوشتند که دموکراسی بدتر از دیکتاتوری است. در دیکتاتوری معلوم است چه کسی ظلم می کند اما در دموکراسی معلوم نیست. در دموکراسی خیلی آبرومندانهتر از دیکتاتوری ظلم می شود. دیکتاتورها بی آسیب تر و بی ضررتر در دموکراسی ظلم می کنند. در دموکراسى شخصى را به نام رئیس جمهور قرار مى دهند او همانند عروسک روى صحنه است و آن دیگران هستند که پشت صحنه او را اداره مى کنند. حکومتى مثل صدام بهتر از حکومت آل سعود است. تجرب? بشری اثبات مى کند که حکومتهای دموکراتیک بعد از یک مدتی نصیب لابیها و نفوذیها می شود.

به عنوان نمونه، آمریکا مهد دموکراسى است، هیچ کشورى نمى تواند بگوید که در آزادى به معناى دموکراسى و حقوق بشر از آمریکا جلوتر هستم. دموکراسى که نتیجه اش یک میلیون کشت? بى گناه در عراق است.

و این جنایتها از دل دموکراسى در می آید. دموکراسى یعنى پنج میلیون صهیونیسم بر مردم آمریکا حاکم باشند؛ دموکراسى یعنى حکومت مطلق? دیکتاتورى باندها و نفوذهاى پشت پرده.

چه فرقی در دیکتاتوری یک فرد با دیکتاتوری یک گروه خاص است؟

وقتی یک گروه خاص به بقیه زور بگویند می شود دیکتاتوری چه به صورت دموکراسی پنهان چه به صورت دیکتاتوری آشکار. وقتى ما می گوییم مرگ بر آمریکا یعنى مرگ بر همین دموکراسى آمریکا. در آمریکا مى گویند ما بسوى دولت آزاد حرکت مى کنیم، مقام معظم رهبری فرمود ما به سوی دولت اسلامی حرکت می کنیم هر مشکلی هم در کشورمان داریم بخاطر نامسلمانی خودمان است هر چه نظامات و ساختارها اسلامی تر بشود، وضع بهتر می شود.

ما تا این مسئله را در جهان جا نیندازیم امام زمانمان نمی آیند ، امام زمان علیه السلام فرجشان بعد از یأس است یأس یعنی چه؟ یعنی هیچ راهی وجود ندارد برای زندگی کردن جز ولایت.

اصطلاح غلط "دموکراسى اسلامى"

مقام معظم رهبری فرمودند نگویید دموکراسی اسلامی اصلاًاینجا دموکراسی نیست؛ بگویید مردم سالاری اسلامی؛ بگویید مردم سالاری دینی. مردم سالاری با دموکراسی فرق می کند اگر فکر می کنی که راهی جز ولایت وجود دارد این تصور تو مانع ظهور آقا امام زمان می شود چون تصور غلطی است. می خواهیم نگاه بکنیم به بعد عقلانی نظام ولایی بدون کتاب، بدون وحی و نبوت، بدون روایت و حدیث، بدون بحث حق ائم? هدی علیهم السلام بر ما، بدون "فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا". اگر شما عقلانی بودن ولایت را بتوانید برای خودتان اثبات کنید اتفاق مبارکی که خواهد افتاد این است که آداب ولایت مداری فراگیر می شود.




موضوع مطلب :

پنج شنبه 89 دی 23 :: 9:2 عصر

قهرمان های اعتصاب!

می گویند از بین همه مردم دنیا، دانمارکی ها واقعاً قهرمان اعتصاب اند!

«اداره آمار اروپا» (اوروستات) که در تحقیقاتش در مورد تعداد روزهای کاری که در کشورهای اروپایی به دلیل منازعات جمعی از دست می روند، این مطلب را عنوان کرده، اولین نتیجه ای که از این تحقیقات می گیرد این است که نوسانات زیادی از یک سال به سال بعد در آمار اکثر کشورها وجود دارد. مثل فرانسه که اصلاحات بزرگ اجتماعی اش اغلب به اختلافات داخلی عمده منجر می شود! بنابر این، برای مقایسه کشورها در این زمینه باید اقلاً یک دهه را در نظر گرفت. حالا، اگر مثلاً دهه 1997 تا 2007 (2008 برای بعضی کشورها) را در نظر بگیریم، اولین نتیجه ای که برای کشورهای اروپای مرکزی به دست می آید این است که «فرهنگ اعتصاب» در فرانسه به خیلی از کشورها می چربد! به این ترتیب، تعداد روزهای از دست رفته کاری برای هزار کارگر بین 32 روز در سال 2004 و 193 روز در سال 2003 در نوسان است. خیلی بیشتر از انگلیس که برحسب سال موردنظر بین 6 تا 51 روز است! حالا، مقایسه این مسئله با آلمان بازهم دردناکتر است، چون که در آنجا تعداد روزهای توقف کاری در دهه مزبور هیچ وقت از 13 روز متجاوز نبوده است. و اما، درکشورهای جنوب اروپا مثل ایتالیا و اسپانیا آرام ترین سال، 2006 بوده که بین 30 تا 47 روز توقف کار بوده و بدترین سال، 2004 بوده که رقم روزهای از دست رفته به ترتیب به 274 و 297 روز رسیده است! در قسمت شمال اروپا یعنی کشورهای اسکاندیناوی هم که سندیکاهایشان قدرتمندتر و با احساس مسئولیت بیشترند، روابط اجتماعی شان آرام و وضعیت اقتصادی شان هم بهتر است، مثلاً در فنلاند، تعداد روزهای «مرده» بین 7 روز (در سال 2008) و 280 روز (در سال 2005) در نوسان بوده در حالی که سوئد و نروژ که کشورهای معقول تری محسوب می شوند، اوج توقف کار 152 روز برای سوئد (2003) و 231 روز (2000) برای نروژ بوده است. اما، کشوری که قهرمان «فرهنگ اعتصاب» است دانمارک است که جنبش های اجتماعی اش استثنایی اند! به طوری که، در سال 1998 اعتصاب های گسترده بخش خصوصی آن 1254 روز طول کشید!

سرویس خارجی کیهان




موضوع مطلب :

دوشنبه 89 دی 20 :: 11:44 عصر

چهل حدیث درباره امام حسین(ع){1}

حدیث نورانی درباره امام حسین (علیه السلام) پیامبر اسلام (ص) فرمود: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعهها است و الحق که کربلا از بساطهاى بهشت است.

 شخصیت، قیام و نهضت امام حسین (ع) همیشه در کلام معصومین (ع) وجود داشته است و عجب آنکه حتی معصومین پیش از امام حسین (ع) نیز اشاراتی به این واقعه و سرزمینی که در آن مصائب عاشورا رخ داد، داشتهاند. در این نوشتار 40 حدیث در باره امام حسین (ع) که در سایت آیتالله محمدتقی بهجت آمده، منتشر میشود.

1- حریم پاک

پیامبر اسلام (ص) در ضمن حدیث بلندى مىفرماید: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه‏ها است والحق که کربلا از بساط هاى بهشت است.

2- سرزمین نجات

پیامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مى‏شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.

3- مسلخ عشق‏

حضرت على علیه السلام روزى گذرش از کربلا افتاد و فرمود: اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است. شهیدانى که نه شهداى گذشته و نه شهداى آینده به پاى آنها نمى‏رسند.

4- عطر عشق‏

امیرالمومنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبویى اى خاک! در روز قیامت قومى از تو به پا خیزند که بدون حساب و بىدرنگ به بهشت روند.

5- ستاره سرخ محشر

امام سجاد علیه السلام فرمود: زمین کربلا در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مى‏درخشد و ندا مى‏دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است.

6- کربلا وبیت المقدس‏

امام صادق علیه السلام فرمود: کربلا از خاک بیت المقدس است.

7- فرات و کربلا

امام صادق علیه السلام فرمود: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.

8- کربلا کعبه انبیاء

امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ پیامبرى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مى‏خواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است که گروهى به کربلا فرود آیند و گروهى از آنجا عروج کنند.

9- کربلا، مطاف فرشتگان‏

امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ فرشته‏اى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مى‏خواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجى از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجى دیگرعروج کنند و از آنجا اوج گیرند.

10- راه بهشت‏

امام صادق علیه السلام فرمود: جایگاه قبر امام حسین علیه السلام درى از درهاى بهشت است.

11- کربلا حرم امن‏

امام صادق (ع) فرمود: به راستى که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آن که مکه را حرم قرار دهد. (شایان ذکر است منظور از این روایت درعالم بالا است که قبل از مکه، کربلا حرم امن الهی قرار گرفت)

12- زیارت مداوم‏

امام صادق (ع) فرمود: کربلا را زیارت کنید و این کار را ادامه دهید، چرا که کربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است.

13- بارگاه مبارک‏

امام صادق (ع) فرمود: آن «ساحل وادى ایمن» که خدا در قرآن یاد کرده فرات است و «بارگاه با برکت» نیز کربلا است.

14- شوق زیارت‏

امام باقرعلیه السلام فرمود: اگر مردم مى‏دانستند که چه فضیلتى در زیارت مرقد امام حسین علیه السلام است از شوق زیارت مى‏مردند.

15- حج مقبول و ممتاز

امام باقر علیه السلام فرمودند: زیارت قبر رسول خدا (ص) و زیارت مزار شهیدان، و زیارت مرقد امام حسین علیه السلام معادل است با حج مقبولى که همراه رسول خدا (ص) بجا آورده شود.

16- تولدى تازه‏

حمران مى‏گوید هنگامى که از سفر زیارت امام حسین (ع) برگشتم، امام باقر علیه السلام به دیدارم آمد و فرمود: اى حمران! به تو مژده مىدهم که هر کس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت کند و مرادش از این کار رضایت خدا و تقرب به پیامبر (ص) باشد، از گناهانش بیرون مى‏آید مانند روزى که مادرش او را زاده است.

17- زیارت مظلوم‏

از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نقل شده که فرمودند: هر کس که مى‏خواهد مسکن و مأوایش بهشت باشد، زیارت مظلوم ـ امام حسین ـ را ترک نکند.

18- شهادت و زیارت‏

امام صادق (ع) فرمود: مرقد امام حسین علیه السلام را زیارت کنید و با ترک زیارتش به او ستم نورزید، چرا که او سید جوانان بهشت از مردم و سالار جوانان شهید است.

19- زیارت، بهترین کار

امام صادق (ع) فرمود: زیارت قبر امام حسین علیه السلام از بهترین کارهاست که مى‏تواند انجام یابد.

20- سفره‏هاى نور

امام صادق (ع) فرمود: هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفره‏هاى نور بنشیند باید از زائران امام حسین علیه السلام باشد.

منبع: فارس




موضوع مطلب :

دوشنبه 89 دی 20 :: 11:43 عصر

چهل حدیث درباره امام حسین(ع){2}

  21- شرط شرافت‏

امام صادق (ع) فرمود: کسى که مى‏خواهد در همسایگى پیامبر (ص) و در کنارعلى (ع) و فاطمه (س) باشد زیارت امام حسین (ع) را ترک نکند.

22- زیارت، فریضه الهى‏

امام صادق (ع) فرمود: اگر یکى از شما تمام عمرش را احرام حج ببندد اما امام حسین علیه السلام را زیارت نکند حقى از حقوق رسول خدا (ص) را ترک کرده است؛ چرا که حق حسین (ع) فریضه الهى و بر هر مسلمانى واجب و لازم است.

23- کربلا کعبه کمال‏

امام صادق (ع) فرمود: هر کس به زیارت قبر امام حسین (ع) نرود تا بمیرد، ایمانش ناتمام و دینش ناقص خواهد بود به بهشت هم که برود پایینتر از مؤمنان در آنجا خواهد بود.

24- از زیارت تا شهادت‏

امام صادق (ع) فرمود: زیارت امام حسین علیه السلام را ترک نکن و به دوستان و یارانت نیز همین را سفارش کن! تا خدا عمرت را دراز و روزى و رزقت را زیاد کند و خدا تو را با سعادت زنده دارد و نمیرى مگر با شهادت.

25- حدیث محبت‏

امام صادق (ع) فرمود: هر کس که خدا خیر خواه او باشد محبت حسین (ع) و زیارتش را در دل او مى‏اندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد کینه و خشم حسین (ع) و خشم زیارتش را در دل او مى‏اندازد.

26- نشان شیعه بودن‏

امام صادق علیه السلام فرمود: کسى که به زیارت قبر امام حسین نرود و خیال کند که شیعه ما است و با این حال و خیال بمیرد او شیعه ما نیست و اگر هم از اهل بهشت باشد از میهمانان اهل بهشت خواهد بود.

27- سکوى معراج‏

امام صادق (ع) فرمود: هر کس که به زیارت قبر حسین علیه السلام نایل شود و به حق آن حضرت معرفت داشته باشد خداى متعال او را در بلندترین درجه عالى مقامان ثبت مى‏کند.

28- مکتب معرفت‏

حضرت امام موسى کاظم علیه السلام فرمود: کمترین ثوابى که به زائر امام حسین علیه السلام در کرانه فرات داده مى‏شود این است که تمام گناهان بخشوده مى‏شود. بشرط این که حق و حرمت ولایت آن حضرت را شناخته باشد.

29- همچون زیارت خدا

امام رضا علیه السلام فرمود: کسى که قبر امام حسین علیه السلام را در کرانه فرات زیارت کند، مثل کسى است که خدا را زیارت کرده است.

30- زیارت عاشورا

امام صادق (ع) فرمود: هر کس که امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا زیارت کند بهشت بر او واجب مى‏شود.

31- بالاتر از روسپیدى

امام صادق (ع) فرمود: کسى که شب عاشورا در کنار مرقد امام حسین علیه السلام سحر کند روز قیامت در حالى به پیشگاه خدا خواهد شتافت که به خونش آغشته باشد، مثل کسى که در میدان کربلا و در کنار امام حسین علیه السلام کشته شده باشد.

32- نشانههاى ایمان‏

امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: نشانه‏هاى مؤمن پنج چیز است: 1 ـ پنجاه رکعت نماز (نماز یومیه و نمازهای نافله) 2 ـ زیارت اربعین 3 ـ انگشتر به دست راست کردن 4 ـ بر خاک سجده کردن 5 ـ بسم الله الرحمن الرحیم را در نماز بلند گفتن.

33- رواق منظر یار

پیامبر خدا(ص) فرمود: بدانید که اجابت دعا، زیر گنبد حرم او و شفاء در تربت او، و امامان علیهم السلام از فرزندان اوست.‏

34- تربت و تربیت‏

امام صادق (ع) فرمود: کام کودکانتان را با تربت حسین (ع) بردارید چرا که خاک کربلا فرزندانتان را بیمه مى‏کند.

35- بزرگترین دارو

امام صادق (ع) فرمود: شفاى هر دردى در تربت قبر حسین علیه السلام است و همان است که بزرگترین داروست.

36- تربت و هفت حجاب‏

امام صادق (ع) فرمود: سجده بر تربت حسین علیه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره مى‏کند.

37- سجده بر تربت عشق‏

رسم حضرت امام صادق (ع) چنین بود که: جز بر تربت حسین (ع) به خاک دیگرى سجده نمى‏کرد و این کار را از سر خشوع و خضوع براى خدا مى‏کرد.

38- تسبیح تربت

امام صادق (ع) فرمود: سجده بر تربت قبر حسین (ع) تا زمین هفتم را نور باران مى‏کند و کسى که تسبیحى از خاک مرقد حسین (ع) را با خود داشته باشد، تسبیح گوى حق محسوب مى‏شود، اگر چه با آن تسبیح هم نگوید.

39- تربت شفا بخش

حضرت امام کاظم (ع) در ضمن حدیثى که از رحلت خویش خبر مى‏داد، فرمود: چیزى از خاک قبر من برندارید تا به آن تبرک جویید؛ چرا که خوردن هر خاکى جز تربت جدم حسین (ع) بر ما حرام است، خداى متعال تنها تربت کربلا را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.

40- یکى از چهار نیاز

حضرت امام موسى بن جعفر علیهماالسلام فرمود: پیروان ما از چهار چیز بى‏نیاز نیستند: 1 ـ سجاده‏اى که بر روى آن نماز خوانده شود2 ـ انگشترى که در انگشت باشد 3 ـ مسواکى که با آن دندانها را مسواک کنند 4 ـ تسبیحى از خاک مرقد امام حسین (ع)

منبع: فارس




موضوع مطلب :

دوشنبه 89 دی 20 :: 11:41 عصر

خاکیان افلاکی شده

به یاد بسیجی شهید {قدرت الله امیرآبادی}

عروج به بهانه ترکش خمپاره

شهید «قدرت الله امیرآبادی» درتاریخ 5/7/1338 در یکی از روستاهای شهرضا به نام روستای «عمروآباد» در خانواده ای مذهبی و مستضعف دیده به جهان گشود. از همان اوایل کودکی در کنار پدر خود مشغول به کارشد. او برای ادامه تحصیل به شهرضا رفت و بخاطر فقدان امکانات رفاهی تا سوم راهنمایی (سیکل) درس خواند و سپس درسال 1356 عازم تهران و مشغول به کار شد. سال 1357به فرمان رهبرمعظم انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) در راهپیمایی و تظاهرات، شرکت می کرد و بعد از انقلاب درسال1359 به جبهه های حق علیه باطل شتافت و سرانجام در 25/7/1360 در منطقه چغالوند کرمانشاه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل گردید  .

به یاد سرباز شهید {مجتبی بحیرایی}

از جانب دل خدا صدایش می کرد

شهید «مجتبی بحیرایی» شهریور 1340 در شهر خون و قیام ورامین متولد شد. او با استعداد وافر دروس اولیه را با جهش پشت سر گذاشت و تا کلاس آخر بعنوان شاگرد ممتاز در مدرسه معرفی می شد. در سن 16سالگی با اینکه پدرش در شهربانی خدمت می کرد وارد مسائل سیاسی شد و در جلسات سیاسی و اعتقادی حضوری فعال داشت تا اینکه در نیمه دوم سال 57 توسط ساواک شناسایی و تحت تعقیب دژخیمان قرار می گیرد. در مجالس و محافل خصوصا در تظاهراتهایی که در سال 57 در شهر ورامین بر علیه رژیم برگزار می شد شرکت فعال و چشمگیری داشت.او نترس بود ولی چه زیبا زیست و چه زیبا لباس مقدس سربازی را پوشید و چه زیبا با همان لباس بدون غسل و کفن عاشقانه و عارفانه با نام دیپلم وظیفه از اولین روز خدمت تا 5/7/1360 در منطقه سوسنگرد ماند و با افتخار جنگید و با افتخار به شهادت رسید




موضوع مطلب :

دوشنبه 89 دی 20 :: 11:39 عصر

سکوت مرگبار{1}

رضا گلپور: سورپریز پارتی! های زهره کاظمی (زهرا رهنورد)...

سکوت مرگبار زهره کاظمی و همسرش میرحسین موسوی پیرامون انتشار خاطرات پروفسور محمد مُکری (مصور)

 ساواک از قبل انقلاب موسوی و رهنورد و عده ای دیگر را در آب نمک خوابانده بود...زهره کاظمی از نور چشمی های لیلی امیر ارجمندی در دربار ستمشاه بود...ساواک و محافل تفتین و تسلیم(لژهای فراماسونری) به دستور استادان اعظم این زن و شوهر را برای انقلاب سفید شاه آماده کرده بودند...مرضیه مرتاضی لنگرودی همسر حبیب اله پیمان و زهرا حاتمی همسر تقی امانپور؛ می توانند در رمزگشایی از خاطرات سورپریز پارتی های زهره کاظمی راه گشا باشند.

 "عماریون"- سکوت مرگبار زهره کاظمی و همسرش میرحسین موسوی

                  پیرامون انتشار خاطرات پروفسور محمد مُکری (مصور)

مقدّمه ی یک :

از مجموع مستندات مطروحه جریان مرموز موسوم به فراماسون ها مرور این نکات را لازم میدانم:

*برآورد میشود این جماعت پیچیده در حال حاضر حدود سه میلیون نفر عضو در جهان دارند.

* این افراد فعّالیّت های منظّمی را به شکل هدایت شده از سوی استادان اعظم (که دارای درجه ی 33 بوده) با محوریّت تشکیلاتی حدود پانزده هزار مرکز(لجنه یا لُژ) آشکار و پنهان با هدف کنترل وحاکمیت واحد الحادی و شیطانی خود بر جهان انجام میدهند.

*در اولین مراسم پذیرش عضو جدید (اعطای درجه ی اوّل از 33) که با بستن چشم و عریان نمودن وی آغاز میشود ؛ با سوگندی که او به کتاب مقدّس یهود و پرگاروگونیای بنّا های هیکل (معبد) سلیمان با این مضمون میخورد پایان می یابد: اگر اسراری را که در این اتاق تجربه کرده و از دیگر ماسونها فهمیده یا خواهد فهمید افشا کند خود را مستحقّ کشته شدن به دردناک ترین شکل ممکن میداند.

*ماسونها مقدّس شمردن فردی بنام "هایرام آبیف" یا پسر زن بیوه را که بنّای معبد مقدّس سلیمان معرفی میکنند محور آداب و عادات الحادی خود قرار داده اند.

* قدیمی ترین صورتجلسات بدست آمده از لجنه ها مربوط به لژ اسکاتلند در سال 1599 میلادی است.

سیدحسن امامی،عبدالله ریاضی،جعفرشریف امامی،جمشیدآموزگار (اسفندماه1356 )

* با نگاهی به فراماسونهای تاریخ معاصر جهان و مرور بر اعمال شبکه ایشان بویژه در راستای قبضه نمودن قدرت شیطانی و شریعت شکنانه شان ضرورت تمرکز بر افشای پلیدیهای این مجموعه اظهر من الشمس است...

مقدّمه ی دو :

مرحوم دکتر "محمّد مُکری"؛ "زُهره کاظمی" (با نام مستعار "زهرا رهنورد") و شوهرش "میرحسین موسوی" ( با نام مستعار "حسین رهجو") را فراماسون (عضو لُژ قسطنطنیه ) میدانست.چرا؟

دکتر "محمّد مُکری" متولّد 1305 (کرمانشاه) و متوفّی تیرماه 1386(پاریس) نویسنده ،شاعر،مورّخ، محقّق و زبان شناس معاصر ایرانی، استاد دانشگاه سوربُن پاریس بوده که در سال ???? به پاس سالها خدمات علمی،موفّق به اخذ جایزه و نشان علمی از فرهنگستان آثار ملّی فرانسه شد.

مؤلّف بیش از یکصد جلد کتاب و پژوهشنامه ی علمی و صدها عنوان مقاله درزمینه های تخصّصی علوم مختلف انسانی بوده است.

پس از کودتای 28 مرداد 1332 به پاریس تبعید شد و پس از بیست و چهار سال مهاجرت و تبعید اجباری موفّق به اجاره هواپیمایی از اِرفرانس شده ودر تاریخ 12 بهمن ماه 1357 با قریب بیست تن از اطرافیان "امام" و عدّه ی زیادی از خبرنگاران خارجی بتهران بازگشت...

به امر "امام" و پیشنهاد وزیر خارجه و خواست رئیس دولت موقّت وبا توشیح و امضاء"امام" بعنوان نخستین سفیر کبیر دولت جمهوری اسلامی در مسکو منصوب شد .

در مسیر پژوهشهایی که در مصاحبه هایم پیرامون قاتل فراری"مسعود کشمیری" و همکارانِ همدستش در دفتر اطّلاعات نخست وزیری ؛ با جناب مهندس "موسی خیّر" (وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه ی "شهید رجایی") داشتم؛ ایشان به یادداشتهای دقیق مرحوم "مُکری" اشاره نمود. پس از مدّتی که برخی از کتابهای ادبی مرحوم "مُکری" مثل دیوان اشعار آن ادیب گرانقدر به دستم رسید در لابلای متون آن به یادداشتهایی برخوردم که کمتر به آنها توجّه شده است. به دلیل اهمّیّت آنها خلاصه ای از آن را ذیلاً تقدیم خوانندگان عزیز می نمایم.جمع بندی اینجانب این است که مرحوم دُکتر "مُکری" از دهه ی 40 شمسی به دلیل دسترسی به اسناد محرمانه ی کتابخانه و مرکز اسناد کاخ الیزه و نظائر آن به اسناد و صورتجلسه های لُژهای فراماسونری دسترسی داشته و با زیرکی تمام قسمتهای مهم آنها را در پاره ای از مکتوبات فارسی منتشر نمود:

... باید روزی این گروه و آسیبی که از زمان "میرزا مَلکَم خان" و حتی قبل از آن یعنی از زمان "میرزا صالح شیرازی" بر فرهنگ اصیل کشور ما که می توانست راه خود را در شکوفایی جهان گستر بیابد وارد آورده اند شناخته شود و هیچوقت هم دیر نشده است ...

محمد علی فروغی میرزا مَلکَم خان

...او ("محمد علی فروغی" ) بنیانگزار فوجی از دشمنان فرهنگ ایران و اسلام است که کار عمده ی آنان مانند اسلاف ویرانگر خود همسویی با برنامه های برنامه ریزان و طرّاحان مکاتب سرّی ضدّ فرهنگی و کشتن استعدادها در نطفه ها و توطئه علیه کسانی است که از آخور سیاسی آنها تغذیه نشده اند و نیز از مأموریتهای آنها زشت کردن زیبایان و زیبا کردن و وسمه کشیدن به ابروی سیاهکاران "هم محفلی" خود است که دست آنها را برای اجراء هر جنایتی باز گذارند.و همچنین سوق دادن مخلوقات خود و بیخبران به جلافت و بی بندوباری ...

همیشه در توطئه ها و دخالتهای دولتین متحابّه (!) روس و انگلیس {بخوانید : ویاآمریکا!}در ایران مطلب کلاسیک آن بوده است که بتوانند از مقامات دون رتبه ی فرومایه ی سطح پایین و مقامات بالارتبه ی تازه بر سر کار آمده یا تازه به دوران رسیده چگونه بهره برداری کنند .

و این مطلب خود می تواند در ایران سررشته های بسیاری را بدست بدهد بخصوص در میان اداراتی که بامور کارمندان ارتباط دارند و در آنجا بی سر و صدا یک باند ثابت بعنوان پایگاه همیشه مورد نظر بوده است و این امر از زمان فتحعلیشاه قاجار آغاز گشته است و هیچگاه تعطیل نخواهد شد ....

دیگهای بار گذاشته شده در سفارت منحوسه ی انگلیس برای پشتیبانی عواملشان در جریان مشروطه !

هر زمان فردی باین کشور خدمتی کرده و یا استعداد خدمتی را داشته است بتوسّط همین عمّال و چند مأمور آگاهی و خبرچینی ذهنها را مشوّب ساخته با ایجاد راههای کج و برای مقاصد حال و آینده ی خود که تنها برنامه ی آن در محافل {لُژهای} آنها مورد بررسی و شور قرار گرفته و از جاهای دیگر بر حسب اهمّیّت موضوع بآنها القاء و املاء شده است شروع به ادبیات سازی می کنند تا ذهنها را آماده سازند.با همین عدّه های معدود تا کنون کار چندین قشون خارجی را انجام داده اند ....

سید حسن تقی زاده در کنار همسرش و نیز ایرج افشار و احسان یارشاطر (به تعبیر زنده یاد جلال آل احمد:بارقاطر!)

...از همان آغاز کار،او {" اسماعیل رائین" نویسنده ی کتاب فراماسونری و فراموشخانه در ایران} را تشویق کردم و موادّی در اختیارش گذاشتم ...




موضوع مطلب :

دوشنبه 89 دی 20 :: 11:37 عصر

سکوت مرگبار{2}

مرحوم "رائین" باز هم به جاهای حسّاستر جرأت نکرد نزدیک شود و یا آگاهی نیافت و هیچ گاه حتّی یکی از گزارشهای جلسات آنها را (جز صورت حضور و غیاب اعضاء محافل آنها) منتشر نکرد ...

حسادت و تحریکات "میر حسین موسوی" نخست وزیر نالایق ایران که در آن روزها تصوّر میکرد که من نخست وزیر خواهم شد ...در صورتیکه من به فرزند "امام خمینی" گفته بودم که نه تنها قصد پذیرفتن هیچ مسئولیّتی را ندارم بلکه بزودی هم از سفارت استعفا می دهم که به کارهای علمی مورد علاقه ی خود بپردازم و سه بار هم استعفا دادم و آیت الله قبول نفرمودند و گفتند "نه بمانید"...

دو باره همان تحریکات، همان تفتینات و همان صحنه سازی های قبل از انقلاب تجدید شد و اگر در طول 24 سال گذشته ناکسانی چون پادوهای "تقی زاده" که سانسورچی دستگاه سلطنتی و محافل خود بودند به شایعه پراکنیها و پرونده سازیهای ساواکی می پرداختند،این بار جانوران خلق السّاعه ی دیگری نظیر "میر حسین" ها ... بر عدّه ی کفن دُزدان نخستین افزوده گشته ...او توانست بکمک همان محافل سرّی {لُژهای فراماسونری}خود را بروحانیون بچسباند و در درون آنها رخنه کند و منشأ آنهمه خیانتها شود ...و در پایان هم جام زهر را به ولینعمت خود ("امام خمینی" که قطعاً باو ایمانی هم نداشته است) بنوشاند ...

"میرحسین" هم یکی از شاگردان مکتب همین پادوهای "تقی زاده" بود. منتها با ریاکاری و بشکل متظاهر به اسلامی آن ...

در شب انقلاب او و زنش نام خود را برای بهره برداری و مأموریّت ها ... تعویض کردند .

زنش "زُهره ی کاظمی" (از همکاران سینه چاک "لیلی امیر ارجمند" و "فرح دیبا") و از گردانندگان انتخاب خوشگلترین دختران به نام دختر شایسته بود که پس از انقلاب متأسّفانه ... عدّه ای از کاربدستان ... را ریا کارانه فریفتند ...

فرح دیبا و لیلی امیر ارجمندی

..."زُهره ی کاظمی" بر خود "زهرا رهنورد" نام نهاد و برای پنهان کردن گذشته ی خود ... و برای اجراء مأموریّتی که از لجنات {Lodges   لُژهای}ظاهراً بودئی داشت حتّی شروع به رفت و آمد به خانه ی "امام" نمود تا از هر چیز ممکن مطّلع شود ... حال نه تنها مدیر مدرسه ی الّزهرا است بلکه برای او سایتی هم به زبان انگلیسی (و نه فارسی) ترتیب داده اند که مشحون از اکاذیب و ادّعاهای جعلی و برخلاف است که اگر به زبان فارسی بود ایرانیان او را دست می انداختند.

...چه رنجها کشیدم و چه خون دلها خوردم و چگونه "محمّد علی رجایی" را آتش زدند.درباره ی او و اختلافات او با همکارانش در مقام نخست وزیری و ریاست جمهوری واطّلاعات کم و سواد محدود او خیلی حرفها زده شد که همه هم صحیح نبود،ولی در هر حال هیچکس نتوانست درباره ی مسلمانی و وطن پرستی او کوچکترین تردیدی بخود راه دهد.او مرد ساده و درستکار شرافتمندی بود . او از اولیاءالله و مردان خدا بود.خدا روح پرنورش را غریق رحمت کند. نوّرالله مضجعه.

حادثه ی مرگ دکتر "بهشتی" و "رجایی" چون با تاریخ ایران ارتباط دارد و همه ی حقایق هنوز منتشر نشده است؛ همینکه افقها روشنتر شد بتفصیل ازآن بحث خواهم کرد تا راز بسیاری از قتلهای سیاسی و ترورهای سالهای اوّل انقلاب شناخته گردد و روشن شود که چگونه یک مرد گمنام عقده ای کم سواد(متظاهر به مارکسیستی اسلامی و در باطن همه جا فروخته شده و شاگرد مکتب "مَلکَم"ی و "جمال"ی) را بنام "میرحسین موسوی" ( وبا نام مستعار قبلی "حسین رهجو") که عملاً سرعملگی جهت آسفالت خیابانها هم برای او زیاد بود بعد از مرگ "بهشتی" و "رجایی" مدّت هشت سال نظیر "هویدا" که سیزده سال بر سر کار ماند در پست نخست وزیری نگاه داشتند ...

از قبلِ انقلاب ، ساواک او را همان اوان تحصیل در دانشگاه ملّی آریامهر بعنوان مهره ای برای آینده گزیده و او را به همکاری و همفکری با پادوهای "مَلکَم"ی واداشته بود. او و همسر وی (خانم درباری "زُهره کاظمی" همکار خانم "لیلی امیر ارجمند" و دوست و ندیم "فرح دیبا" و آماده کننده ی دختران شایسته و ملکه های زیبایی) را ساواک از قبل در آب نمک گذاشته بود و توانسته بود از همان بدو انقلاب او را به روحانیون قالب کند و زنش را به بیت "امام" بفرستد که با آنها رفت و آمد کند و از همه چیز مطّلع شود. این خانم با نوشتن شرح حالهای کاذبانه و قلّابی بی امضاء و در حقیقت بقلم خود در جراید که در شب انقلاب بر خود نام "زهرا رهنورد" نهاده بود و سورپریز پارتیهای هنگام دانشجویی در دانشگاه را فراموش کرده بود ، با گریم و نقاب اسلامی شوهرش را به وزارت (سرپرستی وزارت خارجه) رسانید و مرحوم دکتر "بهشتی" حامی او بود برای آنکه مبادا بر سر این خانم همان آید که بر سر خانم "فرّخرو پارسا"آمد به او ترحّم کرده و شوهرش را نیز از دامن مارکسیست های مصلحتی بخیال خود بیرون کشید و برای مبارزه با "بنی صدر" او را بالا بُرد. درباره ی این انتخاب نامناسب روزی به دکتر "بهشتی" اعتراض دوستانه کردم ، او گفت برای کنار گذاشتن لچّاره ای نظیر بنی صدر از رجّاله ای نظیر "میرحسین" باید استفاده کرد ...

... ساواک شاه و محافل تفتین و تسلیم به دستور استادان اعظم این زن و شوهر را برای انقلاب سفید شاه آماده کرده و برای روز مبادا در آب نمک خوابانده بودند و "میر حسین" و زنش را با هزاران نیرنگ و غدر به مدّت هشت سال بر انقلاب تحمیل کردند که با خواری و خفّت سر وزیر و خدمتگزار و حافظ منافع بیگانگان شد. اگر چه او از اعضاء محافل تفتین و تسلیم بود مع ذلک در خدمت خواهرزاده ی خود ("نصر پورجوادی")هم بود که او نیز به نوبه ی خود پرورده ی" احسان نراقی" و دو تن دیگر از اعضای شبکه ی استعمار فرهنگی ("محمد تقی دانش پژوه" و همین "ایرج افشار")بود و هر که یک سانتیمتر قدّش از قامت نارسای او بلندتر بود به طریق "مکتب تفتین و تسلیم" او را از بین برد و مرتکب جنایات وحشتناک گردید.و نیز برای آن که کسی به سوابق ننگین آنها در زمان شاه آگاه نشود برای دیگران با اتّکاء به مراکز سرّی نامبُرده پاپوش می ساختند و "پرونده سازی" می کردند که در کار استعمار خارجی وقفه ای حاصل نشود و باز هم مردم از دسترسی به آموزش های عالی محروم بمانند ..

با آنکه طومار خل خُلی و رهجویی و رهنوردی آنها مانند طومار پتیارگان قبلی پیچیده شد { در زمان نگارش متن توسّط مرحوم "دکتر مُکری"،" میر حسین" و مجموعه هم محفلش دیگر نخست وزیری را در اختیار نداشتند و هنوز حکم خودکشی اساتید اعظم مَلاحده جهت راه اندازی فتنه ی 1388 به آنان اماله نشده بود!} معذلک موجی از بدبختی ها و ویرانی ها و ابتذال و جهالت و کذب از آنها بجای ماند و این نتیجه ی شتابکاری و سپردن کارهای نسبتاً بزرگ بافراد حقیر و شیفته ی جاه و مقامست که قبلاً آزموده نشده بودند...و حتّی دارای سوابق ننگینی بودند.

پس از انقلاب بطور ناگهانی از زیر بوته ها سبز شدند ولی در حقیقت بدون آنکه بانیان انقلاب و مردم آنها را بشناسند از مدتها پیش در پشت پرده مهره چینی شده و برای روز معهود در آب نمک گذاشته شده بودند.این دنی طبعان می خواستند همه ی مردم ایران کور شوند تا چهره ی واقعی زشت آنها را نبینند..و برنامه های ویران ساز محافل قبلی را بشکل دیگر و خونخوارانه باجرا درآورند.معذلک محالست که هنرمندان بمیرند و بی هنران جای آنها را بگیرند.

انَّ اللّه خَلَقَ السّمواتِ و الارضَ بالحق ،إن یشاء یُذهبکم و یأتِ بخلقٍ جدید،إنَّ الارضَ یرثها عبادی الصالحون

جهت شادی روح استاد گرانقدر و شریف دکتر محمّد مُکری

فاتحه ای با صلوات بر محمد و آل محمد

متن فوق خلاصه ای بود از مقاله ی کامل آقای گلپوردر سایت عمّاریون .برای مطالعه ی مطلب کامل می توانید به این آدرس مراجعه فرمائید:

ammariyon.ir/fa/pages/?cid=3624




موضوع مطلب :

دوشنبه 89 دی 20 :: 11:35 عصر

او هرچه پسندید

پیش قدم دوست جهان قربان کن

تن لایق او نیست تو جان قربان کن

تا روی خوشی نشان دهد یا ر به تو

او هر چه پسندید همان قربان کن

قنبر یوسفی{ مربی کانون پرورش فکری آمل}




موضوع مطلب :

دوشنبه 89 دی 20 :: 11:33 عصر

حجاب و امنیت اجتماعی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس : مقولة پوشش و لباس از جملة مسائلی است که همواره انسان در زندگی با آن در ارتباط بوده و بعنوان یک نیاز ضروری و جزء جدائی ناپذیر حیات خود، به آن نگریسته است.

این تعلق و نیاز به پوشش و استتار بدن، در طول تاریخ بشری و در میان ملل و اقوام مختلف وجود داشته و امری کاملاً مشهود و بی نیاز از تعریف است.

تأمین امنیت فردی از جهت محافظت بدن از گرما و سرما و شرایط متنوع جوی (آفتاب شدید، باد و باران)، گزند حشرات موذی و جلوگیری از تحریک هوسبازان برای هرگونه اقدام احتمالی، عامل مهمی برای رعایت پوشش در محیط خارج از خانه محسوب می شود.

پوشش و بهره گیری از لباس به نیاز طبیعی خودآرائی و زیبائی دوستی انسان نیز پاسخ می دهد . تنوع الگوهای پوششی در میان افراد و نیز زیبائیها و جذابیتهای بکار رفته در لباسها مؤید این مسئله، می باشد.

یکى از فلسفه‏هاى حقیقى وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونیّت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیّت اجتماعى با توسعه آن مى‏باشد. زیرا نفس آدمى، دریایى مواج از تمایلات و خواسته‏هاى اوست که مهم‏ترین آنها به خوراکى‏ها، امور جنسى و مال و جاه و مقام، مربوط مى‏شود و بدون شک، بالاترین خواسته‏هاى مردان، تمایل به جنس زن است.

پوشش دینى، پیام عفّت، شخصیّت و خداترسى زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنین بانویى چشم طمع نخواهند داشت، که او را نیرویى بالفعل در هرچه وسعت بخشیدن امنیّت اجتماعى دانسته و نجابتش را مى‏ستایند.

در این صورت است که زن، نه تنها در سنگر حجاب خود، از تیر نگاه‏هاى زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهاى اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلکه امنیّت و آرامش درونى خود و اجتماع خویش را برقرار خواهد کرد.

بى‏حجابى یا حضور تحریک کننده زنان در جامعه، از آثار زیانبار اخلاقى و اجتماعى مختلفى برخوردار است که یکى از مهم‏ترین آن‏ها زوال امنیّت اجتماعى است. بى‏حجابى با اثرات مهلک خود که در ذیل آمده و شرح داده مى‏شود، باعث از بین رفتن بنیه اعتقادى و از بین رفتن بنیه اعتقادى نیز امنیّت اجتماعى بشریّت را در معرض خطر قرار می دهد.

سقوط شخصیّت :

حجاب، قانون فطرت است و سرپیچى از قوانین فطرى، زن را از هویت او خارج مى‏سازد و خروج از هویت انسانى همان و سقوط از جایگاه بلند ارزشى شخصیتى همان. با افول شخصیّت زن، بى‏بندوبارى در جامعه رایج و نظام خانوادگى مختل مى‏گردد و در نتیجه امنیّت اجتماعى از افراد جامعه، سلب مى‏شود.

تزلزل خانواده‏ها :

یکى از آثار زیانبار بى‏حجابى بانوان، تزلزل خانواده‏هاست، زیرا آنان با گسترش و رواج مسایل جنسى از خانواده به جامعه، مرتکب ظلمى فاحش و غیرقابل جبران اجتماعى مى‏گردند و روابط زناشویى در خانواده‏ها را متزلزل مى‏کنند، در نتیجه امنیّت خانوادگى با خطرات جدى از قبیل از هم‏پاشیدگى بنیان خانواده و عقده‏مند شدن مردان، روبرو مى‏شود و این مشکلات زیانبار به محیط جامعه کشیده شده، امنیّت اجتماعى را در نظام اسلامى با آشفتگى جدى مواجه می سازد .

از دیگر آثار سوء بى‏حجابى و تأثیر آن در زوال امنیّت اجتماعى مى‏توان به فقدان تعادل فکرى، روانى و اجتماعى افراد جامعه، ایجاد احساس بى‏مسؤولیتى در نسل جوان جامعه، از جوانان و تقویت احساس بى‏ارزشى و پوچى انسان‏ها اشاره نمود

اکنون به مواردی از آثار و فواید حجاب اسلامی در گسترش امنیت اجتماعی اشاره خواهیم کرد.

آثار و فواید حجاب اسلامى بر گسترش امنیت اجتماعی ، عبارتند از:

- ایجاد آرامش روانى بین افراد جامعه

- جلوگیری از از تهییج و تحریک جنسی و خنثی نمودن لذایذ نفسانی

- کاهش چشمگیر مفاسد فردى و اجتماعى در جامعه اسلامى

- حفظ و استیفاى نیروى کار در سطح جامعه اسلامى

- حضور معنوى‏گرایانه زنان و مردان در محیط اجتماعى

- کاهش تقاضاى مدپرستى بانوان

- حفظ ارزش‏هاى انسانى، مانند عفت، حیا و متانت در جامعه

- مصونیّت زنان در همه زمانها و مکانها

- سلامت و زیبایى موقعیّت اجتماعى و فرهنگى مردان و زنان جامعه اسلامى

- هدایت، کنترل و بهره‏مندى صحیح از امیال و غرایز انسانى

- مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب

- از بین‏بردن فشارهاى اجتماعى نامشروع و نابهنجار




موضوع مطلب :

دوشنبه 89 دی 20 :: 11:32 عصر

آمارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت